تحقق مدیریت کیفیت فراگیر بهعنوان یک فرهنگ و مجموعهای از اصول راهبردی برای بهبود مستمرآن در سازمانها، نیازمند نهادینه شدن اصول موضوعه دمینگ، بهعنوان سه ویژگی اصلی (تعهد، دانش علمی و درگیر شدن) بیان و بر نقش راهبردی رهبری برای پیادهسازی مدیریت کیفیت فراگیر نیز، تأکید شده است. این تحقیق، به میزان تأثیر این الزامات چهارگانه بر مدیریت کیفیت فراگیر در سازمانهای ایران و ارتباط آن با رضایت مشتریان پرداخته و تلاش نموده تا مدلی مفهومی جهت سنجش این ارتباط با توجه به شرایط سازمانهای کشور و رضایت آنها با مشتریان، طراحی گردد. بدین منظور براساس مبانی نظری و مصاحبههای اکتشافی، پرسشنامهای برای سنجش آن الزامات در شش بخش طراحی و توسط اساتید، مدیران وکارشناسان آشنا به مدیریت کیفیت فراگیر، بهکار گرفته شده است. ابتدا، عوامل تحقیق با استفاده از روشهای تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم بررسی و سپس مدل سنجش و معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) و چگونگی تعامل با این عوامل، از نتایج تحقیق بهدست آمده است. براساس نتایج، متغیر دانش علمی، دارای بالاترین و دیگر متغیرها بهترتیب: درگیرشدن، رهبری و تعهد، دارای اثر مستقیم بر روی مدیریت کیفیت فراگیر ودر نهایت آن نیز، اثر مستقیمی بر رضایت مشتریان دارد