چکیده

استاد مطهری در طول حیات پربار خویش، به دور از هر گونه غوغاگری، منشوری چندپهلو از فعالیت‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در کارنامه خود به ثبت رسانده که عمق آن حتی از نگاه دوستان ایشان نیز مخفی مانده بود و فقط ساواک که کلیه تحرکات ایشان را به دقت تحت نظر داشت، از ژرفا و گستره آن مطلع بود.

متن

   ایشان با درک صحیح از شرایط زمانه با توطئه‌های دشمنان اسلام بویژه صهیونیسم جنایتکار آشنایی پیدا کرده بود و برای مقابله با آن به حمایت از مردم فلسطین می‌پرداخت (سند شماره یک)‌.
آن شهید می‌دانست که ریشه همه مشکلات جهان اسلام به نظام جهانی سلطه به رهبری آمریکا بازمی‌گردد، لذا در هر مناسبتی سردمداران کاخ سفید را مورد حمله قرار می‌داد (سند شماره 2)‌ و نیز اوضاع نابسامان ایران را به باد انتقاد می‌گرفت. (سند شماره 3)‌
آن بزرگوار در عرصه‌های فرهنگی نیز حضور قوی و مقتدرانه‌ای داشت و با تبیین خطر مارکسیسم، کوشید تا دشمنی ماتریالیسم با اسلام را به نمایش بگذارد. (سند شماره 4)‌ ایشان همچنین به همراه مهندس مهدی بازرگان بیانیه‌ای پیرامون افکار و آثار دکتر علی شریعتی صادر کردند که به قول استاد رسول جعفریان «سبب برآشفتن فرقانی‌ها می‌شود و در ادامه همین اطلاعیه است که رهبر فرقان اطلاعیه‌ای صادر کرد و به تهدید مخالفان شریعتی پرداخت( .»سند شماره 5)‌
در آن شرایط خفقان‌بار پس‌از 15 خرداد 42 استاد که، یاس و نومیدی برخی گروه‌های جامعه را از ادامه مبارزات مشاهده می‌کند به مقابله با این پدیده مخرب برمی‌خیزد (سند شماره 6)‌ و برای همه آحاد جامعه صلای وحدت و همدلی و یکپارچگی سر می‌دهد. (سند شماره 7)‌
نتیجه همه این مبارزات نیز آن بود که رژیم شاه با درک نقش پراهمیت استاد مطهری در عرصه‌های مقابله با آن دستگاه جهنمی، ایشان را از تدریس در دانشگاه منع کرد تا بویژه نسل جوان را از زلال اندیشه‌های او محروم سازد. (سند شماره 8)‌
ولی دیدیم که با وجود همه این شگردها انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و ملت ایران با استقلال، کامل مسیر توسعه و آبادانی کشور خویش را هموار ساخت و شهادت استاد مطهری نیز نتوانست در این عزم ملی، خللی وارد سازد.
سند شماره 1
حمایت از مظلومان فلسطین
موضوع: جمع‌آوری وجه توسط دانشجویان دانشسرایعالی
اخیرا تعدادی از دانشجویان انجمن حمایت از مظلومان فلسطین اسلامی دانشسرایعالی برای کمک به آوارگان فلسطین از سایر دانشجویان پول جمع‌آوری می‌کنند. افرادی که در این امر پیش قدم می‌باشند عبارتند از:
صافی دانشجوی سال سوم مشاور و راهنمایی و دلاوران دانشجوی سال سوم آموزش و میرزائی دانشجوی سال اول رشته زمین‌شناسی، در این مورد دانشجو دلاوران گفته است که تاکنون در حدود 10000 ریال وجه جمع‌آوری شده که از طریق مطهری در اختیار آوارگان فلسطین قرار داده خواهد شد.
نظریه منبع: مطهری یکی از سخنرانان مذهبی می‌باشد.
نظریه رهبر عملیات: مفاد گزارش خبر از طریق 1618 تایید شده است.
نظریه 265: نظریه رهبر عملیات مورد تایید است.
30/3/49

