مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
اضطراب سلامت
زمینه و هدف: کادر پرستاری و مامایی و دانشجویان این رشته بنا به ماهیت تحصیلی و شغلی خود در معرض استرس های متعددی قرار دارند که از آن جمله می توان به ارتباط طولانی و مستمر با بیماران بدحال و روبه مرگ، مسئولیت پذیری فوق العاده، و درخواست های شخصی از طرف بیمار و اطرافیان اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در دانشجویان پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت دانشگاه های آزاد واحد گیلان در سال 1400 بود. از این بین تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه آزمایش ( درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ) و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت در 10 جلسه 90 دقیقه ای براساس بسته آموزشی یانگ و همکاران (2003) در گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه تحمل ناکامی (هارنیگتون، 2005)، پرسشنامه اضطراب سلامت ( سالوسکیس و وارویک، 2002) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی (001/0 > P ) و اضطراب سلامت (001/0 > P ) دانشجویان پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت اثربخش است. نتیجه گیری: با توجه به نقش باورها و افکار در اضطراب سلامت پیشنهاد می شود که درمانگران، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در کاهش علائم تحمل ناکامی و اضطراب سلامت مدنظر قرار دهند.
مدل ساختاری اضطراب سلامت بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی با میانجیگری نشخوار فکری در دانشجویان
زمینه و هدف : هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل ساختاری اضطراب سلامت بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی با میانجیگری نشخوار فکری در دانشجویان بوده است. روش پژوهش : طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود . این پژوهش با حضور 454 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در سال تحصیلی 1401-1400 به روش آنلاین انجام شد . برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه کوتاه اضطراب سلامتی سالکوسکیس و همکاران(2002)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران(1994)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی ریس و همکاران(1986) و مقیاس پاسخ نشخوار فکری نولن-هوکسما و مارو( 1991 ) استفاده شد . داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین عدم تحمل بلاتکلیفی، حساسیت اضطرابی و نشخوار فکری با اضطراب سلامت رابطه معناداری وجود دارد (01/0> P ). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی از طریق نقش میانجی نشخوار فکری بر اضطراب سلامت معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (051/0= RMSEA و 05/0> P-value ) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر اضطراب سلامت دانشجویان است.
بررسی ارتباط اضطراب کرونا با اضطراب سلامت و اختلال وسواس در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد نیشابور
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
143 - 153
با ظهور ویروس کرونا، زندگی و سلامت میلیون ها انسان مورد تهدید قرار گرفته است. این بیماری علاوه بر این که افزایش مرگ و میر ناشی از بیماری را به همراه داشت بلکه باعث گسترش مشکلات روانی در کل جهان شده است. عدم قطعیت و پیش بینی ناپذیری شیوع همه گیری بیماری عفونی، پتانسیل بالایی برای افزایش اضطراب ناشی از سرایت بیماری دارد. هدف این پژوهش بررسی رابطه اضطراب سلامت و اختلال وسواس-جبری اشخاص با اضطراب کرونا بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 240 دانشجو دانشگاه آزاد واحد نیشابور با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر اضطراب کرونا، اضطراب سلامت، اختلال وسواس جبری خود مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین اضطراب کرونا با اضطراب سلامت و اختلال وسواس جبری شخص ارتباط معناداری وجود دارد بطوریکه اضطراب سلامت و اختلال وسواس-جبری اضطراب کرونا را بصورت مثبت پیش بینی می کنند. این پژوهش نشان دهنده اهمیت متغیرهای اضطراب سلامت و اختلال وسواس-جبری در برابر اضطراب ناشی از شیوع ویروس کرونا است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش کژکار، اضطراب سلامت، بهزیستی روانشناختی و تصویر بدنی در زنان تحت عمل ماستکتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
285 - 314
حوزههای تخصصی:
سرطان سینه شایع ترین سرطان و دومین علت اصلی مرگ در زنان با بسیاری از عوارض جسمی و روانی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش کژکار، اضطراب سلامت، بهزیستی روانشناختی و تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان سینه ماستکتومی شده شهر شیراز که در سال 1401 به بیمارستان امیر مراجعه کردند می باشد. آزمودنی شامل یک نمونه 45 نفری که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (سه گروه 15نفری) داده ها در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری ثبت شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نگرش کژکار وایزمن و بک، بهزیستی روانشناختی ریف، اضطراب سلامت سالکوسکیس و وارویک و تصویر بدنی کش، میکولاو براون، بود. داده های پژوهش با استفاده از روش کوواریانس چند متغیره و آزمون های تعقیبی شفه و بنفرونی جهت آزمون فرضیه ها استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار (spss-18) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که هر دو روش درمانی بر این متغیرها از نظر آماری اثر معنی داری اعمال کرده اند (P<0.05). یافته ها نشان می دهد میانگین نمره کل اضطراب سلامت، بهزیستی، تصویر بدنی و نگرش کژکاری در گروه کنترل در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری، تفاوت چشم گیری نشان نمی دهد اما در گروه آزمایش ACT و MBSR تفاوت های چشم گیری مشاهده می شود. نتایج این تحقیق نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، اثربخشی بیشتری نسبت به برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دارد، زیرا اصول زیربنایی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در راستای افزایش انعطاف پذیری روانشناختی می باشد.
