چکیده

قدمت روابط ایران و انگلستان به عصر مغولان باز می‌گردد ولی این پیشینه طولانی به جای آن که ایرانیان را با انگلستان صمیمی‌تر سازد، موجب بروز شکافی عمیق میان آنان با سیاستگزاران انگلیسی شده است که علت آن را نیز فقط و فقط باید در رفتار ناپسند دولتمردان لندن در برخورد با ملت با فرهنگ و تمدن ساز ایران جستجو کرد و بس. مقاله حاضر به واکاوی و بازخوانی پیشینه روابط ایران و انگلیس از عصر مغول به این سو می‌پردازد و خواننده را با عملکرد این امپراتوری بیشتر آشنا می‌سازد. بررسی تاریخچه روابط ایران و انگلیس به دلیل نقش سلطه‌جویانه انگلیس در 300 سال اخیر حائز اهمیت است. این دو کشور از قرن‌ها پیش به طور متناوب به دلایل تجاری و سیاسی با یکدیگر در ارتباط بودند ولی اطلاع مکتوبی از کم و کیف ارتباط آنها در دست نیست. اولین اطلاعات مکتوب در مورد ارتباطات آنها به دوره مغول‌ها بازمی‌گردد.

متن

در دوران صفویه فردی به نام آنتونی جنکینسون با نامه‌ای از طرف ملکه الیزابت خطاب به شاه‌طهماسب اول پادشاه صفوی عازم ایران شد. ابتدا شاه صفوی از او به گرمی استقبال کرد و  حتی اجازه سفر در ایران را به او داد ولی پس از مدتی رفتارش تغییر کرد و جنکینسون را به وضع خفت‌باری از ایران راند. تلاش‌های بعدی جنکینسون هم برای عقد قراردادی تجاری بی‌نتیجه ماند. جنکینسون از اولین ماموران اطلاعاتی انتلیجنس سرویس انگلستان است که با اهداف سیاسی  تجاری به ایران آمد.1
روابط ایران و انگلیس در دوره سلطنت شاه‌عباس قوام بیشتری یافت. در شوال 1006 ه . ق / می‌ 1598 م دو برادر انگلیسی به نام‌های آنتونی و رابرت شرلی به همراه بیست و پنج انگلیسی دیگر برای ترغیب شاه‌عباس به جنگ با عثمانی‌ها و کسب امتیازات تجاری بیشتر برای انگلیسی‌ها به ایران آمدند و توانستند جایگاهی خاص در دربار صفوی کسب کنند.
آن دو، اطمینان شاه عباس را به حدی جلب کردند که آنان  را به عنوان سفرایش به اروپا فرستاد. 2 برادران شرلی تنها انگلیسیانی نبودند که در زمان شاه عباس باب مراوده با ایران را گشودند. در همین دوران نمایندگان کمپانی هند شرقی توانستند امتیاز تاسیس دارالتجاره در شیراز و اصفهان را کسب کنند3  و نیز دو کشور و با کمک همدیگر در سال 1621 م / 1030 ق به جنگ پرتغالی‌ها در خلیج فارس رفتند و شکست سختی به آنها دادند.4 با انقراض صفویه، هرج و مرج و ناامنی در ایران حاکم شد. این امر بر روابط ایران و انگلیس تاثیرگذاشت و موجب تقلیل این روابط شد.
در عصر نادرشاه، وی درصدد برآمد با کمک ناوگان انگلستان بر خلیج فارس سیادت یابد. از این رو در سال 1735 م / 1148 ه ق از نمایندگی کمپانی هند شرقی انگلیس خواست تا چند فروند کشتی در اختیارش بگذارد تا بدان وسیله نیروهای نظامی‌اش را در سواحل  خلیج فارس و دریای عمان مستقر سازد ولی انگلیسی‌ها که مخالف  تثبیت قدرت ایران بر خلیج فارس بودند، تقاضای او را نپذیرفتند. نادر نیز به آنها بدبین شد و در دوره سلطنتش هیچ امتیاز جدیدی به آنها نداد.
پس از مرگ نادرشاه دوباره هرج و مرج بر کشور حاکم شد  تا این که کریم‌خان زند قدرت را در دست گرفت و آرامش را در کشور برقرار ساخت.
