مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
بازده سهام
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از موضوعات اثبات شده در علم روانشناسی، تأثیرگذاری احساسات افراد بر فرآیند تصمیم گیری و قضاوت آنان در خصوص رویدادهای آتی است. به گونه ای که هرگاه افراد دارای احساسات مثبت باشند دست به انتخاب های خوش بینانه و هنگامی که دارای احساسات منفی باشند اقدام به انتخاب های بدبینانه می نمایند. روش شناسی: روش تحقیق این پژوهش تئوری داده بنیاد می باشد. جامعه آماری را خبرگان حرفه ای و دانشگاهی رشته های حسابداری و مالی تشکیل داده و روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده که در نهایت از 20 نفر از جامعه آماری مصاحبه به عمل آمد. سپس با استفاده از نتایج مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان (شرکتهای مهم بورسی ازجمله صنایع پتروشیمی ، کشتیرانی ، فلزی وخودرویی)، طی مرحله کدگذاری و نیز با الهام از ادبیات نظری و تجربی موضوع، کدهایی شناسایی شده و در مقوله های مختلفی دسته بندی گردیدند. یافته ها: بر مبنای نتایج حاصل از مصاحبه با خبرگان و با توجه به شاخص ها و مولفه های حاصله، یک مدل ارایه گردید. نتایج نشان داد که مولفه های فردی، مولفه های احساسی و عاطفی جزء عوامل علّی اثرگذار بر تغییرات زمانی ریسک سیستماتیک به شمار می آیند؛ عوامل روان شناختی و اخلاقی نیز جزء عوامل زمینه ساز برای آن به شمار می روند؛ در حالی که تاکید بر فرهنگ سازی و عوامل فردی راهبردهای تعریف شده می باشند. "مولفه های شخصیتی" نیز شرایط مداخله گر محسوب می گردند. نتیجه گیری: عوامل مالی رفتاری سرمایه گذاران بر تغییرات زمانی ریسک سیستماتیک تاثیرگذار است که این امر باید در فرآیند سرمایه گذاری مد نظر قرار بگیرید که در این پژوهش به شناسایی شاخص ها و مولفه های آن پرداختیم.
بررسی مقایسه ای رویکرد الگوریتم ژنتیک با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از نسبت های مالی در پیش بینی بازده سهام
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۲ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
15 - 44
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری در سهام عرضه شده در بورس اوراق بهادار یکی از گزینه های پرسود در بازار سرمایه است. بازار سهام دارای سیستمی غیر خطی و آشوب گونه است که تحت تأثیر شرایط سیاسی، اقتصادی و روانشناسی می باشد و می توان از سیستم های هوشمند غیرخطی همچون شبکه های عصبی مصنوعی، شبکه های عصبی فازی و الگوریتم های ژنتیک برای پیش بینی بازده سهام استفاده نمود. در این مقاله به طراحی و ارائه ی یک مدل پیش بینی بازده سهام با استفاده از نسبت های مالی با رویکردهای شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم های ژنتیکی و کاهش خطای پیش بینی بازده سهام پرداخته شده است. در ادامه پس از طراحی و پیاده سازی مدل شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم های ژنتیک، با استفاده از 6 معیار سنجش عملکرد برای پیش بینی، نتایج دو رویکرد مورد مقایسه گرفته است. نتایج نشان می دهد که رویکرد الگوریتم های ژنتیک نسبت به رویکرد شبکه های عصبی مصنوعی، پیش بینی های بسیار مناسب تری داشته و از سرعت بالاتر و توانایی تقریب قوی تری برای پیش بینی بازده سهام برخوردار بوده است.
اثر ساختار مالکیت بر عملکرد و بازده سهام شرکت ها در بازار سهام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
73 - 98
حوزههای تخصصی:
مالکیت های هرمی و شبکه ای که کنترل بیشتر بر شرکت ها با داشتن سهم مشخصی از جریان نقدی آن شرکت را برای سهامداران فراهم می کند از ساختارهای رایج در بازار سهام ایران است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ساختار مالکیت با عملکرد و بازده سهام شرکت ها است. بدین منظور ساختار مالکیت از چهار جنبه درصد مالکیت بزرگترین سهامدار عمده، انحراف بین حق کنترل و حق جریان نقدی بزرگترین سهامدار عمده، تفاوت حقوق جریان نقدی میان سهامداران عمده و نوع مالکیت، بررسی شده و ارتباط آن با عملکرد و بازده سهام 261 شرکت پذیرفته شده در بازار سهام ایران طی دوره زمانی 1394 تا 1398 مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون فرضیه های تحقیقنشان داد که با آستانه مالکیت 15% رابطه مثبت و معناداری میان حق جریان نقدی بزرگترین سهامدار عمده و عملکرد بنگاه وجود دارد اما در ساختار مالکیت بنگاه هایی که تنها یک مالک دارند و حق کنترلی آن ها زیر 50% است رابطه معناداری بین حق جریان نقدی بزرگترین سهامدار عمده و عملکرد بنگاه وجود ندارد. انحراف بین حق کنترل و حق جریان نقدی بزرگترین سهامدار و همچنین تفاوت حقوق جریان نقدی میان سهامداران عمده با عملکرد بنگاه رابطه-ای ندارند. در ارتباط با نوع مالکیت نیز مالکیت شرکت ها ی بیمه رابطه مثبتی با عملکرد شرکت دارد، در حالی که مالکیت شبه دولتی رابطه منفی با عملکرد دارد. با آستانه مالکیت 15% بین متغیرهای ساختار مالکیت با بازده سهام رابطه ای مشاهده نشد و تنها نوع مالکیت شرکت های بیمه با بازده سهام رابطه مثبت دارد.