سند شماره 2
حمله به رئیس‌جمهور آمریکا
مرتضی مطهری
نامبرده بالا در ساعت 30/7 روز 12/10/46 در حسینیه ارشاد بعد از نماز عید فطر به منبر رفته و درباره وحدت اسلام صحبت نمود و در ضمن سخنان خود به بلوک غرب و سیاست رئیس جمهور آمریکا حمله کرد و اظهار داشت رئیس جمهور آمریکا بین مسلمانان اختلاف انداخته و گفته است هر ملتی باید به ملیت خود اتکاء داشته باشد. در پایان از نویسنده روزنامه اطلاعات که برای از بین بردن زبان عربی مقاله نوشته بود، انتقاد نمود. جلسه در ساعت 00/11 خاتمه یافت و اشخاص شناخته شده عبارت بودند از محمد و علی محمدی، محمود مانیان عضو سابق جبهه ملی و فیاض‌بخش و یزدان‌پرست که از گردانندگان اصلی حسینیه ارشاد هستند.
نظریه منبع: قرار بود آقایان فلسفی، حجازی و شریعتی در روز عیدفطر در حسینیه ارشاد حضور به هم رسانند و سخنرانی نمایند ولی هیچ‌کدام حاضر نشدند.
سند شماره 3
انتقاد از اوضاع کشور
نخست وزیری
سازمان اطلاعات و امنیت کشور
درباره: مرتضی مطهری فرزند حسین شماره شناسنامه 2233 متولد 1299 فریمان خراسان ‌ شغل دانشیار دانشکده الهیات تهران و واعظ
عطف به گزارش خبری شماره 8533/ ه 22/8/46
برابر سوابق موجود نامبرده بالا در سخنرانی‌های مذهبی خود ضمن تشریح موضوعات مختلفی از تعلیمات اسلامی، مسائل جاری مملکتی را مورد بحث قرار داده و از مسوولین امور مملکتی در زمینه‌های مختلف انتقاد و در یکی از مذاکرات خویش نیز دکتر محمد مصدق را یک فرد میهن‌پرست معرفی نموده است و از طرف دیگر اغلب افراد جبهه ملی و جمعیت نهضت آزادی در سخنرانی‌های مذهبی مشارالیه شرکت کرده و در سوگواری‌ها و مجالس مذهبی از وی جهت وعظ دعوت به عمل آورده‌اند.
مشارالیه در تاریخ 15/3/42 =[ در جریان قیام خونین 15 خرداد] به اتهام اقدام برضد امنیت داخلی مملکت دستگیر و در 16/4/42 با قرار التزام از زندان آزاد و در تاریخ 14/7/42 قرار منع پیگرد درباره شخص مذکور صادر گردیده و در حال حاضر نیز این شخص با طرفداران روحانیون مخالف و سران جمعیت‌ آزادی در تماس می‌باشد.

سند شماره 4
اسلام، دشمن مارکسیسم
گزارش خبر
موضوع حضور سیدعلی خامنه‌ای و چند نفردیگر در منزل مهندس مفیدی
روز 12/10/35‌[25] عده‌ای از جمله موسویان زنجانی، دکتر مفتح، مرتضی مطهری و علی خامنه‌ای در منزل مهندس مفیدی به شام دعوت شده بودند ابتدا بعد از تلاوت آیاتی چند از کلام‌الله مجید [به] وسیله صبحدل، در بین حاضرین صحبت ترجمه‌های قرآن به میان آمد و از نوع ترجمه انتقاد گردید و اظهار نظر شد که اگر ترجمه قرآن به فارسی صحیح و کامل‌‌تر تهیه شود بسیار خوب خواهد بود. سپس در همین مورد بین مرتضی مطهری و سیدعلی خامنه‌ای مذاکراتی صورت و قرار شد در فرصتی دیگر در این باره مطالعه بیشتری به عمل آید. در این موقع دکتر علی شریعتی شروع به سخنرانی نموده و نتیجه گرفت که اسلام امروز یک رقیب و یک دشمن دارد. دشمن اسلام، استعمار و رقیب او مارکسیسم است. لذا بعد از سخنرانی مشارالیه، مرتضی مطهری شروع به صحبت نمود و به نظریه دکتر علی شریعتی انتقاد [کرد] و گفت: اسلام و مارکسیسم رقیب هم نیستند. زیرا معنای رقیب اینست که با هم دشمن نباشند. بلکه برای بدست آوردن یک امتیاز با هم رقابت دارند در حالی که اسلام با مارکسیسم کاملا دشمن است. بعد از خاتمه سخنان مطهری قرار شد در پایان جلسه مذکور قطعنامه‌ای تهیه شود.

