مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
85 - 108
حوزههای تخصصی:
بررسی سرمایه فکری و سیستم ارزیابی متوازن از موضوع های با اهمیت در پژوهش های مدیریت و حسابداری است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر سرمایه فکری برروی منظر های سیستم ارزیابی متوازن در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش اطلاعات 149 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1395 بر اساس روش حذف سیستماتیک جمع آوری گردید. اطلاعات مورد نیاز پژوهش برای بررسی منظر رشد و یادگیری از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و اطلاعات مورد نیاز برای بررسی فرآیندهای داخلی از طریق صورت های مالی منتشر شده در سایت بورس اوراق بهادار تهران گرد آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سرمایه فکری بر فرآیند های داخلی و منظر رشد و یادگیری سیستم ارزیابی متوازن تاثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی رابطه ارزش منابع انسانی و پیش بینی ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
195 - 181
حوزههای تخصصی:
تمام سازمان ها به دنبال بهبود عملکردشان هستند و مدیریت منابع انسانی می تواند ابزاری برای مزیت رقابتی محسوب شود و بر نتایج و عملکرد سازمانی تاثیر بگذارد. هدف این مقاله بررسی رابطه ارزش منابع انسانی و پیش بینی ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور فرضیه ارزش منابع انسانی با پیش بینی ورشکستگی رابطه دارد تدوین شد و برای آزمون آن، روش آماری رگرسیون خطی به کار رفته است. اطلاعات 73 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1390 تا 1399 گردآوری شده است. همچنین برای اندازه گیری ریسک ورشکستگی از مدل آلتمن، و برای اندازه گیری ارزش منابع انسانی از فرمول کارایی سرمایه انسانی پالیک استفاده شد. تحلیل داده ها نیز به وسیله نرم افزار Excle و Eviews انجام گردیده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که رابطه منفی معناداری بین ارزش منابع انسانی و ریسک ورشکستگی شرکت ها وجود دارد. با توجه به رابطه منفی بین ارزش منابع انسانی و ریسک ورشکستگی می توان نتیجه گرفت که منابع انسانی، عامل حیاتی در بهبود عملکرد مالی و سازمانی هستند و به عنوان مولفه کلیدی خلق ارزش، عملکرد را افزایش و در نهایت منجر به عملکرد مالی بهتر می شوند.
بررسی تاثیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر واکنش تاخیری قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه در دسترس بودن اطلاعات در خصوص همتایان، قابلیت مقایسه برای سرمایه-گذاران خارجی را تسهیل می کند و بدین ترتیب درک اطلاعات صورت های مالی در بین شرکت ها، قابلیت مقایسه را برای سرمایه گذاران آسان تر می کند. لذا این مهم منجر به درک بهتری از عملکرد و واکنش قیمت سهام شرکتها می شود. بر همین اساس در این تحقیق به بررسی تاثیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر واکنش تاخیری قیمت سهام در شرکتهای بورس اوارق بهادار تهران پرداخته می شود. در این پژوهش تعداد 132 شرکت در دوره زمانی 1399-1394 بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون پانلی استفاده شده، یافته های پژوهش نشان می دهد که قابلیت مقایسه صورت های مالی بر واکنش تاخیری قیمت سهام تاثیر منفی و معناداری دارد.
تاثیر شرایط نااطمینانی سیاسی بر نوسانات قیمت سهام و سودآوری (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تاثیر شرایط نااطمینانی سیاسی بر نوسانات قیمت سهام و سودآوری (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران) طی سال های 1395 الی 1399 مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. در این پژوهش جامعه آماری این پژوهش را کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل داده اند. که به روش حذف سیستماتیک 80 شرکت انتخاب شد. نتایج این پژوهش در خصوص فرضیه اول نشان میدهد که شرایط نااطمینانی سیاسی بر نوسانات قیمت سهام تأثیر مستقیم و معنی داری دارد. متغیرهای کنترلی اندازه شرکت، اهرم مالی و ارزش دفتری بر ارزش بازار بر نوسانات قیمت سهام تأثیرگذار بودند. همچنین تجزیه و تحلیل در خصوص فرضیه دوم نشان داد که شرایط نااطمینانی سیاسی بر سودآوری شرکت ها تأثیر معکوس و معنی داری دارد. متغیرهای کنترلی نقدینگی، اهرم مالی و سود تقسیمی اثر معکوس و معنی داری بر سودآوری مشاهده شد. متغیرهای بازده دارایی، بازده سهام، عملکرد شرکت اثر معناداری نداشتند.
