مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
کالاهای مصرفی
حوزه های تخصصی:
فرهنگ اثر نفوذ کننده و تغییر دهنده ای در هر یک از محیط های بازار ملی دارد. مدیران بازاریابی جهانی باید تأثیر فرهنگ را تشخیص دهند و آماده باشند تا به آن پاسخ ، و یا اینکه آن را تغییر آن را تغییر دهند. مدیران بازاریابی جهانی نقش مهم و حتی رهبری کننده را در تأثیر گذاری بر تغییرات فرهنگی در در سرتا سر جهان به عهده دارند. این نقش در مواد غذایی آشکارتر است اما شامل تمام صنایع مخصوصاً مصولات صنعتی نیز می شود. تولیدکنندگان صابون و پاک کننده ها، عادت شستشو ، صنایع الکترونیکی ، الگوهای تفریح و مدیران بازاریابی البسه ، مدها را تغییر داده اند. در مورد محصولات صنعتی ، فرهنگ بر خصوصیات کالا و تقاضا اثر می گذارد اما تأثیر آن فرآیند بازاریابی مخصوصاً در مورد شیوه های بازرگانی بیشتر است. مدیران بازاریابی جهانی یادگرفته اند از افرادی که عادت و گرایش های محلی را از نظر بازاریابی درک می کنند ، استفاده نمایند. ما در عصری زندگی می کنیم که جریان ملی گرایی در دو جهت در حال حرکت است. در میان کشورهای مختلف تمایل شدید برای ایجاد جامعه جهانی از یک طرف و وابستگی متقابل بین ملت ها از طرف دیگر وجود دارد؛ اما هدف کلی آنها تقویت احساسات ملی در جامعه است. روابط بازرگانی بین کشورهای مختلف ، که فرهنگ های متفاوتی دارند، چالش های زیادی را به وجود آورده است. به علاوه ، کشورهای مختلف به دلیل اختلاف در قوانین و اجرای آن با مشکلات متعددی روبرو هستند. هدف هر برنامه آموزشی برای درک فرهنگ کشورهای مختلف ، آشنایی با شیوه تفکر ، احساس و فعالیت های آنهاست. مدیران بازاریابی جهانی برای درک فرهنگ کشورهای دیگر باید بر«معیار ارجاع به خود» فائق آیند. یکی از شیوه ها برای کسب آگاهی در مورد فرهنگ های مختلف ، استفاده از ترکیبی از مطالعات موردی و ایفای نقش است. در این مقاله ، مطالب زیر مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت: 1-جنبه های زیر بنایی فرهنگ 2-شیوه های تحلیل عوامل فرهنگی در بازاریابی جهانی 3-مذاکرات بازرگانی 4-محصولات صنعتی در بازاریابی جهانی 5-کالاهای مصرفی در بازاریابی جهانی 6-ملی گرایی در بازاریابی جهانی 7-پیچیدگی فرهنگی بین کشورهای مختلف و راه حل های پیشنهادی در بازاریابی جهانی.