روابط ایران و انگلستان را در عصر کریمخان می‌توان به دو دوره تقسیم کرد. در دور نخست کریمخان برای انگلیس امتیازاتی قائل شد 5 و اجازه تاسیس نمایندگی در بوشهر را به آنها داد ولی در دوره بعد که با ماهیت انگلیس بیشتر آشنا شد با آنان سرگرانی  نمود، حتی به درگیری با آنها پرداخت و نمایندگی انگلستان در بوشهر را تعطیل کرد.
پس از زندیان نوبت به قاجاریان رسید. تاسیس سلسله قاجار تقریبا با بسط سلطه استعماری انگلستان بر هند مصادف بود. روابط ایران و انگلیس نیز در چرخه‌ای جدید بر محور مناسبات سیاسی قرار گرفت.
انگلستان برای نفوذ بر ایران هیات‌های مختلف سیاسی، تجاری، مذهبی و نظامی را به ایران گسیل داشت و امتیازات بسیاری کسب کرد.
کمپانی هند شرقی نیز هیاتی را به سرپرستی جان ملکم با هدف ترغیب ایرانیان به جنگ با افغان‌ها، جلوگیری از نفوذ احتمالی فرانسوی‌ها و فعال کردن تجارت انگلیس و هند در ایران راهی تهران کرد و نتیجه این سفر انعقاد قراردادی در سال1215 ق /1801 م بین دو کشور بود که فتحعلی‌شاه را متعهد می‌ساخت در صورت حمله افغان‌ها به هند ، به افغانستان حمله کند و از حضور فرانسوی‌ها در ایران ممانعت به عمل آورد. انگلستان هم متعهد می‌شد که در صورت حمله افغان‌ها و فرانسوی‌ها به ایران از نظر تجهیزات و نیروی نظامی به ایران کمک کند. قراردادی تجاری هم در 5 ماده تنظیم شد که به کمپانی هند شرقی اجازه تجارت آزاد بدون پرداخت عوارض را در ایران می‌داد. 6
انعقاد این قرارداد برای انگلستان سودمند و برای ایران بی‌فایده بود. طبق این قرارداد انگلستان به کمک ایران می‌توانست هند را از دو خطر بالفعل افغانستان و فرانسه محافظت کند؛ در صورتی که افغانستان و فرانسه خطری برای ایران محسوب نمی‌‌شدند. در حالی که خطر واقعی که ایران را تهدید می‌کرد، روسیه بود.
روسیه از سال‌ها پیش قصد تصرف گرجستان را داشت و با فراهم شدن شرایط، آماده حمله به گرجستان و جنگ با ایران شد. روس‌ها در ژوئن 1801 م/ 1216 ق با انعقاد معاهده دوستی با انگلستان برای حمله به ایران آماده شدند.
تزار روسیه در آگوست 1801 م/ ربیع‌الثانی 1216 ق اعلام کرد که گرجستان بخشی از خاک روسیه است. 7‌ تجاوز نیروهای نظامی روسیه به ایران موجب شروع دوره اول جنگ‌‌های ایران و روسیه در 1803 م/ 1218 ق شد.
ایرانی‌ها توقع داشتند در این جنگ‌ها انگلیسی‌ها به کمکشان بشتابد ولی انگلیس تعهدی در این قبال نداشت. در نتیجه ایرانیان که از انگلیس‌ها ناامید و خشمگین شده بودند به فرانسه روآوردند که دشمن روسیه و انگلستان به شمار می‌رفت. نتیجه این رویکرد انعقاد پیمان فین‌کن اشتاین در 25 صفر 1222 ق/ 4 می 1807 م بود. 8
اتحاد ایران و فرانسه دیری نپایید و با مصالحه روسیه و فرانسه، کمک ناپلئون به ایران قطع شد. 9
شاه ایران که برای مقابله با ارتش منظم و مسلح و تعلیم‌دیده روسیه به کمک غربی‌ها نیازمند بود پس از اطلاع از برقراری رابطه دوستی میان روسیه و فرانسه دوباره به انگلستان متمایل شد و سفرای کمپانی و دولت انگلستان را به حضور پذیرفت. انگلیس این بار دیگر اشتباه گذشته را تکرار نکرد و جای پایش را محکم ساخت.
