چکیده

آنگاه که آیت‌الله کاشانی در زمستان سال 1299 به ایران بازگشت، آیت‌الله‌العظمی سید ابوالحسن اصفهانی با ارسال نامه‌ای به اطلاع مومنین رساند که کاشانی از هر جهت شایسته و به صفات حمیده آراسته و در دیانت و درستکاری کم‌نظیر است و «متدینین، وجود محترم آن جناب را مغتنم» بدانند (سند شماره 1)‌

متن

ورود کاشانی به تهران همزمان با قدرت‌یابی رضاخان میرپنج است. رضاخان می‌کوشد با تقلب در انتخابات، مجلس را به کنترل خود درآورد. در این شرایط، روحانیون بسیاری (همچون آیت‌الله مدرس و آیت‌الله شیخ حسین لنکرانی)‌ به مقابله با رضاخان می‌پردازند. آیت‌الله کاشانی نیز با ارسال نامه‌ای به وزیر کشور نسبت به تصمیم رئیس شهربانی در ربودن و از بین بردن صندوق آراء مردم کاشان هشدار می‌دهد (سند شماره 2)‌
پس از سقوط رضاخان در شهریور 20 قانون کشف حجاب اجباری نیز لغو می‌شود، ولی هنوز پاره‌ای از عناصر فاسد و سودجو در شهربانی، متعرض چادر بانوان متدین و اصیل این مرز و بوم می‌شوند (سند شماره 3)‌ در اینجا نیز آیت‌الله، شکوائیه مردم را برای فروغی (نخست‌وزیر)‌ ارسال می‌کند و از وی می‌خواهد که دستور دهد تا متعرض بانوان نشوند. (سند شماره 4)‌ برخورد منفعلانه فروغی می‌تواند نشانگر میزان نفوذ کاشانی نیز باشد.
پس از شهریور 20 در شرایط اشغال ایران توسط قوای متفقین، مرحوم کاشانی به مقابله با اشغالگران می‌پردازد. آنان نیز طبق رویه معمول خویش ، او را به اتهام جاسوسی برای آلمان تحت تعقیب قرار می‌دهند (سند شماره 5)‌ و سرانجام، زمانی هم که دولت ایران اورا دستگیر می‌کند، به متفقین تحویل می‌شود (سند شماره 6)‌
پس از پایان جنگ جهانی دوم نیز آمریکای تازه‌نفس که برای بلع ایران آمده است می‌کوشد با اعطای کمک مالی، ضمن تقویت ارتش ایران،
از این کشور به عنوان سپر امنیتی خویش بهره بگیرد، آیت‌الله کاشانی با درک دقیق از اوضاع و بلوک‌بندی‌های جدید جهانی به مقابله با ایالات متحده برمی‌خیزد و قول می‌دهد طوماری با صدهزار امضا از اهالی تهران در مخالفت با کمک مالی آمریکا به ایران، تهیه کند. (سند شماره 7)‌
در جریان نهضت ملی‌سازی نفت نیز آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق در اقدامی هماهنگ، دست در دست یکدیگر به مقابله با موانع نهضت می‌پردازند (سندهای شماره 8 و 9 و 10)‌ همچنین آیت‌الله فریب تحریکات تفرقه‌افکنانه بیگانگان را نمی‌خورد و از جمله وقتی هاریمن در یک ملاقات از او می‌خواهد که در قانون خلع ید، اصلاح و تعدیلی صورت دهد و می‌خواهد بدین وسیله میان کاشانی و مصدق اختلاف ایجاد کند، آیت‌الله قاطعانه با خواسته نامشروع او مقابله می‌کند و او را کله خورده بدرقه می‌کند. (سند شماره 11)‌ پس از کودتای 28 مرداد نیز کاشانی مرعوب نمی‌شود و امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمی‌کند و در اواخر دی ماه (5 ماه پس از کودتا)‌ از سوی فرمانداری نظامی دستگیر می‌شود و به زندان انفرادی انتقال می‌یابد.
در دو صفحه پیش رو، بدون آن که قصد مطلق‌انگاری داشته باشیم کوشیده‌ایم پاره‌ای اسناد مربوط به آن مرحوم را در اختیار علاقه‌مندان قرار دهیم.
سند شماره 1
توصیه مرحوم آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی
درباره آیت‌الله کاشانی
طهران
جنابان عمده`‌التجار و الاعیان: حاج محمد جعفر و حاج‌علی‌اکبر تاجرکاشانی و اخوان دام عزهم و توفیقهم
عرض می‌شود: حضرت مستطاب رکن المله والدین، عمده المجتهدین، حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج میرزا ابوالقاسم مجتهد کاشانی دامت برکاته الشریفه که وجود شریفشان از برای مسلمین خیلی مغتنم است، به طهران مدتی است تشریف آورده‌اند، محض اطلاع اخوان مومنین و فقهم الله تعالی لمراضیه، لازم شد تصدیع شود آن وجود مسعود شریف از هر جهت، شایسته و به صفات حمیده، آراسته و در دیانت و درستکاری قلیل النظیر هستند. احکام شریعه ایشان نافذ و مطاع، و تسلیم حقوق شرعیه و سهم امام علیه‌السلام خدمتشان محتاج به استیذان نیست و تایید و ترویج ایشان، تایید دین مبین و تقویت شریعت حضرت سیدالمرسلین صلی‌الله علیه و آله الطاهرین می‌باشد.
البته اخوان مومنین و کافه متدینین، وجود محترم آن جناب را مغتنم دانسته و در خدمت حضرت معظم‌له ذره[ای] مسامحه نخواهند نمود ان‌شاءالله تعالی. والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته.
حرر ذلک فی =[ این مطلب نوشته شد در ] 20 شهر =[ماه] صفر سنه 1340 [قمری]
الاحقر ابوالحسن الموسوی الاصفهانی
محل مهر

