مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
نسبت کیوتوبین
حوزههای تخصصی:
در عصر اقتصاد دانش محور امروز، داراییهای نامشهود شرکت ها و سرمایه فکری آنها، عاملی مهم در دستیابی به مزیت رقابتی پایدار تلقی می شوند. هدف تحقیق حاضر، تعیین اثرات سه متغیر تشکیل دهنده سرمایه فکری یعنی سرمایه انسانی، ارتباطی و ساختاری بر نسبت کیوتوبین(Q)شرکتهای داروسازی حاضر در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بمنظور سنجش سرمایه فکری از پرسشنامه ای با مولفه های استاندارد و ضریب پایایی96% ، و جهت محاسبه نسبت کیوتوبین (Q) از صورتهای مالی شرکت ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که متغیرهای سرمایه انسانی و ارتباطی به ترتیب 496/0 و 423/0 بر نسبت کیوتوبین (Q) شرکتها اثرات مثبت داشته اند درحالیکه متغیر سرمایه ساختاری بر نسبت کیوتوبین (Q) شرکتها تاثیر معناداری نداشته است. در پایان نتیجه گیری شده است که مدیران و مسئولان بمنظور بهبود عملکرد از طریق سرمایه فکری چگونه باید به این متغیرها توجه نمایند.
بررسی تأثیر ویژگی های شرکت بر ریسک سقوط قیمت سهام (شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تأثیر برخی ویژگی های شرکت چون بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهم، اندازة شرکت، اهرم مالی شرکت، ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و نسبت کیوتوبین شرکت بر ریسک سقوط قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دورة مالی 7 ساله (از سال مالی 1386 الی 1392) پرداخته است. برای اندازه گیری ریسک سقوط قیمت سهام از مدل هاتن و همکاران (2009) استفاده شده است. نتایج تحقیق گویای این مطلب است که متغیرهای بازده دارایی، اندازه شرکت، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و نسبت کیوتوبین بر ریسک سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی معناداری داشته باشد. اما دو متغیر بازده حقوق صاحبان سهام و اهرم مالی رابطه معناداری را با ریسک سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری نداشته باشد.
ارتباط بین شیوه های تامین مالی برون سازمانی با عملکرد آتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، رابطه بین شیوه های تامین مالی برون سازمانی با عملکرد آتی طی سال های 1380-1390 مورد بررسی قرار گرفته است. ارزیابی عملکرد با استفاده از رویکرد ارزش های حسابداری و بازار صورت گرفته است و مدل آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه ها، رگرسیون چند متغییره می باشد. 6 فرضیه درباره ی ارتباط بین شیوه های تامین مالی خارجی با معیار های ارزیابی عملکرد بر حسب نوع صنعت تدوین شده است. متغیر های مستقل شامل: 1) تامین مالی از طریق استقراض و 2)تامین مالی از طریق انتشار سهام می باشد و متغیر های وابسته شامل:1) نسبت قیمت به عایدات2) نسبت قیمت به ارزش دفتری هر سهم و 3) نسبت کیوتوبین می باشد.
نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که تامین مالی به هر دو روش رابطه معنادار و معکوس با نسبت قیمت به عایدات سال آتی دارد، اما درتامین مالی از طریق استقراض با نسبت قیمت به ارزش دفتری هر سهم و نسبت کیوتوبین سال آتی رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد در حالی که درتامین مالی از طریق انتشار سهام با نسبت قیمت به ارزش دفتری هر سهم و نسبت کیوتوبین سال آتی رابطه معناداری وجود ندارد.
مطالعه رابطه بین سطح افشای داوطلبانه و هزینه های نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رابطه بین سطح افشای داوطلبانه و هزینه های نمایندگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار می گیرد. در این راستا، تأثیر اندازه شرکت، نسبت بدهی، نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره و تمرکز مالکیت نیز کنترل شده است. برای اندازه گیری متغیر سطح افشای داوطلبانه، چک لیست بوتوسان (1997) که توسط کاشانی پور و همکاران (1388) تعدیل شده، مورد استفاده قرار گرفته است که شامل 71 شاخص در شش بخش کلی پیشینه اطلاعاتی، خلاصه ای از نتایج مهم تاریخی، آماره های کلیدی غیرمالی، اطلاعات بخش ها، اطلاعات پیش-بینی و بحث و تحلیل مدیریت است. همچنین، از نسبت هزینه های عملیاتی به فروش، نسبت گردش دارایی ها و نسبت کیوتوبین به عنوان معیارهای هزینه های نمایندگی استفاده شده است. برای آزمون فرضیه اصلی پژوهش، رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های حاصل از بررسی 67 شرکت در دوره زمانی 1382 تا 1390 بیانگر آن است که بین نسبت هزینه عملیاتی به فروش و نسبت کیوتوبین با سطح افشای داوطلبانه به ترتیب رابطه منفی و مثبت معناداری وجود دارد؛ ولی بین نسبت گردش دارایی ها و سطح افشای داوطلبانه شرکت ها رابطه معناداری مشاهده نشد.
