مطالب مرتبط با کلیدواژه

مسائل فلسفی


۱.

سنخ شناسی مسائل فلسفی- کلامی در اندیشه اثیرالدین ابهری(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابهری رویکرد انتقادی مسائل فلسفی مسائل کلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
کشف نوآوری های ابهری در حوزه متافیزیک و کلام و تعیین جایگاه تاریخی وی در این دو ساحت، وابسته به سنخ شناسی مسائل فلسفی و کلامی در اندیشه های اوست. بر این اساس در جستار پیش رو: 1. مسئله شناسی (ساخت و طراحی مسائل فلسفی و کلامی)؛ 2. تعیین جایگاه طرح مسائل؛ 3. شناخت رویکردهای پذیرفته شده نزد ابهری و 4. سطح بندی آثار وی و همسانی یا تحول آن ها، بررسی می شود. برپایه یافته های این جستار، آثار فلسفی ابهری را در سه سطح می توان طبقه بندی کرد؛ آثار سطوح اول و دوم، بیشتر وام دار سنت رایج فلسفه نویسی به لحاظ محتوایی است، اما در آثار سطح سوم، مواجهه های انتقادی در برابر دیدگاه های نظام ارسطویی - سینوی و همچنین برخی ایده های فخررازی آشکار می شود؛ هرچند این زمینه های انتقادی، به طرح ایده های نوآورانه در حوزه متافیزیک نینجامیده است. پارادایم فکری ابهری، مشائی است؛ هرچند وی تمایلی به برخی دیدگاه های شیخ اشراق همانند تحلیل ادراک و برخی مسائل نفس نشان می دهد. وجودشناسی، مسائل مرتبط با واجب و بررسی شیوه های متکلمان، سه زمینه مهم آثار متافیزیکی ابهری است. ابهری در تک نگاشت کلامی خود، متأثر از مبانی کلامی اشعری است؛ اما در بیشتر آثار فلسفی، با اختصاص یک بخش به نقد مبانی و مسائل کلام اشعری، ازجمله: همسانی وجودی ممکن و حادث، بازگشت پذیری معدوم، نقد موجب انگاری فلسفی و مسئله عقول و نفوس پرداخته است. ابهریِ فیلسوف را می توان متفکری نقاد و نه طراح ایده های نوآورانه نامید؛ هرچند نقش او در نگارش آثار آموزشی با رویکرد تنقیحی ارزشمند است.
۲.

آموزش فلسفه در حوزه های علمیه بر اساس مراحل سلوک عقلی از ظاهر عالم به باطن آن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسلامی حکمت متعالیه آموزش فلسفه مسائل فلسفی برنامه ریزی درسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۷
معمولاً طلاب فلسفه که در آغاز کتابی همچون بدایه الحکمه، با مبحثی همچون اصالت وجود و اعتباریت ماهیت روبرو می شوند، با این چالش مواجهند که فایده خواندن این مباحث چیست؟ در پاسخ گفته اند که این مباحث برای فهم عقائد و حکمت اسلامی و ... است. لکن چون ارتباط میان این غایت، و زنجیره مباحث کتاب فلسفی تبیین نمی گردد، آشفتگی ذهنیشان تسکین نمی یابد که این نشان از باقی ماندن آن رخنهٔ ذهنی است. مسأله نوشتار حاضر این است که «محتوای آموزشی فلسفه را چگونه سامان دهیم تا طلاب این علم، نیاز به هر مطلب را احساس کنند و با تلاش ذهنی خود سعی در دستیابی به پاسخ آن داشته باشند؟» این تحقیق که از نوع کاربردی می باشد، با اصل موضوع انگاشتن این مبنا در علوم تربیتی که روش سازماندهی منطقیِ مبتنی بر «ساختار دانش» را متناسب با نیازهای یادگیرنده نمی داند، با عطف توجه به کتاب بدایه الحکمه و روش توصیفی – تحلیلی به این نتیجه رسیده است که اگر بخواهیم زنجیرهٔ مباحث فلسفه مبتنی بر نظام نیازهای یادگیرنده سامان داده شوند، باید در آموزش فلسفه، سیر مباحث از محسوس به انتزاعی و از معقول اولی به معقول ثانی تنظیم گردد که ترتّب ادراک آنها بر یکدیگر ملموس شود تا ذهن مخاطب با آن درگیر شده و بتواند فعّالانه در فرآیند یادگیری مشارکت کند.