انگلیسی‌‌ها توانستند از جنگ ایران و روسیه به منظور استحکام موقعیتشان بهره جویند، حتی زمانی که دوباره روابط دوستانه بین روسیه و انگلستان برقرار شد، سرگور اوزلی، سفیر انگلستان در ایران ماموریت یافت که زمینه خاتمه جنگ روسیه و ایران را فراهم کند و واسطه صلح شود. او با اتخاذ تدابیر مناسب توانست ایرانیان را به پای میز مذاکره با روس‌ها بکشاند و قرارداد گلستان را به ایران تحمیل کند. این قرارداد مطابق سیاست روز انگلستان تدوین شده بود. مبهم بودن مواد قرارداد گلستان مانعی برای پایان قطعی جنگ بود. ایران و روسیه در واقع با این قرارداد 13 سال متارکه جنگ داشتند. انگلستان با انعقاد این قرارداد بخشی از نیروهای نظامی روسیه را که درگیر جنگ با ایرانیان بودند، آزاد ساخت تا بتواند از آنها در جبهه اروپا علیه فرانسه استفاده کند. در عین حال مواد مبهم قرارداد به انگلستان امکان می‌داد که در صورت لزوم با انجام تحریکاتی دامنه جنگ را مشتعل سازد.
تاسیس لژهای ماسونی‌
خدمت دیگر اوزلی به انگلستان فراهم آوردن زمینه تاسیس لژهای فراماسونری در ایران بود. اوزلی توانست میرزاابوالحسن خان شیرازی، سفیر ایران را عضو لژ فراماسونری انگلیس کند. به تدریج قدرت و نفوذ فراماسون‌ها در ایران زیاد شد. فعالیت‌های آنها تاثیری ویرانگر بر تاریخ ایران داشت. 9
در جریان جنگ دوم ایران و روس تبعات حضور دسیسه‌گر انگلیس به وضوح آشکار است. انگلستان براساس پیمانی محرمانه با روسیه، دست آن کشور را برای حمله به ایران و عثمانی باز گذاشت و در طول جنگ از انجام تعهداتش مبنی بر حمایت از ایران شانه خالی کرد. سفیر انگلیس مانند جنگ قبل در ظاهر به عنوان میانجی صلح وارد عمل شد. نتیجه مداخله انگلستان انعقاد قرارداد مصیبت‌بار دیگری به نام ترکمانچای بود که طبق آن بخش‌هایی از خاک ایران جدا شد و استقلال گمرکی ایران نیز از بین رفت. قرارداد ترکمانچای مبنای روابط سلطه‌جویانه سایر دول اروپایی با ایران نیز شد. 10 سیر نفوذ و دخالت انگلستان در ایران پس از انعقاد قرارداد ترکمانچای سرعت بیشتری گرفت که شرح همه موارد آن در حیطه این مقال نمی‌گنجد. بنابراین فقط به ذکر برخی فرازهای مهم بسنده می‌شود از جمله این فرازها، جدایی هرات از ایران است.
مردم؛ رویاروی استعمار پیر
فشارهایی که بر مردم ایران از ناحیه بیگانگان خصوصا انگلیسی‌ها وارد می‌آمد موجب بروز عکس‌العمل‌هایی در میان مردم شد.
مبارزه با قرارداد رویتر و نیز مقابله با انحصار دخانیات (واقعه تحریم تنباکو)‌ مبارزاتی کاملا ضدانگلیسی و استقلال‌طلبانه بودند که رهبری و هدایت آنها را روحانیون بر عهده داشتند.
بویژه زنگ خطری که نهضت تنباکو برای انگلستان به صدا درآورد، آنها را هوشیار ساخت که در بطن جامعه جریانی بیگانه‌ستیز در حال قدرت‌گیری است و باید آماده رویارویی با آن باشد و پیشاپیش چاره‌ای بیندیشد.11
حرکت بعدی مردمی در ایران، نهضت عدالتخواهی بود که بعدها به مشروطه موسوم شد. جنبشی که می‌توانست نقطه عطفی در تحولات تاریخی ایران باشد ولی به دلیل مداخلات انگلستان از مسیر اصلی‌اش منحرف شد. انگلیسی‌ها از مدت‌ها قبل می‌دانستند که نتیجه محتوم تحولات ایران به انقلاب منجر خواهد شد به همین  دلیل آمادگی لازم را برای سوار شدن بر امواج انقلاب داشتند.