محیط های فرهنگی و اجتماعی در بازار جهانی (2)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ اثر نفوذ کننده و تغییر دهنده ای در هر یک از محیط های بازار ملی دارد. مدیران بازاریابی جهانی باید تأثیر فرهنگ را تشخیص دهند و آماده باشند تا به آن پاسخ ، و یا اینکه آن را تغییر دهند. مدیران بازاریابی جهانی نقش مهم و حتی رهبری کننده را در تأثیرگذاری بر تغییرات فرهنگی در سرتا سر جهان به عهده دارند. این نقش در مواد غذایی آشکارتر است اما شامل تمام صنایع مخصوصاً محصلات صنعتی نیز می شود. تولیدکنندگان صابون و پاک کننده ها ، عادت شستشو ، صنایع الکترونیکی ، الگوهای تفریح و مدیران بازاریابی البسه ، مدها را تغییر داده اند. در مورد محصولات صنعتی ، فرهنگ بر خصوصیات کالا و تقاضا اثر می گذارد اما تأثیر آن بر فرایند بازاریابی مخصوصاً در مورد شیوه های بازرگانی بیشتر است. مدیران بازاریابی جهانی یاد گرفته اند از افرادی که عادت و گرایش های محلی را از نظر بازاریابی درک می کنند، استفاده نمایند. ما در عصری زندگی می کنیم که جریان ملی گرایی در دو جهت در حال حرکت است. در میان کشورهای مختلف تمایل شدید برای ایجاد جامعه جهانی از یک طرف و وابستگی متقابل بین ملت ها از طرف دیگر وجود دارد؛ اما هدف کلی آنها تقویت احساسات ملی در جامعه است. روابط بازرگانی بین کشورها ی مختلف ، که فرهنگ های متفاوتی دارند، چالش های زیادی را به وجود آورده است. به علاوه ، کشورهای مختلف به علت اختلاف در قوانین و اجرای آن با مشکلات متعددی روبرو هستند. هدف هر برنامه آموزشی برای درک فرهنگ کشورهای مختلف ، آشنایی با شیوه تفکر ، احساس و فعالیت های آنهاست. مدیران بازاریابی جهانی برای درک فرهنگ کشورهای دیگر باید بر « معیار ارجاع به خود » فائق آیند. یکی از شیوه ها برای کسب آگاهی در مورد فرهنگ های مختلف ، استفاده از ترکیبی از مطالعات موردی و ایفای نقش است. در قسمت اول این مقاله مباحث ذیل مورد بحث قرار گرفت: 1- جنبه های زیربنایی فرهنگ 2- شیوه های تحلیل عوامل فرهنگی در بازاریابی جهانی در این قسمت نیز در ادامه مطالب قبلی به طرح مسایل مطروحه ذیل خواهیم پرداخت: 3- مذاکرات بازرگانی 4- محصولات صنعتی در بازاریابی جهانی 5- کالاهای مصرفی در بازاریابی جهانی 6- ملی گرایی در بازاریابی جهانی 7- پیچیدگی های فرهنگی بین کشورهای مختلف و راه حل های پیشنهادی در بازاریابی جهانی.
ارتباط درآمد با تقاضای بیمه
حوزه های تخصصی:
در این مقاله رابطه درآمد و تقاضای بیمه بررسی شده و درآمد و عوامل موثر بر میل متوسط به بیمه و نحوه کاربرد آن در بازارهای ملی مورد بحث قرار می گیرد. با استفاده از تئوری درآمدی کنیز درآمد کل یک فرد در جامعه قسمتی صرف کالاها و خدمات جاری و قسمتی دیگر صرف کالاها و خدمات بادوام می شود مانند خرید منزل شخصی، اتومبیل، جواهرات و غیره، افراد زمانی اقدام به خرید بیمه می کنند که درآمد متناسبی داشته باشند بنابراین با افزایش درآمدهای فردی و خصوصی میل متوسط به بیمه افزایش پیدا می کند. ضمنا عوامل موثر بر درآمد ملی مانند توزیع درآمد ملی، تورم، رکورد و تراز پرداختها بر میل متوسط به بیمه تاثیر می گذارند. رشد اقتصادی بر تقاضای بیمه موثر است، چگونگی توزیع درآمدها و توزیع مجدد درآمد سطح زندگی را بالا می برد و درنتیجه تقاضا برای پوشش بیمه ای را افزایش می دهد. برعکس در زمان رکورد اقتصادی که مواجه با انبوه بیکاری هستیم تقاضا برای بیمه کاهش خواهد یافت. تراز پرداخت های مثبت (افزایش صادرات) میل متوسط به بیمه را افزایش می دهد. البته عوامل دیگری مانند سطح فرهنگ، پیشرفت سیاسی و ازدیاد جمعیت بر تقاضای بیمه تاثیر می گذارند.
