مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
مسائل کلامی
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
فلسفه علم کلام از جمله «فلسفههای مضاف» است که در قرن اخیر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته. هرچند بیشتر وپیشتر غربیها بدان پرداختهاند. اخیراً از نگاه اندیشهوران مسلمان نیز مغفول نمانده است. فلسفه کلام، نگاهی بیرونی به مباحث و مسائل این علم دارد که با ارائه گزارش وصفی ـ تحلیلی به آنها میپردازد.
مسائلی که تحت عنوان فلسفه علم کلام در این نوشتار آمده است عبارتند از:
نامگذاری، تعریف، موضوع، غایت، وظایف و مسؤولیت، روشها، قلمرو، مذاهب و مکاتب کلامی، عوامل و زمینههای پیدایی، ادوار و مراحل تاریخی، رویکردهای کلی، ویژگیها.
بررسی و نقد نظریه های «کلام جدید و نسبت آن با کلام قدیم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تعیین مرزهای علوم و مشخص کردن وزن دانش های نوپیدا، به عنوان علم جدید یا ادامة همان علم سابق، امری ناگزیر است. در مورد کلام قدیم و کلام جدید و رابطه آنها با یکدیگر، دیدگاه های گوناگونی میان اندیشمندان معاصر مطرح شده است. از یک سو، برخی آنها را دو علم جداگانه با دو هویت معرفتی مستقل می دانند که در همه اضلاع-حتی در موضوع و غایت - متفاوت اند و در نتیجه، تفاوت ماهوی دارند و از سوی دیگر، بیشتر دانشوران تفاوتی ماهوی میان آن دو قائل نیستند و کلام جدید را دنباله کلام قدیم و مرحله کمالی و تحول یافته آن، در برخی یا تمام اضلاع معرفتی می دانند. این پژوهش، با تأکید بر تفاوت میان کلام جدید و الاهیات جدید و خاستگاه متفاوت آن دو، با واکاوی و نقد رهیافت های کلام جدید، آنها را به شیوه ای علمی و منطقی بررسیده و کوشیده است نظریه ای را که در این بزنگاه به صواب نزدیک تر است بیابد. در نهایت، حاصل این کوشش، برگزیدن نظریه یکسان انگاری ماهویِ کلام جدید و کلام قدیم، با محوریت تجدد در برخی اضلاع معرفتی آن، بوده است.
مدل سازی و کاربردها: گزارش یک پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، مرور پژوهش های حوزه مدل سازی و کاربرد است تا از این طریق، حوزه مدل سازی و کاربرد را به عنوان یک حوزه پژوهشی معرفی نماید. در این مقاله، ابتدا منظور از اصطلاح مدل سازی و کاربردها در آموزش ریاضی تبیین خواهد شد و تفاوت آن با تعابیر دیگری از واژه مدل سازی که در سایر رشته ها وجود دارد، بیان می گردد. هم چنین، اصطلاحات سواد عددی، سواد کمّی، ریاضی وار کردن و مسائل کلامی که ممکن است گاهی به جای مدل سازی به کار بروند ولی معنای کامل مدل سازی را در بر ندارند، در این مقاله معرفی می شوند. در ادامه، چرخه مدل سازی و مراحل مختلف آن معرفی می گردد. سپس به برخی از پژوهش های انجام شده در حوزه مدل سازی و کاربرد اشاره می شود و یکی از این پژوهش های داخلی در مورد ارزشیابی سطوح شایستگی مدل سازی با شرح روش و نتایج آن ارائه می گردد. در پایان، این مقاله، با ارائه چند سؤال پژوهشی برای مطالعات آتی، به پایان می رسد.
بررسی اثربخشی آموزش بازنمایی های تصویری بر توانایی حل مسائل کلامی ریاضی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی آموزش بازنمایی های تصویری بر توانایی حل مسائل کلامی ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بوده است. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و طرح های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل است. پس از مطالعه و طراحی آموزشی، 40 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی مشغول به تحصیل در یک آموزشگاه در سال تحصیلی 97-1396 در شهر یاسوج به صورت داوطلب آزاد در این پژوهش شرکت کردند. مشارکت کنندگان با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده و گروه آزمایشی برای 9 جلسه (هر هفته یک جلسه) با استفاده از روش آموزش بازنمایی محور تحت آموزش قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در تحلیل محتوا از تکنیک آنتروپی شانون و در بخش نیمه آزمایشی از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج تحلیل محتوا نشان داده است، بیش ترین توجه برای توزیع و حضور مسائل کلامی به ترتیب به مسائل بازنمایی عریان، بازنمایی ضروری، بازنمایی کمک کننده و در نهایت به مسائل بازنمایی بی فایده شده است. همچنین نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین تمام مؤلفه های توانایی حل مسائل کلامی (05/0 P<) بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد؛ لذا آموزش بازنمایی های تصویری موجب افزایش توانایی حل مسائل کلامی ریاضی در دانش آموزان شده است. به علاوه نتایج نشان می دهد که استفاده از بازنمایی های تصویری در حل مسائل کلامی در طول زمان ثبات دارد؛ و نهایتاً نتایج مقایسه زوجی بازنمایی های متفاوت نشان می دهد اثرات بازنمایی های متفاوت یکسان نمی باشند.
