مطالب مرتبط با کلیدواژه

متادون


۲۱.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان، اجتناب تجربی و کاهش دوز متادون در بیماران تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف : این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان، اجتناب تجربی، و کاهش دوز متادون در بیماران تحت درمان با متادون انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر رشت در سال 1401 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه پذیرش و عمل را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طبق پروتکل بوئن، چاولا، و مارلات (1396) در 8 جلسه 80 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی منجر به افزایش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازش یافته و کاهش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته، اجتناب تجربی، و دوز متادون در بیماران تحت درمان متادون شد. نتیجه گیری : با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت که ذهن آگاهی به عنوان مداخله ای موثر می تواند در بیماران تحت درمان با متادون به کار گرفته شوند .
۲۲.

اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی بر نگرش های ناکارآمد و مهارت های مقابله ای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآموزی اسنادی نگرش های ناکارآمد مهارت های مقابله ای متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۸۴
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی بر نگرش های ناکارآمد و مهارت های مقابله ای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان در سال 1397 بود. از این بین، 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه نگرش ناکارآمد و پرسشنامه مهارت های مقابله ای را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله بازآموزی اسنادی در 7 جلسه 120 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و مداخله بازآموزی اسنادی باعث بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از مداخله بازآموزی اسنادی بر بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار تأکید کنند.
۲۳.

مقایسه شاخص های عملکردهای اجرایی، فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو در افراد تحت درمان نگه دارنده با متادون و بوپرونورفین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوپرنورفین متادون عملکردهای اجرایی استرس اکسیداتیو التهاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقدمه: متادون و بوپرنورفین به عنوان دو داروی انتخابی در مراکز و کلینیک های ترک اعتیاد هستند که به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند. بدین منظور مطالعه ای حاضر با هدف بررسی عملکردهای اجرایی در افراد معتاد تحت درمان با متادون و بوپرنورفین و مقایسه آن با افراد سالم انجام شد. روش کار: به منظور اجرای این مطالعه از مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد خراسان جنوبی استفاده شد، شرکت کنندگان به سه گروه 30 نفری (گروه تحت درمان با بوپرنورفین، گروه تحت درمان با متادون و گروه شاهد) تقسیم شدند. عملکردهای اجرایی در هر گروه ارزیابی شد. همچنین سطح سرمی مالون دی آلدهید، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و فریتین نیز اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد عملکردهای اجرایی افراد تحت درمان با بوپرنورفین و متادون نسبت به گروه شاهد به طور معناداری کاهش یافته بود، سطح سرمی فریتین در گروه شاهد و متادون بیشتر از گروه تحت درمان با بوپرنورفین بود، سطح سرمی مالون دی آلدهید در گروه تحت درمان با متادون نیز به طور معناداری بیشتر از گروه سالم بود و سطح سرمی ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در گروه تحت درمان با متادون به طور معناداری بیشتر از گروه تحت درمان با بوپرنورفین بود. نتیجه گیری: بوپرنورفین و متادون سبب القا استرس اکسیداتیو، کاهش سطح سرمی فریتین و کاهش عملکردهای اجرایی می گردند. باید توجه داشت که این داروها به طور طولانی مدت مورد استفاده قرار می گیرند و ممکن است در طولانی مدت نسبت به مواد افیونی شرایط استرس اکسیداتیو، التهابی و حتی عملکردهای اجرایی افراد معتاد را بهبود بخشند.
۲۴.

نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و ولع مصرف مواد در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودمهارگری تجارب آسیب زای دوران کودکی ولع مصرف متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و ولع مصرف مواد در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کوچصفهان در سال 1402 بود که از این میان 300 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تجارب آسیب زای دوران کودکی، مقیاس خودمهارگری و پرسشنامه ولع مصرف بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تجارب آسیب زای کودکی بر ولع مصرف و خودمهارگری اثر مستقیم و معناداری داشت. همچنین، خودمهارگری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و ولع مصرف نقش واسطه ای معناداری داشت و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، تجارب آسیب زای دوران کودکی با اثرگذاری بر خودمهارگری، نقش مهمی را در ولع مصرف بیماران تحت درمان با متادون داشت. این یافته ها می تواند به عنوان یک مدل سودمند مورد استفاده قرار گیرد و در درمان مصرف و ولع مصرف مواد به نقش تجارب آسیب زای کودکی و خودمهارگری توجه بیشتری شود.
۲۵.