بررسی عوامل موثر بر تقاضای واردات کالاهای مصرفی، سرمایه ای و واسطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تجزیه و تحلیل مسایل کلان و سیاست گزاری اقتصادی، بررسی تابع تقاضای واردات، اهمیت خاصی در شناخت الگوی اقتصاد کلان و اثر بخشی و کارایی سیاست های بازرگانی کشور دارد. به همین جهت، یکی از مسائل عمده و قابل طرح در زمینه واردات کالاها، بررسی عوامل موثر بر واردات (کل، واسطه ای، سرمایه ای و مصرفی) است. در این مقاله، با توجه به ماهیت داده های سری زمانی طی دوره 1338-1378، وجود رابطه با ثبات در مدل تقاضای واردات در ایران، مورد بررسی قرار گرفته است. برای آزمون تجربی از الگوی خود رگرسیون برداری استفاده شده است که نشان می دهد، درآمدهای نفتی و تولید ناخالص داخلی بدون نفت، اثری مثبت و قیمت های نسبی (نسبت قیمت کالاهای وارداتی به کالاهای تولید شده در داخل) اثر منفی بر تقاضای واردات (کل، واسطه ای، سرمایه ای و مصرفی) دارند. همچنین، در این مقاله، آثار تکانه های مختلف اقتصادی بر تقاضای واردات در طول زمان و میزان تغییرات متغیرها بر تقاضای واردات، با روش تجزیه واریانس خطای پیش بینی مورد بررسی قرار گرفته است.
تأثیر واردات کالاهای سرمایه ای، واسطه ای و مصرفی بر رشد اقتصادی منطقه منا
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به بررسی اثرگذاری صادرات و واردات به تفکیک واردات کالاهای سرمایه ای، واسطه ای و مصرفی بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب منطقه منا طی سال های (2007-1999) با استفاده از روش داده های ترکیبی پرداخته شده است. یافته های به دست آمده گویای این مطلب است که نرخ رشد واردات با رشد اقتصادی رابطه مثبتی دارد. از دیگر نتایج اثر مثبت نرخ رشد واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای بر رشد اقتصادی بوده که رشد واردات کالاهای واسطه ای از اثرگذاری بیشتری نسبت به رشد کالاهای سرمایه ای برخوردار است. همچنین، نرخ رشد واردات کالاهای مصرفی اثر منفی بر رشد اقتصادی می گذارد. در پژوهش حاضر اثرگذاری واردات کالاهای مصرفی به دلیل استفاده از روش داده های ترکیبی که تورش برآورد را تا حد زیادی از بین می برد، قابل تأمل است
قاچاق کالا و ارز در نظام جزایی ایران
حوزه های تخصصی:
عوارض ناشی از قاچاق که به طور کلی عبارتند از: عدم پرداخت حقوق و عوارض دولتی، برهم خوردن تعامل بازار رقابتی، سودآوری زیاد و فساد مالی و اخلاقی، مختل شدن تولید کشور بروز ارتشاء و فساد در نظام اداری، عدم مدیریت صحیح دولت بر امور اقتصادی و اجتماعی خطرپذیری رقابت تجاری سالم، تأثیر منفی بر کارکرد سیاستهای تجاری و اقتصادی و معضلات فرهنگی و بهداشتی، خود حاکی از آن است که برای رسیدن به یک سیاست جنایی مطلوب در مبارزه با قاچاق نیاز به جامع نگری و شناسایی و بررسی دقیق علل و عوامل موجد قاچاق کالا بوده که اگر به درستی شناسایی، ارزیابی و تحلیل نشود و برپایه آن سیاست جنایی تدوین نگردد، چه بسا در امر مبارزه رودرو با عوامل قاچاق حتی با صرف هزینه های هنگفت موفقیتی بدست نیاید.آن چیزی که قاچاق کالا را در سالهای اخیر به یک معزل اقتصادی تبدیل کرده است واردات غیر رسمی و قاچاق کالاهای مصرفی به شکل سازمان یافته از طریق راههای غیر قانونی و غیر مجاز توسط باندهای قاچاق و صاحبان نفوذ قدرت است که در سالهای اخیر آسیب های شدیدی بر نظام اقتصادی کشور وارد کرده است فلذا باید این پدیده با توجه به قانون "مبارزه با قاچاق کالا و ارز" 1392 مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و با مداقه در قانون جدید این مسئله را تشریح نموده و به معرفی سیاست جنایی و تقنینی قانونگذار به صورت عمقی و دقیق بپردازیم.