قیمت گذاری ریسک های نقدشوندگی در روندهای متفاوت بازار با استفاده از بهینه ترین معیار عدم نقدشوندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
103 - 138
حوزههای تخصصی:
میزان بازدهی دارایی ها و فرصت های مختلف سرمایه گذاری، از اساسی ترین مبانی تخصیص بهینه منابع در اقتصاد کشورها هستند. میزان نقدشوندگی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر ریسک و بازده مورد انتظار دارایی ها است و ریسک های نقدشوندگی از آن ناشی می شوند. هدف اصلی این پژوهش، تعیین تأثیر ریسک های مختلف نقدشوندگی بر مازاد بازده سهام شرکت ها با به کارگیری مدل LCAPM و استفاده از بهینه ترین معیار عدم نقدشوندگی است. در این پژوهش گردآوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای و اسنادکاوی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای متشکل از 167 شرکت طی سال های 1389 تا 1398 انتخاب شده است. جهت انتخاب معیار عدم نقدشوندگی از بین شش معیار مختلف از روش های تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شده و معیار شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش به عنوان بهینه ترین معیار انتخاب شده است. جهت تخمین مدل نیز از ساختار داده های تابلویی و روش گشتاورهای تعمیم یافته استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سرمایه گذاران در بازار نزولی علاوه بر کسب صرف ریسک از عامل عدم نقدشوندگی، به صورت مجزا اقدام به قیمت گذاری ریسک های نقدشوندگی نیز می نمایند، هرچند در بازار صعودی به این ریسک ها توجه اندکی دارند.
بررسی تاثیر سویه های رفتاری مدیران بر رابطه بین آنتروپی صورت های مالی و بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر سویه های رفتاری مدیران بر رابطه بین آنتروپی صورتهای مالی و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، از نوع تجزیه و تحلیل همبستگی رگرسیونی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 94 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش حذفی انتخاب گردید و طی دوره زمانی 1391 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش نیز از روش تجزیه و تحلیل داده های ترکیبی و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که آنتروپی صورت های مالی تاثیر منفی و معناداری با بازده سهام دارد. همچنین، یافته های پژوهش بیانگر این است که سویه های رفتاری مدیران(خودشیفتگی و بیش اطمینانی مدیران)موجب تشدید تاثیر منفی آنتروپی صورت های مالی بر بازده سهام می شود. آنتروپی صورت های مالی باعث افزایش ریسک اطلاعات و به تبع آن سلب اطمینان سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در تصمیم گیری های خود برای سرمایه گذاری یا اعطای اعتبار شده و منجر به کاهش بازده سهام می گردد، از طرفی تمایل مدیران خودشیفته و بیش اطمینان به گزارشگری مالی جانبدارانه باعث کاهش کیفیت و اعتبار صورت های مالی به عنوان یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی استفاده کنندگان از صورت های مالی شده و منجر می شود تاثیر منفی آنتروپی صورت های مالی بر بازده سهام تشدید شود. این یافته ها به مدیران واحدهای تجاری در راستای اهتمام به کاهش ریسک اطلاعات و جلب اطمینان سرمایه گذاران و اعتباردهندگان برای سرمایه گذاری یا اعطای اعتبار و همچنین انتخاب و ابقای مدیران لایق در واحدهای تجاری کمک شایانی می کند.