با شروع حرکت‌های اعتراضی مردم ایادی انگلیس با تشکیل انجمن‌های مخفی و نفوذ در میان اقشار مختلف ملت تلاش کردند حرکت مردم را در مسیر مطلوبشان قرار دهند. نمونه بارز آن هم کشاندن مردم به سفارت انگلیس بعد از مهاجرت روحانیون به قم بود. انگلستان با طرح شعارهای بی‌موقع و ایجاد اختلاف میان دولت، ملت و رهبران مشروطه از تحقق خواسته‌های حقیقی و برحق ملت جلوگیری کرد.12
روس و انگلیس در برابر مردم ایران
هرج و مرج حاکم بر ایران پس از انقلاب مشروطه زمینه‌ را برای پیشبرد مقاصد استعماری انگلستان فراهم آورد و انگلستان و روسیه از این فرصت استفاده کردند و قرارداد 1907 را که از سال‌ها قبل از زمینه‌اش فراهم شده بود، 13 منعقد ساختند و ایران را بین خود تقسیم کردند و بدین ترتیب دامنه نفوذشان بر ایران گسترده شد.
با وقوع جنگ جهانی اول تغییراتی اساسی در نقشه‌های استعماری جهان به وجود آمد و روابط ایران و انگلستان در مسیر جدیدی قرار گرفت.
ثمره آن اشغال ایران توسط روسیه و انگلستان و انعقاد قرارداد 1915 و تقسیم مجدد ایران به دو منطقه نفوذ بود.14
انگلستان برای حفظ مناطق تحت نفوذش پلیس جنوب (اس.پی.آر)‌ را در 1916 م/ 1335 ق در ایران تاسیس کرد.
هدف انگلستان از تشکیل پلیس جنوب، ایجاد نیرویی نظامی از افراد محلی برای برقراری نظم و قانون در جهت منافع روسیه و انگلستان بود. 15 دیری نپایید که با بروز انقلاب 1917م در روسیه، دولت تزاری سرنگون شد. برقراری نظام سوسیالیستی در شوروی به طور موقت نفوذ روس‌ها را در ایران قطع کرد و فرصتی دیگر به انگلیسی‌ها داد تا کل ایران را جولانگاه خویش سازد.
لذا برای تسلط و تثبیت بیشتر قدرتش و تحت‌الحمایه قرار دادن ایران با دادن رشوه به وثوق‌الدوله، نخست‌وزیر وقت و چند تن دیگر از رجال ایران درصدد انعقاد قرارداد 1919 برآمد تا بدین وسیله مستشاران انگلیسی را به ایران بفرستد و اداره کشور را عملا در دست گیرد که امضای این قرارداد اعتراضات گسترده‌ای را در داخل و خارج کشور برانگیخت و حتی احمد شاه نیز به‌رغم تهدیدها و فشارهای انگلستان حاضر نشد آن را امضا کند.16
قرارداد 1919 فقط یکی از گزینه‌های انگلستان برای تسلط بر ایران بود. با شکست قرارداد 1919، طرح کودتا در دستور کار انگلستان قرار گرفت.
کودتای سیاه
ژنرال آیرون ساید برنامه‌ریز اصلی کودتای سوم اسفند 1299 بود. او پس از تهیه مقدمات لازم در قزوین به ملاقات رضاخان میرپنج رفت و به او دستور داد برای کودتا به تهران برود. رضاخان با کمک انگلستان توانست به سهولت تهران را فتح کند. کودتاچیان که از نفرت مردم نسبت به انگلیس‌ها آگاه بودند به ظاهر موضعی ضد انگلیسی اتخاذ کردند. سیدضیاء‌الدین طباطبایی نخست‌وزیر کودتا در اولین گام قرارداد 1919 را ملغی ساخت، اما اینها فقط رویه کار بود. براساس اسناد و مدارک مستند کودتای 1299ش طرحی بود که توسط ژنرال‌های انگلیسی و انگلوفیل‌های ایران طراحی و اجرا شد تا پس از آن زمینه را برای ظهور و ترقی رضاخان فراهم آورند.17 او ابتدا به عنوان سردار سپه وارد کابینه سیدضیاء شد و در عرض سه چهار سال چنان پیش رفت که مسند صدارت را از آن خود ساخت و توانست با تسلط بر نیروهای