تأثیر تمرین استقامتی و مصرف متادون بر سطح سرمی اینترفرون گاما و اینترلوکین 17 در موش های صحرایی وابسته به مورفین در دوره سندروم ترک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینترفرون گاما اینترلوکین 17 سندروم ترک تمرین استقامتی متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۵
مقدمه هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر8 هفته تمرین استقامتی و مصرف متادون به عنوان جایگزین مورفین بر سطح سرمی سایتوکاین های اینترفرون گاما و اینترلوکین17 بود. مواد و روش ها: تعداد24 موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 10± 220گرم به چهار گروه کنترل، ورزیده، مصرف کننده متادون، ورزیده مصرف کننده متادون تقسیم شدند. همه گروه ها به وسیله مورفین سولفات mL/4mg/ 0 در طی21روز معتاد شدند. برای اطمینان از وابستگی به مورفین، به تعدادی از حیوانات نالوکسان (ip ,kg/3mg) تزریق شد. به آب آشامیدنی گروه مصرف کننده متادون و گروه ورزیده مصرف کننده متادون پودر متادون هیدروکلراید اضافه شد. گروه ورزیده و گروه ورزیده مصرف کننده متادون به مدت8 هفته بر روی تردمیل دویدند. مدت زمان و سرعت به صورت تدریجی افزایش یافت. پیش از شروع تمرینات و24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نمونه خونی از همه حیوانات تهیه و از سرم خون به روش الایزا میزان سطح سرمی اینترفرون گاما و اینترلوکین17 اندازه گیری شد. یافته ها: سطح سرمی اینترفرون گاما گروه ورزیده مصرف کننده متادون در مقایسه با گروه مصرف کننده متادون افزایش ( 001/ 0>P) و سطح سرمی اینترلوکین17 کاهش معنیداری را نشان داد ( 0.01>P). همچنین افزایش معنیداری در سطح سرمی اینترفرون گاما ( 0.01>P) و کاهش معنی داری در سطح اینترلوکین17 ( 0.001>P) در گروه ورزیده نسبت به گروه ورزیده مصرفکننده متادون مشاهده شد. نتیجه گیری: تمرین استقامتی در دوره سندروم ترک باعث افزایش اینترفرون گاما و کاهش اینترلوکین17 در گروههای فعال نسبت به گروههای غیرفعال شده و تاثیر بیشتری بر این سایتوکاینها گذاشت. بنابراین این نوع ورزش می تواند باعث بهبود عملکرد سیستم ایمنی در دوره سندروم ترک گردد.
۲۶.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مولفه های شرم و انگ درونی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی شناخت درمانی شرم انگ درونی متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۶۹
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مولفه های شرم و انگ درونی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر شاهرود در سال 1403 بود. از این بین، 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های شرم بیرونی و انگ درونی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش مولفه های شرم و بهبود انگ درونی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون شد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود مولفه های شرم و انگ درونی تأکید کنند.
۲۷.

اختلالات مصرف مواد و رفتارهای خودکشی: مقایسه مواد غیر قانونی و متادون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلالات مصرف مواد خودکشی سوء مصرف مواد متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۷
شیوع خودکشی در میان افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد همچنان یک مسئله مهم سلامت عمومی در سطح جهان است. مرور متون پزشکی نشان می دهد که هم اعتیاد به مواد و هم اعتیادهای رفتاری ارتباط نزدیکی با افزایش افکار و تلاش برای خودکشی دارند. یک بررسی نظام مند که آرمون و همکاران انجام دادند، نشان داد 35 درصد از افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افکار خودکشی را گزارش کردند، درحالی که 20 درصد در سال گذشته اقدام به خودکشی کرده بودند [1]. در بین افراد مبتلا به اعتیادهای رفتاری، افکار خودکشی در اختلال قمار (22/9) و اعتیاد جنسی (18/2) بالاترین میزان بود [2]. عواملی مانند سابقه اقدام به خودکشی قبلی، افسردگی و سوء مصرف چند ماده به طور قابل توجهی خطر خودکشی را افزایش می دهند. وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین و عدم حمایت خانواده نیز به افزایش آسیب پذیری کمک می کند [2].
۲۸.

خودکارآمدپنداری ترک در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده: مقایسه دو رویکرد درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر مدل مارلات و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدپنداری ترک درمان شناختی-رفتاری مدل مارلات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای سوءمصرف مواد متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۷
زمینه و هدف: اختلالات سوءمصرف مواد، به ویژه اعتیاد به تریاک، چالش های بزرگی را برای افراد و سیستم های بهداشتی ایجاد می کنند. استراتژی های درمانی مؤثر برای بهبود خودکارآمدپنداری ترک و کاهش نرخ عود ضروری هستند. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی دو رویکرد درمانی، شامل درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر مدل مارلات (CBTMM) و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز (tDCS)، بر خودکارآمدپنداری ترک در مردان دارای اختلال سوءمصرف تریاک تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش و و مواد: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده بود که شامل 60 مرد دارای اختلال سوءمصرف تریاک تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. شرکت کنندگان به طور تصادفی در سه گروه 20 نفره (CBTMM، tDCS، و کنترل) قرار گرفتند. مداخلات شامل 12 جلسه 75 دقیقه ای بود که به صورت هفتگی برگزار شد. داده ها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه) با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدپنداری ترک جمع آوری و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون های تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو رویکرد درمانی CBTMM و tDCS به طور معناداری خودکارآمدپنداری ترک را در مقایسه با گروه کنترل افزایش دادند. میانگین نمره خودکارآمدپنداری ترک در گروه CBTMM از 44.60 (انحراف معیار = 7.64) در پیش آزمون به 58.80 (انحراف معیار = 8.98) در پس آزمون و سپس به 61.85 (انحراف معیار = 8.48) در پیگیری افزایش یافت. در گروه tDCS نیز بهبود معناداری مشاهده شد، هرچند کمتر از گروه CBTMM. نتیجه گیری: ین یافته ها می تواند به توسعه و بهبود برنامه های درمانی برای بیماران وابسته به مواد مخدر کمک کند و راهکارهای جدیدی برای بهبود وضعیت روانی و شناختی این بیماران ارائه دهد.