مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
سیاست تقسیم سود
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با در نظر گرفتن تئوری نمایندگی، تأثیر حاکمیت شرکتی بر سیاست تقسیم سود شرکت ها مورد بررسی قرار می گیرد. اینگونه استدلال می شود که پرداخت های سود سهام از طریق کاهش مبلغ جریان نقدی آزاد، تضاد نمایندگی را کاهش می دهد. بنابراین، بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر سیاست تقسیم سود را می توان به عنوان ابزاری برای حل مساًله نمایندگی بر شمرد که مطالعه حاضر نیز موید آن است. هشتاد و یک شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 85-89 به عنوان نمونه انتخاب شده اند. همچنین، ابعاد کنترلی و شفافیت اطلاعات مالی حاکمیت شرکتی، هرکدام از طریق شاخص های قابل اندازه گیری از قبیل مرجع حسابرسی، اصلی یا فرعی بودن شرکت مورد بررسی، بازرس قانونی شرکت و امتیاز شفافیت اطلاعات محاسبه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد مرجع حسابرسی (کیفیت حسابرسی) شرکت به عنوان بعد کنترلی و شفافیت اطلاعات مالی، تأثیر معنی دار و مثبتی بر سیاست تقسیم سود شرکت ها دارند. بعلاوه، تأثیر معنی دار متغیر های کنترلی سود سهام نقدی سال قبل، سود سهمی، فرصت سرمایه گذاری، جریان نقدی آزاد، سودآوری، اهرم و اندازه شرکت بر سیاست تقسیم سود شرکت ها تایید شد.
بررسی اثرات کیفیت گزارشگری مالی بر سیاست تقسیم سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی اثرات کیفیت گزارشگری مالی بر سیاست تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به همین منظور، با استفاده از مدل فرانسیس و همکاران(2005)، از بخش اختیاری و ذاتی(غیراختیاری) کیفیت اقلام تعهدی به عنوان کیفیت گزارشگری مالی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را 64 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهد. از تحلیل آماری رگرسیون خطی چند متغیره برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نتایج آزمون آماری فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین بخش اختیاری کیفیت اقلام تعهدی با پرداخت سود سهام رابطه مستقیم معناداری وجود دارد اما بین بخش غیراختیاری کیفیت اقلام تعهدی با پرداخت سود سهام رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین، نتایج پژوهش در خصوص متغیرهای کنترلی نشان دهنده آن است که بین نسبت کیوتوبین و نسبت هزینه های عملیاتی به فروش، با پرداخت سود سهام رابطه معکوس معناداری وجود دارد؛ اما بین سایر متغیرهای کنترلی(اندازه شرکت و بازده حقوق صاحبان سهام) با پرداخت سود سهام رابطه معناداری وجود ندارد
رابطه سیاست تقسیم سود شرکت ها با عرضه کنندگان و مشتریان عمده کالا و خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ، بررسی ارتباط بین عرضه کنندگان و مشتریان عمده کالا و خدمات با سیاست تقسیم سود شرکت ها است. در این مقاله بیان می شود که تأمین کنندگان و مشتریان عمده چگونه بر سیاست تقسیم سود شرکت ها تأثیر می گذارند. پژوهش حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس روش، از نوع توصیفی و همبستگی است. آزمون فرضیه های تحقیق به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از روش حداقل مربعات تلفیقی PLS)) انجام شده است. نمونه آماری مورد بررسی این پژوهش شامل 99 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. یافته ها حاکی از آن است که چنانچه شرکت خرید عمده داشته باشد، به عبارتی مواد اولیه خود را به صورت عمده خریداری نماید، توانایی توزیع سود نقدی کمتری دارد و بالعکس چنانچه دارای مشتریان عمده باشد و فروش محصولاتش را به صورت عمده انجام دهد، می تواند به صورت مستمر و سالانه به توزیع سود پرداخته و نیاز سهامداران خود را برآورده سازد.
The purpose of this study is to evaluate the relationship between principal suppliers and customers for goods and services with the firms dividend policy. In this paper we will describe how major suppliers and customers affect corporate dividend policy.The present research based on objective, Practical, and based on method is descriptive and correlation.The test of research hypotheses have been done with multiple regression analysis by using the method of panel least square (PLS). Statistical sample considered in this research consists of 99 companies of among the list of Accepted Companies in Tehran Stock Exchange. The Research findings reveals that if company has bulk buying, in other words, purchase the own raw materials in bulk, has the ability to distribute lower cash dividends and conversely, if has major customers, and carry out the own products sales in bulk, can be basis continuous and annual to the distribution of profits to pay and satisfy the own shareholders' need.