اثر تعدیل کنندۀ احساس سرمایه گذار بر رابطۀ میان میانگین واریانس بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
89 - 114
حوزههای تخصصی:
مسئله بهینه سازی رابطه میانگین - واریانس بازده سهام به یکی از بحث های مهم در نظریه مالی و معیار نسبتاً محبوبی برای سنجش خطر تبدیل شده است. انتخاب میانگین - واریانس بازده سبد سرمایه گذاری، در جستجوی بهترین تخصیص ثروت در میان انواع برگ هایی بهادار است تا بتواند به مبادله بهینه میان خطر و بازده انتظاری سرمایه گذاری در یک افق زمانی ثابت دست یابد. مبادله میانگین واریانس در دوره های که احساسات سرمایه گذار قوی است همبستگی منفی بین بازده سهام و تغییرات نوسانات به وجود می آورد، و بازده مورد انتظار بازده سهام به طور مثبت با واریانس شرطی بازده در دوره ای که احساس سرمایه گذار ضعیف است مرتبط است. هدف این پژوهش ارائه مدلی مبتنی بر احساس سرمایه گذار و رابطه میانگین واریانس بازده سهام می باشد. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهد که بر اساس روش حذفی سیستماتیک، تعداد 112 شرکت طی سال های 1400-1394 به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل رگرسیونی چندمتغیره ارائه شده در پژوهش به کمک نرم افزار استتا و ایویوز انجام شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان داد که رابطه بین واریانس پیش بینی شده سهام و میانگین بازده سهام رابطه مثبت و معنی داری داشتند. باتوجه به نتایج به دست آمده مشاهده گردید که واریانس آتی بازده سهام که از روش گارچ حاصل شده است تحت تأثیر احساس سرمایه گذار شدت پذیرفته است. اثر تعدیلگری احساس سرمایه گذار به این صورت بود که منجر به افزایش اثر مثبت واریانس پیش بینی شده آتی بر میانگین سهام بود. ازاین رو، فرضیه دوم مورد پذیرش قرار گرفته است. اما اثر واریانس پیش بینی نشده آتی سهام بر روی میانگین بازده سهام به شدت منفی بوده و تحت تأثیر احساسات سرمایه گذار نیز نیست. ازاین رو، فرضیه سوم پژوهش رد می شود.
تحلیلی بر بازار سرمایه با استفاده از رویکرد شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
369 - 386
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه شبکه های ارتباطی سهام، موضوع مهمی برای کشف ارتباطات بالقوه بین شرکت های مختلف محسوب می شود؛ از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل ساختار ارتباطی شرکت های موجود در بازار سرمایه بر مبنای قیمت، بازده و حجم معاملات سهام با رویکرد شبکه است.
روش: روش این پژوهش کمّی و از نوع تحلیل شبکه است. داده های پژوهش در بازه زمانی ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ گردآوری شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با افزایش مبنای هم بستگی، از میزان ارتباطات بین شرکت های مختلف کاسته می شود و بی نظمی افزایش می یابد. در واقع، هر چقدر مبنای هم بستگی بیشتر در نظر گرفته شود، احتمال تأثیرپذیری از یک متغیر مشترک یا تأثیرگذاری متقابل کمتر می شود که این مسئله به کاهش ارتباط بین سهام منجر خواهد شد. از سوی دیگر، در شبکه ارتباطی شرکت هایی هستند که در مقایسه با بقیه، در موقعیت مناسب تری قرار دارند. آن ها ممکن است از تعداد ارتباط بیشتر، دسترسی به اطلاعات سریع تر و تأثیرگذاری بیشتر بر تغییرات قیمت سایر واحدها برخوردار باشند؛ در نتیجه این شرکت ها می توانند تعیین کننده و پیشرو باشند یا به بیانی دیگر، نقش بازیگران کلیدی و تأثیرگذار را در ساختار حاکم ایفا کنند. افزون بر مطالب بیان شده، نتایج نشان داد که در دوره دوم سال ۱۳۹۹ نسبت به دوره اول، شبکه های ارتباطی بسیار بی نظم تر و پراکنده تر بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت شبکه های ارتباطی بازار سرمایه و نقش تعیین کننده شرکت های کلیدی، تحلیل الگوی روابط کمک می کند تا با آشکارسازی ساختار شبکه ای بازار سرمایه، تلاشی در جهت افزایش شفافیت، کاهش ریسک و به دنبال آن بهبود تصمیم گیری، خط مشی گذاری، بهینه سازی پرتفوی و غیره صورت گیرد.
کیفیت عملکرد، بازده سهام و نوسان خاص شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین نوسان خاص شرکت و بازده سهام، با شواهد متناقضی تشریح شده است، این تناقض، نظر پژوهشگران زیادی را جلب نموده است. تأثیر نوسانات خاص در بازده سهام به ویژگی های شرکت بستگی دارد. این مطالعه بررسی می کند که آیا کیفیت عملکرد رابطه بین بازده سهام و نوسان خاص شرکت را تعدیل می کند؟ به کمک الگوی داده های ترکیبی با اثرات ثابت و انتخاب 126 شرکت نمونه از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، آزمون ها اجرا شده است. نتایج نشان داد در شرکت های با کیفیت عملکرد بالا، نوسانات خاص شرکت با بازده سهام، رابطه مستقیم دارد و در شرکت های با کیفیت عملکرد پایین، نوسانات خاص شرکت با بازده سهام، رابطه معکوس دارد. کیفیت مطلوب عملکرد شرکت، سبب افزایش نوسان خاص و منجر به بازده مثبت می شود و کیفیت نامطلوب عملکرد شرکت، سبب افزایش نوسان خاص و منجر به بازده منفی می شود. همچنین، رابطه غیرخطی، ∩ شکل، بین بازده سهام و نوسانات خاص شرکت وجود دارد. افزایش نوسان خاص تا سطح معینی، در ابتدا، سبب افزایش بازده سهام شرکت می شود، اما با افزایش آن بیش از پیش، واکنش منفی بازار، و تأثیر منفی بر بازده سهام را در پی خواهد داشت.
