مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
بیگانگی اجتماعی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
109 - 122
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی میزان وابستگی به تلفن همراه و اینترنت با بیگانگی اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گناباد میباشد. با توجه به روش جمع آوری داده ها، این یک نوع نظرسنجی و از لحاظ هدف و روش تحقیق، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی گناباد بود که در طول این دوره در سال های 1397-1396مشغول به تحصیل بودند. در زمان انجام این تحقیق، 700 نفر دانشجو به طور کل در مقطع کارشناسی مشغول تحصیل بودند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی آسان 250 دانشجو به عنوان نمونه مورد بررسی با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه بیگانگی اجتماعی و پرسشنامه وابستگی به تلفن همراه و اینترنت جمع آوری و روایی پرسشنامه با روش اعتبار محتوا تعیین گردید و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه بیگانگی اجتماعی برابر با 0.81 و وابستگی به تلفن همراه و اینترنت 0.88 محاسبه شد. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS-22 در بخش توصیفی مطالعه، داده های توصیفی و استنباطی که از نمونه آماری بدست آمده بود با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و آزمون های t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان وابستگی به تلفن همراه و اینترنت با بیگانگی اجتماعی در دانشجویان ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین بین میزان وابستگی به تلفن همراه و اینترنت با میزان احساس بی قدرتی، بی احساسی، بی احترامی، انزوای اجتماعی، نفرت فرهنگی و نفرت از خود ارتباط معنی داری در دانشجویان وجود دارد.
عوامل بیگانگی اجتماعی میان امام علی(ع) و مردم زمانه در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم بیگانگی اجتماعی و ابعاد و عوامل آن، در اکثر فرهنگ ها و جوامع بعنوان یک معضل و مسأله اجتماعی مورد تحلیل قرار می گیرد. این مفهوم بمعنای احساس انفصال و فقدان پیوند ذهنی میان فرد و جامعه می باشد و رشد و پویایی فرهنگی- اجتماعی جامعه را با توقف مواجه می کند. امام علی(علیه السلام) در دوران خلافت با حوادث سیاسی و اجتماعی مهمی مواجه شد. رویارویی با دشمنان خارجی و داخلی و غفلت و دوری مردم از فرهنگ اصیل اسلامی سبب شد تا ایشان میان خود و جامعه پیرامون، احساس انفصال و بیگانگی نماید که بازتاب این حالت در خطبه ها و نامه های نهج البلاغه بوضوح دیده می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس نظریه ملوین سیمن به واکاوی بیگانگی اجتماعی امام علی(علیه السلام) می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که احساس بی قدرتی، احساس ناهنجاری اجتماعی و احساس تنفر فرهنگی مهمترین عوامل احساس بیگانگی اجتماعی در نهج البلاغه می باشند.
زیست مجردانه؛ علل و زمینه ها (مطالعه ی موردی جوانان ساکن شهر تهران به روش گراندد تئوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
114 - 140
حوزه های تخصصی:
تصمیم افراد به زندگی مستقل از خانواده (خروج از خانواده ی راهیابی بدون تشکیل خانواده ی فرزندآوری) و عملی کردن آن، در سال های اخیر به یکی از روندهای برجسته و قابل اعتنا در شهرهای بزرگ ایران تبدیل شده است؛ طبق آمار غیررسمی اعلام شده از سوی مدیر کل فرهنگی سازمان ملی جوانان در شهریور ماه سال 90، حدود 27 درصد جوانان در کلان شهرهای کشور زندگی مستقل از خانواده دارند، این نرخ در تهران به 30 در صد می رسد و این آمار در حال افزایش است. تحقیق منتهی به این مقاله به مطالعه ی ابعاد گوناگون این نحو زندگی با استفاده از گراندد تئوری پرداخته و در پی ارایه ی توصیفی