Keywords : Dividend Policy, Principal Suppliers, Principal Customers
رابطه سود تقسیمی با فرصت های رشد و هزینه نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست تقسیم سود از دیرباز مورد توجه محققان و نظریه پردازان حیطه مالی و حسابداری بوده است. در این تحقیق با استفاده از اطلاعات 95 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، رابطه سود تقسیمی با فرصت های رشد و هزینه نمایندگی مورد بررسی قرار گرفته است. برای آزمون فرضیات تحقیق از مدل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. همچنین در این تحقیق از نرم افزارهای Eviews و SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق به طور خلاصه موید آن است که از یک سو، بین فرصت های سرمایه گذاری و میزان سود تقسیمی مازاد بر حداقل قانونی شرکت ها رابطه معکوس و معنی داری برقرار است؛ و از دیگر سو بین هزینه های نمایندگی و میزان سود تقسیمی مازاد بر حداقل قانونی آن توسط شرکت ها رابطه مستقیم (مثبت) و معنی داری برقرار است. همچنین یافته های تحقیق اخیر حاکی از این است که نسبت هزینه های عمومی و اداری، معیار قابل اتکایی برای اندازه گیری هزینه نمایندگی شرکت ها نمی باشد Abstrac
رابطه درون زائی مالکیت و خطی مشی تقسیم سود: بهره گیری از همسان سازی داده ها بر اساس تکنیک مچینگ (PSM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
115 - 141
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین تقسیم سود و شاخص حاکمیت شرکتی (در این پژوهش مالکیت متمرکز) در چارچوب تئوری نمایندگی قابل بحث بوده و اجرای حاکمیت شرکتی سازوکاری برای کاهش هزینه نمایندگی می باشد. سود تقسیمی هزینه نمایندگی را به وسیله توزیع جریان نقد آزاد، کاهش می دهد. در این مطالعه به بررسی جنبه جدیدی از رابطه مالکیت (رابطه درون زا) و خطی مشی تقسیم سود پرداخته شده است. از آنجایی که ساختارهای مالکیت بصورت برون زا نبوده و بصورت تصادفی توسط سرمایه گذاران انتخاب نمی شوند، استفاده از رگرسیون معمولی باعث تورش در ضرایب مربوطه می گردد. تکنیک همسان سازی (PSM)، برای کنترل درون زایی و ارزیابی اثراتی است که متغیرهای مالکیت بر روی رفتار تقسیم سود دارند. در این پژوهش، برای مالکیت متمرکز از رایج ترین آن (مالکیت نهادی و شرکتی) استفاده گردیده است. بدین منظور از داده های 2080 سال- شرکت در فاصله زمانی 1382 الی 1394 استفاده شده است. در این پژوهش یکبار متغیر مالکیت بصورت برون زا و یک مرتبه بصورت درون زا، اثر آن روی سیاست تقسیم سود تخمین زده شد. جهت این کار به منظور تحلیل آماری، نتایج به دو روش استفاده از داده های پانل معمولی و داده های همسان سازی شده به روش PSM و توسط نرم افزار R مورد برازش قرار داده شده و تحلیل گردیدند. در هر دو روش ابتدا مدل رگرسیون لجستیک ساده و مدل پانل لجستیک برازش داده شده و با استفاده از معیار اکائیک (AIC) مورد مقایسه قرار گرفتند. ملاحظه گردید در هر دو روش، متغیرهای سرمایه گذاران نهادی متمرکز (INS) و سرمایه گذاران شرکتی متمرکز (CORP) به ترتیب دارای رابطه معنادار مثبت و منفی بر سیاست تقسیم سود می باشند. اما نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک همسان سازی (PSM)، بعلت اینکه شرایط آزمایش تصادفی را مهیا می سازد، معنی داری بسیار بالاتری نسبت به رگرسیون معمولی (OLS) داشته و نقش بسزایی در بهبود رگرسیون برازش داده شده دارد. در ارتباط با متغیرهای کنترلی مورد مطالعه نیز مشاهدات نشان می دهد که تنها متغیرهای سود خالص و اندازه شرکت دارای اثر معناداری بر سیاست تقسیم سود نمی باشند و سایر متغیرهای کنترلی اثر معناداری بر خطی مشی تقسیم سود می گذارند. Abstract The relationship between dividend and corporate governance index (in this study concentrated ownership) is debatable within the framework of agency theory is debatable and implementation of corporate governance is a mechanism to reduce agency cost. Dividend reduces agency cost through the distribution of free cash flow. In this study, a new aspect of the relationship of ownership (The endogenous relationship) and dividend policy has been investigated. Since the ownership structures are exogenous and are not randomly chosen by investors, Common regression causes bias in the