بررسی تأثیر فاصله مکانی میان مؤسسه حسابرسی و شرکت ها بر تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی و تغییر حسابرس در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تأثیر فاصله مکانی بین مؤسسه حسابرسی و شرکت بر تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی و تغییر حسابرس در شرکت ها می باشد. نمونه آماری پژوهش مشتمل بر 728 سال - شرکت از شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1390 تا 1396 و داده های مورد نیاز مربوطه از طریق اطلاعات منتشره شرکت ها در سایت کدال و همچنین داده های موجود در نرم افزار ره آورد نوین و تدبیر پرداز و و نیز داده های مربوط به فاصله مکانی میان مؤسسه حسابرسی و شرکت از طریق سایت گوگل مپس جمع آوری و با استفاده از نرم افزار اکسل تلخیص و جمع بندی و سپس با استفاده از نرم افزار Eviews 8 و از طریق رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد، فاصله مکانی میان مؤسسه حسابرسی و شرکت بر تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی تأثیر مثبت و معنادار ولی بر تغییر حسابرس تأثیر معناداری ندارد.
بررسی تأثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین اندازه مؤسسه حسابرسی و ضعف مدیریتی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین اندازه مؤسسه حسابرسی و ضعف مدیریتی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. روش: این پژوهش، یک تحقیق تجربی در حوزه تحقیق های اثباتی حسابداری است که مبتنی بر اطلاعات واقعی صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نظر رابطه بین متغیرها علی، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی همبستگی می باشد که در آن برای تأیید یا رد فرضیات از اطلاعات تاریخی شرکت ها و روش های آماری استفاده می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران که پس از نمونه گیری، بالغ بر 120 شرکت و در یک دوره زمانی 9 ساله از سال 1391 الی 1399 است، می باشد. روش آزمون فرضیات در مطالعه حاضر استفاده از رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته و با بهره گیری از نرم افزار ایویوز بوده است. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهد که رابطه معناداری بین اندازه مؤسسه حسابرسی و ضعف مدیریتی وجود ندارد. همچنین متغیر تعدیل گر مالکیت نهادی بر رابطه بین اندازه موسسه حسابرسی و ضعف مدیریتی تاثیر گذار نمی باشد.نتیجه گیری: سرمایه گذاران می بایست به سایر عواملی که بر ضعف مدیریتی تاثیر گذار می باشند توجه نمایند که از جمله این عوامل می توان به اهرم شرکت اشاره نمود.
تأثیر خودشیفتگی مدیران بر استراتژی های تجاری و عملکرد نوآوری با تأکید بر خوش بینی مدیران
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیران بر استراتژی های تجاری و عملکرد نوآوری با تاکید بر خوش بینی مدیران است. جامعه آماری تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1394 تا 1398 می باشد که با استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد 101 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار minitab و EViews انجام شده است. برای آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین خودشیفتگی مدیران و استراتژی های تهاجمی و استراتژی های تدافی وجود دارد و متغیر خوش بینی مدیران، بر رابطه بین خودشیفتگی مدیران و استراتژی های تهاجمی تاثیر معناداری ندارد. همچنین رابطه معنی داری بین خودشیفتگی مدیران و مولفه های عملکرد نوآوری شامل نوآوری فردی، نوآوری محیطی، نوآوری اجرایی و نوآوری فنی وجود دارد و متغیر خوش بینی مدیران در ارتباط بین خوش بینی مدیران با تمام مولفه های عملکرد نوآوری، به جز نوآوری فنی، تاثیرگذار می باشد. نتایج این مطالعه می تواند با هدایت و تأثیرگذاری در تصمیم گیری ها، تأثیر مولفه های روانشناختی مانند خودشیفتگی بر عملکرد افراد را شناسایی کند.