سنجش سرمایه فکری و بررسی رابطه آن با نسبت کیوتوبین و ریسک سیستماتیک بتا (مطالعه : شرکت های واسطه گری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله اندازه گیری سرمایه فکری با استفاده از مدل پالیک و بررسی رابطه کارایی هر یک از عناصر آن با نسبت کیوتوبین و ریسک سیستماتیک بتا است. بررسی بر روی 26 شرکت واسطه گری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386 تا 1390 انجام شده است. آزمون فرضیات، با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره انجام شده و نتایج تحقیق نشان داده است که از سه مولفه سرمایه فکری ، مولفه سرمایه انسانی با معیار عملکردی ریسک سیستماتیک (&beta) رابطه معنادار مثبت دارد و همچنین سرمایه ساختاری با ریسک سیستماتیک بتا رابطه معنادار منفی دارد. در حالی که سرمایه فیزیکی رابطه معناداری با این معیار عملکرد ندارد. همچنین از سه مولفه سرمایه فکری ، دو مولفه سرمایه انسانی و سرمایه فیزیکی با معیار عملکردی نسبت کیوتوبین (Q ) رابطه معنادار مثبت دارند درحالی که سرمایه ساختاری رابطه معناداری با این معیار عملکردی ندارد.
تأثیر تنوع جنسیتی در هیأت مدیره بر سود آوری شرکت های دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه اعضای هیأت مدیره در اکثر شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران مرد محور می باشند، پژوهش حاضر بدنبال این است که شرکت های با تنوع جنسیتی (حضور زنان) در هیأت مدیره آن ها عملکرد مالی مثبتی را دارند یا خیر. پژوهش حاضر جزء پژوهش های تجربی حسابداری بوده و از لحاظ هدف نیز، با توجه به این که این پژوهش در جستجوی دستیابی به یک هدف عملی است، لذا از این نظر کاربردی و روش تحقیق توصیفی می باشد. فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره و رویکرد داده های ترکیبی در بین شرکت های دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که پس از اعمال محدودیت ها به تعداد 22 شرکت در بازه زمانی 1391 الی 1397 می باشد، بوسیله نرم افزار ایویوز 10 مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین تنوع جنسیتی و سودآوری شرکت ها (عملکرد مالی) رابطه معناداری وجود ندارد؛ یعنی وجود یک رابطه معنی دار بین حضور زنان در هیأت مدیره با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأیید نشد.
رابطه ساختار سرمایه و مالکیت مدیریتی با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
75 - 92
حوزههای تخصصی:
در این مقاله رابطه بین ساختار سرمایه و مالکیت مدیریتی با عملکرد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره زمانی 5 ساله (سالهای 1392-1388) و با نمونه انتخابی 108 شرکت مورد آزمون و ارزیابی قرار گرفت. فرضیههای پژوهش بر اساس مدل ارائه شده، با استفاده از رگرسیون چندگانه مورد آزمون قرار گرفت. برای این منظور مؤلفه ساختار سرمایه بهعنوان متغیر مستقل، مؤلفه مالکیت مدیریتی بهعنوان متغیر تعدیلکننده و مؤلفه عملکرد شرکتها (نسبت کیوتوبین، بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت ارزش بازار سهام به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام) بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که با توجه به تمرکز مالکیت مدیریتی، مالکیت مدیریتی رابطه ساختار سرمایه و شاخص عملکرد شرکتها (نسبت کیوتوبین) را تعدیل میکند و این تعدیل مثبت و مستقیم میباشد. علاوه بر این آزمون فرضیهها بیانگر این بود که رابطهای بین ساختار سرمایه با بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) و نسبت ارزش بازار سهام به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام (B/M) در صورت تمرکز مالکیت مدیریتی وجود ندارد.
بررسی رابطه سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی اعضای هئیت مدیره و عملکرد مالی شرکت ها
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی اعضای هئیت مدیره و عملکرد مالی شرکت ها می باشد. روش: به منظور اجرای این پژوهش، 163 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 1395-1400 انتخاب گردیدند. سرمایه انسانی از چهار جزء سطح تحصیلات، تخصص، تجربه (در صنعت) و اعتبار اعضای هیئت مدیره، و سرمایه اجتماعی از دو جزء خارجی و داخلی تشکیل شده است. عملکرد مالی از طریق دو معیار بازده دارایی ها و شاخص کیوتوبین اندازه گیری گردیده شد و فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته آزمون شدند. یافته ها: تعداد اعضای متخصص هیئت مدیره، با بازده دارایی دارای رابطه مثبت و معناداری است، در حالی که تعداد اعضای متخصص هیئت مدیره، تعداد اعضای دارای تجربه (در صنعت)، سرمایه اجتماعی خارجی و سرمایه اجتماعی داخلی رابطه مثبت و معناداری با کیوتوبین دارند. نتیجه گیری: به کارگیری اعضای هیئت مدیره با سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی بالاتر، به ارتقاء ارزش بازار شرکت نسبت به ارزش دفتری شرکت می انجامد، که برای بیشینه سازی ثروت سهامداران، سودمند خواهد بود.