نظامی و اعمال فشار و زور قدرت را در دست گیرد، مخالفان را سرکوب کند و در مجلسی فرمایشی حکومت قاجار را منقرض سازد. هنگامی که این قزاق ساده برکشیده انگلیس‌ها ادعای سلطنت کرد، به جز معدودی چون آیت‌الله مدرس و دکتر مصدق کسی به مخالفت برنخاست و رضاخان توانست سلسله پهلوی را در 9 آبان 1304ش تاسیس کند. رضاخان حدود 16 سال بر ایران حکومت کرد، حکومتی که مشروعیت داخلی و پشتوانه ملی  مردمی نداشت و پدیده‌ای نوظهور در تاریخ ایران بود. تا این زمان هر حکومتی که در ایران برسر کار آمده بود از پشتوانه ایلی  قبیله‌ای برخوردار بود. رضاخان که سلسله پهلوی را با پشتوانه انگلیسی‌ها برپا کرد، سعی داشت با تکیه بر عنصر ملیت کسب وجهه و مشروعیت کند. برای حصول به این مقصود با موافقت انگلستان دست به اقداماتی به ظاهر ضدخارجی زد. یکی از این اقدامات لغو یک طرفه قرارداد دارسی بود که به ظاهر موجب بروز اختلاف میان ایران و انگلیس شد. حاصل این اختلاف هم تجدید قرارداد نفتی دیگری با انگلستان به مدت 60 سال بود. از لغو قرارداد دارسی سودی عاید ایران نشد. قبل از لغو این قرارداد ایران موقعیت مستحکم‌تری نسبت به شرکت نفت انگلیس داشت. رضاخان با لغو قرارداد دارسی قرارداد دیگری باانگلیسی‌ها منعقد کرد که کاملا به نفع شرکت نفت انگلیس بود و به قرارداد نفتی 1933م / 1312ش مشهور شد.18
باشروع جنگ جهانی دوم که شعله آن بی‌تردید دامن ایران را نیز می‌گرفت، انگلیسی‌ها به فکر افتادند که پیش از وقت علاج واقعه کنند. از همین‌رو به بهانه حضور تعدادی کارشناس آلمانی در ایران و با همکاری روس‌ها از دو سو به ایران تاختند و ایران را اشغال کردند و رضاخان مبهوت را وادار به استعفا و ترک ایران کردند.
انتقال قدرت از پهلوی اول به پهلوی دوم‌
به این ترتیب انگلیسی‌ها به رضاخان خدمت کردند و نگذاشتند او گرفتار خشم مردم شود و به او پناه دادند.19 و سلطنت را هم در خانواده‌اش حفظ کردند برای این کار محمدعلی فروغی ذکاءالملک رجل مورد اعتماد انگلستان مامور شد محمدرضا پهلوی رابه جای پدر به سلطنت رساند. او پس از مذاکره با سفرای روس و انگلیس و جلب موافقت آنها، محمدرضا رابه مجلس برد و به عنوان شاه جدید معرفی کرد. شاه جدید به صوابدید فروغی با آزاد کردن زندانیان سیاسی، دادن عفو عمومی، بازگرداندن زمین‌های موقوفی به موسسات مذهبی و نشان دادن نارضایتی از دیکتاتوری رضاخان به جلب افکار عمومی پرداخت. فروغی و یاران ماسونش با توسل به این شیوه‌ها توانستند سلطنت را در خانواده پهلوی حدود 37 سال دیگر حفظ کنند. 20
چهره ضد دیکتاتوری محمدرضا پهلوی هم مدت زیادی دوام نیاورد. او به بهانه سوءقصدی که در سال 1327 به جانش شد، به سرکوب و ارعاب مخالفان پرداخت و توانست مجلس موسسان را تشکیل دهد و با انجام تغییراتی در قانون اساسی اختیار انحلال مجلسین را به دست آورد. شرکت نفت هم از مدت‌ها قبل به طور پنهانی برای ایجاد تغییراتی در قرارداد نفتی 1933 مذاکرات با شرکت نفت انگلیس را آغاز کرده بود. دولت ایران و شرکت نفت انگلیس سعی کردند با یک الحاقیه موضوع را خاتمه دهند به همین دلیل مذاکراتی میان گس، نماینده شرکت نفت انگلیس با گلشائیان