بسترهای مناسب برای جبرورزی در دوره ابتدایی همراه با تحلیل محتوای جبر در کتاب های ریاضی دوره ابتدایی ایران بر اساس چارچوب پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
147 - 170
حوزه های تخصصی:
پژوهش هایی که حاکی از توانایی دانش آموزان دوره ابتدایی در زمینه جبر است، همراه با تحقیقاتی که مشکلات دانش آموزان دوره های بالاتر تحصیلی را در یادگیری جبر در برنامه درسی سنتی نشان می دهند، پدیدآورنده حوزه ای نوظهور به نام جبر ابتدایی شده اند. نحوه حضور جبر در دوره ابتدایی اصلی ترین چالش این حوزه است. مقاله حاضر با استفاده از ادبیات موجود در زمینه جبر مدرسه ای و جبر ابتدایی، چهار بستر را برای جبرورزی در دوره ابتدایی، مناسب پیشنهاد می کند. این چهار بستر عبارت اند از: مسائل کلامی، الگویابی، مفهوم سازی نماد تساوی و تعمیم قوانین حساب. این مقاله همراه با تشریح این زمینه ها، از آن ها به عنوان چارچوبی برای تحلیل محتوای جبر کتاب های ریاضی دوره ابتدایی بهره می گیرد. تحلیل محتوای کتاب ها حاکی از این است که علی رغم وجود موقعیت های بالقوه فراوان برای جبرورزی در این کتاب ها، این موقعیت ها غالباً به نفع جبرورزی استفاده نشده اند. این مقاله همچنین پیشنهاد هایی را برای بازنگری محتوای کتاب بر اساس چارچوب پیشنهادی ارائه کرده است.
تأثیر آموزش مسائل مدل سازی ریاضی بر تجربه های شوقِ دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که «مدل سازی و کاربردها» و یادگیری آن در مدرسه و دانشگاه می تواند کاربرد ریاضیات را در علوم، فناوری و زندگی روزانه بهتر نمایان سازد، لذا ایجاد فرصت هایی که دانش آموزان را قادر کند مهارت های مدل سازی خود را ارتقا دهند، یکی از موضوعات برجسته در تحقیقات آموزش ریاضی است. از این رو، در این پژوهش به آموزش مسائل مدل سازی ریاضی به دو شیوه مستقیم (معلم محور) و استراتژی عملگر (دانش آموز محور) به 244 دانش آموز دختر پایه دهم پرداخته شده است. این مطالعه در نیم سال اول سال تحصیلی ۱۳۹۳- ۱۳۹۲ در سه دبیرستان غیردولتی شهر مشهد انجام شد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر آموزش مسائل مدل سازی ریاضی به دو شیوه آموزشی متفاوت بر تجربه های شوق دانش آموزان در مسائل مختلف ریاضی (مدل سازی، کلامی و درون ریاضی) است. روش پژوهش کمی و از نوع نیمه تجربی است. جمع آوری اطلاعات به وسیله یک پرسش نامه درکِ شوق در مقیاس لیکرت انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس اندازه های مکرر نوع دوم نشان داد که آموزش مسائل مدل سازی ریاضی بر تجربه هایِ شوق دانش آموزان در مسائل دنیای واقعی تأثیر معناداری داشته است. علاوه بر این، محیط آموزشیِ دانش آموز محور بستر مناسبی برای بروز این تجربه های مثبت در دانش آموزان بود. بنابراین استفاده معلمان از فعالیت های مدل سازی برای علاقه مند کردن دانش آموزان به درس ریاضی ضرورت و اهمیت پیدا می کند.
تطور مسئله قضا و قدر در عصر حضور (عصر رسالت و ائمه (علیهم السلام))
منبع:
کلام حکمت سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
23 - 42
حوزه های تخصصی:
مسئله قضا و قدر از دیرباز یکی از مسائل پیچیده و مناقشه برانگیز بوده است. بهترین راه تبیین و برون رفت از این مناقشه بررسی تطوری آن است. مقاله حاضر سیر تاریخی مسئله قضا و قدر را در زمان حضور یعنی، عصر پیامبر (ص) و عصر ائمه (ع) بررسی می کند. در زمان پیامبر (ص) و امام علی (ع) با تبیین و توضیح مسئله قضا و قدر، انسان های کم توان را از ورود به آن نهی می کردند، اما در زمان ائمه (ع) به ویژه بعد از امام صادق (ع) با تعریف و تبیین اصل اختیار، ورود به مباحث مرتبط با قضا و قدر مانند علم الهی، مراتب قضا و قدر و مسئله بداء به صورت گسترده تری پیگیری شد. در عصر غیبت نیز دو رویکرد اختیارگرایانه و جبرگرایانه از آموزه قضا و قدر در کلام اسلامی پدید آمد. اصل اختیار مسئله اجماعی امامیه است و فقط تقریر آنها از مکتب امر بین امرین متفاوت بوده است.
