چکیده

مدتی بود که شاه و رژیم پهلوی از محبوبیت و مقبولیت روزافزون امام و شکسته شدن جوّ خفقان و مهیا شدن زمینه برای تظاهرات و حرکت، در خشم و اضطراب به سر می‌برد. در نتیجه تصمیم گرفته شد برای تخطئه رهبری که در کانون توجهات مردم قرار داشت، مطالبی بر علیه او منتشر شود. مقاله‌ای تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به دستور شاه در دفتر مطبوعاتی هویدا وزیر دربار تهیه گردید1 و در تاریخ 17 دی ماه 1356 مصادف با سالروز کشف حجاب توسط رضاخان در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید.

متن

نکته قابل توجه آن است که شاه پیش از سفر کارتر به ایران در تاریخ 9 دی ماه 1356، جرا‡ت چنین کاری را نداشته است، این مطلبی است که نزدیکان به شاه نیز آن را مورد تأیید قرار داده‌اند.2
...« فراموش هم نباید کرد که آن مقاله، پنج شش روز، چهار پنج روز بعد از دیدار کارتر از تهران منتشر شد، کارتر قوّت قلبی به شاه داد که برایش قابل تصور نبود به خیلی از حدود متعارف دیپلماتیک تجاوز کرد و در نتیجه شاه احساس کرد که دیگر محلی برای نگرانی نیست و الا‌ن وقتش هست که مبارزه‌ای که [امام] خمینی پیش کشیده و شروع کرده پاسخ بدهد.»3 و با سرکوب تظاهراتی که در دفاع از امام صورت گرفته است خفقان را بار دیگر حاکم کند.
غافل از این‌که «اهانت به امام انفجاری در قم ایجاد کرد که در درجه اول طلاب راه افتادند و تظاهرات کردند و مأموران رژیم هم تیراندازی کردند. با اولین قطره‌های خونی که از بدن فرزندان امام صادق و فرزندان امام در قم ریخته شد این نهضت اوج گرفت»4
مقاصد چندگانه رژیم را از این اقدام می‌توان این‌گونه برشمرد: «سرکوبی روحانیون و طلاب مخالف رژیم. در یکی از گزارشات ساواک قم آمده است: ...« شایع است بعد از مسافرت کارتر دولت جهت سرکوبی طلاب و روحانیون مخالف، تعمداً مبادرت به درج این مقاله کرده تا بتواند مسببین آشوب اخیر در سراسر کشور را شناسایی و بازداشت کند.»5
همچنین ارزیابی شرایط پس از آغاز اجرای سیاست‌های جدید به اصطلاح حقوق بشر کارتر، سنجش افکار عمومی و میزان نفوذ حضرت امام خمینی در میان مردم از دیگر مسائلی بود که رژیم در پی آن بود.
امّا هدف اصلی رژیم به قول وزیر مشاور در امور اجرایی شاه چنین بوده است که: ...« فکر می‌کردیم اگر به خمینی بگوییم هندی‌زاده، از چشم مردم ایران و ملت ایران می‌افتد...»6، لیکن محاسبات رژیم در این مورد غلط از آب درآمد.
رژیم، گذشته از روزنامه‌های سراسری به درج مقالاتی در مطبوعات محلی نیز اقدام کرد از جمله در یکی از روزنامه‌های مشهد، آفتاب شرق، مطالبی بر علیه امام خمینی منتشر گردید.
در پی آن روحانیون و طلاب علوم دینی مشهد کلاس‌های درس خود را تعطیل کردند و در مقابل مدارس خان و میلانی و مسجد ملاحیدر مشهد اجتماعاتی تشکیل دادند.7
انتشار مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» و اهانت به امام خمینی درست در زمانی که مردم ایران در پی تجلیل بی‌سابقه‌ای پس از درگذشت مصطفی خمینی، از امام کرده بودند، همانند جرقه‌ای بود که آتش انقلاب را در ایران روشن ساخت.
«یکباره شهر قم دومین شهر مقدس کشور و بزرگترین حوزه علمیه ایران به کانون آتش تبدیل گردید.»8 این مقاله یک قطره‌ای بود که به هر حال این کاسه لبریز را سرازیر کرد به طرف انقلاب.9
پس از انتشار مقاله اهانت‌آمیز «ایران و استعمار سرخ و سیاه» و اهانت به امام چنان احساسات مذهبی مردم برانگیخته شد که آثارش به صورت یک انقلاب خونین، همچون سیلی خروشان پایه‌های سلطنت شاه را در هم ریخت.10
خانم نیکی. آر. کدی از صاحب‌نظران مسائل تاریخ انقلاب اسلامی، انتشار مقاله روزنامه اطلاعات و در پی آن قیام خونین مردم قم را در روند انقلاب اسلامی نقطه عطفی می‌داند که در پی آن ابتکار عمل نهضت ایران از دست نیروهای غیرمذهبی خارج و به دست مخالفین مذهبی شاه افتاد.11