سند شماره 2
رویارویی با عمال رضا خان
نامه آیت‌الله کاشانی به وزارت داخله =[کشور] در رابطه با انتخابات کاشان
26 ج 2 =[جمادی‌الثانی] 1342 [قمری]
معروض می‌دارد، از قرار اطلاع خصوصی که رسیده، مفسدین کاشان نقشه[ای] کشیده‌اند که به وسیله رئیس نظمیه کاشان، صندوق آرا را معدوم یا سرقت نمایند، چون سردار منتصر و رئیس نظمیه هر خلاف قانونی که مرتکب شده‌اند، مواخذه و مجازاتی ندیده و کاملا جری گردیده‌اند، مستعد هم نیست این نقشه جنایتکارانه هم مجری گردد، مقتضی است فورا تلگرافا امر فرمایید که صندوق آراء کاشان را قرائت نمایند تا رفع نگرانی از این حیث شود، ایام اقبال مستدام باد.
من‌الجانی ابوالقاسم الحسینی الکاشانی

سند شماره 3
اعتراض مردم به ادامه کشف حجاب
نامه گروهی از مردم به آیت‌الله کاشانی درباره اعتراض به تداوم کشف حجاب زنان در طول 3 ماه پس از عزل و اخراج رضاخان از ایران
تاریخ 9/9/1320 دهم شهر ذیقعده 1360 ق
حضور حضرت مستطاب حجت‌الاسلام والمسلمین آیت‌الله آقای حاج سیدابوالقاسم مجتهد کاشانی
به شرف عرض حضرت حجت‌الاسلام عالی می‌رساند:
با این که زمان طلوع سلطنت اعلی حضرت جوانبخت محبوب ایران، ندای آزادی و التزام به قانون و حفظ و عمل به مذهب مقدس جعفری روح تازه به ملت بخشیده و مردم ستمدیده مایوس را امیدوار نمود، باز هم مشاهده می‌شود که در گوشه و کنار، بعضی پاسبانان پست برای نفع شخصی، روسری و چادر را از سر زنان مسلمان می‌کشند و به تعاقب نمودن آنها در کوچه‌های خلوت باعث خوف و اضطراب می‌گردند، لذا امضاکنندگان ذیل، حضرت آیت‌اللهی را به این وسیله مطلع و تمنا می‌نماییم از هیات محترم دولت و مجلس شورای ملی رفع این وحشی‌گری را تقاضا فرمایید تا موجب مزید منت آن حضرت بر ما و سایرین و ذکر خیر و مسئلت توفیقات از بندگان نسبت به آن حضرت بیشتر فراهم آید.
[در پایین صفحه حدود 40 امضا و مهر آمده است.]