تحلیل خطاهای دانش آموزان پسرپایه هشتم درحل مسائل کلامی معادله خطی براساس الگوی نیومن
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به روش توصیفی- پیمایشی و با هدف بررسی میزان معلومات و خطاهای دانش آموزان پسر پایه هشتم درحل مسائل کلامی معادله خطی با تأکید بر تحلیل خطاهای نیومنی است. جامعه آماری این تحقیق، 95 دانش آموز پسرمدارس عادی شهرستان خلخال می باشد. به روش تصادفی خوشه ای و به کمک جدول مورگان، نمونه ای متشکل نتایج به دست آمده نشان داد که به طور متوسط 64 درصد دانش آموزان بیشترسؤال ها را حل کرده اند؛ ولی فقط 16درصد آن ها به جواب کامل رسیده اند و این مشخص می کند که دانش آموزان درحل مسائل کلامی معادله خطی مشکل اساسی دارند و از معلومات کمی برخوردارند. برای بررسی خطاهای دانش آموزان از مصاحبه نیومنی استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر این هستند که بیشتر خطاهای دانش آموزان در مرحله خواندن و درک می باشد. بیشتر بودن خطاها در این مرحله، می تواند در اثر ناتوانی آن ها دردرک و تفسیرجملات باشد که در واقع به دانش زبانی و ادراکی آن ها مربوط می شود. پیشنهاد می شود که دانش آموزان در تشخیص مشکلات و نقاط ضعف دانش آموزان و حتی رفع آن ها، از روش تحلیل خطای نیومن بهره بگیرند.
تحلیل خطاهای دانش آموزان چهارم تجربی در حل مسائل کلامی کاربرد مشتق بر اساس مدل نیومن در شهرستان سمیرم
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، تحلیل خطاهای دانش آموزان چهارم تجربی در حل مسائل کلامی کاربرد مشتق بر اساس الگوی تحلیل خطای نیومن در شهرستان سمیرم می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان چهارم تجربی شهرستان سمیرم در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 160 نفر بود که از میان آنها تعداد 112 نفر به روش نمونه گیری کوکران و با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا توصیفی همبستگی می باشد. ابزار گردآوری داده ها، آزمون استاندارد و محقق ساخته ای مشتمل بر ۶ سوال به همراه مصاحبه کیفی بود. روایی سؤالات با استفاده از شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) تایید شد. پایایی آزمون با ضریب آلفای کرونباخ 0.84 تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد بین خطای خواندن، درک، تبدیل، پردازش و رمزگذاری با عملکرد دانش آموزان، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی نیز نشان داد بین ساختار مفهومی و کاربردی رابطه مثبت و معنادار، بین ساختار مفهومی و محاسباتی رابطه مثبت و غیرمعنادار و بین ساختار کاربردی و محاسباتی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بیشترین شیوع خطاهای دانش آموزان در سه مرحله اول خطاهای نیومن (سواد غیر ریاضی) می باشد.
سنخ شناسی مسائل فلسفی- کلامی در اندیشه اثیرالدین ابهری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کشف نوآوری های ابهری در حوزه متافیزیک و کلام و تعیین جایگاه تاریخی وی در این دو ساحت، وابسته به سنخ شناسی مسائل فلسفی و کلامی در اندیشه های اوست. بر این اساس در جستار پیش رو: 1. مسئله شناسی (ساخت و طراحی مسائل فلسفی و کلامی)؛ 2. تعیین جایگاه طرح مسائل؛ 3. شناخت رویکردهای پذیرفته شده نزد ابهری و 4. سطح بندی آثار وی و همسانی یا تحول آن ها، بررسی می شود. برپایه یافته های این جستار، آثار فلسفی ابهری را در سه سطح می توان طبقه بندی کرد؛ آثار سطوح اول و دوم، بیشتر وام دار سنت رایج فلسفه نویسی به لحاظ محتوایی است، اما در آثار سطح سوم، مواجهه های انتقادی در برابر دیدگاه های نظام ارسطویی - سینوی و همچنین برخی ایده های فخررازی آشکار می شود؛ هرچند این زمینه های انتقادی، به طرح ایده های نوآورانه در حوزه متافیزیک نینجامیده است. پارادایم فکری ابهری، مشائی است؛ هرچند وی تمایلی به برخی دیدگاه های شیخ اشراق همانند تحلیل ادراک و برخی مسائل نفس نشان می دهد. وجودشناسی، مسائل مرتبط با واجب و بررسی شیوه های متکلمان، سه زمینه مهم آثار متافیزیکی ابهری است. ابهری در تک نگاشت کلامی خود، متأثر از مبانی کلامی اشعری است؛ اما در بیشتر آثار فلسفی، با اختصاص یک بخش به نقد مبانی و مسائل کلام اشعری، ازجمله: همسانی وجودی ممکن و حادث، بازگشت پذیری معدوم، نقد موجب انگاری فلسفی و مسئله عقول و نفوس پرداخته است. ابهریِ فیلسوف را می توان متفکری نقاد و نه طراح ایده های نوآورانه نامید؛ هرچند نقش او در نگارش آثار آموزشی با رویکرد تنقیحی ارزشمند است.