مطالب مرتبط با کلیدواژه

پیتر برگر


۱.

نگاهی به تحول آرای پیتر برگر درباره سکولاریسم(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین سکولاریسم عرفی شدن پیتر برگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹۵ تعداد دانلود : ۲۱۵۰
تحقیق حاضر با بهره گیری از روش اسنادی، به بررسی تحول نظریه های پیتربرگر دربارة دین و عرفی شدن میپردازد. پیتر برگر جامعه شناسی است که یک دهه از مدافعان سرسخت نظریه عرفی شدن بوده و آثار زیادی را از خود بر جای گذاشته است. رویکرد برگر به تحولات جهانی در زمینه دین و عرفیشدن، عمدتاً تحت تأثیر فضای حاکم بر جوامع علمی اروپایی و آمریکایی شکل گرفته است. تجربه های بعدی وی از سایر نقاط جهان، موجب تغییر نظریه وی شد. از جمله عواملی که در تحول نظر پیتر برگر مؤثر بوده، میتوان به سرزنده بودن دین و جریان هایی در جهان غیرغربی، ناتوانی نظریه های عرفی ازپاسخ گویی به پرسش های بنیادین بشر دربارة هستی، صداقت در پذیرش واقعیت های موجود،ترکیب معرفتی وتأملات نظری برگر اشاره کرد.
۲.

نگاهی انتقادی بر رویکرد پدیدارشناسانه پیتر برگر درباره دین و نظم اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین پدیدارشناسی معنای زندگی نظم اجتماعی جامعه شناسی دین جامعه شناسی معرفت پیتر برگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۷ تعداد دانلود : ۲۰۰۵
پیتر برگر در مکتب پدیدارشناسی تربیت یافته است. رویکرد او در مطالعات دین، رویکردی پدیدارشناسانه است. پیتر برگر دین را نوعی معرفت اجتماعی می داند که در زندگی اجتماعی، به ویژه زندگی روزمره در جهت معنابخشی به آن ساخته و پرداخته می شود. تحقیق حاضر با رویکرد تحلیلی و نظری تلاش می کند با استفاده از آثار در دسترس، و به روش اسنادی، ضمن اشاره ای کوتاه به زندگی نامه برگر و نیز اندیشه های موثر بر او، که نقشی اساسی در آراء و اندیشه های فلسفی، اجتماعی و دینی او داشته است، رویکرد برگر به دین را از منظری انتقادی بررسی کند.
۳.

واکاوی روش پیتر برگر در فهم دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعلیق پیتر برگر شهروندی دوگانه ساختارهای مرتبط ذهنی شکنندگی معانی انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲۰ تعداد دانلود : ۱۶۰۱
برگر برای معرفی رویکرد خود در دین پژوهی، از اصطلاح «شهروندی دوگانه» استفاده کرده است؛ کسی که هم می تواند به کار الهیاتی بپردازد و هم خود را از زمرة شهروندان محققان بداند. این مقاله کوشیده است تا مؤلفه هایی را نشان بدهد که براساس آنها برگر توانسته است با دو روشی که دارای موضوع و روش متفاوت هستند، یعنی جامعه شناسی و الهیات، به بررسی دین بپردازد. ابتداً ساختارهای مرتبط درون آگاهی برای برگر نشان می دهد که در برخورد با پدیده ها، انسان می تواند از ساختارهای مختلف ذهنی خود بهره بگیرد، مشروط به اینکه ضوابط هریک را مراعات نماید. سپس تعلیق ارزش ها کمک می کند تا ضوابط رویکرد جامعه شناسی برای وی روشن شود. در نهایت، ماهیت جهان های معنایی انسان به او نشان می دهد که رویکردهای تجربی، به ویژه رویکرد جامعه شناسی، نمی تواند آخرین داوری و حکم را برای دین انجام دهد. اگر در برخی نظریه های علوم انسانی، دین محصول ذهن آدمی است، براساس جامعه شناسی معرفت، خود آن نظریه ها هم نزد وی از این نقد مبرا نیستند. بنابراین، صرف نظر از نتایج تحقیقات جامعه شناسی، برگر به راحتی به کار الهیاتی خود می پردازد.
۴.