سند شماره 4
تعرض به زنان، قدغن!
نامه دوم آیت‌الله کاشانی به محمدعلی فروغی نخست‌وزیر پیرامون تداوم تعرض به حجاب زنان در چند ماه پس از برکناری رضاخان:
تاریخ: 19/10/20[13]
هو
به عرض عالی می‌رساند: چندی قبل در باب چند مطلب مصدع خاطر محترم گشته‌، از آن جمله مساله تعرض به زن‌های محجوبه بود که در ضمن مراسله، جوابیه مرقوم فرموده بودید، دستور داده شد که متعرض آنها نشوند. با وجود امر عالی، ماموران باز متعرض می‌شوند. جمعی از محترمان تجار و کسبه شرحی به احقر نوشته‌اند، مستدعی است امر موکد صادر فرمایید که متعرض نشوند و سلب آزادی بیچارگان را ننمایند. ایام جلالت مستدام باد؛ در خاتمه احترامات فائقه را تقدیم می‌دارد.
سیدابوالقاسم کاشانی
[پاسخ فروغی:] جواب نوشته شود. این جانب از روزی که مصدر خدمت شدم در این باب به شهربانی سفارش کردم که متعرض کسی نشوید و از قراری که شهربانی اظهار می‌دارد به همین دستور رفتار می‌شود. این که شاکیان نوشته‌‌اند پاسبان‌ها در کوچه‌های خلوت متعرض زنها می‌شوند، بعید به نظر می‌آید، زیرا که در کوچه‌ها[ی] خلوت پاسبان گماشته نشده است. در هر حال به جای این که شکایت کلی بکنند، خوب است اگر واقعا موردی پیدا می‌شود که کسی به زنی تعرض کند، به شهربانی یا خود این جانب اطلاع بدهند تا اقدام لازم بشود.
[حاشیه دوم:] آقای [ناخوانا] اقدام فرمایید. 20/10/20[13]
سند شماره 5
روحانیت در برابر اشغالگران
در آن روزگار که ایران در اشغال قوای بیگانه به سر می‌برد، هر کس که قدمی در حمایت از مردم و میهن خویش برمی‌داشت، از نگاه متفقین «جاسوس آلمان»‌ قلمداد می‌شد. روحانیت و آیت‌الله کاشانی که ملجا و پناه مردم بودند، به طور طبیعی از این قاعده مستثنی نبودند.
وزارت دادگستری
فرمانداری نظامی تهران
تاریخ: 21/10/22[13]
چون مطابق مدارکی که به دست آمده آقای حاج سید‌‌ابوالقاسم کاشانی اقداماتی بر علیه استقلال و امنیت کشور به نفع دشمنان مملکت کرده است، لازم است که فورا مشارالیه را تحت تعقیب درآورید.
خلاصه اتهامات بر علیه نامبرده از قرار زیر است:
سید‌ابوالقاسم کاشانی از خرداد ماه 1320 شروع به همکاری با جاسوسان آلمانی مخصوصا با جاسوسی موسوم به میر نموده و عضو کمیته اجرائیه‌ای بوده است که جاسوسان آلمانی به منظور تولید اغتشاش و ایجاد خصومت بین ایران و دولت‌های دیگر تشکیل داده بودند و نیز پس از اعلان جنگ از طرف دولت شاهنشاهی به دولت آلمان به اموری که منافی به حال دشمنان مملکت و بالنتیجه بر علیه استقلال کشور باشد مباشرت کرده است.