نماینده ایران صورت گرفت و الحاقیه‌ای مشهور به گس  گلشائیان تنظیم شد اما این الحاقیه خواست مجلس را تامین نمی‌کرد به همین دلیل مخالفت نمایندگان مجلس شورای ملی را برانگیخت.21 مخالفت با قرارداد الحاقی در مجلس شورای ملی زمینه را برای طرح ملی شدن صنعت نفت در مجلس مهیا کرد. قرارداد الحاقی در کمیسیون نفت مجلس به‌رغم حمایت نخست‌وزیر وقت رد شد. در سراسر کشور مردم به حمایت از نمایندگانی برخاستند که طرح ملی شدن نفت را ارائه داده بودند طرح ملی شدن نفت در کمیسیون نفت مجلس به تصویب نرسید، اما زنگ خطر را برای شرکت نفت انگلیس به صدا درآورد.22 حمایت همه‌جانبه آیت‌الله کاشانی و سایر روحانیون کشور از این طرح پشتوانه مردمی لازم را برای حرکت دکتر مصدق و نیروهای ملی فراهم کرد. ترور رزم‌آرا هم سد مقاومت مخالفان ملی شدن صنعت نفت را در هم شکست. بدین ترتیب دکتر مصدق با اتکا به حمایت همه اقشار ملت توانست طرح ملی شدن در 29 اسفند 1329 صنعت نفت ایران را در شمال و جنوب کشور در مجلسین شورا و سنا به تصویب رساند. همین مساله موجب شد که کابینه علا سقوط کند و دکتر مصدق با رای نمایندگان مجلس نخست‌وزیر شود. 23 ملی شدن صنعت نفت ایران ضربه‌ای سخت بر پیکر انگلستان وارد آورد ولی انگلستان به هیچ وجه حاضر نبود منافعش را در صنعت نفت ایران از دست بدهد به همین سبب با تمام قوا به مبارزه با دولت دکتر مصدق و ملت ایران پرداخت تا بالاخره موفق شدند در 28 مرداد 1332 با کودتای انگلیسی - آمریکایی سپهبد زاهدی، دولت ملی را ساقط کنند و محمدرضا پهلوی را دوباره بر سر کار آورند. برقراری روابط دیپلماتیک با انگلستان از اقدامات اولیه دولت کودتا جهت نشان دادن میزان سپردگیش به خارجیان بود. 24
پس از کودتا قدرت انحصاری انگلستان در ایران تضعیف شد و آمریکا به شریک قدرتمند انگلستان تبدیل شد. با حضور حکومت مطیع پهلوی‌دیگر  ضرورتی برای حضور نیروهای نظامی انگلستان در منطقه وجود نداشت. آمریکا و انگلیس طی مذاکرات پنهانی تصمیم گرفتند وظیفه حفظ ثبات منطقه را ابتدا به ایران و سپس به عربستان سعودی واگذار کنند. دولت ایران بلافاصله برای قبول این مسوولیت اعلام آمادگی کرد. عدم شرکت ایران در تحریم نفتی اعراب علیه کشورهای طرفدار اسرائیل در جریان جنگ‌های شش روزه ژوئن 1967  ایران را به متحدی قابل اعتماد برای غرب تبدیل کرد.
مذاکرات ایران و انگلیس از آبان 1346 ش برای فراهم کردن زمینه‌های خروج انگلستان از خلیج فارس آغاز شد.
با خروج انگلیسی‌ها از خلیج‌فارس ایران تبدیل به ژاندارم منطقه شد و حفظ امنیت و ثبات منطقه را جهت تامین منافع انگلیس و آمریکا بر عهده گرفت. 25 حکومت پهلوی تا زمان سرنگونیش در 22 بهمن 1357 به‌خوبی حافظ منافع غربی‌ها در منطقه بود و نقش ژاندارم منطقه را ایفا می‌کرد. حکومت پهلوی با حدود 50 سال سلطنت در ایران از تاسیس تا انقراض هدفی جز تحکیم و تامین منافع انگلیس و سپس آمریکا نداشت و در این راه اموال ملی ایران را به غارت برد و تقدیم بیگانگان کرد.
جاسوس‌پروری‌
راجع‌ به‌ جاسوس‌‌پروری‌ انگلیسی‌ها در ایران، سخن‌ خان‌ملک‌ ساسانی، مورخ‌ پراطلاع‌ دوران‌ معاصر، درخور ملاحظه‌ و دقت‌ است.
