مطالب مرتبط با کلیدواژه

اقتصاد رفاه


۱.

بررسی خاستگاه توابع رفاه اجتماعی در رویکرد برگسون−ساموئلسن از منظر اسلام و سکولاریسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردگرایی تابع رفاه اجتماعی اقتصاد رفاه رویکرد برگسون - ساموئلسن ترجیحات فردی ترجیحات اجتماعی افراد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۵ تعداد دانلود : ۸۱۲
با توجه به اینکه تابع رفاه اجتماعی به رتبه بندی توزیع رفاه میان افراد جامعه می پردازد، این بحث مطرح می شود که خاستگاه و منشأ تعیین این رتبه بندی چیست؟ اقتصاد رفاه قدیم و پارتویی، این رتبه بندی را برخاسته از مطلوبیت ها و ترجیحات فردی افراد می دانست؛ امّا رویکرد برگسون−ساموئلسن آن را برخاسته از ترجیحات اجتماعی افراد می داند. هر دو رویکرد، با ایده سکولاریسم که همه ترجیحات را تنها در حوزه شناخت انسانی قرار می دهد، کاملاً سازگار است؛ امّا با اندیشه اسلامی که معرفت های وحیانی را نیز می افزاید، تنها در محدوده ای خاص قابل قبول است. در این مقاله، این محدوده بررسی شده و زمینه ارائه تابع رفاه اجتماعی براساس ترجیحات اجتماعی افراد در یک جامعه اسلامی، فراهم شده است. از آنجا که این پژوهش، الگویی از ایده اجتماعی افراد در جوامع اسلامی مانند ایران را ارائه می کند، می تواند درآمدی به نظریه پردازی بومی در باب تابع رفاه اجتماعی قلمداد شود.
۲.

دو چهره متفاوت روش شناختی از بهینگی پارتو و تطبیق آنها با رهنمودهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۰۳۶ تعداد دانلود : ۶۰۰
اقتصاد رفاه به تبیین چگونگی بیشینه سازی رفاه یک جامعه می پردازد. در این تبیین دو حوزه تخصیص و توزیع نقش مهمی را ایفا می کنند. درباره بهینگی پارتو این اختلاف نظر روش شناختی در کار است که به کدام یک از دو حوزه یادشده تعلق دارد. آیا بهینه پارتو به چگونگی فراهم شدن بالاترین سطح از تولید ملی یعنی تخصیص بهینه اشاره دارد یا اینکه درباره توزیع موجودی های اولیه میان افراد جامعه یا توزیع رفاه در تابع رفاه اجتماعی سخن می گوید. هرچند چهره تخصیصی آن به عنوان توزیع شناخته نمی شود، ولی بیانی از توزیع محصول را نیز در ضمن خود دارد که با تعیین قیمت نسبی هر نهاده و حقوق دارندگان عوامل و نهاده های تولید ارتباط تنگاتنگی دارد. چهره توزیعی آن به توزیع عوامل و نهاده های تولید یا موجودی های اولیه مربوط می شود. در این حوزه مشخص می شود که مطلوبیت های افراد از چه اهمیتی برخوردارند و ملاک در مراتب فقر و غنا چیست. در این مقاله پس از بیان و توضیح این دو چهره، دیدگاه اسلام درباره هر یک از آنها نیز به اختصار بیان می شود.
۳.

بررسی و نقد کتاب درس نامه اقتصاد رفاه با نگرش اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۴۲۴
اقتصاد رفاه شاخه ای از علم اقتصاد است که تاکنون تلاش چندانی برای فهم، نقد، و بومی سازی آن ازجانب اقتصاددانان مسلمان صورت نگرفته است. کتاب درس نامه اقتصاد رفاه با نگرش اسلامی از نخستین آثاری است که کوشیده، ضمن تبیین و نقد اقتصاد رفاه متعارف، جنبه هایی از آموزه های اسلام دراین باره را نمایان سازد. چنین اقدام دشواری شایسته تقدیر است. در این مقاله، ضمن اشاره به دشواری ها و ضرورت چنین مباحثی، به منظور پیشرفت دانش در این حوزه، جنبه هایی از ویژگی های شکلی و محتوایی این کتاب نقد شده است. ازنظر محتوایی، گذشته از برخی اشکالات درون ساختاری و کاستی های موجود در منابع و ارجاعات، سه نقد اساسی وارد است: نخست این که علی رغم پیچیدگی موضوع، تحلیل و بررسی های ارائه شده قوت لازم را ندارد و گاهی موجب سردرگمی مخاطب می شود. دوم این که محتوای کتاب با عنوان آن تطابق ندارد؛ زیرا اولاً فاقد بسیاری از ویژگی های کتاب درسی است و ثانیاً بیش تر به مباحث «فلسفه اقتصاد رفاه» پرداخته است تا «اقتصاد رفاه». ازنظر جامعیت نیز جای خالی بعضی از مطالب مهم، هم چون «توابع رفاه اجتماعی» در آن مشهود است. سوم این که در کاربرد برخی از اصطلاحات تخصصی، هم چون «عینی یا ذهنی بودن رفاه»، «رفاه فردی و اجتماعی»، و «رفاه گرایی و فرارفاه گرایی» اشکالاتی وجود دارد.
۴.