coefficients. Matching techniques (PSM), are to control the endogeneity and to assess effects that ownership variables have on the behavior of dividend. For this purpose, data of 2080 firm-year were used. In this study, the effect of ownership variable on dividend policy was estimated as exogenous once and endogenous once again. For the statistical analysis, the results were analyzed via Software R by using ordinary panel data and data mathched by PSM. In both methods, the simple logistic regression and logistic panel model was fitted and Akaike's information criterion (AIC) were used for comparing the methods. It was observed that the p- value of concentrated institutional investors (INS) and concentrated corporate investors (CORP) is less than 0.05, so these two variables have a significant effect on the variable dividend policy. For the control variables, observations shows that only net income and company size doesn’t have a significant effect on dividend policy but other control variables have a significant effect on the dependent variable. Finally, using PSM and matching of data can have a significant role in improving the fitted regression and its results are more significant than normal data.
بررسی تأثیر رقابت بازار محصول بر رابطه بین تمرکز مالکیت و سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر تمرکز مالکیت به عنوان یک سازوکار داخلی حاکمیت شرکتی بر سیاست تقسیم سود بوده است. به علاوه در این پژوهش از متغیر رقابت بازار محصول به عنوان یک معیار بیرونی حاکمیت شرکتی جهت تعدیل رابطه بین این دو متغیر استفاده شده است. به منظور دستیابی به این هدف، تعداد 70 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته اند. به دلیل نوع داده های پژوهش از روش داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج بررسی های پژوهش جاری نشان داد که شرکت های با تمرکز بالا در مالکیت، سود نقدی بیشتری را بین سهامداران خود تقسیم کرده اند. که این تأثیر گذاری مثبت در محیط های رقابتی پایین بیشتر بوده است به بیان دیگر در محیط های کمتر رقابتی تأثیر تمرکز مالکیت بر سیاست تقسیم سود بیشتر بوده است.
The aim of this study was to evaluate the effect of ownership concentration as a internal of corporate governance on the relationship between ownership concentration and dividend policy. Also the variable product market competition as a external of corporate governance is used to adjust the relationship between these two variables. In order to achieve this goal, 70 manufacturing companies listed in Tehran Stock Exchange was investigated. Because of the kind of data, panel data method is used. Results show that companies with a high concentration of ownership divided more dividends between shareholders that positive influence has been more in the competitive environment. In other words, in less competitive environments the impact of ownership concentration on dividend is higher.
Keywords: Concentrate Ownership, Dividend Policy, Product Market Competition, Agency Cost
شفافیت سود و خط مشی پرداخت سود
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شفافیت سود بر سیاست پرداخت سود سهام است. در این راستا، نمونه ای متشکل از 105 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1391 تا 1398 مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه از رگرسیون چند متغیره، و برای تحلیل های آماری از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج نشان داد که شفافیت سود با پرداخت سود سهام، رابطه منفی و معناداری دارد. نتایج با تئوری علامت دهی همسو بود. مدیران در مورد چشم انداز شرکت ها در مقایسه با خارج از ذی نفعان شرکت، اطلاعات بیشتری دارند و بنابراین از سود سهام نقدی برای انتقال اطلاعات خصوصی خود به بازار استفاده می کنند. شفافیت سود با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، نقش سود سهام نقدی به عنوان یک مکانیزم علامت دهی پرهزینه را تضعیف می کند.