عوامل موثر بر خطر کاهش ناگهانی ارزش سهام با در نظر گرفتن نقش میانجی ساختار قدرت در شرکت
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری نمایندگی همواره این احتمال وجود دارد که مدیران شرکت لزوما به نفع سهامداران تصمیم نگیرند و به امید بدست آوردن خبرهای خوب در آینده، زمینه های ایجاد محیط گزارشگری غیر شفاف و به تبع آن احتمال سقوط قیمت سهام را فراهم آوردند. در مقابل مفاهیم حاکمیت شرکتی با تأکید بر سهامداران نهادی از آن ها به عنوان سازوکار کنترلی جهت مقابل با رویکرد فرصت طلبانه و انعقاد قراردادهای کارا، بر نقش سرمایه گذاران نهادی در مکانیسم راهبری شرکت و توانایی بالقوه ای آن ها در تأثیرگذاری بر رویه ها و سیاست های اتخاذشده از سوی مدیران تأکید می کنند. لذا این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر خطر کاهش ناگهانی ارزش سهام با در نظر گرفتن نقش میانجی ساختار قدرت در شرکت در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1392 تا 1399 با استفاده از اطلاعات 79 شرکت منتخب به روش حذف سیستماتیک پرداخته است. برای آزمون فرضیه ها ، دو معیار چولگی منفی بازده سهام و معیار نوسان بازده هفتگی خاص به عنوان متغیر خطر سقوط قیمت سهام اندازه گیری شد. لذا برای هر فرضیه دو الگو به تفکیک این معیارها تدوین و به روش GMM برآورد شد. نتایج برآورد الگوها نشان داد که بازدهی سهام شرکت بر خطر سقوط قیمت سهام تاثیر ندارد. کیفیت حسابرسی بر خطر سقوط قیمت سهام تاثیر مثبت دارد. سودآوری بر خطر سقوط قیمت سهام تاثیر معکوس دارد. ساختار قدرت بر رابطه بین بازدهی سهام شرکت با خطر سقوط قیمت سهام از نقش میانجی برخوردار نیست. ساختار قدرت بر رابطه بین کیفیت حسابرسی با خطر سقوط قیمت سهام از نقش میانجی برخوردار است. ساختار قدرت بر رابطه بین سودآوری با خطر سقوط قیمت سهام از نقش میانجی برخوردار نیست.
تاثیر کارایی سرمایه گذاریِ نیروی کار بر بازده سهام در طول دوران بحران کووید 19
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا (کووید-19) علاوه بر تاثیر منفی بر بهداشت وسلامت افراد، جهان را با یک بحران مالی- اقتصادی عظیم روبه رو ساخته است. شیوع ویروس کرونا در سرتاسر جهان، میزان معاملات، ارزش سهام و بازدهی سهام را نیز تحت تاثیر قرار داده است. از آنجا که در شرایط بحران کووید 19، کارایی نیروی کار تاثیر بیشتری می گیرد، در این مطالعه به بررسی تاثیر کارایی سرمایه گذاریِ نیروی کار بر بازده سهام در در بو رس اوراق بهادار پرداخته شده است. در این راستا، 136 شرکت (544 مشاهده سال- شرکت) پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1397 تا 1400 مورد بررسی قرارگرفته اند. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از داده های ترکیبی (روش تلفیقی) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از تأثیر منفی و معنادار کارایی سرمایه گذاریِ نیروی کار بر بازده سهام در طول دوران بحران کووید 19 می باشد. به عبارتی، در سال هایی که بحران کووید 19 شیوع یافته است، به دلیل پایین آمدن کارایی نیروی کار، بازده سهام شرکت ها کاهش یافته است. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد که کارایی سرمایه گذاریِ نیروی کار بر بازده غیر عادی سهام در طول دوران بحران کووید 19 اثر منفی و معناداری داشته است. در حقیقت، در سال هایی که بحران کووید 19 شیوع یافته است، به دلیل کاهش سطح کارایی نیروی کار، بازده غیر عادی سهام شرکت ها نیز پایین آمده است.این نتایج مبین اهمیت بیماری کرونا در کارایی سرمایه گذاری نیروی کار و بازدهی سهام شرکت های بورسی است.