 وی‌ به‌ مناسبت‌ شرح‌ ماجرای‌ دستگیری‌ و حبس‌ یکی‌ از دوستداران‌ آلمان‌ در ایران‌ (میرزا ابوالقاسم‌ خان‌ مهام‌ الملک، کارگزار وزارت‌ خارجه‌ در کرمان‌ در دوران‌ جنگ‌ جهانی‌ اول) به‌ امر سفارت‌ انگلیس‌ در تهران، و تکاپویی‌ که‌ خود برای‌ نجات‌ وی‌ از زندان‌ داشته، می‌نویسد: «در آن‌ ایام‌ سفارت‌ انگلیس‌ هنوز به‌ جاسوسان‌ ایرانی‌ خود حقوق‌ ماهیانه‌ مرتب‌ می‌داد و آنها را به‌ چهار دسته‌ تقسیم‌ کرده‌ بود؛ حد اقل‌ حقوقشان‌ دویست‌ و پنجاه‌ تومان‌ و حداکثرش‌ هزار تومان‌ بود که‌ این‌ خدمتگزاران‌ سر‌ی‌ هر ماهه‌ از بانک‌ شاهی‌ دریافت‌ می‌داشتند.
 بر خلاف‌ این‌ سی‌‌ساله‌ اخیر که‌ حقوق‌ ماهیانه‌ جاسوسان‌ به‌ صورت‌ انعام‌ موقت‌ درآمد و کمپانی‌ نفت‌ سابق‌ از هرکس‌ که‌ خدمت‌ شایسته‌ای‌ دیده‌ بود او را دعوت‌ به‌ آبادان‌ می‌کرد و پس‌ از پذیرایی‌ شایان‌ یک‌ جام‌ زرین‌ پر از لیره‌ طلا که‌ به‌ اصطلاح‌ (فول‌ کاپ) می‌گفتند به‌ خدمتگزاران‌ صمیمی‌ انعام‌ می‌داد». خان‌ ملک‌ می‌افزاید: «من‌ که‌ برای‌ جمع‌ آوری‌ تاریخ‌ معاصر ایران‌ همیشه‌ در جستجوی‌ اطلاعات‌ و شناسایی‌ مردم‌ بودم‌ متأسفانه‌ اغلب‌ این‌ خدمتگزاران‌ سفارت‌ را می‌شناختم...» و سپس‌ با اشاره‌ و رمز از یکی‌ از آنها که‌ بعداً‌ وکیل‌ مجلس‌ شورا یا عضو سنا شده‌ است‌ یاد می‌کند. ر.ک، دست‌ پنهان‌ سیاست‌ انگلیس‌ در ایران، ص‌ 79. مطالعه‌ نوشته‌ استفن‌ دوریل‌ در مورد فعالیتهای‌ اینتلیجنس‌ سرویس‌ در سطح‌ جهان، به‌ طالبان‌ اطلاعات‌ بیشتر در این‌ زمینه‌ توصیه‌ می‌شود. 
ایران؛ خوابهای‌ آشفته، استفن‌ دوریل، ترجمه‌ مهرنوش‌ میر احسان، مندرج‌ در: فصلنامه‌ تاریخ‌ معاصر ایران، ش‌ 35، سال‌ 9، 1384، ص‌ 5 به‌ بعد.
پی نوشت ها:
1- نصرالله فلسفی . تاریخ روابط ایران و اروپا در دوره صفویه، تهران ، چاپخانه ایران ، 1316، 1 / 117-115 و عبدالله شهبازی ، زر سالا‌ران یهودی و پارسی ... 4 / 356- 318 و357 و364-363.2- نصرالله فلسفی. تاریخ روابط ایران و اروپا در دوره صفویه. صص 128 118و عبدالرضا هوشنگ مهدوی. تاریخ روابط خارجی ایران. ص 64.3 نصرالله فلسفی. تاریخ روابط ایران و... . صص 137  132.4 عبدالرضا هوشنگ مهدوی. تاریخ روابط خارجی ایران. صص 9291.5 محمود محمود. تاریخ روابط ایران و انگلیس...،1/ 75 و عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران. صص 184  183.6  رابرت گرانت واتسن. تاریخ ایران دوره قاجاریه. صص 125  123 و محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی... ، 1/26  22 و دنیس رایت. نقش انگلیس در ایران، ص 7.7 موریل اتکین، روابط ایران و روس. ترجمه محسن خادم. تهران. مرکز نشر دانشگاهی، 1382 صص 69  68.8  سید تقی نصر. ایران در برخورد با استعمارگران، تهران، شرکت مولفان و مترجمان ایران، 1363، ص 191.9 موریل اتکین. روابط ایران و روس. صص 181  176 و سجاد راعی گلوجه. قاجاریه، انگلستان و قراردادهای استعماری (1273  1212 ق / 1857  1796م). تهران انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، صص 58  57 و 73 72 و علی‌اکبر بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی ایران: از گلناباد تا ترکمن‌چای، 1/182  173.10 نصرالله فلسفی. تاریخ روابط ایران و... . صص 117 115 و عبدالله شهبازی. زرسالاران یهودی و پارسی... ،4/364  363 و 357  356، 318.11 فریدون آدمیت. شورش بر امتیازنامه رژی، تحلیل سیاسی. تهران، پیام 1360 و ابراهیم تیموری، قرارداد 1890 رژی تنباکو