بررسی تأثیر سیاست تقسیم سود بر ارزش ذاتی شرکت در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۸
123 - 140
حوزه های تخصصی:
تقسیم سود به عنوان عاملی مهم و اثرگذار در ارزش سهام و در نتیجه ارزش بازار شرکت شناخته می شود. می توان گفت، سود تقسیمی (نقدی) همواره برای سرمایه گذاران و سهام داران از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. از این رو در این پژوهش، به بررسی اثر سیاست تقسیم سود بر ارزش شرکت با در نظرگرفتن اصول بنیادین شرکت و همچنین، تأثیر اندازه شرکت بر این ارتباط پرداخته و در انتها، مقدار صرف سود تقسیمی در این دوره ارائه شده است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، 93 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طول دوره زمانی 8 ساله (1391-1398) 744 سال-شرکت با بکارگیری روش رگرسیون داده های پانل صورت گرفته است. رابطه بین سود تقسیمی پرداختی شرکت و ارزش شرکت مثبت و معنی دار بیان شده است. در نتیجه، صرف سود تقسیمی در این بازه، نیز مثبت است. صرف سود تقسیمی سهام برای شرکت باتوجه به مدل رگرسیون داده های پانل و صرف سود تقسیمی برای دارایی های شرکت بدست آمده است. بنابر نتایج، قیمت سهم با سود نقدی نسبت به سهم هایی با سود انباشته بیشتر است. صرف سود تقسیمی مثبت نشان دهنده ترجیح سرمایه گذاران برای سهام دارای سود تقسیمی است.
اثرات درماندگی مالی، سیاست تقسیم سود و نسبت بدهی به ارزش ویژه بر ارزش شرکت
واکنش مثبت یا منفی بازار به سیاست های تقسیم سود واحدهای اقتصادی و شدت چنین واکنشی، به سطح محدودیت های مالی بستگی دارد. هدف این تحقیق بررسی اثرات درماندگی مالی، سیاست تقسیم سود و نسبت بدهی به ارزش ویژه (بدهی به حقوق صاحبان سهام) بر ارزش شرکت است. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی هست. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 168 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 8 ساله بین سال های 1393 تا 1400 مورد تحقیق قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد اگرچه درماندگی مالی منجر به کاهش تغییر جهت رابطه میان تقسیم سود و ارزش شرکت می شود؛ اما این تأثیر معنی دار نیست؛ همچنین نتایج نشان داد نسبت بدهی به ارزش ویژه بر رابطه تقسیم سود و ارزش شرکت تأثیر منفی و معنی دار دارد.
ارائه مدل ارزش شرکت براساس نسبت های مالی، سرمایه فکری و سیاست تقسیم سود
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۰ (جلد ۳)
135 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل ارزش شرکت براساس نسبت های مالی، سرمایه فکری و سیاست تقسیم سود بوده است. قلمرو مکانی این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی بین سال های 1396 تا 1400 بوده است. روش پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت در زمره پژوهش ها توصیفی قرار داشته و از نظر روش نیز در دسته پژوهش های علت معلولی محسوب می گردد. در بخش داده های پژوهش از طریق جمع آوری داده های شرکت های نمونه با مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار انجام پذیرفت. بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 107 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور توصیف و تلخیص داده های جمع-آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین نسبت های مالی با ارزش شرکت رابطه معنادار وجود دارد. بین سرمایه فکری با ارزش شرکت رابطه معنادار وجود دارد. سیاست تقسیم سود بر رابطه بین نسبت های مالی با ارزش شرکت تاثیرگذار است. سیاست تقسیم سود بر رابطه بین سرمایه فکری با ارزش شرکت تاثیرگذار است.