بررسی رابطه بین کارایی شرکت و بازده سهام در طی بحران کووید 19 (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مطالعه دانیل و همکارانش در سال 2022، شرکت ها به منظور بهبود بازده سهام، به کارایی شرکت به خصوص در زمان کووید 19 توجه نشان می دهند و جهت دستیابی به سود بیشتر سعی بر این نموده اند که روابط بین آن ها را بررسی نمایند. جهت تحلیل فرضیه های پژوهش، جامعه آماری را از بین سال های 1395 الی 1400 و به مدت 6 سال انتخاب نموده و شامل شرکت های بورسی بوده اند که نمونه آماری با روش حذفی و به تعداد 79 شرکت انتخاب شد. روش پژوهش مورد استفاده نیز، روش توصیفی- تحلیلی بوده و داده های پژوهش از نوع تاریخی با مراجعه به صورت ها و گزارشهای مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران جمع آوری و طبقه بندی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از روش داده های پانل دیتا استفاده شد؛ و در بخش تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و استنباطی و آزمون های مختلف مربوطه انجام گردید و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Eviews نسخه 9 صورت گرفت. باتوجه به تحلیل مدل رگرسیونی، یافته های پژوهش نشان می دهد که کارایی شرکت از منظر دو شاخص کارایی کارآمد و کارایی ناکارآمد در بلندمدت بر بازده سهام شرکت اثر معناداری داشته که کارایی کارآمد اثر مثبت و کارایی ناکارآمد اثر منفی بر بازده سهام ایجاد نموده که به دلیل عدد بزرگتر کارایی کارآمد نقش کارایی شرکت بر بازده سهام مثبت می باشد، اما بیماری کووید 19 باعث شده است بر بازده سهام شرکتها اثری منفی ایجاد شود.
ارتباط سود سهام اعلام شده با بازده سهام
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین سود سهام اعلام شده با بازده سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. قلمرو زمانی این تحقیق سال های 1390 تا 1394 است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی، بر اساس ماهیت داده ها از نوع تحقیق کمی و بر اساس اهداف نیز از نوع تحقیق کاربردی به حساب می آید. از بین 520 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از حذف سیستماتیک تعداد 107 شرکت به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردید. نرم افزار مورد استفاده در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، نرم افزار ایویوز 8 بوده است. نتایج تحقیق نشان داد، بین سود سهام اعلام شده با بازده سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط معناداری وجود دارد.
بررسی تاثیر تامین مالی از طریق بدهی و سهام بر بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تامین مالی از طریق بدهی و سهام بر بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به انجام رسید. متغیر وابسته این پژوهش بازده سهام و متغیرهای مستقل تامین مالی از طریق بدهی و سهام شرکت هادر نظر گرفته شد. برای گردآوری اطلاعات، از تعداد 139 شرکت در دوره مالی سال های 1391 تا 1400 به عنوان نمونه آماری از شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران استفاده گردید. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش رگرسیون پانل دیتا و رگرسیون ترکیبی در نرم افزار Eviews10 تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد که تامین مالی از طریق بدهی تأثیر مثبت و معناداری بر بازده سهام شرکت دارد. تامین مالی از طریق سهام تأثیر مثبت و معناداری بر بازده سهام شرکت دارد.
بررسی تاثیر ساختار مالکیت، سیاست تقسیم سود، ترکیب هیئت مدیره بر عملکرد مالی و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر ساختار مالکیت، سیاست تقسیم سود، ترکیب هیئت مدیره بر عملکرد مالی و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد و از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 105 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1395 تا 1400 مورد تحقیق قرار گرفتند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار ایویوز نسخه 10 و از رگرسیون چندگانه با الگوی داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین ساختار مالکیت و عملکرد مالی شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین سیاست تقسیم سود و عملکرد مالی شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین ترکیب هئیت مدیره و عملکرد مالی شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین ساختار مالکیت و بازده سهام شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین ساختار مالکیت و بازده سهام شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین سیاست تقسیم سود و بازده سهام شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد و بین ترکیب هئیت مدیره و بازده سهام شرکت مثبت و تأثیر معناداری دارد.
متغیر های بنیادی حسابداری و بازده سهام
حوزههای تخصصی:
معمولاً مهمترین معیار ارزیابی عملکرد مؤسسات در حال حاضر نرخ بازده سهام است. این معیار به تنهایی دارای محتوای اطلاعاتی برای سرمایه گذاران بوده و برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد. وقتی این معیار کاهش یابد زنگ خطری برای شرکت است و عملکرد شرکت را مناسب نشان نمی دهد. شاید این معیار دارای محتوای اطلاعاتی بیشتری در مقایسه با معیارهای عملکرد بر مبنای حسابداری باشد، چون ارزیابی عملکرد بر مبنای ارزش بازار، اطلاعات سرمایه گذاران را به خوبی منعکس می کند. لذا هدف این مطالعه بررسی رابطه متغیرهای بنیادی حسابداری با بازده سهام است. در این مطالعه از متغیرهای سود هر سهم، سود تقسیمی هر سهم و ارزش دفتری هر سهم به عنوان متغیرهای بنیادی حسابداری استفاده گردیده است. اطلاعات 110 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1397-1390 با استفاده از مدل رگرسیونی پنل و با استفاده از نرم افزار EViews 10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان داد که هر سه متغیر سود هر سهم، سود تقسیمی هر سهم و ارزش دفتری هر سهم، بر بازده سهام شرکت ها اثری مثبت و معنادار دارند. در بین متغیرهای تحقیق، سود تقسیمی هر سهم با ضریب 338/0 بیشترین اثر را بر بازده سهام نشان داده است. لذا پیشنهاد می شود تحلیلگران و همه فعالان بازار از متغیرهای سود تقسیمی هر سهم، سود هر سهم و ارزش دفتری هر سهم در تصمیمات سرمایه گذاری جهت انتخاب سهام پربازده استفاده نمایند.