سند شماره 5
اعلا‌میه مشترک مطهری- بازرگان
بسم‌الله الرحمن الرحیم وبه‌ نستعین
نظر به این که مسائل مربوط به مرحوم دکتر علی شریعتی مدتی است موضوع جنجال و اتلاف وقت طبقات مختلف، و موجب انصراف آنها از مسائل اساسی و حیاتی و وسیله بهره‌برداری افراد و دستگاه‌های مغرض گردیده است. اینجانبان تبادل‌نظر در این مسائل را ضرور دانستیم و در پی یک سلسله مذاکرات به این نتیجه رسیدیم که تا حدود زیادی وحدت نظر داریم. و با توجه به این که بیشترین افراد که دچار این سردرگمی و بیهوده‌کاری هستند از قشر حقیقت طلب‌اند، وظیفه شرعی دانستیم عقاید و نظریات مشترک خود را در این زمینه، نخست به طور اجمال و سپس به طور تفصیل، به اطلاع عموم، و بویژه این قشر، برسانیم. باشد که وسیله خیری برای رهایی از این سردرگمی و بازگشت به وحدت والفت میان مسلمانان گردد، که البته موجب رضای خدای متعال خواهد بود.
آنچه درباره آن مرحوم شایع است یا مربوط است به جنبه گرایش‌هایش و یا به استنباط‌ها و اظهارنظرهایش در مسائل اسلامی که در آثار و نوشته‌های او منعکس است.
اینجانبان که علاوه بر آشنایی به آثار و نوشته‌های مشارالیه با شخص او فی‌الجمله معاشرت داشتیم،‌ معتقدیم نسبت‌هایی از قبیل سنیگری و وهابیگری به او بی‌اساس است و او در هیچ یک از مسائل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت و معاد و عدل و امامت، گرایش غیر اسلامی نداشته است. ولی نظر به این که تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود و هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد تا آنجا که گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بی‌خبر می‌ماند هر چند با کوشش زیاد به تدریج بر اطلاعات خود در این زمینه می‌افزود در مسائل اسلامی (حتی در مسائل اصولی)‌ دچار اشتباهات فراوان گردیده است که سکوت در برابر آنها ناروا و نوعی کتمان حقیقت و مشمول سخن خداست که: «ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون.»
از این رو با توجه به اقبال فراوان جوانان به کتب مشارالیه، و این که خود او در اواخر عمر در اثر تذکرات متوالی افراد بی‌غرض و بالاتر رفتن سطح مطالعات خودش، متوجه اشتباهات خود شد و به یکی از نزدیکانش وکالت تام برای اصلاح آنها داد، اینجانبان بر آن شدیم به حول و قوه الهی، ضمن احترام به شخصیت و تقدیر از زحمات و خدماتش در سوق دادن نسل جوان به طرف اسلام، بدون مجامله و پرده‌پوشی و بدون اعتنا به احساسات طرفداران متعصب و یا دشمنان مغرض، طی نشریاتی نظریات خود را درباره مطالب و مندرجات کتاب‌های ایشان بالصراحه اعلام داریم. از خداوند متعال مدد می‌طلبیم و از همه افرادی که بی‌غرضانه نظریات مستدل خود را در اختیار ما قرار دهند و ما را در این راه یاری نمایند متشکر خواهیم شد.
والسلام علی من اتبع الهدی.
سند شماره 6
مبارزه با یاس
گزارش اطلاعات داخلی
ساعت 30/20 روز چهارشنبه 31/4/43 آقای مطهری پس از ادای نماز در مسجد هدایت به مامور مربوطه اظهار داشته مردم بس که مبارزه کردند و نتیجه نگرفتند خسته شدند و همگی مایوسند.
مخصوصا افراد جبهه ملی که روی همین اصل عقب‌نشینی کردند و سران نهضت آزادی هم تنها روی ایمان آنها بود که ایستادگی کردند. سپس اضافه نمود وظیفه ما روحانیون و وعاظ است که نگذاریم مردم از مبارزه خود ناامید شوند بلکه باید مردم را امیدوار به آینده نماییم و آنها را نیز تقویت روحی کنیم.