رابطه بین ابعاد فرهنگی مدیران و سیاست تقسیم سود از منظر نمایندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۷ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۱
95 - 115
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: بر اساس مدل نمایندگی سیاست تقسیم سود، پرداخت سود سهام در مرتفع ساختن مشکلات نمایندگی میان مدیران و مالکان، از طریق کاهش وجه نقد در دسترس مدیران و وادار کردن شرکت ها به تعامل بیشتر با بازار سرمایه موثر است؛ اما مسئله اصلی، ریشه یابی عوامل موثر در اتخاذ سیاست تقسیم سود از سوی شرکت است که یکی از این عوامل فرهنگ مدیران می باشد. بر همین اساس، این تحقیق به بررسی رابطه میان ابعاد فرهنگی مدیران و سیاست تقسیم سود از منظر نمایندگی می پردازد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت، تحقیقی توصیفی- پیمایشی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ابعاد فرهنگی مدیران، از پرسشنامه هوفستد و برای سنجش سیاست تقسیم سود، از نرم افزار ره آورد نوین و سه شاخص D/S، D/CF و D/NI استفاده شده است. هزینه نمایندگی نیز با استفاده از اهرم مالی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی ده ساله 1381- 1390، می باشد. ابتدا اطلاعات نمونه ای شامل 107 شرکت جمع آوری شد. از این تعداد، 73 شرکت به پرسشنامه ها پاسخ دادند که آزمون فرضیه ها بر اساس آن انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحقیق در هر سه شاخص سیاست تقسیم سود، رابطه منفی فاصله قدرت و اطمینان طلبی و رابطه مثبت مرد منشی با سیاست تقسیم سود را تأیید می کند. در حالی که رابطه فردگرایی و سیاست تقسیم سود تأیید نشد. همچنین بر اساس نتایج، هزینه نمایندگی، رابطه میان فاصله قدرت و اطمینان طلبی با سیاست تقسیم سود را هنگام استفاده از دو شاخص D/S و D/CF تعدیل می کند. این در حالی است که نقش هزینه نمایندگی در تعدیل رابطه میان فردگرایی و مرد منشی با سیاست تقسیم سود تأیید نشد.
تأثیر سیاست تقسیم سود بر اجزای ریسک نقدشوندگی مبتنی بر تجزیه کوواریانس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
410 - 432
حوزه های تخصصی:
هدف: مهم ترین هدف مالی بنگاه های خصوصی، حداکثرسازی ثروت صاحبان سهام است. از طرفی، سیاست های مالی شرکتی، به عنوان ابزاری برای حداکثرسازی ثروت سهام داران استفاده می شود. سیاست سود تقسیمی، یکی از سیاست های مالی است که در اختیار مدیران قرارد و در مدیریت بازار سرمایه شرکت، نقشی جدی بازی می کند. بررسی ارتباط سود تقسیمی، به عنوان سیاست مالی شرکتی و اجزای ریسک سیستماتیک نقدشوندگی برای کشف مسیر تأثیرگذاری آن بر این ریسک، هدف اصلی پژوهش حاضر است. در این رابطه، ریسک های مختلف نقدشوندگی، بر اساس مدل با تجزیه کواریانس محاسبه شده و پس از آن، تأثیر تقسیم سود بر آن بررسی شده است.
روش: در این پژوهش معیار آمیهود، به عنوان معیار نقدشوندگی و مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای تعدیل شده با نقدشوندگی، برای تفکیک اجزای ریسک نقدشوندگی، یعنی کوواریانس عدم نقدشوندگی سهام و عدم نقدشوندگی بازار، کوواریانس بازده سهام و عدم نقدشوندگی بازار و کوواریانس عدم نقدشوندگی سهام و بازده بازار استفاده شده است. به کمک آزمون میانگین دو جامعه، بررسی شده است که آیا نقدشوندگی آمیهود و هر یک از ریسک های آن در شرکت های با سود تقسیمی بالا، از شرکت های با سود تقسیمی پایین کمتر است یا خیر.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که مطابق انتظار نظری، افزایش تقسیم سود روی کوواریانس بازده سهام و عدم نقدشوندگی بازار و کوواریانس عدم نقدشوندگی سهام و بازده بازار، ارتباط مستقیم و معناداری دارد؛ اما بر خلاف انتظارات نظری، کوواریانس های عدم نقدشوندگی سهام و عدم نقدشوندگی بازار را افزایش می دهد. این یافته بدین معناست که سرمایه گذاران برای شرکت های با سود تقسیمی بالا، خطر نقدشوندگی را کمتر ادراک می کنند یا به آن واکنش کمتری نشان می دهند و همچنان حاضرند سهام را با نرخ تنزیل کمتری خریداری کنند؛ اما شرکت هایی که سود تقسیمی کمتری دارند، بیشتر در معرض این نوع از ریسک قرار می گیرند و از این مسیر تقسیم سود کم باعث افزایش نرخ تنزیل و در نتیجه کاهش ارزش سهام می شود.