بررسی تطبیقی تأثیر ملاک های مختلف ارزش داوری اخلاقی در سیاست گذاری های اقتصادی و دلالت های آن برای اقتصاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۲۹۹
هرچند اقتصاددانان می کوشند تا نظریاتشان فاقد ارزش داوری های اخلاقی باشد، امّا نظریاتشان ناگزیر ارزش بار است. در این مقاله به بررسی تأثیرپذیری سیاست های پیشنهادی اقتصاددانان از مکاتب اخلاق هنجاری پرداخته می شود. یافته های مقاله نشان می دهد که رویکردهای غایت گرایی، وظیفه گرایی، فضیلت گرایی و حق محوری اقتضائات خاصی در سیاست گذاری اقتصادی دارند. این رویکردها با اثرگذاری بر تعیین اهداف سیاست های اقتصادی، زمینه ساز تعیین اصولی می شوند که چارچوب سیاست های اقتصادی را برای دستیابی به آن اهداف مشخص می کنند. درنتیجه این روند، اقتصاددانان نئوکلاسیک با تأکید بر نقش ساختار بازار رقابتی برای دستیابی به رفاه، سیاست های قیمتی را به منظور جبران شکست بازار پیشنهاد داده اند؛ امّا جهت گیری سیاستی در رویکرد قابلیت محورِ سن و قراردادگرایی رالز از طریق ایجاد تغییراتی در ساختار بازار و معرفی نهادهای جدید، به ترتیب توسعه انسانی و تأمین کالاهای اساسیِ کم برخوردارترین افراد جامعه است. اقتصاددانان فمینیست نیز ارتقای نقش فعالیت های مراقبتی زنان را در جهت گیری های سیاستی خود ضروری می دانند. مطالعه مجموعه این روندها می تواند برخی دلالت ها را درباره چگونگی اثرگذاری ملاک ارزش داوری اسلامی در طراحی سیاست گذاری اقتصادی داشته باشد که حاصل آن ایجاد یک جهت گیری چندمرحله ای سیاستی در اقتصاد اسلامی خواهد بود.
۵.

تحلیل ناامنی غذایی و ارزش اقتصادی غذا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش اقتصادی غذا اقتصاد رفاه سیستم تقاضا ناامنی غذایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۵
تأمین غذا و امنیت غذایی یکی از اهداف مهم توسعه در همه کشورها تلقی می شود، به طوری که کاهش ناامنی غذا برای همه افراد به عنوان یک هدف مهم سیاسی قلمداد می گردد. در این راستا، هدف از مطالعه حاضر بررسی ناامنی غذایی و تعیین ارزش اقتصادی غذا در کشور می باشد و بدین منظور از تحلیل اقتصاد رفاه چاوز (2017) بهره گرفته شد. در این خصوص با استفاده از سیستم تقاضای تقریباً ایده آل درجه دو (QUAIDS) تقاضای خانوار برای مواد غذایی برآورد گردید و ارزش اقتصادی غذا برای شش گروه عمده مواد غذایی تحت سه سناریو: 1- ناامنی غذایی بالا، 2- ناامنی غذایی متوسط و 3- امنیت غذایی محاسبه گردید. نتایج مؤید آن است که در مجموع ارزش اقتصادی غذا برای یک خانوار شهری در سطح ناامنی غذایی بالا برابر 24192 هزار ریال است در حالی که تحت سناریو وجود امنیت غذایی برابر با 77046 هزار ریال به دست آمده است. مقایسه ارزش اقتصادی گروه های مواد غذایی متفاوت تحت سناریو ناامنی غذایی متوسط نسبت به سناریو ناامنی غذایی بالا، حاکی از آن است که ارزش غذا در سناریو دوم حداقل 6/1 برابر بیشتر از سناریو اول بوده و همچنین ارزش اقتصادی گروه های مواد غذایی منتخب تحت سناریو وجود امنیت غذایی در مقایسه با سناریو وجود ناامنی غذایی بالا، بیانگر آن است که نان و غلات 18/3 برابر، گوشت 29/3 برابر، لبنیات 22/3 برابر، میوه 16/3 برابر، روغن و چربی ها 94/2 برابر و سبزی 11/3 برابر می گردد. با توجه به نتایج سناریوهای ناامنی غذایی، ملاحظه گردید که درآمد خانوار عامل اصلی در امنیت غذایی خانوار و کسب منفعت غذایی بوده و بیشترین تأثیر را بر آن دارد، لذا پیشنهاد می شود دولت در برنامه های تأمین امنیت غذایی خود، بسترهای لازم جهت بهبود سطح درآمد قشر متوسط و کم درآمد جامعه را در جزء گروه های هدف اصلی خود قرار دهد.
۶.

