منشا صدور و پیدایش عالم هستی در نظامهای مختلف فلسفی ـ عرفانی تفسیرهای گوناگون، پذیرفته است. از جمله نظریههای مطرح در دانش فلسفه اسلامی، نظریه "فاعلیت بالرضا" است که منسوب به حکیم سهروردی طلایهدار حکمت اشراق میباشد.مقاله حاضر، ضمن بررسی جایگاه این نظریه و مبانی آن در دستگاه فلسفی اشراقیون، وجوه اشتراک و افتراق آن را با آرای حکمای قبل از وی (مشائیان) و بعد از وی (متعالیه) معلوم مینماید.آنچه بر اهمیت این موضوع تاکید میکند سوال زیر است:"رابطه خدا باجهان از نظر فلسفی و عرفانی چگونه تفسیر میگردد؟"برای یافتن پاسخ موجه و خردپسند به این سوال هر یک از نظامهای فلسفی مشاء، اشراق و متعالیه با ژرفاندیشی خاص خود بدین مسئله پرداختهاند که با بررسی و تحلیل آنها میتوان دیدگاههای آنان را به منزله نقطه عطفی میان رویکردهای فلسفی و رویکردهای عرفانی آنان پیرامون خداشناسی و جهانشناسی بر محور توحید تلقی نمود.