تأثیر پیتر برگر در رویکردهای جامعه شناسی دین در زمان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کثرت گرایی عرفی شدن جامعه شناسی دین پیتر برگر جهان نمادین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۸۷۲ تعداد دانلود : ۸۵۱
پیتر برگر (1929) جامعه شناسی است که سالیان بسیار از چشم انداز جامعه شناختی و الهیاتی به بررسی دین پرداخته و منشأ تأثیرات بسیاری در جامعه شناسی دین بوده است. برگر از پیشگامان گسترش نظریه عرفی شدن و موثرترین آن هاست و اندیشه هایش در این باب همچنان مورد استفاده بسیار طرفداران این ایده است؛ گرچه تعدیل و تغییر موضعش درباره عرفی شدن نیز - به دلیل اهمیت جایگاهش- تأثیر بسزایی در افول این جریان گذاشته است. از طرفی، وی با گسترش دیدگاهش درباره تکثر در جهان مدرن، بر دیدگاه های نوین در جامعه شناسی دین، تأثیرگذار بوده است. اندیشه های برگر درباره جهان نمادین نیز امروزه به طور گسترده ای توسط مفسران متون مقدس و جامعه شناسان دین مورد استفاده قرار می گیرد. در این مقاله سعی شده است با استناد به منابع اصلی و تطبیق داده ها، جایگاه اندیشه ها و نقش پیتر برگر در قالب چهار مبحث، جریان عرفی شدن، افول جریان عرفی شدن، مبحث کثر ت گرایی و رهیافت نمادین به دین، بررسی شود.
۵.

نسبت اراده و دانش در نظریه اجتماعی پیتر برگر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ساخت اجتماعی واقعیت پیتر برگر نسبت دانش و اراده معرفت و اراده علم و اراده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۳ تعداد دانلود : ۵۵۹
سؤال تاریخی پیرامون نسبت اراده و دانش این است که آیا اراده و در نهایت کنش، تابع معرفت و علم است یا این اراده است که معرفت را سامان می دهد؟ امتداد این پرسش، در ساماندهی یک نظریه اجتماعی به طور عام، و نظریه ساخت اجتماعی واقعیت پیتر برگر و توماس لاکمن به طور خاص چنین است که به چه میزان اراده در شکل گیری معرفت نقش ایفا می کند؟ ایجاد دوگانه اراده به ادراک معرفت و اراده به ایجاد معرفت، به ما کمک می کند با تحلیل و تشریح مفاهیم اساسی نظریه اجتماعی برگر، نشان دهیم در هر یک از مفاهیم این نظریه، نسبت اراده و معرفت چگونه است. در برخی مفاهیم، نه اراده به ادراک و نه اراده به ایجاد معرفت وجود ندارد. مثل موقعیت چهره به چهره. در برخی از مفاهیم هم اراده به ایجاد معرفت و هم اراده به ادراک معرفت وجود دارد؛ مثل سنخ بندی. در برخی از مفاهیم در ابتدا اراده به ایجاد معرفت وجود دارد، اما در نهایت، اراده به ادراک معرفت تبدیل می گردد؛ مثل سنت و نهادسازی. این مقاله نشان می دهد که در جریان یک نظریه، معرفت به چه میزان متأثر از اراده است. این پژوهش از روش تحلیل عقلی بهره گرفته و با نقد و بررسی اسناد کتابخانه ای تنظیم گردیده است.
۶.

ظرفیت ها و دلالت های نظریه فرهنگی برگر در عرصه سیاستگذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۳۵۶
در این مقاله دیدگاه های پیتر برگر در عرصۀ سیاستگذاری بیان شده است. براساس دیدگاه او، که معتقد است سه فرایند برونی سازی،عینی سازی،و درونی سازی، به شکل دیالکتیکی فرهنگ را می سازد، میتوان دیالکتیک این گزاره های متناقض را به کمک سلسله روندهای منطقی توضیح داد و آن ها را به منزلۀ ظرفیت و دلالت نظریۀ فرهنگی برگر در عرصۀ سیاستگذاری به شمار آورد. این روندهای منطقی عبارت اند از نمونه سازی، نهادینه کردن، جامعه پذیری و مشروعیت. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که زبان و نمونه سازی ظرفیتی است که تبیین کنندۀ برونی سازی در عرصۀ سیاستگذاری است. نهادسازی ظرفیت عینی سازی را در عرصۀ سیاستگذاری نشان می دهد و جامعه پذیری و مشروعیت بخشی به سیاست ها نیز از ظرفیت های درونی سازی به شمار می رود. از منظر برگر، موفق شدن یا نشدن در سیاستگذاری، دلیل هماهنگ بودن یا نبودن این ظرفیت ها در این چرخۀ دیالکتیکی است.