بررسی کاربست نظریه اخلاقی پیامدگرایی در تابع رفاه اجتماعی فایده گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۰
مقدمه و اهداف : از برخی سیاست های اقتصادی مانند سیاست های درآمدی انتظار می رود تغییراتی در توزیع یا بازتوزیع درآمد ایجاد کنند که به آن بایسته های رفاهی می گویند؛ مانند اینکه وضعیت فقرا بهبود یابد و از ثروت و درآمد برخی افراد جامعه کاسته شود. بایسته های رفاهی در دانش اقتصادی مربوط به رفاه اجتماعی مورد بحث و کاوش قرار می گیرند. این بایسته ها با ارزش ها و نظریه های اخلاقی کاملاً عجین اند.سابقه استفاده از نظریات اخلاقی در اقتصاد رفاه به ابتکار پیگو در وارد کردن فایده گرایی بنتام در نظریه اقتصاد رفاه خویش برمی گردد. پس از او تردیدهایی درباره صلاحیت اقتصاددانان برای ورود به قلمرو هنجاری و داوری درباره وضعیت های رفاهی مطرح شد، که در نتیجه برخی کوشیدند با محوریت بهینگی پارتو ساحت اقتصاد رفاه را از مباحث هنجاری عاری کنند؛ ولی برگسون با ابداع تابع رفاه اجتماعی نشان داد می توان نظریات اخلاق هنجاری را به گونه ای در اقتصاد رفاه وارد کرد که هم به علمیت آن خدشه ای نرسد و هم بتواند از سیاست های رفاهی هنجاری پشتیبانی کند.یکی از مهم ترین و معروف ترین نظریه های اخلاق هنجاری که از فلسفه اخلاق برای درج در تابع رفاه اجتماعی عاریه گرفته شده، نظریه فایده گرایی است. این نظریه اخلاقی در تابع رفاه فایده گرایان به عنوان اصل موضوع پذیرفته شده است؛ اما علی رغم کاربست دیدگاه اخلاقی فایده گرا در ضمن تابع رفاه اجتماعی، هنوز چگونگی ارتباط میان این مبحث اخلاقی و تابع رفاه اجتماعی چندان روشن نیست؛ از این رو به نظر می رسد پرداختن به شفاف سازی مفاهیم و ویژگی های نظریه اخلاقی فایده گرا و تابع رفاه اجتماعی، به عنوان مقدمه و تبیین چگونگی کاربست نظریه اخلاقی فایده گرا در تابع رفاه فایده گرایان از جمله مباحث ضروری است که در این جستار مورد کاوش قرار می گیرد.روش: توابع رفاه اجتماعی، در آثار مربوط به آن، به صورت توابع ریاضی و به روش ریاضی ارائه می شود؛ از سوی دیگر فایده گرایی به عنوان نظریه ای هنجاری در فلسفه اخلاق به صورت توصیفی بیان می شود. این دوگانگی در روش، ارائه مقاله ای در باره «بررسی کاربست نظریه اخلاقی پیامدگرایی در تابع رفاه اجتماعی فایده گرایان» را برای نگارنده بسیار دشوار می ساخت. از این رو به ناچار، باید عناصر اصلی تابع رفاه اجتماعی از بیان ریاضی به توصیفی تغییر داده می شد تا همگونی در روش ایجاد و در نتیجه امکان ارتباط برقرار کردن میان این دو موضوع، به ظاهر متفاوت، فراهم می شد. پس از تغییر بیان ریاضی به توصیفی، با تحلیل و موشکافی در مفاهیم تابع رفاه اجتماعی به عنوان مبحثی اقتصادی و فایده گرایی به عنوان نظریه ای در اخلاق هنجاری ارتباط میان این دو میسر شد و بحث از این کاربست به سرانجام رسید .