«گونه شناسی» شناخت کاربردهای زبان فارسی است درحوزه های جغرافیایی و دوره های مختلف، و تطبیق آن با متون فارسی. با سنجش مقوله های مختلف زبانی و بیانی هرمتن با متون دیگر می توان به مجموعه ای از همخوانی ها دست یافت،که همین همخوانی ها اساس کار درگونه شناسی است. بنا براصل گونه شناسی، هردست نوشت ویژگیهای زبانی و فرهنگی حوزه خویش را دارد و درصورت آمیزش آنها، ویژگیهای سبکی هرکدام از دست نوشته ها از آن ها گرفته می شود واصالت متن نهایی نیز مخدوش می گردد.
«شدت رواج واژگانی» نیز عامل دیگری است در تعیین تشابهات و تفاوت های حوز ه های زبانی متون کهن.