سند شماره 7
صلا‌ی وحدت
بسمه تعالی شأنه
ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاتقون(قرآن کریم سوره انبیاء)
اتحاد و به هم‌بستگی افراد بشر و همچنین تفرق و تشتت و از هم گسستگی آنها علل و اسباب خاصی دارد‌‌...
افراد و اشخاصی که جامعه را به وحدت و همبستگی دعوت می‌کنند، باید با علل و اسباب آن آشنایی کامل داشته باشند و علل تفرق و از هم گسستگی را نیز بشناسند...
بعضی افراد که مدعی هدایت و رهبری اجتماعند گمان می‌کنند به صرف این که در منبر یا در کتاب، مردم را به اتحاد دعوت کنند و حداکثر، فواید اتحاد و اتفاق را متذکر شوند، وظیفه خویش را انجام داده و همین مقدار کافیست. توجهی به ریشه‌های وحدت و همبستگی از یک طرف و تفرق و از هم گسستگی از طرف دیگر ندارند و در نتیجه هیچ‌‌گونه اقدام عملی از آنها در زمینه از بین بردن ریشه‌های تفرق و به وجود آوردن مبانی اتحاد و اتفاق دیده نمی‌شود.
اینها خیال می‌کنند پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله که توفیق یافت، ملل مختلفی را به هم ترکیب کند و یک واحد نیرومند به وجود آورد، صرفا از این راه بود که مردم را به وحدت خواند و فوائد آن را ذکر کرد. توجه ندارند که او ریشه‌های اختلاف را در زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی و اخلاقی سوزانید و تخم‌هایی در زمینه‌ اتحاد و اتفاق در زمین اجتماع کاشت.
شک نیست که خود ایمان به خدا و ایجاد عقیده واحد نقش مؤثر فوق العاده مؤثری در این زمینه داشت، اما یگانه عامل نبود، [بلکه] در زمینه‌های مختلف فردی و اجتماعی موجبات اختلاف را از بین برد. کاری کرد که هدفهای مشترک در اجتماع پدید آمد و راه واحدی برای رسیدن به آن هدف‌ها به آنها نشان داد، جماعتی هماهنگ به وجود آورد که به سوی هدف‌های مشترک و شاید از راه واحد به حرکت در آمدند. امروز جامعه مسلمان گرفتار تفرق و تشتت عجیب و اسف‌آوری است.
ریشه‌های آن را در قرن‌ها پیش باید جستجو کرد، یکی از بزرگترین فرائض دعاه و مبلغان و خطبا و نویسندگان و متفکرین اسلامی، مطالعه در شناخت علل این تفرق به منظور از بین بردن آنها و به‌وجود‌آوردن وحدت اسلامی و تجدید مجد و عظمت دیرین است.
اغراض و مطامع فرمانروایان گذشته مسلمین در طی قرون و اعصار تا توانسته به نام‌های مختلف و از آن جمله به نام تشیع و تسنن برای سواری گرفتن از توده بیچاره مسلمان، میان مسلمانان سنگ تفرقه انداخته است. در دوسه چهار قرن اخیر، استعمار اروپایی از قاعده «فرق‌تسد=[ »‌‌تفرقه بینداز و حکومت کن] حداکثر استفاده را برده است.
در یک قرن اخیر که مردم مسلمان با تمدن اروپایی آشنایی پیدا کرده‌اند و بوی این تمدن به مشام آنها رسیده است، مقرون بوده با ایجاد عصبیت ملی به نام عروبت و ترکیسم و ایرانیسم و مدرنیسم و غیره و اکنون قشر عظیمی از جوانان ما دچار این بیماری مزمن استعماری هستند و کتاب‌ها، اعراب و ترک‌ها و ایرانی‌ها و هندی‌ها و سایر ملیت‌ها در این زمینه استعماری به رشته تحریر در آوردند. روحانیین و متجددین ما هر کدام در یک جبهه جداگانه بدون آن که از یکدیگر با خبر باشند و بدون آن که بدانند در پس آیینه، طوطی صفت به آنها [چه چیزی] تلقین شده، این برنامه را اجرا کرده‌اند. آنها به نام مذهب و تشیع و تسنن و غیره و اینها به نام عروبت و ایرانیت و ترکیت و بالاخره ملیت.
اینجاست که دشواری وظیفه جوانان مبلغ و طبقه جدید روحانی مشهود می‌شود. خطیب عالی‌قدر با ذوق آقای آقا شیخ محمود وحدت یکی از آن افراد روشنفکر و مایه امیدواری می‌باشند... امیدوارم در راه خدمت اسلامی، حداکثر مساعی خود را به کار ببرند. ایشان حتی نام وحدت برای خود انتخاب کرده‌اند و به اصطلاح، وحدت سرخود هستند. از خداوند متعال موفقیت معظم له و سایر همفکرانش را مسئلت می‌نمایم و ذات اقدسش را شکر می‌کنم که مرا توفیق داد در یک فصل حساس از تاریخ اسلامی ایران معاصر که مقارن است با یک نهضت عظیم اسلامی در زندان موقت شهربانی تهران با ایشان آشنا و دوست گردم. والسلام علیه و علی جمیع زملائه
تهران، زندان موقت شهربانی‌- مرتضی مطهری 16 صفر/83 مطابق 17/4/42

سند شماره 8
ممنوعیت تدریس مطهری
درباره شیخ مرتضی مطهری
عطف به 25897/ 421 ‌22/5/49
همان طوری که طی نامه شماره 1937/316 ‌22/4/49 اعلام شده نامبرده صلاحیت تدریس در هیچ‌یک از دانشکده‌ها را ندارد. خواهشمند است دستور فرمایید از نتیجه اقدامات معموله، این اداره کل را آگاه سازند.
مدیرکل اداره سوم مقدم


    پنجشنبه 10 اردیبهشت 1388        

 

تبلیغات