چکیده

در مهرماه سال 1384 جمعی از بازماندگان شهدای ترور دور هم گرد آمدند و با کمک و همفکری تعدادی از نخبگان و دیگر قربانیان تروریسم در ایران، کانون‌هابیلیان را پایه گذاری کردند.

متن

اعضای موسس و هیأت مدیره این کانون، فرزندان شهدای حوادث تروریستی هستند و اعضای آن خانواده‌های تمامی‌کسانی که در حوادث تروریستی به شهادت رسیده‌اند می‌باشند.
هنوز دو ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که ترور به صحنه اجتماعی ایران آمد و تقریباً تمامی‌تفکرات مخالف جمهوری اسلامی‌که مقابل جبهه امام(ره) و نظرات وی بودند این راه را به نوعی پیمودند و به این ترتیب ریشه ترور در خارج و داخل کشور توسط غربیها به قصد خاصی شکل گرفت که گروهک‌های تروریستی بخصوص منافقین نمود واقعی این موضوع بودند.
قبل از این که آمریکا و کشورهای غربی برای رسیدن به مطامع خود بحث ترور و تروریست را به این گستردگی مطرح کنند، این بحث اصلاً برایشان مهم نبود. براساس آمار موجود حدود 100 نفر در روز از خواص و عوام مردم ایران در اوایل انقلاب اسلامی‌قربانی ترور گروهکها شدند ولی همه دنیا در مقابل آن نه تنها سکوت کردند بلکه به این روند کمک هم می‌کردند .
در سالهای پیش از این، بازماندگان قربانیان ترور نتوانستند حرفشان را به گوش دنیا برسانند اما امروز به لحاظ توجه جهانیان به ترور و تروریسم، موقعیتی پیش آمده تا نگاه دنیا را به این سمت متوجه و جنایتها و ترور توسط غربیها را برای جهانیان روشن کنیم و این که علت گسترش تروریسم در جهان خود آنها بودند، به نظر می‌رسد تشکل ‌هابیلیان می‌تواند در روشنگری جهانیان موثر واقع شود و به عنوان یک منبع مستقل و مردمی ‌و کسانی که خودشان قربانی ترور بودند روشنگری خاصی را در این بحث داشته باشد و ایجاد یک سایت )www.habilian.com(‌توانست نقطه شروع این مساله باشد.
این سایت شامل بخش اسناد و حقوق، سیاسی، حقوق بشر، اطلاعات و آمار و موارد گوناگون دیگر بوده و جالب است بدانید بعد از تشکیل کانون، متوجه شدیم هیچ آمار و ارقامی‌از قربانیان تروریسم در کشور نداریم و هیچ کار خاصی هم روی این موضوع نشده بود، به نظر می‌رسید بهترین کسانی که می‌توانند این قضیه را با انگیزه بالایی پیگیری کنند، فرزندان شهدای ترور هستند.
از کارهای مهم دیگرکانون ارتباط، دیدار و گفتگو با گروههای مختلف اهل تسنن، تشیع و قومیت‌ها و همچنین ارتباط با سازمان‌ها و هنرمندان و خبرنگاران در صحنه‌های جهانی بوده است.
شرکت در اولین جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو و در سال 1385 که حدود 9 گفتگو و دیدار با مسوولان وزارت خارجه بعضی از کشورهای غربی مثل آمریکا و انگلستان و نمایندگان صلیب سرخ و کمیساریای عالی پناهندگان داشتیم و بحثهای مهمی‌در این دیدارها انجام گرفت.
همچنین در سال‌های گذشته حدود 140 دیدار با مردم عراق داشتیم که این دیدارها ادامه خواهد یافت.
ما در هر جا و به هر زبان اعلام می‌کنیم، همان قدر که ما در خطر این گروهک تروریستی قرار داریم، کشورهایی مثل فرانسه و انگلستان که آنها را پناه داده‌اند و این گروهک در کشور آنها فعال هستند هم مورد تهدید قرار دارند.
در حال حاضر تروریسم و ترور، اروپا و غرب را بیشتر تهدید می‌کند تا کشورهایی چون ما را. هر کدام از اعضای این گروهک در هر گوشه و کنار از این کشورها که حضور دارند در صورتی که دستور بگیرند مشکلاتی را برای کشور میزبان به وجود خواهند آورد.
برخورد دو گانه غرب با تروریسم
اطلاعات فراوانی درباره هماهنگی میان نظامیان آمریکایی، مجاهدین خلق (منافقین) و بقایای حزب بعث وجود دارد که حول محور کارشکنی در روند امور سیاسی و شکل‌گیری قدرت و تلاش برای به صحنه آوردن اشخاصی بوده است که منافع آمریکا را تامین می‌کردند.