اولین مقاومت منفی در ایران. تهران کتاب‌های جیبی، 1361.12 رسول جعفریان. دخالت انگلیس در واقعه مشروطه. قم، چاپخانه دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1365.13 آزیتا لقایی، بازتاب قرارداد 1907 م در مطبوعات فارسی، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، سال هشتم، شماره بیست و نهم، 1383، صص 68  58.14 علی‌اصغر زرگر. تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در دوره رضاشاه، ترجمه کاوه بیات، تهران، انتشارات پروین  انتشارات معین، 1372، صص 45 42.15 فلوریدا سفیری، پلیس جنوب (اس.پی.آر)‌، مترجم منصوره، اتحادیه (نظام مافی)‌ و منصوره جعفری فشارکی (رفیعی)‌، تهران. نشر تاریخ ایران. 1364، ص 25.16 ویلیام جی اولسون. روابط ایران و انگلیس در جنگ جهانی اول. ترجمه حسن زنگنه. تهران، نشر پژوهش شیرازه، 1380، صص 434 396 و علی‌اصغر زرگر، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در دوره رضاشاه، صص 56 50 و ایرج ذوقی. تاریخ روابط سیاسی ایران و قدرت‌های بزرگ. تهران، پاژنگ، 1368، صص 305 و 313 و 323.17 حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران: کودتای 1299. ج 1. تهران، نشر ناشر، 1361 و امیل لوسوئور. زمینه‌‌چینی‌های انگلیس برای کودتای 1299، ترجمه ولی‌الله شادان. تهران،‌ اساطیر، 1373. صص 143 133.18 مصطفی فاتح. پنجاه سال نفت ایران. تهران، انتشارات شرکت‌ سهامی چهره 1355. صص 297 290.19 حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران.  تهران، انتشارات علمی  انتشارات ایران، 1363.7/ 133 118.20 یرواند آبراهامیان. ایران بین دو انقلاب. ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی ولی‌لایی. تهران، نشر نی، 1377. صص 220 207 و عبدالرضا هوشنگ مهدوی. سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی 1357 1300. تهران، نشر البرز، 1373. صص 80  74.21 عبدالرضا هوشنگ مهدوی. سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی 1357 1300. صص 135‌133 و مصطفی فاتح. پنجاه سال نفت ایران. صص 403 385 و منوچهر محمدی. مروری بر سیاست خارجی ایران دوران پهلوی یا تصمیم‌گیری در نظام تحت سلطه، تهران. دادگستر. 1384. ص 98.22 غلامرضا نجاتی. مصدق سال‌های مبارزه و مقاومت. تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا. 1377. 1/ 215 211.23 مصطفی فاتح. پنجاه سال نفت ایران. صص 523 517 و همایون کاتوزیان. مصدق و نبرد قدرت. ترجمه احمد تدین به انضمام نقدی بر مصدق و نبرد قدرت. محمد ترکمان. تهران، خدمات فرهنگی رسا، 1378. صص 183 181 و روح‌الله حسینیان. بازخوانی نهضت ملی ایران. تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 1385. صص 115 97.24‌ عبدالرضا هوشنگ مهدوی. سیاست‌ خارجی ایران. صص 194‌ 190 و یرواند آبراهامیان ایران بین دو انقلاب، صص 345  329 و همایون کاتوزیان. مصدق و نبرد قدرت، صص351 342 و غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران (از کودتا تا انقلاب)‌،  تهران موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1371. 1/ 79‌ 73 و غلامرضا نجاتی، مصدق سال‌های مبارزه و مقاومت،  1/ 588‌   581.25 عبدالرضا هوشنگ مهدوی. سیاست خارجی ایران...، صص 351 350 و علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران (دولت دست‌نشانده)‌ 1357 - 1320. تهران، قومس، 1376. صص 431 - 426.


  پنجشنبه 18 مهر 1387           

تبلیغات