تأخیر غیرعادی در ارائه گزارش حسابرسی و ریسک ریزش آتی قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تأخیر غیرعادی در ارائه گزارش حسابرسی و ریسک ریزش آتی قیمت سهام است. نوع پژوهش توصیفی بوده که با شیوه همبستگی انجام شده است. این پژوهش از جهت هدف، از نوع پژوهش های کاربردی و از بُعد روش گردآوری داده ها، از نوع غیرتعاملی پس رویدادی است، که از داده های موجود در پایگاه اطلاعاتی بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است، برای انتخاب نمونه، 137 شرکت به روش حذف سیستماتیک طی سال های 1391 تا 1398، انتخاب و اطلاعات آنها جمع آوری و با استفاده از رگرسیون چندگانه بررسی شدند. برای محاسبه متغیر ریسک ریزش قیمت سهام، از سه معیار چولگی منفی بازده سهام، نوسان پایین به بالا و سیگمای حداکثری استفاده شد. همچنین، دو معیار دهک بالاترین تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی (در اینجا بیش از 110 روز) و باقیمانده مدل رگرسیونی عوامل موثر بر فاصله بین تاریخ پایان دوره مالی و تاریخ گزارش حسابرسی برای تأخیر غیرعادی در ارائه گزارش حسابرسی، بکار گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه معناداری بین تأخیر غیرعادی در ارائه گزارش حسابرسی و ریسک ریزش آتی قیمت سهام وجود ندارد.
تحلیل اثر ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی کار بر اجتناب مالیاتی در منتخبی از شرکت های صادراتی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی آثار ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی کار بر فعالیت های اجتناب مالیاتی شرکت ها برای نمونه ای متشکل از 64 شرکت صادراتی در ایران طی بازه زمانی 1398-1388 است. برای این منظور، در دو مرحله از روش داده های تابلویی پویا و تخمین زن گشتاورهای تعمیم یافته استفاده گردید؛ بدین صورت که، نخست، ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی کار و سپس، اثر آن بر اجتناب مالیاتی شرکت ها برآورد شد. نتایج حاصل از برآورد الگوی پژوهش بر وجود اثر مستقیم ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی کار بر اجتناب مالیاتی شرکت ها دلالت دارد. افزون بر این، نتایج نشان داد که ارزش بازاری و اندازه شرکت، به ترتیب، با اثر مستقیم و معکوس بر اجتناب مالیاتی همراه است. بنابراین، افزایش ابهام، محیط کنترلی ضعیف تر و کاهش جریان های نقدی مورد انتظار ناشی از ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی کار، فرصت و زمینه را برای مدیریت شرکت درباره افزایش اجتناب مالیاتی فراهم می آورد و دست اندرکاران حوزه مالیات باید به این نکته مهم توجه زیادی داشته باشند.
بهینه سازی پرتفوی سهام در بورس اوراق بهادار تهران (کاربرد رهیافت یادگیری تقویتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله کاربرد معاملات الگوریتمی با تمرکز بر رویکرد یادگیری تقویتی برای بهینه سازی پرتفوی سهام های منتخب است. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر نوع داده، کمّی و از لحاظ روش، توصیفی - اکتشافی و از منظر طرح تحقیق، پس رویدادی است. جامعه آماری این پژوهش، 672 شرکت بورسی است که از این تعداد، داده های پنج شرکت (نمونه آماری) طی دوره زمانی 1396-1400 بررسی شده است. یافته های تحقیق در دوره های صعودی و نزولی بازار نشان داد که رویکرد یادگیری تقویتی در بازارهای صعودی و نزولی به صورت معناداری بر رویکرد خرید و نگهداری برتری دارد و عملکرد بهتری ارائه داده است و نتایج با عملکرد الگوریتم ها در بازارهای بورس سازگار است. نتایج آشکار کرد که از دیدگاه سودآوری، رویکرد یادگیری تقویتی نسبت به رهیافت خرید و نگه داری، عملکرد بهتر و موثرتری داشته است؛ بنابراین، به کارگیری روش یادگیری تقویتی پیشنهاد می شود.
