مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مدل ANP
حوزه های تخصصی:
شهرهای در حال توسعه، مانند همتایان صنعتی خود با عدم قطعیت های قابل توجهی روبه-رو هستند. اکثر شهرها با مساله ی مدیریت نرخ بی سابقه رشد جمعیت مواجه بوده و در حال حاضر قادر به ادامه و هدایت وضع موجود نیستند. بسیاری از شهرهای جهانِ در حال توسعه، عملکردی بسیار ضعیف تر از ظرفیت بالقوه ی خود دارند، این شهرها در نتیجه ی از دست دادن فرصت ها برای جمعیت شان و به کارگیری توسعه ی غیرمنطقی برای منطقه شان دارای عملکرد ضعیفی هستند. بنابراین به دلیل محیط اقتصادی نامشخص و رقابتی، شهرهای در حال توسعه نیازمند نظم و دیسیپلین برای استفاده ی مؤثر از منابع مالی و انسانی محدودشان در جهت رسیدن به اهداف هستند. باتوجه به اصل توسعه ی درونزای محیطی، هدف اصلی این مقاله ارزیابی قابلیت های توسعه ی شهری مراغه برای انتخاب مناسب ترین استراتژی برای توسعه ی آتی آن می باشد. به عبارت دیگر هدف از این مقاله انتخاب استراتژی های مناسب توسعه جهت ارتقای توانایی شهر برای بهره گیری بهینه از توان های محیطی خود می باشد. روش تحقیق برحسب هدف، روش تحقیق کاربردی و شیوه ی مطالعه برحسب روش و ماهیت، تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای، اسنادی، روش مشاهده ی مستقیم و روش های میدانی مانند پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق، مناسب ترین استراتژی برای توسعه ی شهری مراغه، استراتژی توسعه ی آموزش عالی و دانشگاه ها در شهر و تبدیل مراغه به شهری دانشگاهی می باشد. ضمن اینکه استراتژی تقویت عملکرد توریستی و جهانگردی شهر به عنوان استراتژی جایگزین مطرح است.
پهنه بندی پتانسیل خطر وقوع سیلاب در حوضه ی آبریز مردق چای با استفاده از مدل ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیلاب، یکی از پدیده های پیچیده و مخرب طبیعی است که هر ساله خسارت های فراوانی را به دنبال دارد. منطقه ی شمال غرب کشور، به دلیل داشتن اقلیمی نیمه خشک و کوهستانی و درنتیجه تغییرپذیری بالای بارش، ازجمله مناطقی است که در معرض سیلاب های مخرب قرار دارد. منطقه ی مورد مطالعه، حوضه ی آبریز مردق چای (موردو چای) در استان آذربایجان شرقی است. برای انجام این پژوهش از روش های توصیفی، میدانی و تحلیلی استفاده شد. متغیرهای مورد بررسی شامل شیب، شماره ی منحنی (CN)، ارتفاع رواناب، شکل، تراکم زهکشی، سنگ شناسی و پوشش گیاهی حوضه هستند. لایه های اطلاعاتی در نرم افزارهای Arc GIS و ENVI تهیه شد. برای تعیین میزان اثر و وزن دهی به متغیرهای اصلی و طبقه های فرعی هر یک از متغیرها در رابطه با خطر وقوع سیلاب، از مدل ANP در قالب نرم افزار Super Decisions استفاده شد. نتایج نشان می دهد که عامل شیب با میزان 30/0 و ارتفاع رواناب سطح حوضه با میزان 28/0 در رابطه با رخداد سیلاب، از بیشترین میزان اهمیت و عوامل پوشش گیاهی (NDVI) و سنگ شناسی، به ترتیب با رقم 06/0 و 07/0 از کمترین میزان اهمیت برخوردار هستند. کمابیش در 32 درصد از سطح حوضه، خطر وقوع سیلاب بسیار زیاد و زیاد است که بیشتر در قسمت هایی از پایین دست حوضه واقع شده اند. این امر با وجود کاهش شیب، به دلیل برقراری ارتباطات درونی متغیرها و دخالت عواملی مانند شماره ی منحنی (CN) و ارتفاع رواناب بالا، فقر پوشش گیاهی و تراکم زهکشی نسبی بالا است که با توجه به استقرار نقاط سکونتگاهی در این محدوده، انجام اقداماتی برای کاهش خطر وقوع سیلاب در این قسمت از حوضه ضروری است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدلANP(مطالعه موردی: حوضه پیوه ژن دامنه جنوبی بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رخدادهای طبیعی فرآیندهای پیچیده ای هستند که بر تمامی بخش های کره زمین تأثیرگذارند که دراین بین زمین لغزش به عنوان یکی از مهم ترین معضلات جهانی باعث خسارات عدیده ای به مناطق مسکونی، جاده ها، زمین های کشاورزی و... می گردد که با شناسایی عوامل مؤثر در وقوع حرکت های توده ای و پهنه بندی آن، می توان کمک مؤثری در تدوین برنامه مدیریت خطر و کاهش خسارات ناشی از وقوع این پدیده نمود. هدف از انجام این پژوهش نیز پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل تحلیل شبکه (ANP) در حوضه پیوه ژن دامنه جنوبی بینالود می باشد. بدین منظور، لایه های اطلاعاتی 10 عامل: ارتفاع، بارش، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، تراکم پوشش گیاهی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و فاصله از گسل تهیه شد. سپس جهت تهیه نقشه پهنه بندی از مدل ANP استفاده گردید. نتایج حاصل از این مدل نشان می دهد که عوامل فاصله از رودخانه و فاصله از جاده به ترتیب بیشترین امتیاز وزنی(0.228 و 0.204) و شیب و جهت شیب کمترین وزن(0.012، 0.021) را در حوضه موردمطالعه به خود اختصاص دادند. از تعداد 31 زمین لغزش رخ داده در حوضه مطالعاتی، 17 زمین لغزش در فاصله 50-0 متری و 14 زمین لغزش دیگر در فاصله 150-50 متری از رودخانه به وقوع پیوسته است که نشان از تأثیر مستقیم و مهم فرسایش و زیر شویی رودخانه می باشد. همچنین فعالیت های انسانی نظیر جاده سازی در حوضه موردنظر خطر وقوع زمین لغزش را چندین برابر نموده است به طوری که 22 زمین لغزش در فاصله 0 تا 500 متری از راه های ارتباطی، رخ افتاده و راه ها را مورد هجوم خود قرارداده اند. درنهایت، بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش و انطباق داده های زمین لغزشی و مشاهدات میدانی، می توان گفت مدل ANP می تواند به عنوان مدلی مناسب و کارآمد برای پیش بینی پدیده لغزش به کار گرفته شود به طوری که در پژوهش حاضر 5/64 درصد زمین لغزش های حوضه در پهنه های خیلی زیاد و زیاد به وقوع پیوسته است.
تحلیل شبکه ای عوامل موثر در ناپایداری های دامنه ای رشته کوه بینالود با رویکرد مدیریت محیطی (مطالعه موردی : دامنه های شمالی و جنوبی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشته کوه بینالود یک سیستم چین خورده ی تراستی است که در شمال شرق ایران واقع شده و جزو کوهستان های خشک و نیمه خشک کشورمحسوب میشود.دامنه های این رشته کوه به دلیل شرایط متفاوت لیتولوژیکی و مقاومت سنگها دربرابرهوازدگی و فرسایش ،ویژگیهای اقلیمی و تغییرات شدید آنتروپوژنیک ازجمله کاربری اراضی،از موقعیت مناسبی جهت وقوع مخاطرات ژئومورفولوژیکی از نوع ناپایداریهای دامنه ای می باشد بطوریکه این ناپایداری ها ازرخدادهای مکرری هستندکه تهدید بلقو ه ای در زندگی، تجهیزات ، امکانات و راه های مواصلاتی و شبکه حمل و نقل در محدوده مورد نظر به شمار می آیند.روش مورداستفاده دراین پژوهش،تحلیلی و سیستمی است و به امکان سنجی خطر وقوع ناپایداریهای دامنه ای می پردازد. در این راستا به منظور شناخت عوامل موثر در بروز ناپایداریهای محدوده مورد مطالعه،11متغیراصلی نظیر،میزان شیب،جهت شیب لایه های زمین شناسی، واحدهای لیتولوژی، فاصله از گسل ، کاربری و پوشش زمین ، خطوط همبارش وسایر عوامل... برمبنای نقشه های پایه توپوگرافی 25000/1و نقشه های زمین شناسی 1:100000 و نقشه پوشش و کاربری زمین 1:50000 منطقه در سطوح مختلف مورد پژوهش قرارگرفت.در ادامه حوضه های هیدرولوژیک درقلمرو مطالعه مشخص شدکه مجموعاً33 حوضه آبریز شامل 23 حوضه در دامنه شمالی و 10 حوضه آبریز در دامنه های جنوبی شناسایی شد.