فربه از آن بوده است. در این کار کوشیده ایم با استفاده از تکنیک مصاحبه به دیدگاه های افرادی که این نحو زندگی را در پیش گرفته اند، نزدیک شویم و به تاریخچه ی زندگی آنان دست یابیم و از این راه نحوه ی هویت یابی، استراتژی های مختلف افراد و خانواده ها در مواجهه با مسایل زندگی مستقل، جریان های منتهی به آن و عوامل تأثیرگذار بر این اقدام را شناسایی کنیم. زمینه ها و علل که در این مقاله از آن ها یاد می شود، به قرار زیراند: زمینه ها: تقابل تهران و غیر تهران، تعارض با خانواده، تاریخچه ی خانوادگی شامل تنش در فضای خانوادگی وزمینه های تربیتی، تحصیل در شهری دیگر، برخورداری از انواع سرمایه ها، گسترش افق های پیش رو؛ علل: مشاجرات خانوادگی، دشواری ادامه ی زندگی با والدین، نداشتن قصد ازدواج، هویت یابی مستقل از خانواده.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر سرمایه اجتماعی در مواجهه با بیگانگی اجتماعی (موردمطالعه دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
357 - 391
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر شناخت عوامل مؤثر بر ارتقا سرمایه اجتماعی و تأثیر آن در کاهش بیگانگی اجتماعی است. روش این مطالعه ترکیبی و از نوع تودرتو (لانه ای) است، جمع آوری داده ها در بخش کمی و کیفی (پیمایش - پدیدار شناختی) به صورت هم زمان انجام شد. در بخش کمی با استفاده از دو پرسشنامه بیگانگی اجتماعی و سرمایه اجتماعی داده ها از 410 نفر دانشجوی دانشگاه علوم تحقیقات و دانشگاه تهران به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبتی گردآوری شد، در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر و رسیدن به مرحله اشباع نظری، داده ها جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS25 & Atlas ti تجزیه وتحلیل شد. یافته های بخش کمی نشان داد، متغیر بیگانگی اجتماعی با متغیرهای همدلی (0.01) 0.13- و اعتماد (0.001) 0.21- رابطه معنی دار و معکوس دارد، از تحلیل یافته های کیفی 19 مقوله شامل جهانی شدن، تغییر در ارزش ها و سبک زندگی، کلیشه های جنسیتی، رسانه، آموزش وپرورش، ارزش های دینی، آموزش عالی، فضاهای عمومی، رفاه اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، هنجارهای اجتماعی، خانواده، کفایت اجتماعی، شبکه اعتماد متقابل، حکمرانی خوب، شایسته سالاری، مدیریت در بحران، بی ثباتی اقتصادی، اشتغال و کسب وکار استخراج شد. درمجموع نتایج این مطالعه نشان داد برای ارتقا سرمایه اجتماعی و کاهش آسیب های اجتماعی توجه همه جانبه به حوزه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی باید موردتوجه برنامه ریزان قرار گیرد.
عوامل اجتماعی مؤثر بر بیگانگی اجتماعی زنان شاغل شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
83 - 99
این پژوهش با تکیه بر نظریه نظم اجتماعی و نیز نظریه انتقادی، به بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر بیگانگی اجتماعی زنان پرداخته است. تحقیق حاضر، پیمایشی و از حیث معیار اجرایی، کاربردی است. جمعیت آماری پژوهش، زنان شاغل شهر خرم آباد بوده که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ها برابر با 310 نفر است. با توزیع پرسشنامه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نتایج نشان داد که بیگانگی اجتماعی به ویژه در گروه شاغلان بخش اداری و دفتری و نیز در میان افراد دارای تحصیلات کمتر در سطح بالایی قرار دارد. هم چنین ارتباط معنادار بین میزان اثربخشی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، رضایت اجتماعی و میزان تجربه تعارض نقش با میزان بیگانگی اجتماعی تأیید شد و نهایتاً نتایج تحقیق نشان داد که براساس ضریب بتا و تحلیل مسیر میزان 62 درصد از تغییرات بیگانگی اجتماعی زنان توسط متغیرهای مستقل تحقیق تبیین می شود.
عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به دروغ گویی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۲
167 - 198
حوزه های تخصصی:
پژوهش باهدف «بررسی گرایش دانشجویان به دروغ گویی» می باشد. روش پژوهش، پیمایش و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در سال 1398 با حجم نمونه 375 نفر به روش طبقه ای به دست آمد. شیوه گردآوری با استفاده از پرسشنامه می باشد. برای محاسبه ی ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازه گیری از روش آلفای کرونباخ و برای اطمینان از اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه از قضاوت اساتید در زمینه ی موضوع استفاده شده است. مبانی پژوهش «نظریه برگر و لاکمن، هابرماس، بوردیو، ساترلند و..» می باشد. برای تحلیل داده ها از spss18 و Amos استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش بین «هراس اجتماعی، ساختار قدرت در خانواده، بیگانگی اجتماعی، فقر فرهنگی، محرومیت نسبی» رابطه مستقیم و بین «سرمایه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کنش ارتباطی» رابطه معکوس با گرایش به دروغ گویی به دست آمد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری، عوامل «اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی» به میزان 37 درصد گرایش به دروغ گویی را تبیین می کنند و 63 درصد از واریانس توسط متغیرهای خارج از پژوهش قابل تبیین است.
مطالعه ارتباط بین مولفه های تحول در باورها و رفتارها ی توسعه ای و بیگانگی اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشکده های حقوق و علوم اجتماعی و کشاورزی دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
159 - 181
حوزه های تخصصی:
توسعه ی جوامع تنها در گرو رشد اقتصادی یا برنامه های معطوف به آن نمی باشند، بلکه مولفه های تحول در باورها و رفتار ها به عنوان پیش شرط های توسعه، از اهمیت اساسی برخوردار هستند. بر همین اساس این تحقیق با هدف مطالعه ارتباط بین مولفه های تحول در باورها و رفتارهای توسعه ای و ارتباط آن ها با بیگانگی اجتماعی نگاشته شد. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل دانشجویان دانشکد های حقوق و علوم اجتماعی و کشاورزی دانشگاه تبریز بود که 263 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری طبقه ای برای مطالعه انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و توسط نرم افزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شده اند. نتایج نشان داد که میزان مولفه های «جامعه پذیری» و «وقت شناسی» بالاتر از حد متوسط، مولفه های «انضباط اجتماعی» و «صداقت و راستگویی» پایین تر از حد متوسط و مولفه ی «رعایت حقوق دیگران» و «بیگانگی اجتماعی» در حد متوسط می باشند. نتایج آزمون فرضیه ها حاکی از آن بود که بین مولفه های جامعه پذیری، انضباط اجتماعی، رعایت حقوق دیگران، وقت شناسی و صداقت و راستگویی با بیگانگی اجتماعی ارتباط معنادار و منفی وجود دارد. همچنین تفاوت میانگین بیگانگی اجتماعی برحسب نوع دانشکده، جنس و مقطع تحصیلی با بیگانگی اجتماعی معنادار شد. براساس نتایج برازش مدل مسیر، متغیر جامعه پذیری بیشترین تاثیر را بر بیگانگی اجتماعی داشت. بعد از این متغیر نیز انضباط اجتماعی، وقت شناسی، رعایت حقوق دیگران و صداقت و راستگویی در رده های بعدی قرار گرفتند. در مجموع متغیرهای مذکور توانستند 36 درصد از تغییرات بیگانگی اجتماعی را تبیین نمایند.