بررسی تأثیر ساختار بازار و اطلاعات نامتقارن بر عملکرد شرکت های فعالِ بورس اوراق بهادار تهران در یک مدل پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
93 - 120
حوزههای تخصصی:
در بازار سهام، اطلاعات نقش مهمی دارد و در صورت وجود عدم تقارن اطلاعات در بازار ممکن است با گذشت زمان، بازار به سمت مدل های رقابت ناقص سوق پیدا کند. بورس اوراق بهادار تهران به عنوان بزرگ ترین و منسجم ترین بخش بازار سرمایه ایران، سابقه زیادی ندارد و از عوامل متعددی تأثیر می پذیرد. لذا در پژوهش حاضر عوامل مؤثر بر عملکرد شرکت های مذکور بررسی می شود. نمونه آماری 40 شرکت فعال است که داده های آن، از سایت بورس اوراق بهادار تهران، نرم افزار ره آورد نوین و ترازنامه شرکت های مذکور طی دوره 96-1387 گردآوری شده و با استفاده از نرم افزار STATA 14 متغیرها محاسبه و مدل ها تخمین زده شده اند. متغیر عملکرد در این مطالعه دارای سه پراکسی شامل شاخص های ROA، ROE و سود قبل از کسر مالیات (EBT) است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش پانل پویا انجام شده است. دو متغیر اطلاعات نامتقارن و ساختار بازار، به عنوان متغیرهای اصلی مؤثر بر عملکرد شرکت ها در مدل ها وارد شده اند. نتایج نشان می دهد اطلاعات نامتقارن رابطه معکوس و ساختار بازار رابطه مستقیم با عملکرد شرکت ها دارد. همچنین نتایج بیانگر آن است که روند عدم تقارن اطلاعات در بورس اوراق بهادار تهران افزایشی است و رقابت انحصاری بهترین توصیف از میزان رقابت در میان شرکت های فعال بورس اوراق بهادار تهران است.
رابطه بین تجربه مدیر عامل و سطح نگهداشت وجه نقد
حوزههای تخصصی:
منافع شخصی مدیران ایجاب می کند که وجه نقد زیادی را نگهداری کنند، که به بهای از دست رفتن منافع سهامداران تمام می شود. همچنین نگهداری وجه نقد می تواند شرکتها را از نیاز به تأمین مالی خارجی پرهزینه برای فرصت های سرمایه گذاری پیش رو بی نیاز کند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین تجربه مدیر عامل و سطح نگهداشت وجه نقد می باشد. در این پژوهش، 144 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای، 1392-1399، که به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهشهای کاربردی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی است. نتایج تحقیق نشان داد بین تجربه مدیر عامل و سطح نگهداشت وجه نقد رابطه وجود دارد.
ارتباط بین نقد شوندگی سهام و سود تقسیمی سهام
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی ارتباط بین نقد شوندگی سهام و سود تقسیمی سهام پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف در این پژوهش با استفاده از نمونه آماری 108 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که شامل 630 مشاهده بین سالهای 1390 تا 1395 می باشد به آزمون فرضیه ها پرداخته شد. جهت اندازه گیری نقدشوندگی از شاخصهای (نسبت عدم نقدشوندگی آمیهود، تعداد روزهای معاملاتی سهام، تعداد دفعات معاملات، دفعات گردش سهام و شکاف قیمت های پیشنهادی خرید و فروش) استفاده گردید. و جهت اندازه گیری سود تقسیمی از نسبت سود پرداختی هر سهم به سود هر سهم استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از بین معیارهای نقدشوندگی سهام بین نسبت عدم نقدشوندگی آمیهود و سود تقسیمی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد ولی بین تعداد دفعات معاملات، دفعات گردش سهام با سود تقسیمی سهام ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد.
بررسی رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و تاخیر گزارش حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
به طور کلی گزارش شده است که هر چه اعتماد بیش از حد مدیریتی قوی تر باشد، تأثیر منفی آن بر شرکت بیشتر است. این مطالعه به طور تجربی رابطه بین بیش اطمینانی مدیریتی و تأخیر گزارش حسابرسی را تجزیه و تحلیل می کند. به عبارتی، هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و تأخیر گزارش حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای نمونه گیری از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است که سعی شده داده های مورد نیاز در بازه زمانی سال های 1395 الی 1399 با استفاده از روش تحلیل رگرسیون کلاسیک انجام شود. داده های پژوهش حاضر از نرم افزار ره آورد نوین تهیه شده هست. برای اندازه گیری بیش اطمینانی از دو مدل سرمایه گذاری بیش از حد و سود پیش بینی شده استفاده گردیده و همچنین، برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین بیش اطمینانی مدیران و تأخیر گزارش حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه ای وجود ندارد؛ به عبارت دیگر هیچ گونه ارتباطی بین بیش اطمینانی مدیران و تأخیر گزارش حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران یافت نشد.