اصولا آمریکا در جریان لشگر کشی به خاورمیانه که به بهانه مبارزه با تروریسم صورت گرفت، به‌گونه‌ای رفتار کرد که عملا به گسترش تروریسم در این منطقه و به خصوص عراق منجر شد.
آمریکا با گروه تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) قرار داد امضا کرد و با سرکردگان آن به مذاکره پرداخت و آن گاه اعلام نمود که آنان تحت حفاظت قوانین بین‌المللی قرار دارند و با این ادعا طی 5 سال گذشته به حفاظت از این گروه تروریستی پرداخته است.
بنا به گزارش‌های متعدد رسانه‌ها و مقامات عراقی، اردوگاه مجاهدین (منافقین) تحت حفاظت آمریکا، کانون تجمع گروههای تروریستی و فعالیت علیه روند سیاسی عراق بوده است.
علاوه بر آن اعضای باقیمانده این گروهک تروریستی به خدمت دستگاه تبلیغاتی نظامیان آمریکایی درآمده و با هماهنگی کامل با آنان، فرافکنی علیه ایران را در دستور کار خود قرار داده، تلاش نمودند تا نابسامانی‌های عراق را متوجه ایران کنند و با شایعه‌سازی و جعل اطلاعات به خدمت جریانات جنگ طلب درآمدند.
سیاست‌های دوگانه و اصرار بر ادامه سیاست غلط و غیراصولی اشغال عراق که اساسا برخلاف موازین بین‌المللی و به‌رغم مخالفت اعضای شورای امنیت آغاز شد و نتایج آن در گسترش تروریسم، بیانگر آن است که مبارزه با تروریسم یک امر سیاسی نیست، بلکه یک امر اخلاقی است. از ابتدایی‌ترین نتایج زیان بار رویکرد سیاسی به موضوع تروریسم، تقسیم آن به تروریسم خوب و تروریسم بد بوده است و ما در عراق شاهد آن هستیم که آمریکایی‌ها با تحت حفاظت قرار دادن مجاهدین خلق ( منافقین) و بعثی‌های مرتبط با این گروه، لطمات جبران ناپذیری به برقراری امنیت در عراق و بویژه در استان دیاله وارد کردند.
در یک نگاه کلان می‌توان پی برد که تروریسم، تکه‌ای از پازل خاورمیانه بزرگ بود که بدون وجود آن و تهدیداتی که از جانب آن القا می‌شد، امکان لشگر کشی آمریکا به این منطقه فراهم نمی‌شد. دقیقا به همین دلیل هم هست که عملا تروریسم اجتماعی تر شده و گسترش بیشتری یافته است. غرب و بویژه آمریکا باید رفتار خود را در مقابل تروریسم بویژه حمایت و حفاظت از گروههای تروریستی‌ای چون مجاهدین خلق (منافقین) را اصلاح کنند، چرا که بازی دوگانه با این پدیده در نهایت به زیان غرب تمام خواهد شد.
وضعیت جدید منافقین
تجربه نشان داده است که سازمان ملل توانایی این که بخواهد این گروه را به صورت متشکل حفاظتکند ندارد و اساسا شرایط برای تحت پوشش و حمایت صلیب سرخ و کمیساریای عالی پناهندگان قرار دادن آنها فراهم نیست، به همین دلیل تلاش می‌کنند همچنان تحت حمایت نیروهای آمریکایی قرار داشته باشند و از این‌که کنترل منطقه تحت تسلط آنها در اختیار دولت عراق قرار گیرد، اکراه دارند.
از جمله قوانین پناهندگی این است که اگر کسی می‌خواهد پناهنده شود باید از وضعیت قبلی خود جدا شده باشند و صلیب سرخ تضمین بدهد که این افراد دیگر به شرایط سابقشان برنمی‌گردند، لذا به هیچ عنوان قوانین کمیساریای عالی پناهندگان شامل این افراد نخواهد شد.
اساسا سازمان منافقین با این توجیه نیروهایش را در عراق نگه‌ داشته است که بتواند از نیروهایی که در کمپ اشرف دارد به عنوان ابزار فشاری علیه ایران استفاده کند، به این خاطر برای آنها خیلی مهم است که این کمپ را نگه‌داری کنند و افرادی که در آن ساکن هستند را همچنان حفظ کند.
تحصن‌های نمایشی که این گروهک به راه می‌اندازد هیچ نتیجه‌ای برای آنها به دنبال نخواهد داشت چرا که اساسا شرایط پناهندگی برای اعضای این سازمان وجود ندارد و سازمان ملل در این قضیه به شکلی که مجاهدین مد نظر دارند وارد نخواهد شد، با این همه آنها اصرار دارند که تحت حمایت آمریکایی‌ها درآیند.
