مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
قاضی سعید
حوزه های تخصصی:
ابن میمون و قاضی سعید قمی با تأکید بر تباین کامل خدا و خلق و اینکه خداوند موجودی به کلّی دیگر است، به نفی صفات ازذات خداوند پرداخته و در تحلیل معانی آنها نیز به گونه ای پیش رفته اند که به همین امر می انجامد. ایشان در بحث معنا شناسی صفات ذاتیِ نسبت داده شده به خداوند، دو مؤلّفه باور به اشتراک لفظی و تفسیر سلبی را ارائه کرده اند. البته قاضی سعید با الهام از حدیث، مؤلّفه سوّمی زیرعنوان اثبات مثمرات را نیز مطرح کرده است. هم چنین آنها با نظریّه ی تشکیک در معانی صفات خداوند مخالفت کرده و اعتقاد به آن را مستلزم کفر و زندقه و خروج از دین دانسته اند. در این مقاله، دیدگاه های این دو اندیشور بزرگ در مورد تحلیل معانی صفات خداوند، بررسی شده و ضمن سنجش با یکدیگر مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
تأملی بر چیستی و چرایی نفی صفات الهی از منظر قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
869 - 890
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم خداشناسی، رابطه ذات و صفاتاللهی است. اقوال متعددی در این زمینه بیان شده اند که یکی از آنها، نفی صفات از ذات است که از آن بهاللهیات سلبی تعبیر می شود. قاضی سعید قمی از مهم ترین چهره های مروج این دیدگاه بود. در این نوشتار، نگاهی بهاللهیات سلبی از منظر قاضی سعید قمی خواهیم داشت. ابتدا به مفهوم شناسی نفی صفات می پردازیم که سه معنا برای آن بیان شده است که همگی مورد مناقشه اند. عجز از تصحیح نحوه انتزاع اوصاف کثیر از ذات بسیط و تلقی نادرست از معنای وصف ملازم دانستن آن با زیادت و غیریت با موصوف و فرار از دام تشبیه و عدم توانایی بر جمع میان روایات، عوامل اصلی در گرایش قاضی سعید بهاللهیات سلبی هستند. حاصل بررسی نگرش ایشان به مقوله صفاتاللهی آن است که نه معنای قابل دفاعی از نفی صفات ارائه و نه دلیل محکمی بر نفی صفات اقامه کرده اند. حاصل بررسی نگرش ایشان به مقوله صفاتاللهی آن است که وی با وجود کوشش فراوان و اقامه ادله متعدد، توفیق چندانی به دست نیاورده است؛ یعنی نه معنای دفاع شدنی از نفی صفات ارائه داده و نه دلیل محکمی بر نفی صفات اقامه کرده است.
نقد ماجرای فکر فلسفی
حوزه های تخصصی:
کتاب ماجرای فکر فلسفی اثر دکتر ابراهیمی دینانی از جمله آثاری است که در دهه ی اخیر مورد توجه اصحاب معقول، محققین و حتی ناقدین متون فلسفی قرار گرفته است. اگر صاحب نظران این اثر را تاریخ فلسفه ندانند، لااقل این ادعا را می پذیرند که این مجموعه، تاریخ فلسفه ای تحلیلی است؛ چرا که مؤلف به گونه ای خاص، از آراء هر فیلسوف یا نحله ی فلسفی گزارش و در هر مورد خود نیز نقطه نظراتی ارائه می دهد. نویسنده در نوشتار حاضر بر مباحث مطرح شده در مجلد سوم این کتاب تمرکز نموده و شاکله ی کلی این مجلد از مجموعه مذکور را در بوته نقد و بررسی قرار داده است. وی ضمن نقد محتوایی و بیان کاستی های این اثر، تلاش نموده با ارائه پیشنهاداتی راجع به تصنیف این گونه آثار، برخی منابع مغفول مانده پیرامون مکاتب فلسفی متأخر از صدرا را معرفی کند.
الاهیات سلبی در حوزه هستی شناسی صفات الاهی در اندیشه افلوطین و قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
87 - 110
حوزه های تخصصی:
«الاهیات سلبی» نظریه ای مهم و پرطرفدار در حوزه «زبان دین» در میان الاهیدانان یهودی، مسیحی و مسلمان است. الاهیات سلبی در سه حوزه هستی شناسی، معرفت شناسی و معناشناسی صفات الاهی مطرح است که میان آن ها پیوند ناگسستنی برقرار است. افلوطین در حوزه الاهیات مسیحی و قاضی سعید در حوزه الاهیات اسلامی و میان اندیشوران امامیه از جایگاه ویژه ای در میان پیروان الاهیات سلبی برخوردارند. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی این دو دیدگاه را تبیین و ارزیابی کرده است. از رهگذر این جستار مشخص می شود که در اندیشه افلوطین، «واحد» فراهستی است و تمام صفات ایجابی مربوط به «هستی»اند؛ بنابراین باید این صفات را از واحد سلب کنیم. قاضی سعید نیز ضمن نقد الاهیات ایجابی زیادت و عینیت، الاهیات سلبی را در پرتو فرهنگ دینی و ادله عقلی توجیه کرده است. الاهیات سلبی در این دو دیدگاه کاستی هایی نیز دارد که نوشتار حاضر آن ها را ضمن اشتراکات و افتراقات این دو دیدگاه مطرح می کند.
نقد مسئله حدوث قرآن از دیدگاه قاضی سعید قمی با توجه به مبانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴
47 - 64
حوزه های تخصصی:
مسئله حدوث یا قِدَم قرآن از قدیمی ترین مباحث کلامی و الهیاتی است که سبب بروز اختلافات فراوان اعتقادی و سیاسی در جهان اسلام شد. اشاعره، قدیم بودن و معتزله حدوث قرآن را معتقد گشتند. در میان متفکران شیعی، قاضی سعید قمی با تفسیر و تحلیل احادیث منقول از امامان معصوم در این زمینه، قدیم یا خالق بودن قرآن را نادرست می داند و لذا مانند معتزله قائل به حدوث آن می شود، با این تفاوت که اطلاق لفظ «مخلوق» را به قرآن به دلیل تبادر معنای «مکذوب» از آن و عدم ورود اطلاق شرعی صحیح نمی داند. با توجه به مبانی ملاصدرا، قدیم بودن قرآن و صفت کلام مستلزم تعدد قدما و شریک داشتن خداوند و حادث دانستن آن به ممکن بودن موصوف و نیازمندی او به صفت حادث خویش است. از این جهت، کلام صفت الهی است که مانند صفات دیگر عینیت مصداقی و تفاوت مفهومی با ذات دارد.