بررسی قدرت مدل های مبتنی بر هوش مصنوعی در پیش بینی روند قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
602 - 623
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، روش های پیش بینی داده های سری زمانی مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری عمیق گسترش بسیاری یافته است. با توجه به اینکه این داده ها در حوزه سرمایه گذاری و پیش بینی قیمت سهام ابعاد بزرگی دارند، روش های سنتی تحلیل داده، به سختی می توانند به یادگیری آن ها بپردازند. در این پژوهش، قدرت مدل های مختلف مبتنی بر یادگیری ماشین، در پیش بینی روند قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است.
روش: پس از جمع آوری داده های 150 شرکت بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، از سال 1390 تا 1399، با تنظیم دقیق روش های یادگیری ماشین برای هر یک از سهام، به پیش بینی روند قیمت سهام و صحت سنجی هر یک از روش ها پرداختیم و آن ها را با هم مقایسه کردیم. در این روش ها، در هر مرحله یادگیری، بخشی از داده ها را به بخش یادگیری و ارزیابی و بقیه را به بخش آزمون اختصاص دادیم. این روش ها عبارت بودند از: مدل های خطی، مدل های خودهم بسته، جنگل تصادفی و شبکه های عصبی.
یافته ها: مدل های مبتنی بر یادگیری عمیق نسبت به سایر مدل ها عملکرد بهتری از خود نشان می دهند و در پیش بینی روند کوتاه مدت قیمت سهام، از دقتی حدود 70 تا 80 درصد برخوردارند. همچنین، مدل های یادگیری کم عمق دقت بالاتری داشتند. به طور کلی، بیشتر مدل ها در پیش بینی روندهای منفی سهام، عملکرد بهتری نشان می دهند.
نتیجه گیری: در این پژوهش، تلاش شد تا مدل ها با دقت بسیار به کار گرفته شوند. نتایج پژوهش نشان داد که برخلاف یافته های پژوهش های گذشته، این مدل ها نتایج خیره کننده ای در اختیار سرمایه گذاران قرار نمی دهند.
بررسی تجربی تأثیر حاکمیت شرکتی در کارایی تخصیص سرمایه شرکت های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
509 - 530
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش های پیشین بر نقش حاکمیت شرکتی بر هم راستا کردن منافع مدیران ارشد و سهام داران و بهبود عملکرد شرکت تأکید کرده اند. اگر ساختار حکمرانی هزینه نمایندگی را کاهش می دهد، می توان انتظار داشت شرکت هایی که حکمرانی مطلوبی دارند، در تخصیص سرمایه، مشکلات کمتری داشته باشند و سرمایه گذاری کاراتری انجام دهند. در این پژوهش، رابطه میان مؤلفه های حاکمیت شرکتی و کارایی تخصیص سرمایه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. روش: به منظور دستیابی به هدف پژوهش، 80 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 1394 تا 1397 انتخاب شد و تجزیه وتحلیل آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل رگرسیونی چندمتغیره و روش داده های پانل با اثرهای ثابت انجام گرفت. یافته ها: مطابق با مبانی نظری و یافته های پژوهش، حاکمیت شرکتی با کارایی سرمایه گذاری رابطه معناداری دارد. همچنین، نتایج پژوهش نشان می دهد که میان متغیرهای حاکمیت شرکتی استقلال هیئت مدیره، ساختار رهبری، اندازه هیئت مدیره، مالکیت بلوکی و وجود اعضای غیرموظف در کمیته حسابرسی و کارایی سرمایه گذاری رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین میان مالکیت نهادی و کارایی سرمایه گذاری رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش مؤید ارتباط معنادار کارایی سرمایه گذاری و حاکمیت شرکتی است. در واقع انتظار می رود با افزایش کیفیت ساختار حاکمیت شرکتی، کارایی سرمایه گذاری بهبود یابد. از سوی دیگر، از میان مؤلفه های حاکمیت شرکتی، فقط ارتباط معنادار و مثبت میان وجود سرمایه گذاران نهادی و کارایی سرمایه گذاری تأیید شد. در واقع، حضور سهام داران نهادی در ساختار مالکیت و به تبع آن، نماینده آن ها در هیئت مدیره، می تواند نظارت بهتر و اتخاذ تصمیم های کاراتر در تخصیص سرمایه را سبب شود. میان سایر مؤلفه های حاکمیت شرکتی، یعنی مالکیت بلوکی، اندازه هیئت مدیره، تعداد اعضای مستقل کمیته حسابرسی و ساختار رهبری با کارایی تخصیص سرمایه مبتنی بر نظریه نمایندگی رابطه ای وجود ندارد؛ بنابراین نظریه نمایندگی قادر نیست که این روابط را تبیین کند و باید به جنبه های رفتاری و محدودیت های ناشی از الزامات قانونی نیز توجه شود.
بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکتی بر تأمین بودجه تحت چرخه عمر
حوزههای تخصصی:
رابطه بین مسئولیت اجتماعی سازمان و اثر تأمین بودجه، بُعد مهمی در آنالیز کیفیت صنعت تولید است. در این مطالعه عوامل مسئولیت اجتماعی شرکت با بخش های توسعه چرخه حیات تولید ادغام گردید. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکتی بر تأمین بودجه تحت چرخه عمر است. این پژوهش با استفاده از داده های سالانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1392-1399 انجام شد. با استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد 152 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اکسل و ایویوز انجام پذیرفت. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون خطی چند متغیره مبتنی بر داده های تابلویی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که سازمان ها در چرخه های حیات مختلف، سطح محدودیت های تأمین بودجه متفاوتی دارند و رفتار مسئولیت اجتماعی شرکت می تواند محدودیت تأمین بودجه سازمان ها را کاهش دهد. همچنین مسئولیت اجتماعی شرکتی می تواند محدودیت های تأمین بودجه را در بخش های مختلف چرخه حیات با روش های مختلف به مراتب کاهش دهد.
ارائه مدل ترکیبی نوین برای کیفیت حسابرسی و تحلیل حساسیت مؤلفه های مؤثر بر آن
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل و اعتبارسنجی آن جهت سنجش کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش اول خبرگانی هستند که با مبانی نظری کیفیت حسابرسی آشنایی کامل دارند و در این خصوص صاحب نظر هستند. جامعه آماری دوم شامل کلیه شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در بخش کیفی 15 نفر خبره با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمّی با روش حذف سیستماتیک تعداد 147 شرکت فعال طی سال های 1393 تا 1399 انتخاب شدند. پس از بررسی مبانی نظری پژوهش، پرسشنامه ای براساس طیف 5 گزینه ای لیکرت به منظور شناسایی مؤلفه های مؤثر پژوهش طراحی شد. سپس با استفاده از روش رتبه بندی فریدمن، مؤثرترین مؤلفه و وزن هر یک مشخص گردید. در نهایت به منظور اعتبارسنجی و تحلیل حساسیت، مدل پیشنهادی با استفاده از داده های بدست آمده در بخش کمّی پژوهش از روش محاسبه سهم هر مولفه در نوسان شاخص کل استفاده شد، نتایج نشان داد عوامل مؤثر بر کیفیت حسابرسی را می توان به طور کلی در 2 بُعد اصلی، 4 مؤلفه اصلی و 20 نماگر منفرد دسته بندی نمود که جنبه های اصلی تبیین کننده کیفیت حسابرسی شامل ویژگی های مؤسسه و تیم حسابرسی ، اثربخشی کمیته حسابرسی، ویژگی های صاحب کار، عوامل کلان و حرفه و عوامل محیطی می باشد. همچنین نماگرها و مؤلفه های اصلی از اولویت یکسانی در تعیین کیفیت حسابرسی برخوردار نیستند و هرچه میانگین رتبه های هر بُعد بیشتر باشد، اهمیت آن در تعیین کیفیت حسابرسی بیشتر است. از بین 10 نماگر موجود در شاخص ترکیبی کیفیت حسابرسی، تنها نماگری که هم جزء مهم ترین نماگرها در بی ثبات کردن شاخص ترکیبی و هم جزء نماگرهای مهم در کاهش متوسط شاخص ترکیبی است، نماگر حق الزحمه حسابرسی می باشد که یکی از شاخص های اصلی ویژگی های مؤسسه و تیم حسابرسی است.