ارتباط صفات شخصیتی و استراتژی های تنظیم شناختی هیجان با اضطراب سلامت در وضعیت همه گیری کووید-19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همه گیری کووید-۱۹ سیستم سلامت جهانی را با چالش جدیدی مواجه کرده و فشار روانی زیادی را برای افراد جامعه به دنبال داشته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط صفات شخصیتی و استراتژی های تنظیم شناختی هیجان با اضطراب سلامت در وضعیت همه گیری کووید-۱۹ انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد ساکن شهرستان بابل در بازه زمانی بهار و تابستان سال ۱۳۹۹ بود، که به روش نمونه گیری در دسترس ۲۰۰ نفر وارد مطالعه شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (۲۰۰۶)، صفات شخصیتی (۱۹۸۵) و اضطراب سلامت (۲۰۰۲) بود. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با روش ورود گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ انجام شد. یافته ها: ضریب همبستگی چندگانه میان متغیرها و همینطور رگرسیون اضطراب سلامت روی استراتژی های تنظیم هیجان و صفات شخصیتی از لحاظ آماری معنی دار بود (۰/۰۱>P). مقادیر بتای استاندارد شده نشان داد که نشخوار فکری (۰/۲۶۰=β)، فاجعه سازی (۰/۲۳۴=β) و تمرکز مجدد برنامه ریزی (۰/۱۹۲-=β) به ترتیب به طور معنی داری قادرند اضطراب سلامت را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، صفات شخصیتی و استراتژی های تنظیم شناختی هیجان نقش بسزایی در اضطراب سلامت افراد در وضعیت همه گیری کووید-۱۹ دارند؛ بنابراین توصیه می شود آموزش های روانشناختی لازم جهت تقویت استراتژی های مثبت تنظیم شناختی هیجان صورت گیرد.
هنجاریابی پرسشنامه شناخت هایی درباره بدن وسلامتی (کابا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
67 - 75
حوزههای تخصصی:
اعتقادات و باور های ناکارآمد درباره بیماری ها و علائم بدنی به عنوان عامل خطر سازی برای اضطراب سلامتی برآورده شده اند. پرسشنامه شناخت هایی درباره بدن و سلامتی (کابا) یکی از جامع ترین ابزار برای سنجش شناخت سلامت است. هدف از پژوهش حاضر هنجاریابی این پرسشنامه در ایران بود. تعداد نمونه های این پژوهش شامل ۸۶۹ نفر از دانشجویان مرد و زن مبتلا به اضطراب سلامت دانشگاه آزاد سنندج، دانشگاه کردستان و دانشگاه علوم پزشکی خرم آباد بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این افراد با پرسشنامه های کابا و اضطراب سلامت مورد ارزیابی قرار گرفتند. اعتبار پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ و روایی سازه آن با تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزار لیزرل به دست آمد. میزان آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 80/0 بود که این مقدار نشان دهنده همسانی درونی مناسب پرسشنامه است. همچنین میزان همبستگی دو فرم موازی در آزمون دو نیمه کردن برای پرسشنامه کابا 61/0 حاصل شده است که این مقدار نیز در حد قابل قبولی می باشد. بنابراین به طور کلی می توان گفت که پرسشنامه کابا از اعتبار مناسبی برخوردار بوده و می-توان آن را به عنوان یک ابزار معتبر به کار برد.