نتایج: در بررسی کاربست پیامدگرایی در تابع رفاه اجتماعی فایده گرا ابهامات فراوانی در کار است. این مقاله مهمترین ابهامات را به شرح ذیل برطرف کرده است:توابع رفاه اجتماعی به طور مستقیم با فایده گرایی که در آن ملاک خوبی عمل نتیجه ای است که به عموم انسان ها می رسد ارتباط دارد و از آن جا که پیامدگرایی اعم از فایده گرایی و غایت گرایی اعم از پیامدگرایی است با این دو نیز بطور غیر مستقیم مرتبط می شود.* توابع رفاه اجتماعی هنجاری هستند و با اخلاق هنجاری ارتباط دارند. متغیر مستقل در این توابع از وضعیت های رفاهی همه افراد جامعه تشکیل می شود. متغیر توضیحی «رفاه اجتماعی» مطلوب در یک جامعه است که برای جامعه، باید فراهم شود. رابطه در این تابع بیان می کند: هر تغییری در وضعیت های رفاهی موجود افراد جامعه موجب چه تغییری در رفاه اجتماعی می شود.* فایده گرایی در اقتصاد رفاه پیگو می تواند عمل محور باشد؛ اما در عین حال، وی با در نظرگرفتن قاعده کاهنده بودن مطلوبیت نهایی، به قاعده محوری تن داده است.* فایده گرایی عمل محور، برخلاف قاعده محور، هم به شیوه خودگرایانه و هم به شیوه های دیگرگرایانه و کل گرایانه قابل تفسیر است.* منظور از فایده گرایی در فلسفه اخلاق کل گرایانه است. فایده گرایی کل گرایانه، در حقیقت، با رفاه کل جامعه یا افراد مرتبط ذی شعور سروکار دارد؛ البته در نظر گرفتن رفاه کل جامعه به معنای این نیست که اصلاً نیازی به در نظر گرفتن رفاه یکایک افراد در کار نیست.* تابع رفاه اجتماعی متفاوت از تابع سعادت است؛ تابع سعادت در فایده گرایی یک تابع فردی است؛ ولی تابع رفاه اجتماعی فایده گرا با تغییر در مطلوبیت های افراد جامعه سروکار دارد و شخص فاعل مورد توجه قرار نمی گیرد.بحث و نتیجه گیری: کاربست نظریه اخلاقی پیامدگرایی در تابع رفاه اجتماعی فایده گرایان این گونه تبیین می شود که در متغیر وابسته این تابع، رفاه کل جامعه به عنوان هدفی ارزشی و اخلاقی معرفی می شود و از این طریق با نظریه اخلاقی فایده گرا در فلسفه اخلاق مرتبط خواهد شد. بر اثر این ارتباط، تابع رفاه اجتماعی فایده گرایان تابعی هنجاری است؛ در این صورت، به سیاست گذاران و مجریان سیاست های رفاهی جامعه توصیه می شود آن را برای جامعه محقق کنند. در این تابع، فعل اخلاقی این است که باید مطلوبیت فرد یا افراد فقیر افزایش یابد، اما توجیه اخلاقی نیکو بودن چنین افزایش این است که با افزایش مطلوبیت فقرا، مطلوبیت کل بیش تر افزایش می یابد.متغیر مستقل و رابطه تابع در هر تابع رفاه هدف اخلاقی را بیان نمی کنند؛ بلکه ارتباط آن ها با اخلاق به تبع متغیر وابسته است. مثلاً در توابع رفاه فایده گرایان، گفته می شود اخلاقاً باید رفاه افراد فقیر(متغیر مستقل) افزایش یابد. این سخن به تبع این است که رابطه تابع بیان می کند: با افزایش رفاه افراد فقیر، در قیاس با افزایش رفاه ثروتمندان، رفاه کل که به متغیر وابسته مربوط است بیشتر افزایش می یابد.تقدیر و تشکر: از آقای دکتر گیلک به عنوان ناظر محترم این طرح و از آقایان دکتر علیزاده و دکتر رفیعی آتانی به عنوان ناقدین و نیز از مسئولین محترم پژوهشگاه حوزه و دانشگاه که با مساعدت های فراوان آن ها این پژوهش میسر گردید تشکر می شود.