سند شماره 6
دستگیری کاشانی و تحویل او به متفقین
وزارت کشور
اداره کل شهربانی
اداره اطلاعات
محرمانه مستقیم
تاریخ: 27/3/23[13]
جناب آقای نخست‌وزیر
محترما به عرض می‌رساند آقای حاج سید‌ابوالقاسم کاشانی که اسم او جزو صورت اشخاصی بود که بنا به درخواست متفقین بایستی بازداشت شود و تاکنون مخفی و متواری بوده است امروز ساعت 15 در کوچه باغات محله «گلاب دره» حوالی پس قلعه و دربند در منزل شخصی به نام محمد‌حسین، توسط کارمندان اداره اطلاعات شهربانی و متفقین و نماینده فرمانداری نظامی، دستگیر و بر حسب تقاضای متفقین به نمایندگان آنان تحویل و صورت‌مجلسی تنظیم شد. یک نسخه به فرمانداری نظامی و نسخه دیگر در شهربانی کل کشور بایگانی شده است.
کفیل شهربانی کل کشور پاسیار سیف
 
سند شماره 7
مخالفت با نفوذ آمریکا در ایران
سند شماره 5 مربوط به مقطعی است که ایران یک وام 250 میلیون دلاری از آمریکا مطالبه می‌کرد که آن روزها رقم بزرگی محسوب می‌شد و آمریکا فقط با پرداخت یک وام 25 میلیون دلاری موافقت کرد و ایرانی‌ها با عصبانیت از ادامه مذاکره برای دریافت وام خودداری کردند. در این شرایط، اعتبار و حیثیت آمریکا در ایران سیر نزولی می‌پیمود و در محافل ایران وقتی می‌خواستند به یک وعده دروغ اشاره کنند اصطلاح «وعده آمریکایی» را به جای آن به کار می‌بردند.
تاریخ: 28/4/1329
گزارش
طبق گزارش مامور ویژه در جلسه محرمانه‌ای که شب 26 ماه جاری در منزل سیدابوالقاسم کاشانی منعقد بوده، کاشانی قطعنامه‌ای تهیه و ضمن آن کمک مالی آمریکا را نسبت به ایران‌ تحریم نموده و قول داده است: که آن را به امضای صد هزار نفر از اهالی تهران برساند. کاشانی در این جلسه گفته است: دولت آمریکا با کمک نظامی خود می‌خواهد کشور ما را برای دفاع در مقابل شوروی آماده کند، ولی ما از جنگ بیزاریم و به هر وسیله شده باید از آن جلوگیری کنیم.
سند شماره 8
مخالفت با رزم‌آرا
در آن روزها، رزم‌آرا در صدد معرفی کابینه خود به مجلس بود. چون رزم‌آرا و کابینه‌اش سدی در برابر ملی کردن نفت محسوب می‌شدند لذا هماهنگی‌های لازم میان نیروهای ملی و مردمی به عمل آمده بود تا به مخالفت با دولت رزم‌آرا بپردازند.
مطابق محتویات سند زیر، از جمله در روز ششم تیرماه پیش از معرفی دولت رزم‌آرا به مجلس، دکتر مصدق اعلامیه جبهه ملی را در جلسه علنی قرائت کرد. در بخش‌هایی از این اعلامیه آمده بود: ...« نمایندگان جبهه ملی در مجلس و همچنین در مطبوعات از دو سه هفته به این طرف اطلاعاتی را که در زمینه حکومت داشته‌اند، بدون پروا بازگو کرده، چیزی از ابراز این حقایق مسلم فروگذار نکرده‌اند... اکنون دولتی تشکیل شده که بر خلاف سنن پارلمانی است و ما نمایندگان جبهه ملی نمی‌‌توانیم با آن مخالفت نکنیم... دولتی که از ابتدا با اشخاص نادرست و بد سابقه همکاری کند، یک چنین دولتی چطور می‌تواند صدر اصلاحات واقع شود؟.»

گزارش
تاریخ: 8/4/1329
گزارش مامور ویژه حاکی است به طوری که در محافل مطلع شنیده شده،‌ آقای سیدابوالقاسم کاشانی و نمایندگان اقلیت مجلس تصمیم گرفته‌اند مبارزه و مخالفت خود را با کابینه تیمسار سپهبد رزم‌آرا با شدت هر چه تمام‌تر ادامه دهند و مبارزات آنها به این صورت است که آقای کاشانی به وسیله وعاظ و اهل منبر، اذهان و افکار مردم و کسبه بازار را برای مبارزه آماده نموده و نمایندگان اقلیت هم در جلسات مجلس شدیدا ابراز مخالفت کنند و جراید ارکان جبهه ملی و وابسته به اقلیت نیز با درج مقالات تحریک‌آمیز، مردم را به مبارزه علیه دولت وادار نمایند.