رابطۀ نگرش دینی با اضطراب سلامت و اضطراب مرگ افراد در معرض کووید 19 و افراد عادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
135-148
حوزههای تخصصی:
با شیوع ویروس عالمگیر کووید 19 نه تنها سلامت جسم، بلکه سلامت روان میلیون ها انسان در معرض خطر قرار گرفت. به سبب نقش اعتقادات دینی در افزایش سازوکار های انطباقی انسان ها، این پژوهش ارتباط «نگرش دینی» با «اضطراب سلامت» و «اضطراب مرگ» افراد در معرض کووید 19 و افراد عادی را بررسی کرده است. روش پژوهش از نوع «توصیفی همبستگی» بوده است. 368 تن به روش «در دسترس» و داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. از مقیاس «نگرش سنج دینی»، پرسشنامه «سنجش اضطراب سلامت» و پرسشنامه «سنجش اضطراب مرگ» برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. مطابق یافته ها، متغیر «اضطراب سلامت» و «اضطراب مرگ» بین افراد در معرض کووید 19 و عادی تفاوت معناداری داشت؛ ولی در نگرش دینی دو گروه تفاوت معناداری به دست نیامد. در افراد در معرض کووید 19 ارتباط «نگرش دینی» با «اضطراب سلامت» و «اضطراب مرگ» معنادار بود، درحالی که در افراد عادی ارتباط معناداری وجود نداشت. همچنین متغیر «نگرش دینی» توانست «اضطراب سلامت» و «اضطراب مرگ» را در افراد در معرض کووید 19 پیش بینی کند. می توان نتیجه گرفت که افراد در معرض کووید 19 بیش از افراد عادی نشانه های بدنی را به صورت علائم تهدیدآمیز تفسیر می کنند و افکار منفی و مزاحم بیشتری درباره مرگ خود یا اعضای خانواده شان دارند. اما به نظر می رسد مطابق نظریه «مدیریت وحشت»، باورهای دینی پیش بینی کننده خوبی برای کاهش اضطراب سلامت و اضطراب مرگ در همه گیری ها، به ویژه در افراد در معرض بیماری است. به همین سبب، توصیه می شود در مواردی همچون همه گیری ها، مداخله های دینی بیش از گذشته مدنظر قرار گیرد.
بررسی اثربخشی نقاشی درمانی بر اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
383 - 400
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی نقاشی درمانی بر اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل با یک دوره آزمون پیگیری بود. از جامعه آماری سالمندان مقیم خانه های سالمندان شهرستان تهران در سال 1400 30 نمونه به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی وگروه کنترل جایگزین شدند. نقاشی درمانی به مدت ده جلسه برای گروه آزمایش اعمال شد. یافته-های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه اضطراب سلامتی (سالکوسیس و وارویک، ۲۰۰۲)، احساس تنهایی (دهشیری و همکاران، 1386) و اضطراب مرگ تمپلر (1970) جمع آوری شد و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ در گروه آزمایش کاهش پیدا کرد و نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که مداخله نقاشی درمانی بر کاهش اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان اثربخش است (001/0 p<). نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می شود از مداخله نقاشی درمانی به منظور کاهش اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان استفاده شود.
