رابطه درون زائی مالکیت و خطی مشی تقسیم سود: بهره گیری از همسان سازی داده ها بر اساس تکنیک مچینگ (PSM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
115 - 141
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین تقسیم سود و شاخص حاکمیت شرکتی (در این پژوهش مالکیت متمرکز) در چارچوب تئوری نمایندگی قابل بحث بوده و اجرای حاکمیت شرکتی سازوکاری برای کاهش هزینه نمایندگی می باشد. سود تقسیمی هزینه نمایندگی را به وسیله توزیع جریان نقد آزاد، کاهش می دهد. در این مطالعه به بررسی جنبه جدیدی از رابطه مالکیت (رابطه درون زا) و خطی مشی تقسیم سود پرداخته شده است. از آنجایی که ساختارهای مالکیت بصورت برون زا نبوده و بصورت تصادفی توسط سرمایه گذاران انتخاب نمی شوند، استفاده از رگرسیون معمولی باعث تورش در ضرایب مربوطه می گردد. تکنیک همسان سازی (PSM)، برای کنترل درون زایی و ارزیابی اثراتی است که متغیرهای مالکیت بر روی رفتار تقسیم سود دارند. در این پژوهش، برای مالکیت متمرکز از رایج ترین آن (مالکیت نهادی و شرکتی) استفاده گردیده است. بدین منظور از داده های 2080 سال- شرکت در فاصله زمانی 1382 الی 1394 استفاده شده است. در این پژوهش یکبار متغیر مالکیت بصورت برون زا و یک مرتبه بصورت درون زا، اثر آن روی سیاست تقسیم سود تخمین زده شد. جهت این کار به منظور تحلیل آماری، نتایج به دو روش استفاده از داده های پانل معمولی و داده های همسان سازی شده به روش PSM و توسط نرم افزار R مورد برازش قرار داده شده و تحلیل گردیدند. در هر دو روش ابتدا مدل رگرسیون لجستیک ساده و مدل پانل لجستیک برازش داده شده و با استفاده از معیار اکائیک (AIC) مورد مقایسه قرار گرفتند. ملاحظه گردید در هر دو روش، متغیرهای سرمایه گذاران نهادی متمرکز (INS) و سرمایه گذاران شرکتی متمرکز (CORP) به ترتیب دارای رابطه معنادار مثبت و منفی بر سیاست تقسیم سود می باشند. اما نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک همسان سازی (PSM)، بعلت اینکه شرایط آزمایش تصادفی را مهیا می سازد، معنی داری بسیار بالاتری نسبت به رگرسیون معمولی (OLS) داشته و نقش بسزایی در بهبود رگرسیون برازش داده شده دارد. در ارتباط با متغیرهای کنترلی مورد مطالعه نیز مشاهدات نشان می دهد که تنها متغیرهای سود خالص و اندازه شرکت دارای اثر معناداری بر سیاست تقسیم سود نمی باشند و سایر متغیرهای کنترلی اثر معناداری بر خطی مشی تقسیم سود می گذارند. Abstract The relationship between dividend and corporate governance index (in this study concentrated ownership) is debatable within the framework of agency theory is debatable and implementation of corporate governance is a mechanism to reduce agency cost. Dividend reduces agency cost through the distribution of free cash flow. In this study, a new aspect of the relationship of ownership (The endogenous relationship) and dividend policy has been investigated. Since the ownership structures are exogenous and are not randomly chosen by investors, Common regression causes bias in the coefficients. Matching techniques (PSM), are to control the endogeneity and to assess effects that ownership variables have on the behavior of dividend. For this purpose, data of 2080 firm-year were used. In this study, the effect of ownership variable on dividend policy was estimated as exogenous once and endogenous once again. For the statistical analysis, the results were analyzed via Software R by using ordinary panel data and data mathched by PSM. In both methods, the simple logistic regression and logistic panel model was fitted and Akaike's information criterion (AIC) were used for comparing the methods. It was observed that the p- value of concentrated institutional investors (INS) and concentrated corporate investors (CORP) is less than 0.05, so these two variables have a significant effect on the variable dividend policy. For the control variables, observations shows that only net income and company size doesn’t have a significant effect on dividend policy but other control variables have a significant effect on the dependent variable. Finally, using PSM and matching of data can have a significant role in improving the fitted regression and its results are more significant than normal data.