بررسی رابطه مدیریت کیفیت خدمات الکترونیکی و راهبرد تجارت الکترونیک با موفقیت راهبرد تجارت الکترونیک در شهرداری قزوین
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۷ (جلد ۱)
193 - 209
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی رابطه مدیریت کیفیت خدمات الکترونیکی و راهبرد تجارت الکترونیک با موفقیت راهبرد تجارت الکترونیک درشهرداری قزوین پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه مدیریت کیفیت خدمات الکترونیکی و راهبرد تجارت الکترونیک با موفقیت راهبرد تجارت الکترونیک درشهرداری قزوین می باشد. برای تحقق این هدف، داده های مربوط از طریق توزیع پرسشنامه گردآوری گردید. پرسشنامه های تحقیق دامنه شمول راهبرد تجارت الکترونیک، مدیریت کیفیت خدمات الکترونیکی و ادراک موفقیت تجارت الکترونیکی بوده است. این پژوهش دارای سه فرضیه بوده که فرضیه اول به بررسی رابطه بین مدیریت کیفیت خدمات الکترونیک و موفقیت راهبرد تجارت الکترونیک، فرضیه دوم به بررسی رابطه بین دامنه شمول راهبرد تجارت الکترونیک و مدیریت کیفیت خدمات الکترونیک و فرضیه سوم به بررسی رابطه بین دامنه شمول راهبرد تجارت الکترونیک و موفقیت راهبرد تجارت الکترونیک پرداخته است. برای آزمون فرضیات و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 23 استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصل از داده ها، مشخص گردید که هر سه فرضیه تحقیق تائید گردیدند.
بررسی مفاهیم کاربردی لحن گزارشگری مالی در شرکت های دولتی با تاکید بر متن کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی سهامداران در شرکت، افزایش بازدهی سهام می باشد. در این راستا اطلاعات کمی و کیفی پیرامون شرکت می تواند به سرمایه گذاران در افزایش بازدهی سهام کمک نماید لذا هدف پژوهش حاضر بررسی نقش لحن گزارشگری مالی در تبیین بازده سهام شرکت های دولتی با تاکید بر متن کاوی است.روش پژوهش: به منظور بررسی تجربی این موضوع، از روش شناسی تحلیل متنی و اطلاعات 29 شرکت دولتی پذیرفته شده در بورس اواراق بهادار تهران بین سالهای 92 تا 98 استفاده شده است. شناسایی لحن موجود درگزارش های هیات مدیره با استفاده از روش متن کاوی در محیط برنامه نویسی R انجام گرفت. به منظور آزمون فرضیه پژوهش از آزمون مقایسه میانگین دو جامعه و با استفاده نرم افزار استتا انجام شد. یافته ها: نتایج و یافته های پژوهش نشان می دهد لحن گزارشگری مالی در تبیین اختلاف بازدهی سهام شرکت های دولتی موثر است و از نظر آماری بین بازدهی سهام شرکت های دولتی با لحن گزارشگری مالی مثبت و منفی اختلاف معناداری وجود دارد.نتیجه گیری، اصالت: می توان با استفاده از روش های متن کاوی، به تحلیل لحن گزارشگری مالی شرکت ها پرداخت و به منظور افزایش بازدهی سبد سهام و انتخاب پرتفوی بهینه، شرکت هایی که لحن گزارشگری مالی مثبت بالا دارند را انتخاب نمود. توصیه می گردد که استاندارد گذاران توجه بیشتری به حسابرسی اطلاعات نوشتاری گزارش های مالی داشته باشند، زیرا در صورتی که استفاده فرصت طلبانه مدیران از لحن، حسابرسی نشود؛ ممکن است اعتماد استفاده کنندگان به پیام های نوشتاری گزارش های مالی کاهش یابد. نتایج و یافته های این پژوهش می تواند در جهت توسعه ابزارهای متن کاوی در حوزه حسابداری و مالی موثر باشد.