سپس بررسی متغیرها در منطقه بینالود به شکل زمین مرجع انجام گرفت ومدلسازی های جانبی تحلیل فضایی، در نرم افزار GIS تنظیم شدند لذانقشه های عامل تولید شده،با روش ANP ارزیابی و با زیر نرم افزارجانبی expeart choice به شکل معیار های اصلی و زیر معیارها مورد وزن دهی قرار گرفته وسرانجام این نقشه هادر نرم افزار GIS بامنطق فازی و عملگرجمع فازی،با چهار درجه خطر کم ، خطر متوسط ، خطر زیاد ، و خطر بسیارزیاد مورد همپوشانی و پهنه بندی قرارگرفتند.طبق نتایج حاصل ازاین پژوهش شیب موثرترین عامل در بروز ناپایداری های دامنه ای در هردوسوی دامنه های بینالودشناخته شد و با توجه به جنس سازند زمین شناسی بیشترین تکرار فراوانی لغزش ها در دامنه های فیلیتی و سیلتی دامنه ی شمالی بینالود،وریزش ها در مارن های آتشفشانی دامنه های جنوبی رخ میدهدو بهترین راهکار مدیریت محیطی در جلوگیری و کاهش اثرات سوء خطر ناپایداری های دامنه ای رشته کوه بینالود ، تعیین پهنه های آسیب پذیرازخطر،آمایش سرزمین و استخراج قابلیت اراضی وجلوگیری از تغییرکاربری زمین بر مبنای نتایج مستخرجه می باشد .
بررسی نقش ساختاری حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهرهای هوشمند (نمونه مورد مطالعه: شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیب ICT با برنامه ریزی شهری، تئوری شهر هوشمند را مطرح می کند. اما آنچه که در توسعه زیرساخت و ایجاد چنین شهری نقش سازنده دارد حکمروایی خوب شهری است. شهرداری تبریز علی رغم صرف هزینه بسیار در اجرای فناوری های جدید به دلیل اینکه ساختار مدیریت و برنامه ریزی مناسبی برای انتخاب فناوری و نحوه اجرای آن ندارد موفقیت چندانی به دست نیاورده و نتوانسته است گامهای اولیه بسوی ایجاد یک شهر هوشمند را بردارد. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهر هوشمند تبریز به عنوان یک تئوری جدید و سنجش اولویت و تأثیر این مؤلفه ها می باشد. این پژوهش در 3 مرحله انجام یافته است. در مرحله اول برای شناسایی مؤلفه های اصلی، روش تحلیل سلسله مراتبی مبتنی بر نظر 10 خبره از کارشناسان شهرداری تبریز بکار گرفته شده که منجر به شناسایی 8 مؤلفه اصلی شده است. در مرحله دوم جهت سنجش اهمیت مؤلفه ها در ایجاد حکمروایی خوب شهری، گویه هایی تعریف و با استفاده از مدل ANP مبتنی بر نظر 20 خبره اهمیت هر یک از مؤلفه ها شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد در بین مؤلفه های حکمروایی خوب شهری، مؤلفه پاسخگویی با مقدار 0.269، قانونمندی با مقدار 0.206، مسئولیت پذیری با مقدار 0.118، اثربخشی با مقدار 0.114، شفافیت با مقدار 0.093، مشارکت با مقدار 0.073، اجماع گرایی با مقدار 0.064، عدالت با مقدار 0.059 به ترتیب بیشترین نقش را در حکمروایی خوب شهری دارا هستند. در مرحله سوم جهت تحلیل تأثیر مؤلفه های حکمروایی خوب در ایجاد شهر هوشمند، 376 نفر از کارمندان شهرداری تبریز پرسشنامه مربوطه را تکمیل نموده اند و مدلسازی ساختاری (LISREL) انجام یافته است. برحسب آزمون T-Value در بین متغیرهای مکنون درونی، مؤلفه پاسخگویی با اثر مستقیم 0.78، شفاف سازی با اثر مستقیم 0.76، اثربخشی 0.69، مشارکت با اثر مستقیم0.63، مسئولیت پذیری با اثر مستقیم0.60، عدالت با اثر مستقیم0.56، اجماع گرایی با اثر مستقیم0.52، قانون مندی با اثر مستقیم 0.50 به ترتیب بیشترین تأثیرات را در متغیر مکنون بیرونی شهر هوشمند دارند. نتایج نشانگر تأثیر بسیار بالای حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهر هوشمند است زیرا معنی داری اعداد (t-value) از 96/1 بزرگ تر است.