واکاوی تجارب زیسته ی زنان سرپرست خانوار در مواجهه با رفتارهای پر خطر: مطالعه ی زنان سرپرست خانوار شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۴
75 - 103
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر باهدف واکاوی تجربه ی زنان سرپرست خانوار در مواجه با رفتارهای پرخطر انجام شده است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی است و جامعه ی هدف، شامل زنان سرپرست خانوار شهر کرمان است که رفتارهای پرخطر داشتند. از این تعداد 28 نفر مشارکت کننده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند؛ به این صورت که نمونه گیری تا زمانی که محققان به اشباع نظری دست یافتند ادامه داشته است؛ ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در تحقیق حاضر، برای احراز پایایی و روایی، از روش های پولکینگ هورن بهره گرفته شده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که عواملی چون جامعه پذیری نامناسب خانوادگی، سرمایه ی اجتماعی پایین، دین داری پایین، وضعیت بد مالی، اثرات بد رسانه ای و احساس تنهایی ناشی از شکست در گرایش زنان سرپرست خانوار به رفتارهای پرخطر مؤثر بوده است؛ همچنین تجربیات زیسته ی زنان در زمانی که رفتارهای پرخطر داشته اند، نشان دهنده ی اعتماد اجتماعی پایین، مشارکت اجتماعی نداشتن و بیگانگی اجتماعی در میان زنان بوده است . از راهکارهای پیشنهادی افراد موردمطالعه برای برون رفت از شرایط رفتارهای پرخطر می توان به حمایت اجتماعی و توانمندسازی اجتماعی زنان اشاره کرد.
بررسی اثرات بیگانگی و شبکه های اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان مناطق 22 گانه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد اثرگذار بر سلامت اجتماعی افراد، بیگانگی اجتماعی و انزوای اجتماعی است. بیگانگی اجتماعی نقش مهمی در سطح سلامت اجتماعی افراد جامعه دارد و می تواند بر کیفیت زندگی زنان اثرگذار باشد. لذا هدف مقاله بررسی نقش بیگانگی اجتماعی در سلامت اجتماعی زنان مناطق 22 گانه تهران است. چارچوب نظری استفاده از نظریه سلامت اجتماعی کییز و نظریه بیگانگی اجتماعی دورکیم است. روش تحقیق، پیمایشی بوده و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری زنان بالای 18 ساله شهر تهران می باشند. طبق فرمول کوکران، حجم نمونه 384 نفر بوده و از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که دارای اعتبار صوری و پایایی است. یافته ها نشان داد میانگین سلامت اجتماعی در بین زنان تهرانی برابر با 2.87 بوده که کمی پایین تر از حد متوسط است. در بین مولفه های سلامت اجتماعی بعد انطباق اجتماعی با 3.10 از بیشترین و بعد مشارکت اجتماعی با 2.66 از کمترین میانگین برخوردار بوده است. بین بیگانگی اجتماعی و سلامت اجتماعی رابطه منفی و معکوس(0.523- ) وجود دارد. اگر میزان بیگانگی اجتماعی در بین زنان افزایش یابد، میزان سلامت اجتماعی کاهش می یابد. بیشترین میزان این رابطه مربوط به بعد انطباق اجتماعی(0.583-) و کم ترین رابطه مربوط به بعد شکوفایی اجتماعی(0.455-) می باشد. نتیجه این است که جهت افزایش سلامت اجتماعی در بین زنان تهرانی، بایستی از خودبیگانگی اجتماعی و ابعاد آن مانند احساس بی قدرتی، احساس بی هنجاری، احساس بی معنایی، انزوای اجتماعی، بیگانگی از خود و احساس بیگانگی فرهنگی را کاهش داد.