نتیجه گیری: افزایش سود تقسیمی می تواند به عنوان ابزاری برای مدیریت ریسک نقدشوندگی سهام استفاده شود؛ اما مسیر تأثیرگذاری آن با توجه به شرایط بازار و سهام، از لحاظ بازده و نقدشوندگی باید در کانون توجه قرار گیرد؛ یعنی شرکت ها در شرایط نقدشوندگی پایین یا رکود بازار، با تقسیم سود بیشتر، می توانند به ترتیب بازده سهام و نقدشوندگی سهام را افزایش دهند؛ اما نمی توانند در شرایط نقدشوندگی پایین بازار با این سیاست نقدشوندگی سهام را افزایش دهند. به بیان دیگر، زمانی که بازار از نظر نقدشوندگی وضعیت مطلوبی ندارد، تقسیم سود باعث افزایش تقاضا برای سهام و در نتیجه سهولت نقد کردن آن نمی شود. پس مدیران در این موقعیت نمی توانند تقسیم سود را ابزار مدیریت بازار قرار دهند؛ اما در سایر معیارها این رابطه برقرار است و مدیران می توانند از تقسیم سود برای افزایش بازده سهم در بازار رکودی و نقدناشونده یا افزایش نقدشوندگی سهم در بازار رکودی استفاده کنند.
بررسی ارتباط بین انعطاف پذیری مالی و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین انعطاف پذیری مالی و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. قلمرو مکانی این تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی این تحقیق سال های بین 1389 تا 1392 بوده است. در این تحقیق انعطاف پذیری مالی به عنوان متغیر مستقل و سیاست تقسیم سود به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 79 شرکت از 362 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه انتخاب گردید. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای و برای گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز عمدتاً از طریق بانک های اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و نرم افزار های تدبیر پرداز، صحرا و ره آورد نوین استفاده شد. در این تحقیق، ابتدا پیش آزمون های ناهمسانی واریانس، آزموه هاسمن، آزمون F لیمر و آزمون لین – لوین انجام شد و سپس به منظور تایید و رد فرضیه های تحقیق از آزمون رگرسیون استفاده گردید. نتیجه تحقیق نشان داد بین انعطاف پذیری مالی و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.
تاثیر ساختار مالکیت و سیاست تقسیم سود بر عملکرد شرکت
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه تاثیر ارتباط بین ساختار مالکیت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش با تحلیل اطلاعات مربوط به 124 شرکت نمونه مورد مطالعه از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1396 تا 1400 به کار خود پرداخته است. این پژوهش از لحاظ همبستگی و روش شناسی، از نوع شبه تجربی و در حوزه تحقیقات پس رویدادی و اثباتی حسابداری قرار دارد. این پژوهش با استفاده از اطلاعات واقعی صورت گرفته است و چون می تواند در فرآیند استفاده از اطلاعات کاربرد داشته باشد، لذا نوعی پژوهش کاربردی محسوب می شود. به منظور آزمون فرضیات تحقیق از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد مالکیت نهادی، تمرکز مالکیت و سیاست تقسیم سود بر عملکرد شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد اما مالکیت خانوادگی بر عملکرد شرکت تاثیر منفی و معناداری دارد.
بررسی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و سیاست های تقسیم سود با توجه به نقش کیفیت حاکمیت شرکتی
حوزه های تخصصی:
عدم تقارن اطلاعاتی همواره مسئله مهمی در میان دانشگاهیان بوده است. در عدم تقارن اطلاعاتی، اطلاعات یک طرف مبادله بیش از طرف دیگر است. یکی از راه ها برای انجام مبادله موفق این است که خریدار تلاش کند تا اطلاعات خود را از طرف دیگر یعنی فروشنده و سطح کیفیت خدماتش تا حد ممکن بالا ببرد. اما این کار همیشه عملی نیست و چندان مقرون به صرفه هم نیست. از این رو با توجه به مطالب فوق این تحقیق به دنبال بررسی این موضوع است که آیا عدم تقارن اطلاعاتی و سیاست های تقسیم سود با تجه به نقش کیفیت حاکمیت شرکتی تأثیر دارد؟ جامعه آماری تحقیق 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. همچنین قلمرو زمانی شامل 11 سال متوالی از سال 1391 تا 1401 است با توجه به نتایج آزمون فرضیه متغیر عدم تقارن اطلاعاتی تاثیرمعناداری با سیاست های تقسیم سود دارد و دیگر یافته های تحقیق نشان داد که کیفیت حاکمیت شرکتی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و سیاست تقسیم سود را تعدیل میکند.