طراحی مدلی جهت پیش بینی ارزش گذاری معاملات بلوکی با تاکید بر شبکه عصبی مصنوعی GRU در صنایع فلزی خودرو و قطعه سازی و مواد و فرآورده های دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
249 - 274
حوزههای تخصصی:
پیش بینی ارزش گذاری معاملات بلوکی سبب می شود تا بازار بتواند به شیوه ای کارآمد کنترل بر شرکت ها را ارزیابی کند. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص های اثر گذار بر معاملات بلوکی در سه صنعت فعال در بورس اوراق بهادار تهران و میزان تاثیراین شاخص ها بر ارزش گداری معاملات بلوکی با بکارگیری آزمون Rmse بر روی داده هایTest موردمطالعه قرارگرفته است. با بهره گی ری از شبکه عصبی یادگیری عمیق، مدلGru روی صنایعی که تعداد جامعه اش در بورس زیاد است، (صنایع فلزات اساسی :فولاد، خودروو ساخت قطعات :خساپا، مواد ومحصولات دارویی دالبر) ازمجموعه شرکت های پذیرفت ه ش ده درس ازمان ب ورس اوراق بهادارتهران برای دوره زمانی 1390تا1400 استفاده شده است. مدیران صنایع شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با آگاهی از چگونگی تاثیر این مدل بر ارزش گذاری معاملات بلوکی می توانند روند تغییرات قیمت سهام بلوکی را کنترل نموده ریسک سرمایه گذاری در شرکت و در نهایت ریسک تأمین مالی را برای شرکت پایین آورند. درسطح تفکیکی صنایع، نتایج تاثیر شاخص های مالی بر ارزش گداری معاملات بلوکی درهرصنعت باصنایع دیگر متفاوت است ک ه بیانگر استقلال صنایع از یکدیگر است.در مدل ارائه شده با اندازه گیری ارزش گذاری معاملات بلوکی به مدیران صنایع در بورس و استفاده کنندگان صاحبان سهام و سهامداران معاملات بلوکی در ارزیابی بهتر قیمت گذاری کمک می کند.
تأثیر استرس مالی بر بازده سهام صنایع پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
32 - 73
حوزههای تخصصی:
گستردهمعرفی:از آن جایی که استرس های فزاینده در بازارهای مالی از اهمیت زیادی جهت تحلیل و پیش بینی فعالیت های اقتصادی برخوردار بوده و می تواند در بسیاری از متغیرهای بازار مالی منعکس شود، شناخت منابع اصلی ایجاد کننده استرس مالی و اثرات آن بر فعالیت ها و بخش های مختلف اقتصادی به عنوان یکی از حوزه های مهم در مباحث مالی محسوب می شود.با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر ابتدا شاخص استرس مالی در ایران محاسبه خواهد شد و سپس رابطه کوتاه مدت و بلند مدت بین استرس مالی و بازده سهام صنایع برتر فعال در بورس اوراق بهادار تهران با به کارگیری روش پانل در قالب یک مدل چند متغیره طی دوره زمانی 1384-1398 و با استفاده از داده های روزانه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. تجزیه و تحلیل این رابطه در بلندمدت و کوتاه مدت با استفاده از هم انباشتگی و مدل تصحیح خطای پانل[1] (PECM) بررسی خواهد شد و از روش های حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS)[2] جهت بررسی رابطه پویای بلندمدت بین متغیرهای مدل استفاده خواهد شد. لازم به ذکر است که به منظور تجزیه و تحلیل دقیق تر نتایج تاثیر استرس مالی بر بازده سهام صنایع مورد مطالعه، علاوه بر این که از شاخص استرس مالی کل (که شاخصی ترکیبی از استرس مالی در بازارهای سرمایه، ارز و پول می باشد) در برآورد تاثیر استرس مالی و سایر متغیرهای مستقل بر بازده سهام استفاده گردید، متغیر استرس مالی به دست آمده در هر یک از بازارهای پول، سرمایه و ارز به طور جداگانه نیز وارد مدل شده و مدل برآورد گردیده است. به عبارت دیگر چهار مدل به طور جداگانه برآورد گردید که در هر یک از آن ها به ترتیب تاثیر استرس مالی کل، استرس مالی بازار سرمایه، استرس مالی بازار پول و استرس مالی بازار ارز در کنار سایر متغیرهای مستقل بر بازده سهام صنایع برتر فعال در بورس مورد بررسی قرار گرفت. متدولوژی:در این پژوهش به منظور بررسی تاثیر استرس مالی، قیمت نفت و سایر متغیرهای مستقل بر بازده سهام صنایع مورد مطالعه، در قالب یک مدل پانل چند متغیره[3] و تجزیه و تحلیل ضرایب بلندمدت و کوتاه مدت، از روش پانل دیتای پیشرفته پدرونی و مدل تصحیح خطای پانل (PECM) استفاده می گردد و بدین منظور الگوی زیر لحاظ می شود: (1) که در آن:SR: بازده سهام صنایع برتر فعال در بورس اوراق بهادار تهران. این متغیر با استفاده از رابطه زیر محاسبه می شود.