مقاله حاضر درصدد است با ارائه یک دیدگاه نظری اهمیت لزوم تناسب میان ساختارهای اداری، سیاسی و فرهنگی را به طور تئوریک نشان دهد. مبانی نظری این مقاله، محل تقاطع دو حوزه بسیار معروف جامعه شناسی ماکس وبر، یعنی جامعه شناسی فرهنگ و جامعه شناسی سیاسی اوست. بنابراین، با بیان ویژگیها و انواع ساختارهای سیاسی – اجتماعی و ارتباط تنگاتنگ آنها با ساختار اداری، نگارنده به بررسی ارتباط متقابل میان آن ساختارها و توسعه فرهنگی می پردازد.