مقایسه مدل هفت عاملی با مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و مدل سه عاملی فاما و فرنچ برای پیش بینی بازده مورد انتظار سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
1 - 30
حوزههای تخصصی:
درک چرایی و چگونگی افزایش قیمت دارایی ها، یک نگرانی عمده برای صنایع، سیاست گذاران و سرمایه گذاران است. همین امر موجب جلب توجه محققان به موضوع قیمت گذاری دارایی ها بخصوص دارایی های پرخطر مانند سهام شده است. مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای تک عاملی CAPM) ) و مدل سه عاملی فاما و فرنچ (1993) از جمله الگوهای مشهوری هستند که به دنبال توضیح انتظارات سرمایه گذاران برای بازده دارایی های پرخطر می باشند و بسط های چندعاملی مختلفی از این الگوها ارائه شده است. یکی از آخرین نسخه های این الگوها، مدل هفت عاملی است که انتظار می رود در مقایسه با مدل CAPM و مدل سه عاملی فاما و فرنچ از قدرت توضیح دهندگی بالاتری برخوردار باشد. هدف این مطالعه ارزیابی مدل هفت عاملی در بورس اوراق بهادار تهران و مقایسه آن با مدل CAPM و مدل فاما و فرنچ به منظور پیش بینی بازده مورد انتظار سهام شرکت های فعال در بخش مالی بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1395:1 تا 1398:12 است. در این مطالعه روش تخمین، الگوی خودتوضیح با وقفه های گسترده ( ARDL ) است. نتایج مطالعه نشان می دهد که مدل هفت عاملی، نسبت به مدل های CAPM و فاما و فرنچ برآورد بهتری از بازده مورد انتظار به دست می دهد. همچنین در مدل هفت عاملی متغیرهای نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، مومنتوم، نسبت گردش نقدینگی و شاخص کالا اثر منفی و معنی داری بر روی بازده مورد انتظار دارند. اما عامل بازار، شاخص اوراق قرضه دولتی و اندازه شرکت تاثیر معنی داری بر روی بازده مورد انتظار ندارد.
اثرات تکانه نرخ رشد اقتصادی بر ارزش صنایع منتخب در بورس اوراق بهادار تهران با رهیافت TVP-FAVAR(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثرات تکانه نرخ رشد اقتصادی بر ارزش صنایع منتخب در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، در مطالعه حاضر، اثرات تکانه نرخ رشد اقتصادی با به کارگیری الگوی خود توضیح برداری عامل افزوده شده با پارامترهای متغیر زمانی (TVP-FAVAR) و با استفاده از داده های فصلی طی دوره (1397-1390) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصله گویای آن است که نحوه ی اثرپذیری ارزش صنایع مختلف نسبت به تکانه نرخ رشد اقتصادی متفاوت بوده است. افزون بر این، این واکنش برای هر صنعت نیز درگذر زمان متفاوت بوده است که این امر لزوم به کارگیری رهیافت پارامتر – متغیر را آشکار می سازد. همچنین، با واردکردن تکانه نرخ رشد اقتصادی (به اندازه یک انحراف معیار) مشخص شد که سرعت واکنش پذیری بازار سهام نسبت به تکانه مذکور با تأخیر زمانی چند دوره ای همراه است و اثرات این متغیر بعد از چند دوره بر ارزش صنایع منتخب نمایان می شود. همان طور که نتایج پژوهش نشان می دهد، حتی در سال هایی که نرخ رشد اقتصادی منفی داشته ایم واکنش ارزش برخی از صنایع کاملاً خلاف مسیر حرکتی متغیر نرخ رشد اقتصادی بوده است؛ یکی از دلایلی که می توان برای این موضوع بیان نمود کیفیت پایین رشد اقتصادی در کشور است.