سند شماره 9
اتحاد کاشانی و مصدق
گزارش
تاریخ: 29/8/1329
طبق گزارش مامور ویژه به طوری که در محافل سیاسی شنیده شده در ملاقاتی که چند روز قبل بین سران جبهه ملی و آقای سیدابوالقاسم کاشانی صورت گرفته، قرار شده است، عده‌ای از جوانان متعصب بازاری به دستور کاشانی و عده‌ای از دانشجویان طرفدار جبهه ملی، برای تحریک مردم علیه لایحه الحاقی نفت و جمع‌آوری امضاء و تحت نظر گرفتن و تهدید نمایندگان اکثریت، شروع به فعالیت و تظاهراتی بنمایند. به ماموران مربوطه برای مراقبت کامل آموزش‌های لازم داده شده است.

سند شماره 10
میتینگ کاشانی در حمایت از مصدق
تاریخ: 22/3/1330
در روز 18 خرداد ماه 1330، هیات نظارت بر خلع ید مرکب از نمایندگان دو مجلس و نمایندگان دولت از طریق راه‌آهن، عازم خوزستان شدند. جمعیتی متجاوز از 100 هزار نفر هیات را مشایعت نمود.
متن خبر
مذاکرات در منزل کاشانی راجع به برنامه میتینگ روز جمعه 24 خرداد [بود] که از طرف هیات مجمع مسلمانان مجاهد داده خواهد شد. دو شب است در منزل آقای کاشانی موضوع میتینگ روز جمعه بوده و در محافل سری چنین تصمیم گرفته شده است:
شرکت‌کنندگان در این میتینگ:
1. اتحادیه مسلمین 2. حزب زحمتکشان 3. حزب ایران 4. مجمع مسلمانان مجاهد 5. اصناف و طبقات مختلف [می‌باشند] و از هر دسته یک نفر نماینده صحبت می‌کند. میتینگ [در] پشتیبانی از دولت جناب آقای دکتر مصدق و خلع ید می‌باشد. روز جمعه 3 بعدازظهر عده‌ای کثیر در منزل سید‌کاشانی جمع و از آنجا با شعار و پرچم به میدان بهارستان خواهند رفت.

سند شماره 11
شکست سفیر آمریکا
تاریخ: 7/5/1330
گزارش
مامور ویژه گزارش می‌دهد به طوری که در محافل مطبوعاتی صحبت می‌کنند، علت ملاقات مستر هاریمن با کاشانی این بود که شاید بتواند به وسیله مشارالیه، اصلاح و تعدیلی در قانون خلع ید انجام دهد ولی نامبرده به هیچ‌وجه موافقت ننموده و گفته است اصلاح و تغییر مواد 9 ‌گانه قانون، کار خطرناکی است.
گفته می‌شود عدم موفقیت هاریمن=[فرستاده دولت آمریکا] در جلب نظر کاشانی موجب مسافرت او به لندن گردیده تا موانع و مشکلاتی را که از نظر سیاسی وجود دارد، حضورا توضیح دهد.

سند شماره 12
کودتا و انزوا
وزارت جنگ
تاریخ: 30/10/1334
تیمسار فرماندار نظامی تهران
قرار بازداشت غیرنظامی سیدابوالقاسم فرزند سیدمصطفی، شهرت کاشانی به اتهام «تحریض مردم به مسلح شدن بر ضد قدرت سلطنت» که مظهر آن معاونت در قتل شادروان سپهبد رزم‌آرا بوده است در تاریخ 27/10/34 [13] از طرف بازپرس صادر گردیده که دادستان ارتش نیز با قرار صادره موافقت کرده است. با توجه به اهمیت اتهام منتسبه، قدغن فرمایید به لحاظ جلوگیری از تبانی، نامبرده بازداشت انفرادی بدون ملاقات باشد.

    پنجشنبه 15 اسفند 1387        

  

تبلیغات