اگر حمایت آمریکا از منافقین برداشته شود هیچ شرایط تضمین‌ دهنده‌ای برای بقای آنها در عراق وجود نخواهد داشت لذا به شدت دنبال آمریکایی‌‌ها هستند. آمریکایی‌ها هم الان شرایطی را ندارند که به آنها تضمینی بدهند. آمریکا الان در عراق گرفتار شده است و به دنبال این است که از شرایط عراق رهایی یابند، منافقین در چنین وضعیتی نخواهند توانست تحت سرپرستی آمریکایی‌ها قرار گیرند. در حال حاضر منافقین در کشور عراق مشکل دارند و به دنبال گرفتن تضمین امنیتی هستند .
موضوع رابطه آمریکا و منافقین دولت دموکرات و یا جمهوری‌خواه نیست بلکه وضعیت آمریکا در عراق است که شرایط منافقین را رقم می‌زند. لابی‌هایی که در دولت عراق با نگاه ضد ایرانی، حضور دارند و نگاهی ضد ایرانی دارند طبیعتاً سراغ منافقین هم می‌آیند و همیشه خواهان استفاده از این گروهک بوده‌اند اساسا این‌که بعد از سقوط صدام،گروهک منافقین در عراق حفظ شد به دلیل فعالیت همین لابی‌ حامی‌ منافقین در وزارت جنگ و وزارت‌خارجه آمریکا بود.
بعد از گذشت 5 سال از حضور آمریکا در صحنه عراق برای آنها محرز شده است که این سازمان دیگر کارایی‌ برای آمریکایی‌ها ندارد و کشورهای غربی‌ و آمریکا نمی‌توانند بیش از این از آنها حمایت کنند.
اکنون بیش ازآن‌که این سازمان برای آنها کارایی داشته باشد باری شده است بر دوش آمریکایی‌ها. در حال حاضر در کشور عراق وضعیت سازمان تبدیل به یک معضل شده است، دولت عراق و هم نیروهای آمریکایی‌ نمی‌دانند به چه شکلی از شر منافقین خلاص شوند.
منافقین چون از آمریکا و کشورهای غربی ناامید شده‌اند به سمت سازمان‌های بین‌المللی رفته‌اند. ما اخیرا شاهد جعل اظهارنظری از بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد از سوی این سازمان بودیم که مشخص شد دروغ بوده است و معاون سخنگوی دبیرکل این خبر را تکذیب کرد، آنها تلاش می‌کنند به هر شکلی شده خود را به سازمان‌های بین‌المللی وصل کنند که در این راه به انواع دروغ‌پردازی‌ها دست می‌زنند.
دبیر کل سازمان ملل متحد در عراق با توجه به این‌که نماینده این کشور همچنان ذیل بند هفتم منشور ملل متحد قرار است در فواصل زمانی مشخصی گزارشی از موضوعات امنیتی که در کشور عراق به آن اشراف دارد را به دبیرکل ارائه می‌دهد و دبیرکل آن را منتشر می‌کند اما در گزارش اخیر این دفتر اشاره‌ای در حد یک خط به وجود کمپ اشرف در عراق شده بود.
به این شکل که این موضوع هم در ذیل موارد دیگری که به عنوان موضوعات امنیتی عراق مطرح می‌شود آمده بود ولی اصلا به این شکلی که منافقین تلاش کردند نشان دهند نبود.
دولت عراق برای اعمال حاکمیت بر کشور خود باید با گروه‌هایی که خارج از حاکمیت می‌خواهند اقداماتی را انجام دهند، مقابله کند. اما این اقدام دولت عراق مورد انتقاد کشورهای حامی ‌منافقین قرار گرفت زیرا این کشورها برای رسیدن به برخی از اهداف خود در عراق و ایران نیاز به فعالیت گروهک منافقین در عراق دارند و به همین علت از دولت عراق می‌خواهند اعضای دستگیر شده در حمله به پادگان اشرف را به عنوان پناهنده بپذیرد.
نکته دیگر در این رابطه مظلوم نمایی گروهک منافقین است. این گروهک در طول مدت 20 سال حضور مداوم در کنار حزب بعث عراق از همه نوع امکانات مردم عراق استفاده می‌کرد. براساس آماری که داریم پول حدود 30 میلیون بشکه نفت را صدام به واسطه فروش نفت در برابر غذا در اختیار سازمان منافقین قرار داده بود.
اما اکنون که امکانات و اموال به وجود آمده از این پول‌ها بازپس گرفته می‌شود، می‌گویند:« دولت عراق آمده اموال ما را مصادره می‌کند.» در صورتی که اموال و سرمایه‌های در اختیار آنها متعلق به مردم عراق است.

پنجشنبه 23 مهر 1388
            

تبلیغات