مطالعه ای جامعه شناختی دربارۀ وضعیت آسیب های اجتماعی شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مطالعه پیرامون آسیبهای اجتماعی شهرستان خرم آباد در سال 1399 می باشد. جهت دست یابی به اولویت بندی آسیبهای اجتماعی با استاد به دیدگاههای مرتن و نظریه ی برساختگرایی ،شیوع و اولویتهای آسیبها از منظر چهارگروه شهروندان،کارشناسان مذهبی، مسئولان ،اساتید دانشگاه مورد بررسی قرار گرفت بنابراین، در رهیافت بر ساخت گرایی تشخیص و اولویت بندی مسائل اجتماعی یا به وسیله تعداد قابل توجهی از مردم انجام می شود یا به وسیله تعدادی از افراد مهم.. . همچنین از میان عوامل موثر بر آسیبهای اجتماعی سه متغیر محرومیت نسبی،آنومی اجتماعی و احساس بیگانگی اجتماعی مورد بررسی قرار کرفت. روش تحقیق در سنت روش کمی و به شیوه پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق کلیه شهروندان شهرستان خرم آباد می باشند که به شیوه نمونه گیری چند مرحله ای متوالی انتخاب شده اند و پرسشنامه محقق ساخته را پاسخ داده اند. نتایج نشان می دهد بیکاری و عدم اشتغال، فقر مالی، طلاق،سوء مصرف مواد مخدرصنعتی، دوستی های بدون مرز و ضابطه در شبکه های مجازی، تکدی گری(گدایی)، فایل های مبتذل و در دسترس عموم کاربران در شبکه های مجازی، اعتیاد اینترنتی و ... اولویتهای آسیبهای اجتماعی می باشند. درنظر گرفتن اولویتهای شهروندان می تواند سهم مشارکت آنان در مقابله با آسیبها را ارتقا دهد.
بررسی میزان مشارکت شهری در محلات شهری با تأکید بر بی تفاوتی اجتماعی (مطالعه موردی: شهرستان میمه)
حوزه های تخصصی:
بی تفاوتی به معنای عزلت گزیدن و فقدان مشارکت در حد انتظار است. طی این فرآیند فرد از دیگران، سیستم یا عقیده خاصی فاصله می گیرد. در واقع بی تفاوتی اجتماعی یعنی عدم درگیری فرد در حیات اجتماعی. مقاله حاضر با هدف سنجش بی تفاوتی اجتماعی به دنبال تأثیر آن بر میزان مشارکت شهری در ابعاد اجتماعی و عمرانی در بین شهروندان شهرستان میمه است. بنابراین، در پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن متغیرهایی مثل توجه به زیبایی شهری، اعتماد به مسئولان در طراحی شهری، نوسازی و مشارکت محلی و دولتی به سنجش آن پرداخته و از لحاظ روش شناسی، از روش پیمایشی و از ابزار محقق ساخته استفاده کرده ایم. نمونه آماری این پژوهش به لحاظ روش نمونه گیری در دو مرحله خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده در پنج محله، در بین چهارصد نفر از شهروندان 18 تا 64 سال شهرستان میمه، در سال های 1398 تا 1399، اجرا شده است. نتایج حاصل از ترکیب گویه ها درخصوص میزان بی تفاوتی اجتماعی، حاکی از این است که میزان بی تفاوتی در بین اکثر پاسخگویان 52 درصد، در حد متوسط، ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین متغیر بی تفاوتی اجتماعی و میزان مشارکت اجتماعی رابطه وجود دارد. تفاوت در میزان مشارکت اجتماعی و مشارکت عمرانی در بین محلات تأیید شده است و بی تفاوتی اجتماعی در بین شهروندان در سطح محلات متفاوت است.
تبیین جامعه شناختی مشارکت جوانان، علل، صور و چالش ها (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
مشارکت، یکی از موضوعات مهمی است که در حوزه های مختلف علوم اجتماعی و سیاسی به آن توجه خاص می شود. امروزه جوانان به عنوا ن یک گروه تاثیرگذار در مشارکت، نقش مهمی در تصمیم گیری های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تبیین جامعه شناختی مشارکت جوانان، علل، صور و چالش ها صورت گرفته است. به منظور دست یابی به این هدف از بین عوامل و متغیرهای گوناگونی که در مشارکت جوانان تاثیر گذار است، متغیرهای اعتماد اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی، میزان استفاده از رسانه ها و پایگاه اقتصادی- اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب شده است. مبانی نظری متغیرها و پارامترهای این پژوهش، بر مبنای نظریات ملوین سیمن، لیپست، پارسونز، گیدنز، زتومکا و اینگلهارت تدوین شده است.
روش تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه آماری پژوهش، جوانان 18-29 سال مناطق 22 گانه تهران درسال 1394 می باشد. حجم نمونه 390 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمده است. روش اصلی در تحلیل داده ها، رگرسیون و تحلیل مسیر است.