خانم مینو صمیمی نیز تقریباً نظری مشابه نظر بالا دارد: «که متعاقب انتشار مقاله و شورش قم یک مرتبه نام آیت‌الله خمینی به عنوان «رهایی‌بخش مسلمانان از بند ظلم» ورد زبان مردم شد و از آن به بعد حرکت‌های ضدرژیم عمدتاً رنگ مذهبی به خود گرفت.»12
مسأله‌ای که در پی حوادث قم روی داد و در روند حوادث بعدی بدون اثر نبود تغییر رویه برخی از روحانیون برجسته‌ای بود که تا پیش از وقایع در حاشیه و کنار فعالیت‌های ضد رژیم قرار داشتند13 و از حمله به رژیم خودداری می‌کردند و بعد از این وقایع، زبان به انتقاد از رژیم باز کردند «حتی آیت‌الله شریعتمداری که پیوسته جانب احتیاط را مراعات می‌کرد از رفتار دولت سخت به انتقاد پرداخت.»14 لیکن بایستی توجه داشت این تغییر رویه دلیل دیگری دارد که بحث آن خارج از موضوع ما است.15
نظریه ساواک در مورد حوادث و وقایع پس از انتشار مقاله چنین آمده است: ...« همگامی‌هایی که چند تن از آیات حوزه علمیه قم (که تا قبل از حوادث دی ماه قم حالت بی‌طرفی داشتند) با روحانیون افراطی و افراطیون مذهبی به عمل آوردند تظاهرات اخلالگری افراطیون در روز 29/11/36 که از طرف آیات مورد بحث تعطیل و عزای عمومی اعلام شده بود، دامنه گسترده‌تری از گذشته یافته و در شهر تبریز به اغتشاش و تخریب تعدادی از مغازه‌ها و شُعب بانک‌ها و سینماها و تأسیسات دیگر گردیده است...»16
در پی قیام خونین مردم قهرمان قم موجی از اعتراضات سراسر کشور را در برگرفت. بازارهای تهران، شیراز و مشهد به عنوان همبستگی با قیام حق‌جویان قم و اعتراض به جنایات رژیم تعطیل شد.
در 20 و 21 دی ماه در آبادان، اهواز، خرمشهر، دزفول، اندیمشک تظاهرات شدید صورت گرفت که حمله به چند مؤسسه دولتی را در پی داشت. در آباده مردم دست به تظاهرات زدند.
در 22 دی امام خمینی یک هفته عزاداری برای شهیدان قم اعلام نمودند. در 23 دی مردم شیراز پس از ختم جلسه همبستگی با مبارزین قم در مسجد جامع، تظاهرات پرشوری برپا کردند که به درگیری با نیروهای انتظامی منجر شد. مردم اهواز نیز در همین روز پس از ختم جلسه سخنرانی از حسینیه اعظم بیرون آمده و در خیابان زاهدی اهواز به راهپیمایی پرداختند و سینما آریا را که در این خیابان قرار داشت خراب کردند. مردم کرمان نیز به حمایت از مردم مبارز قم بپا خاستند و با برگزاری تظاهرات شدیدی جنایات رژیم را محکوم نمودند.
بازار پس از مبارزات روزهای بیستم و بیست و یکم دی ماه، مبارزه‌ای دیگر را در آخرین روز عزاداری اعلام شده آغاز نمود. روز 29 دی ماه بازار تهران دست به اعتصاب عمومی زد. آذربایجانی‌های بازار تهران اطلاعیه زیر را نشر دادند:
«بازاریان شرافتمند تهران به دنبال کشتار دسته‌جمعی مردم مسلمان قم و اعتراض مراجع تقلید، آیات عظام به این رویه ضد اسلامی حکومت، بازاریان تبریز و شهرهای دیگر آذربایجان تعطیل و عزای عمومی اعلام شد. اینک که از طرف جامعه بازرگانان و پیشه‌وران بازار تهران روز پنج‌شنبه 29 دی ماه تعطیل عمومی اعلام شده است، ما بازاریان آذربایجانی مقیم تهران این دعوت را اجابت و ضمن شرکت در تعطیل عمومی تسلیت خود را به پیشگاه جامعه روحانیت تقدیم می‌داریم. 8 صفر 1398 28/10/1356 آذربایجانی‌های بازار تهران.»17
خبر اعتصاب بازار تهران سریعاً به اقصی‌نقاط کشور رسید و بازار شهرهای مهم دیگر همانند مشهد و شیراز به این مبارزه همگانی پیوستند. در تبریز علاوه بر اعتصاب عمومی تظاهرات وسیعی برپا گردید و مردم تبریز همبستگی خود را با جنبش و قیام مردم قم اعلام کردند.18