صادرات غیرنفتی و واردات کالا در سال های 1394 و 1395 بر اساس طبقه بندی گستره اقتصادی (BEC)
حوزه های تخصصی:
کمیسیون آمار سازمان ملل در سال 1965 دسته بندی کلانی از سیستم طبقه بندی های تجاری با عنوان طبقه بندی گستره اقتصادی یا BEC ایجاد کرده است که در این روش در طبقات اقتصادی کالاهای تجاری، مواد غذایی از صنعتی متمایز و همچنین تجهیزات سرمایه ای، کالاهای مصرفی بادوام و بی دوام با هدف تحلیل های اقتصادی کلان از یکدیگر تفکیک شده اند که می توان از این طبقه بندی با هدف تفکیک کالاهای تجاری به صورت مصرفی، واسطه ای و سرمایه ای بهره برداری نمود. در این تحقیق تلاش شده است تا از طریق انطباق محصولات تجاری کدهای نظام هماهنگ ( HS ) گمرک جمهوری اسلامی ایران، محصولات تجاری به تفکیک طبقه بندی BEC استخراج شود. با انطباق کدهای تعرفه محصولات تجاری کشور از HS به BEC می توان اذعان داشت که کالاهای واسطه ای دارای بیشترین سهم و کالاهای نهایی مصرفی و سرمایه ای سهم ناچیزی از سبد صادرات غیرنفتی و واردات کشور را طی سال های 1394 و 1395 داشته اند، به طوری که در سال 1395 بیش از 74 درصد از سبد صادرات غیرنفتی کشور به لحاظ دلاری و حدود 54 درصد از سبد واردات کشور به لحاظ ارزش دلاری در اختیار اقلام واسطه ای است.
بررسی اثر تحریم های اقتصادی بر واردات کالاهای سرمایه ای، واسطه ای و مصرفی ایران طی دوره 1392-1360(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۹۳
393 - 420
بخش تجارت خارجی در اغلب کشورهای در حال توسعه به عنوان اهرم اصلی رشد و توسعه اقتصادی مورد توجه بوده است، در این راستا آثار تحریم های اقتصادی بر ساختار تجارت خارجی ایران و مخصوصاً ترکیب واردات که جزء لاینفک برای رشد و توسعه اقتصادی قلمداد می شود، حائز اهمیت است. هدف اصلی این تحقیق بررسی اثر تحریم های اقتصادی بر ترکیب واردات ایران طی دوره زمانی 1392-1360 می باشد. برای این منظور ابتدا برمبنای معیارهای ارائه شده هافبائر، تحریم ها در سه طیف ضعیف، متوسط و قوی تقسیم بندی و به صورت دو متغیر مجازی وارد مدل شده و سپس تأثیر این متغیرهای مجازی به همراه سایر متغیرهای مدل بر واردات ایران به تفکیک کالاهای سرمایه ای، واسطه ای و مصرفی با استفاده از الگوی حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده (FMOLS) مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاکی از این است که تحریم های اقتصادی چه ضعیف و چه قوی واردات کالاهای واسطه ای را کاهش داده و تحریم های اقتصادی ضعیف اثر مثبت بر واردات کالاهای سرمایه ای داشته است. همچنین واردات کالاهای مصرفی در جریان تحریم های اقتصادی قوی افزایش یافته و تحریم های اقتصادی ضعیف اثر معناداری بر واردات کالاهای مصرفی نداشته است.