پیش بینی اضطراب سلامت در پرستاران بر اساس سبک های دلبستگی، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۴۸-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی اضطراب سلامت بر اساس سبک های دلبستگی، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان در پرستاران انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه پرستاران بیمارستان میلاد شهر تهران در سال 1401 بودند که از بین آن ها به صورت در دسترس 131 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل سیاهه اضطراب سلامت (HAI، سالکوسکیس و وارویک، 2002)، سیاهه سبک های دلبستگی (AAI، سیمپسون، 1990)، مقیاس تحمل پریشانی (DTS، سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گرتز و روئمر، 2004) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین اضطراب سلامت با سبک دلبستگی ناایمن (42/0=r)، تحمل پریشانی (41/0=r) و دشواری در تنظیم هیجان (42/0=r) همبستگی معنادار وجود دارد (۰1/۰p‹). همچنین سبک دلبستگی ناایمن (257/0=B و 003/0=P)، تحمل پریشانی (232/0=B و 008/0=P) و دشواری در تنظیم هیجان (263/0=B و 002/0=P) توان پیش بینی 30 درصد از تغییرات اضطراب سلامت را داشتند. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان نقش کلیدی در اضطراب سلامت پرستاران دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های کاهش اضطراب سلامت پرستاران ضروری است.
مقایسه اثربخشی دو درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تنظیم هیجان براضطراب سلامت و بازنمایی های شناختی–هیجانی بهبود یافتگان کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
49 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تنظیم هیجان بر اضطراب سلامت و بازنمایی های شناختی-هیجانی بیماران بهبودیافته کرونا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کله مبتلایان به کرونا بود که به مراکز درمانی مراجعه کردند. از این تعداد 75 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تخصیص تصادفی در گروه های آزمایش و یک کنترل جایگزین شدند. آزمون اضطراب سلامت و بازنمایی های شناختی- هیجانی در پیش آزمون انجام شد. سپس هر دو روش درمانی در 8 جلسه 60 دقیقه ای بصورت گروهی و آنلاین اجرا شدند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد استفاده از آموزش اکت در مرحله پس آزمون براضطراب سلامتی تأثیر داشت، اما در مرحله پس آزمون بر کاهش بازنمایی های شناختی- هیجانی تأثیری نشان نداد. آموزش تنظیم هیجان بر کاهش بازنمایی های شناختی- هیجانی، اضطراب سلامتی در مرحله پس آزمون تأثیر داشت. به نظر می رسد که تنظیم هیجان نتیجه موثرتری نسبت به اکت داشته باشد و می تواند در مراکز سلامت و بالینی جهت بهبود این بیماران استفاده گردد.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجان و اضطراب سلامت بیماران مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به شیوع هم زمان اختلالات روانی در بیماران مبتلا به آسم، درمان های روان شناختی می تواند سهم بسزایی در بهبود علائم روان شناختی این افراد داشته باشد؛ بنابراین، هدف پژوهش، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجان و اضطراب سلامت بیماران مبتلا به آسم شهر اصفهان بود. طرح پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود و جامعه آماری شامل کلیه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان خورشید با تشخیص بیماری آسم بودند. در این جامعه، ۲۲ بیمار مبتلا به آسم با روش نمونه گیری دردَسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. روش مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک برای گروه آزمایش در طی هشت جلسه درمانی انجام شد و گروه کنترل و آزمایش در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه تنظیم هیجان و اضطراب سلامت ارزیابی شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. مطابق نتایج پژوهش در متغیر تنظیم هیجان در زیرمقیاس ارزیابی مجدد بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود داشت؛ اما در زیرمقیاس سرکوبی، تفاوت معناداری وجود نداشت. در متغیر اضطراب سلامت نیز تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. براساس یافته های پژوهش، می توان گفت که رفتاردرمانی دیالکتیک می تواند به بهبود تنظیم هیجان و اضطراب سلامت در بیماران مبتلا به آسم منجر شود؛ بنابراین، این مداخله به عنوان درمانی مؤثر در بهبود این نشانه ها کاربرد دارد و می توان با اجرای آن به بهبود وضعیت روانی مبتلایان به آسم کمک کرد.
ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه پرسش نامه خود بیمارانگاری مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
37 - 48
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه مقیاس خودبیمارانگاری مجازی انجام شد.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش آن توصیفی و از نوع مطالعات روان سنجی است. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه های دولتی و آزاد شهر اصفهان در سال 1398 بودند. برای انجام پژوهش حاضر، تعداد 567 نفر (344 نفر زن و223 نفر مرد) از دانشجویان دانشگاه های شهر اصفهان به روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند و به پرسش نامه های خودبیمارانگاری مجازی (مک ال روی و شولین، 2014) و پرسش نامه اضطراب سلامت (سالکوسکیس و وارویک،2002) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار های SPSS 23 و AMOS 22 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که در مدل اندازه گیری پرسش نامه خودبیمارانگاری مجازی کلیه بارهای عاملی از جمله اجبار (714/0)، پریشانی (878/0)، افراط (805/0) و اطمینان (921/0) معنادار شده اند (001/0>P). همچنین شاخص روایی محتوایی در مورد همه گویه های پرسش نامه خودبیمارانگاری مجازی بالاتر از 9/0 و ضریب همبستگی درون طبقه ای پرسش نامه حاصل از دو بار اجرای آن برابر با 971/0 بود که در فاصله اطمینان قرار دارد و از مقدار قابل قبول بالاتر است. همچنین یافته ها نشان داد که بین خودبیمارانگاری مجازی و اضطراب سلامت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (001/0>P) و ضریب همبستگی دو پرسش نامه برابر با 782/0 بود.نتیجه گیری: در مجموع با توجه به نتایج روایی و پایایی می توان از پرسش نامه خودبیمارانگاری مجازی در پژوهش های روانشناختی استفاده کرد
تاثیر درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
71 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بارداری با تغییرات جسمانی و هیجانی همراه است که شرایط خاص کووید-19 می تواند در بر سطح اضطراب سلامتی آن دامن بزند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹ انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش و پس آزمون بود. نمونه آماری را 30 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به مرکز خدمات جامع سلامت سیاهکل تشکیل دادند که به صورت هدفمند غیر تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه به صورت تخصیص تصادفی جایدهی شده و به پرسشنامه های اضطراب سلامتی (سالکوسیکس و وارویک، 1989) و نگرش واکسن (رحمانیان و همکاران، 1399) به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. گروه آزمایش، درمان راه حل محور کوتاه مدت (کار دشازر و همکاران، 2006 ) را در 5 جلسه دریافت کرد و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با تحلیل کوواریانس تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹ اثر دارد (05/0>P).
نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده می توان گفت در شرایط بحرانی با کاربست مداخله های راه حل محور و کوتاه مدت می توان نگرش ارتقاء سلامت از طریق تزریق واکسن کووید-19 را در زنان باردار افزایش داد و اضطراب سلامتی را در ایشان کاهش داد.
رابطه حساسیت اضطرابی و اضطراب سلامت: نقش میانجی تحمل پریشانی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین رابطه حساسیت اضطرابی و اضطراب سلامت با توجه به نقش میانجی تحمل پریشانی بود. مواد و روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود که در آن 197 شرکت کننده از بین دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1401-1402 با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با استفاده از سیاهه کوتاه اضطراب سلامت (HAI)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ASI) و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمون و گاهر نسبت به اندازه گیری متغیرهای پژوهش اقدام شد. یافته ها: تحلیل داده های جمع آوری شده پس از کنار گذاشتن پاسخنامه های مخدوش و ناقص با استفاده از روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 24 و Amos نسخه 24، نشان داد متغیر تحمل پریشانی قادر است رابطه حساسیت اضطرابی و اضطراب سلامت را به طور مثبت و معنی دار تبیین نماید (P<0.05). پس نقش میانجی تحمل پریشانی تائید شد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نقش میانجی تحمل پریشانی در رابطه میان حساسیت اضطرابی و اضطراب سلامت، می توان به این نتیجه رسید که تمرکز بر مؤلفه های حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی در فرآیندهای مداخله ای می تواند در کنترل علائم اضطراب سلامت مفید و مؤثر باشد. بنابراین می توان به متخصصان سلامت روان توصیه کرد تا در فرآیند ارزیابی و ارزیابی حساسیت اضطرابی و تمرکز بر آن در صورت لزوم در دستور کار قرار گیرد.