در پی قیام حماسه‌آفرینان قم موجی از اعتراضات گسترده، دانشگاه‌های ایران را در برگرفت.19 در روز 23 دی ماه تظاهرات دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان (دانشگاه تبریز) به درگیری با پلیس انجامید که در روز بعد نیز ادامه یافت و به مجروح شدن عده‌ای از دانشجویان منجر گردید.20
در دانشگاه صنعتی آریامهر (صنعتی شریف) دانشجویان با پلیس به زد و خورد پرداختند، با شعارهای «مرگ بر شاه جلاد»، «زنده باد خاطره شهیدان قم» دست به راهپیمایی زدند. مجدداً دانشجویان دانشگاه صنعتی روز 26 دی ماه دست به اعتصاب زدند.
سه پرچم بزرگ را بر فراز بزرگترین ساختمان دانشگاه به اهتزاز درآوردند؛ که یکی از آن سه پرچم تصویر امام خمینی بود. روی پرچم دوم عکس شاه بود با جای خالی در محل قلب او و لکه‌های خون روی آن را نشان می‌داد و زیر آن نوشته شده بود «قاتل شهدا: شاه» و بر روی سومی به طور خلاصه شرح ماجرای قم و تعداد شهدا درج شده بود. منظره بی‌سابقه‌ای به وجود آمده بود.21
دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه تهران نیز کلاس‌های خود را تعطیل نمودند و دست به تظاهرات زدند. دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در خیابان نارمک به راهپیمایی پرداختند و چندین بانک و مؤسسه دولتی و وابسته را مورد حمله قرار دادند. در جلوی مسجد احمدیه اجتماعی برپا نمودند. بعد از مدتی پلیس و نیروهای انتظامی سر رسیده اجتماع دانشجویان را متفرق ساختند. عده‌ای از دانشجویان دانشگاه تهران به بازار رفتند که مورد استقبال بازاریان و مردم قرار گرفتند.
قیام 19 دی سر آغاز سلسله حرکت های اعتراضآمیز مردم علیه رژیم استبدادی بود که در نهایت به پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می منجر شد.
رحیم نیکبخت
منابع:
1. عمادالدین باقی، بررسی انقلاب ایران، ص2.227. برای نمونه: حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، چاپ پنجم، تهران، اطلاعات، 1371، جلداول، ص575؛ و مینو صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه ابوترابیان، چاپ هشتم، تهران، اطلاعات، 1374، ص3.212. داریوش همایون، ص4.267. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، ص5.91. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجله 15خرداد، شماره صفر، قیام 19دی به روایت اسناد ساواک، ص6.28. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آیا او تصمیم دارد بیاید به ایران (مذاکرات شورای امنیت ملی 9 و 13/7/57)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، ص58. 7. ساواک و روحانیت، ص208.!8. انقلاب مذهبی یا ملی، م.ر، بی‌جا، بی‌نا، 1357، ص26."9. تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ص272.َ10. مینو صمیمی، صص220219.$11. نیکی. آر. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، چاپ دوم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1375، ص214.%12. مینو صمیمی، ص220.ِ13. ساواک و روحانیت، ص226.'14. عمادالدین باقی، تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ص273.)15. نگاه کنید به حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد1، ص574؛ و داریوش همایون، دیروز و فردا، ص60.(16. ساواک و روحانیت، ص241.*17. درباره حماسه‌آفرینان قم و تبریز، بی‌جا، بی‌نا، 1356، جلد اول، ص136. 18. سازمان جوانان حزب توده ایران، جاودان باد خاطره قیام خونین تبریز، بی‌جا، حزب توده، اسفند1356، صص1514.+19. ه، موحد، دوسال آخر، رفرم تا... انقلاب، تهران، امیرکبیر، 1363، ص91.‚20. بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، 1371، جلد دوم، ص782.-21. جاودان باد خاطره قیام خونین تبریز، ص15.

            
پنجشنبه 24 دی 1388
 

تبلیغات