ارزیابی شاخص های محیطی تناسب زمین برای گسترش کالبدی شهر سروآباد با تلفیق دو مدل تحلیل شبکه ای و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد انفجاری و بدون برنامه جمعیت و مهاجرت بی رویه به سوی شهرها و به دنبال آن توسعه فیزیکی سریع در سال های اخیر، مشکلات بسیاری را برای شهرها و ساکنان آنها به وجود آورده است. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت ژئومورفولوژیکی شهر سروآباد و ارزیابی قابلیت های آن برای اهداف توسعه فیزیکی شهری پرداخته است. برای نیل به اهداف تحقیق، با بررسی مطالعات گذشته و استفاده از نظر کارشناسان، پارامترهای لازم و تأثیرگذار ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی و انسانی از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راه ارتباطی و فاصله از محدوده شهری تعیین گردید؛ سپس به تهیه لایه های اطلاعاتی آنها اقدام شد. برای این منظور، از دو مدل منطق فازی و ANP استفاده شد. ابتدا لایه های مورد نیاز تهیه شده و به صورت فازی درآمد؛ سپس در مدل ANP، ارزش هر کدام از لایه ها محاسبه گردید و نقشه های شبکه شده با استفاده از منطق فازی تلفیق و در نهایت به صورت نقشه مناطق مستعد توسعه ارائه شدند. نتایج حاصل، مؤید آن است که حدود 25 درصد از منطقه مطالعاتی که در قسمت های جنوبی، شرقی و جنوب شرقی محدوده قرار دارد، مستعد توسعه است.
موانع مؤثر در مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی (مورد شناسی: دهستان بناجوی شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت اجتماعی با توجه به نقش پذیری و ایفای نقش ساکنان روستایی در برنامه های اقتصادی- اجتماعی به ویژه در طرح های عمرانی برای دستیابی به اهداف جمعی به ویژه در مناطق روستایی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در این میان، موانعی در ارزیابی مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی وجود دارد؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مهم ترین موانع مشارکت اجتماعی روستاییان در فعالیت های عمرانی روستایی در دهستان بناجوی شمالی شهرستان بناب است. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، روش نمونه گیری تصادفی بوده است و با فرمول کوکران 320 خانوار در سطح محدوده مورد مطالعه، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. بخشی از داده ها براساس مطالعات میدانی (پرسشنامه) و مشاهده (شاخص های انتخابی و محقق ساخته) و بخشی دیگر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب روایی پرسشنامه نیز برابر با 81/0 به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ANPو نرم افزار Super Decisions،SPSSاستفاده شده است. نتایج آزمون Tتک نمونه ای نشان داد که از بین عوامل مختلف مؤثر مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی، به ترتیب عامل اجتماعی (470/31)، آموزشی- ترویجی (269/29)، نهادهای دولتی (925/26)، اقتصادی (351/20)، نهادهای روستایی (721/18) و درنهایت عامل نهاد حقوقی- قانونی (231/14) به ترتیب در رتبه های یک تا شش قرار دارند. درنهایت با توجه به نتایج به دست آمده با تأکید بیشتر بر عوامل اجتماعی، استراتژی های رفع این موانع و راهکارهای پیاده سازی این استراتژی ها تدوین شده است.