مدیریت اقلام عمده وارداتی با تمرکز بر سیاست های تولیدی اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به امکان ورود آسیب ها اقتصادی به واسطه برخی ضعف ها در حوزه نظام تجاری، در شرایط فعلی که امکان تصویب و تشدید تحریم های تجاری و محدودیت های ارزی علیه کشورمان وجود دارد، ضروری است تصویر روشنی از چارچوب کلی حوزه مدیریت واردات و نیز میزان اهمیت و اولویت آنها در تناسب با مسائل متنوع ارائه شود. از سوی دیگر اگرچه مسئله ترکیب و تحلیل اجزای واردات مورد توجه سیاستگذاران و تحلیلگران اقتصادی کشور بوده، اما پس از ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و تمرکز بر بند «6» این سیاست ها مبنی بر افزایش تولید داخل نهاده ها و کالاهای اساسی و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و مباحث مطروحه درخصوص مدیریت واردات، سیاست های مختلفی ازسوی سیاستگذاران اقتصادی تبیین شد که در کنار آنها، توجه به ترکیب اقلام عمده وارداتی از حیث میزان حقوق ورودی، نوع مصرف، اولویت بندی تخصیص ارز به کالاها می تواند راهگشا باشد. این مطالعه می تواند گامی در راستای احصای برخی از مؤلفه های مورد نیاز برای تدوین استراتژی توسعه صنعتی و کشاورزی نیز باشد. برای دستیابی به هدف فوق در گام اول لازم است نگاهی به ترکیب واردات داشته باشیم که در این مطالعه آمار واردات 200 قلم کالای عمده وارداتی در سال 1395 با چهار مؤلفه میزان تعرفه، نوع مصرف، ارز تخصیصی و قسمت بندی کالایی که حدود 60 درصد ارزش کل واردات را تشکیل می دهد، مورد تحلیل قرار گرفته تا ارتباط آن با حمایت از تولید داخلی و مدیریت واردات بررسی شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد امکان مدیریت واردات بخشی از این 200 قلم کالا از طریق ابزارهایی مانند اعمال سیاست های تشویقی برای تولید در داخل، تغییر الگوی مصرف و اعمال محدودیت کوتاه مدت و هدفمند در واردات در راستای سیاست های اقتصاد مقاومتی و محدودیت منابع ارزی در جهت تقویت تولید داخلی وجود دارد.
بحران هویّت و مصرف گرایی در نسل جوان پژوهشی در مدارس دخترانه متوسطه جامعه شهری اراک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۵
39 - 51
مقدمه و هدف پژوهش : مصرف گرایی و بحران هویت در واقع یکی از مولفه های مشترک و مهم دوران مدرن و پست مدرن شده است. این مقاله با هدف تحلیل و کالبد شکافی موضوع و ارتقاء دانش علمی کنشگران حوزه فرهنگی جامعه به ارتباط مصرف گرایی با بحران هویت در مدارس دخترانه متوسطه می پردازد. روش پژوهش: کار مطالعاتی با مباحث مفهومی و بنیادی مختصر و روش پیمایشی، ابزار پرسش نامه و نمونه گیری خوشه ای در میان 356 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه 1 اراک در سال 1397 انجام شد. یافته ها: میان کالاهای مصرفی حامل نمادهای موثر، نگرش مثبت به استفاده از کالاه ای مصرفی و استفاده از رسانه های جمعی)، و گرایش به فرهنگ مصرف (غیرایرانی) با وقوع بحران هویت در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه جامعه شهری اراک رابطه معناداری وجود دارد. مصرف کالاها و سبک زندگی جدید برای فرد در حال هویت یابی؛ و عملکرد رسانه ها به مخاطب خود این گونه القاء می کند که ارزشمند بودن در گرو استفاده از این و آن کالا یا محصول مصرفی جدید است. بی ثباتی و کثرت در تنوع کالاها و نمادهای مصرفی در چالش با موج هژمونی جامعه مدرن، زمینه ی مهم بحران هویت نسل جوان دانش آموزی گردیده است.