( (Maditinos., & Theriou, 2011. (2): شاخص قیمت سهام صنعت i در دوره tFSI: شاخص استرس مالیINF: نرخ تورم (تغییرات سطح عمومی قیمت ها)INT: نرخ بهرهRER: نرخ ارز حقیقیدر این تحقیق برای محاسبه نرخ حقیقی ارز از رابطه زیر استفاده می شود : (3) که در این رابطه، ER نرخ ارز اسمی، CPI* شاخص قیمت مصرف کنندگان خارج از کشور و CPI شاخص قیمت مصرف کنندگان داخل کشور می باشد.OIL: ﺑﺎزده (درﺻﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮات) ﻗﯿﻤﺖ ﻧﻔﺖ. یافته ها:نتایج برآورد نشان می دهند در هر چهار مدل برآورد شده، تأثیر شاخص استرس مالی بر بازده سهام صنایع منفی و به لحاظ آماری نیز معنی دار است. ضرائب برآورد شده برای متغیر قیمت نفت در هر چهار مدل مثبت می باشد که در تمامی مدل ها نیز از لحاظ آماری معنی دار است. ضرایب برآورد شده برای متغیر نرخ تورم در تمامی مدل ها دارای علامت منفی بوده و نیز از لحاظ آماری معنی دار می باشد. نتایج برآورد بیانگر تاثیرپذیری مثبت بازده سهام صنایع مورد مطالعه از نرخ بهره می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده، نرخ ارز در تمامی مدل ها تاثیر مثبت (هر چند اندک) بر بازدهی سهام آن ها خواهد داشت. نتیجه:نتایج تحقیق بیانگر این است که در هر چهار مدل برآورد شده، تأثیر شاخص استرس مالی بر بازده سهام صنایع منفی و به لحاظ آماری نیز معنی دار است. به عبارت دیگر استرس مالی موجود در بازارهای مورد مطالعه شامل بازار سرمایه، بازار پول و بازار ارز تاثیر منفی بر بازده سهام صنایع داشته و منجر به کاهش بازدهی سهام این صنایع می شود. همچنین یافته های پژوهش نشان دهنده این است که در تمامی مدل های برآورد شده، قیمت جهانی نفت، نرخ ارز و نرخ بهره تاثیر مثبت بر بازده سهام صنایع مورد مطالعه در ایران دارند. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد که ضرایب برآورد شده برای متغیر نرخ تورم در تمامی مدل ها منفی و از لحاظ آماری معنی دار می باشد. [1] Co integration and Panel Error Correction Model[2] Dynamic Ordinary Least Square[3] Multivariate Model
نقش شوک های نااطمینانی مالی، مدل پنج عاملی فاما_ فرنچ و مومنتوم در بازار سرمایه و تأثیرات آن بر بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی نقش شوک های نااطمینانی مالی، نااطمینانی اقتصادی، نااطمینانی سیاست های اقتصادی به عنوان ریسک سیستماتیک و مدل پنج عاملی فاما و فرنچ به همراه مومنتوم به عنوان ریسک غیر سیستماتیک در بازار سرمایه کشور امریکا و اثرات کوتاه مدت و بلندمدت آن بر بازده سهام (شاخص اس اند پی بورس نیویورک) با استفاده از الگوی خودبازگشت برداری ساختاری و داده های فصلی می باشد. نتایج حاکی از آن است که در کوتاه مدت بیشترین تأثیر شوک های منفی به ترتیب ناشی از متغیرهایی همچون بازده سهام، عامل سودآوری، تفاوت میانگین بازده پرتفوی سهام شرکت های کوچک و پرتفوی سهام شرکت های بزرگ و مومنتوم می باشد. همچنین نااطمینانی سیاست های اقتصادی در کوتاه مدت شوک مثبتی بر بازده سهام داشته است. لذا متغیرهای نااطمینانی اقتصادی و نااطمینانی مالی نیز همانند سایر عوامل ریسک غیر سیستماتیک تقریبا به یک اندازه و بصورت منفی بر بازده سهام تأثیرگذار بوده اند. در بلندمدت نیز بیشترین تأثیر شوک های منفی به ترتیب ناشی از متغیرهایی همچون نااطمینانی سیاست های اقتصادی، بازده سهام، نااطمینانی اقتصادی و عامل سرمایه گذاری بوده است. در بلندمدت بیشترین تأثیر شوک های مثبت به ترتیب ناشی از متغیرهایی همچون تفاوت میانگین بازده پرتفوی سهام شرکت های کوچک و پرتفوی سهام شرکت های بزرگ، تفاوت میانگین بازده پرتفوی سهام شرکت هایی با نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بالا و پرتفوی سهام شرکت هایی با نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار پایین، عامل سودآوری، مومنتوم، نسبت نرخ بازده بازار و نرخ بازده بدون ریسک و در نهایت نااطمینانی مالی بوده است.