همچنین بر اساس نتایج تحقیق، میان صور مشارکت و متغیرهای اعتماد اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، رسانه های جمعی، بی تفاوتی اجتماعی و پایگاه اقتصادی و اجتماعی و جنسیت رابطه معنادار وجود دارد، اما بین متغیر وضع تاهل با مشارکت و صور آن رابطه معناداری به چشم نمی خورد. از میان این متغیرها، اعتماد اجتماعی دارای قوی ترین رابطه با متغیر وابسته صور مشارکت (اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و روانی) است. در ﻫﻤیﻦ راﺳﺘﺎ ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﻪ از دﺳﺖ آﻣﺪه از رﮔﺮﺳیﻮن ﭼﻨﺪ ﻣﺘﻐیﺮه، ﺣﺎکی از آن اﺳﺖ کﻪ ﻣﺘﻐیﺮﻫﺎی ﻣﻄﺮح ﺷﺪه در ای ﻦ ﺗﺤﻘیﻖ (ﻣﺘﻐیﺮﻫﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ) ﺑﻪ ﻣی ﺰان 35 درﺻ ﺪ تغییرات متغیر وابسته "مشارکت اجتماعی"، به میزان41 درصد تغییرات متغیر وابسته"مشارکت سیاسی"، به میزان32 درصد تغییرات متغیر وابسته "مشارکت فرهنگی"، به میزان 28 درصد تغییرات متغیر وابسته "مشارکت اقتصادی" و به میزان 25 درصد تغییرات متغیر وابسته"مشارکت روانی" را تبیین می کنند.
مطالعه ارتباط سرمایه اجتماعی با سلامت اجتماعی (مطالعه موردی: جوانان شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
293 - 310
این پژوهش باهدف مطالعه ارتباط بین سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی جوانان شهر خرم آباد انجام شده و از تئوری کییز، دورکیم و پیربوردیو استفاده گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان 15 تا 29 سال شهر خرم آباد در سال 1398 می باشد و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 382 نفر است که به شیوه نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم جامعه آماری انتخاب شده اند. روش انجام این پژوهش، پیمایش و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردیده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی و رضایت از زندگی با سلامت اجتماعی جوانان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین بین بیگانگی اجتماعی با سلامت اجتماعی جوانان رابطه منفی و معناداری مشاهده گردید. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که 4/42 درصد از تغییرات واریانس سلامت اجتماعی به وسیله پنج متغیر سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، رضایت از زندگی و سن تبیین می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر بیگانگی اجتماعی جوانان با تأکید بر عامل فساد ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
بیگانگی اجتماعی با تأثیری که بر مشارکت مدنی، اعتماد و نشاط اجتماعی دارد، همواره محل پرسش جامعه شناسان بوده است. این پژوهش بر پایه نظریه گیدنز، بوردیو و روثستاین با هدف مطالعه بیگانگی اجتماعی جوانان و نقش فساد ادراک شده در آن با روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جوانان 14 تا 29 ساله استان اردبیل بود که با شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و با استفاده از فرمول کوکران 373 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روایی و پایایی سازه های پرسشنامه با استفاده ازنرم افزار PLS محاسبه شد که براساس مقدارAVE، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ، پرسشنامه از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بود.
یافته ها نشان داد که سطح بیگانگی اجتماعی و فساد ادراک شده در بین جوانان استان اردبیل پایین تر از متوسط و تأثیر فساد ادراک شده بر بیگانگی اجتماعی معنادار است. همچنین، تأثیر فساد ادراک شده با مداخله متغیرهای سرمایه های اقتصادی و فرهنگی و با کنترل متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیّت، تأهل و محل سکونت) در بیگانگی اجتماعی جوانان معنادار می باشد. شاخص های برازش مدل معادلات ساختاری نشان داد بین داده های تجربی با مدل مفهومی پژوهش همخوانی بالایی وجود دارد.