نقش میانجی رفتارهای ارتقا دهنده ی سلامت در رابطه ی بین راهبردهای مقابله ای و اضطراب سلامت در پاندمی کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
332 - 343
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه راهبردهای مقابله ای و اضطراب سلامت در پاندمی کووید-19 با در نظر گرفتن نقش میانجی رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت بود. مواد و روش ها: این پژوهش به لحاظ روش توصیفی- همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود و جامعه آماری آن را بزرگسالان 18 سال به بالا تشکیل دادند که از بین آنان تعداد 207 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه اضطراب سلامت سالکوسکیس و وارویک (2002)، پرسشنامه رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت والکر و همکاران (1995) و چک لیست راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1985) گردآوری شد و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS-26 و LISREL 8.80 استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و هیجان مدار با رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت رابطه ی مثبت و معنادار (001/0 >P) و بین رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت با اضطراب سلامت رابطه ی منفی و معنادار (05/0>P) وجود داشت. به علاوه، بین راهبردهای مقابله ای مسئله مدار با اضطراب سلامت رابطه ی منفی و بین راهبردهای مقابله ای هیجان مدار با اضطراب سلامت رابطه ی مثبت وجود داشت؛ اما از نظر آماری معنادار نبود (05/0<P) نتایج بررسی مدل تحلیل مسیر نشان داد مدل اولیه پژوهش معنادار نبوده و پس از حذف مسیرهای غیرمعنادار و اصلاح آن، مدل نهایی با نقش میانجی رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت تأیید شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد راهبردهای مقابله ای از طریق تأثیر بر رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت، در اضطراب سلامت نقش دارند و آن را پیش بینی می کنند.
اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت بر افسردگی، اضطراب سلامت و علائم جسمانی در بیماران بهبود یافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (istdp) بر افسردگی، اضطراب سلامت و علائم جسمانی در بیماران بهبود یافته از کرونا انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بهبود یافته گان کرونا دارای علائم روان شناختی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی مشاوره و روانشناسی در شهر بهبهان در سال 1400 بود. از میان آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت را به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ایی دریافت کرد. در حالی که،گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه های افسردگی (گلدبرگ1972،)، اضطراب سلامت(سالکوسیکس و همکاران،2002) علائم جسمانی(اسکات و کلووی،2003) در پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات پس آزمون و پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0p<) و روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت توانست باعث کاهش معنی داری در علائم افسردگی، اضطراب سلامت و علائم جسمانی در افراد بهبود یافته از کرونا در گروه آزمایش گردد.
بررسی رابطه غربالگری های سرطان پستان باسواد سرطان و اضطراب سلامت؛ نقش میانجی تاب آوری روانشناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان ها در بین زنان می باشد که تشخیص و درمان به موقع آن می تواند مرگ ومیر آن را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. ازاین رو هدف این پژوهش بررسی رابطه غربالگری های سرطان پستان باسواد سرطان و اضطراب سلامت؛ نقش میانجی تاب آوری روانشناختی بود. مواد و روش ها روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن کلیه زنان بالای 40 سال مراجعه کننده به مراکز ماموگرافی شهر رشت در سال 1401 بود که 300 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه غربالگری سرطان، پرسش نامه اضطراب سلامت، مقیاس آگاهی سرطان پستان و مقیاس تاب آوری استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزارهای SPSS و Amos 1 به ترتیب با نسخه 23 و 18 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها یافته ها نشان داد سواد سلامت (β=-0/11)، اضطراب سلامت (38/β=0) و تاب آوری (25/β=0) اثر مستقیمی بر غربالگری سرطان پستان دارد. اثرات سواد سرطان (β=-0/17) و اضطراب سلامت (25/β=0) بر تاب آوری نیز معنی دار بود (0/001>P)، همچنین اضطراب سلامت و سواد سرطان از طریق تاب آوری اثرات غیرمستقیمی بر غربالگری سرطان داشتند. شاخص های برازش مدل نیز نشان داد مدل مفروض از برازش مناسبی براساس داده ها برخوردار است ( RAMSEA=0/056). نتیجه گیری این نتایج نشان می دهند اضطراب سلامت با افزایش غربالگری سرطان پستان و سواد سلامت با کاهش غربالگری سرطان پستان مرتبط است. تاب آوری روانشناختی نیز به عنوان یک عامل میانجی می تواند اثرات اضطراب سلامت و سواد سلامت بر غربالگری های سرطان پستان را تعدیل کند. ۹۲۹,۱