چکیده

آیـت الـله‌العظمی حاجی میرزا حسن آقا مجتهد تبریزی، رئیس حوزه علمیه بزرگ تبریز، و رهبر مشروعه خواهان آن شهر در عصر مشروطیت است.او سال 1268 در تبریز متولد شد و پس از فراگیری دروس مقدماتی به نجف رفت و آنگاه به زادگاه خود بازگشت. وی، پرچم قیام عدالتخواهی را در آذربایجان برافراشت و با حمایت جد‌ی و پیگیر خود از رهبران قیام عدالتخانه در پایتخت، به پیشبرد قیام خدمتی شایان کرد. پس از تأسیس مجلس و مشروطه نیز، بر سر «اسلامیت» رژیم نوین، با عناصر تندرو و سکولار تبریز درگیر شد و این امر به هجرت معترضانه او (و علمای بزرگ تبریز) از آن شهر انجامید. مجتهد شخصاً به تهران رفت و با شیخ فضل‌الله نوری در انتقاد از مشروطه خواهان افراطی همآوا شد و زمینه‌ساز حوادثی شد که شرح آن در تواریخ آمده است.

متن

     وی دارای خصالی همچون: پارسایی، دادجویی، استعمار ستیزی، مناعت در برابر ارباب قدرت، دانش دینی و شور دین پناهی بود و این همه، همراه با سوابق درخشان خانوادگی، اورا در صفحات آذربایجان (خاصه دارالسلطنه تبریز) نفوذی عمیق بخشیده و محبوب القلوب مردم مسلمان و متشر‌ع ساخته بود. دکتر مهدی مجتهدی می‌نویسد: «او اول مجتهد آذربایجان و رئیس حقیقی این ایالت بود. از تلگرافاتی که در ایام مشروطیت، از علمای نجف و طهران در باره وی شده است، و از تأ‌ثیری که کناره گـیـری او از انـجـمـن ایـالـتـی در جـریان مشروطیت کرد، اهمیت مقام و تأ‌ثیر او معلوم می‌گردد.»1 اسماعیل امیرخیزی، دستیار ستارخان، تصریح می‌کند: «مجتهد در تبریز هواخواه زیاد داشت»2 و نصرت‌الله فتحی از «مقام سخت بلند» وی در آذربایجان سخن گفته و می‌افزاید: «موافقت و مخالفت او در هر کفه‌ای قرار می‌گرفت سنگینی می‌کرد.»3
ثقه‌الاسلام تبریزی، مجتهد را مظهر و سخنگوی «تمام علما» تبریز می‌شمرد4 و امام جمعه خویی (از ارکان مجلس شورای صدر مشروطه) در نامه به ثقه‌الاسلام، مجتهد را «اَسَن و اقدم علمای آذربایجان» قلمداد می‌کند.5 مهمتر از این، سیدعبدالله بهبهانی (پیشوای مشهور مشروطه) در سخنانی که به مناسبت حضور مجتهد در مجلس شورا (10 ربیع‌الاول 1326ق) و در آستانه بازگشت وی به تبریز ایراد کرد چنین می‌گوید: ...«درباب جناب حجه‌الاسلام آقای حاجی میرزاحسن آقا، اهالی آذربایجان استدعا کرده و استغاثه نموده‌اند که تشریف ببرند. چون در واقع پیشوا و آقای مملکت هستند و خوب نیست بیش از این بی‌پیشوا بمانند....» 6
همان ایام وکلای تبریز در مجلس شورا (که بعضاً دشمن مجتهد بودند) در نامه به انجمن تبریز نوشتند: «اقلاً 30 فقره تلگراف از طبقات مختلفه اهالی تبریز به ایشان رسیده و همه آنها به نظر حجج‌اسلام و آقایان این شهر رسیده و به ملاحظه احترامی که در قلوب عالی و دانی طهرانیان نسبت به اشخاص و امور خصوصی تبریز مرکوز است سیدین سندین [طباطبایی و بهبهانی] بالخاصه مراجعت ایشان را تصویب، و مکرر در مجلس عنوان فرمودند.»7
جلوه نفوذ و محبوبیت شگرف مجتهد را می‌توان به روشنی در پیشواز باشکوهی دید که انبوه مردم تبریز هنگام بازگشت وی از تهران به تبریز در اواسط مشروطه اول نشان دادند و گفته می‌شد که پیشوازی به این شکوه کمتر دیده شده بود.8 استقبال باشکوه از مجتهد یک بار دیگر نیز، هنگام بازگشت وی به تبریز در مشروطه دوم (پس از قضیه اولتیماتوم 1911 روسها) تکرار شد.9
مجتهد تبریز در نهضت شیخ محمد خیابانی از وی حمایت کرد و در اوایل آن قیام، ماه جمادی الثانی 1337ق درگذشت و با تشییعی باشکوه و مثال زدنی به خاک رفت.
پی‌نوشت‌ها:
1ــ رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، ص 64 . 2ــ قیام آذربایجان و ستارخان، ص 48. 3ــ زندگینامه شهید نیکنام ثقه‌الاسلام تبریزی، ص 331. 4ــ نامه‌های تبریز از ثقه‌الاسلام به مستشارالدوله، ص 160. 5ــ زندگینامه شهید نیکنام...، ص 305. 6ــ تاریخ مشروطه ایران، کسروی، ص 557 . 7ــ قیام آذربایجان و ستارخان، ص 45.  8ــ ر.ک، روزنامه انجمن ایالتی تبریز، سال 2، ش 29، 6 جمادی‌الا‌ول 1326 ق، ص 4؛ تاریخ مشروطه ایران. کسروی، 559 . 9ــ تاریخ هجده ساله ایران، ص 336. نیز ر.ک، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ملکزاده، 7/1540.


    پنجشنبه 08 مرداد 1388        

تبلیغات