ارزیابی تاب آوری کالبدی شهردر برابر زلزله (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
131 - 146
حوزه های تخصصی:
اصولا زلزله یکی از سوانح طبیعی است که تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی برجای گذاشته و تلفات جانی و مالی سنگینی بر ساکنان آنها وارد می سازد. در عین حال آسیب پذیری بخش کالبدی شهر تأثیر مستقیمی در تلفات انسانی ناشی از بحران دارد. معمولا آسیب پذیری در نتیجه ساخت و ساز های بی رویه در حریم گسل ها، عدم رعایت ضوابط و استانداردها، توزیع نامناسب جمعیت و امکانات در سطح شهر تشدید می شود. تحلیل چگونگی تاب آوری در برابر تهدیدات و کاهش اثرات آن، با توجه به نتایجی که در بر خواهد داشت و تبیین رابطه تاب آوری کالبدی با این مخاطره طبیعی ضروری به نظر می رسد. اینک در پژوهش حاضر به ارزیابی میزان تاب آوری بلوک-های شهری در پیرانشهر پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد که با بهره گیری از مدل ANP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) برآورد علمی از میزان تاب آوری شهر با استفاده از داده های مکانی و غیرمکانی به عمل آمده است. نتایج حاصله از تحلیل یافته ها، نشان می دهد که 27 درصد مساحت شهر دارای تاب آوری کم و خیلی کم، 56 درصد تاب آوری متوسط و 17 درصد تاب آوری زیاد می باشد. از این رو در بُعد فضایی شهر، مساکن وسایر عناصر کالبدی واقع در محله های قدیمی شهرو با قدمت بالا (قسمت های جنوب، غرب و شرق شهر) آسیب پذیرتر از محله های تازه ساخت شهر (شمال و شمال شرقی شهر) می باشند که مدیریت شهری و برنامه ریزان ملی و منطقه ای با بهره گیری از این یافته ها می توانند در جهت ارتقای تاب آوری شهر بهره برداری مناسبی نمایند.
تحلیل وارزیابی اولویت های استقرار شهر الکترونیک در توسعه پایدار شهریبا استفاده از مدلANP (نمونه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با ورود به هزاره سوم و ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات، ایجاد شهر الکترونیک و قدم گذاشتن در مسیر فناوری اطلاعات یک فرصت انکار ناپذیر است. از طرف دیگر با افزایش جمعیت، فقر و روند رو به رشد شهرنشینی، نیازها و معضلات انسان و محیط زیست او نیز پیچیده تر گردیده است که در پاسخ به این نیازها، از ابزارها و روش های مختلفی استفاده شده است و در این میان مفهوم توسعه پایدار از توجه بیشتری برخوردار شده است. تکنولوژی و فناوری اطلاعات به عنوان یکی از روش های نوظهور، قابلیت حل بسیاری از معضلات شهرهای امروزی را در راستای رسیدن به شهری با معیارهای توسعه پایدار را دارا می باشد. در این راستا، در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، سعی شده است ابتدا به بررسی مهم ترین مسایل مرتبط با اولویت های استقرار شهر الکترونیک در توسعه پایدار شهری با استفاده از منابع کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه پرداخته و سپس با توجه به ویژگی هایANP، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومیANPتدوین گردد. مدل ANPدرمقاله حاضر، شامل 3 خوشه (معیار/گروه) و 1 خوشه با عنوان گزینه ها (بافت های مورد مطالعه)، 2 گزینه (نود/زیرگروه) می باشدکه با استفاده از نرم افزارSuper decision تولید شده و نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهدکه درخوشه مولفه های استقرار شهر الکترونیک، نود «زیرساخت الکترونیک» (با امتیاز نرمال 287/0)، درخوشه توسعه پایدار، نود «ارتقا کیفیت زندگی» (با امتیاز نرمال 23/)0 و در خوشه دستاوردهای شهر الکترونیک، نود «دسترسی به خدمات» (با امتیاز نرمال 18/0 و توزیع عادلانه خدمات با امتیاز نرمال 16/0 )، در اولویت قرار دارند و در نهایت بر اساس ارزیابی کلی مدل، بافت طراحی شده (با وزن نرمال 49/.)، بافت سنتی (با وزن نرمال 22/0)، بافت روستایی (با وزن نرمال 15/0) و بافت حاشیه ای با وزن نرمال (14/0)، از لحاظ استقرار شهر الکترونیک در توسعه پایدار شهری در اولویت هستند
آسیب شناسی اکوتوریسم مناطق نمونه گردشگری روستایی کرمانشاه (مطالعه موردی: ناحیه بیستون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناحیه ی بیستون در زمینه ی اکوتوریسم، از قابلیت های فراوانی برخوردار می باشد که در صورت برنامه ریزی مطلوب، می توان توسعه ی اقتصادی و اجتماعی این ناحیه را رونق بخشید. لیکن ناحیه ی بیستون فاقد امکانات و تجهیزات رفاهی لازم جهت اسکان گردشگران و نیز فاقد توانایی های تبلیغاتی مناسب به منظور جذب گردشگران می باشد. مهمترین هدف پژوهشِ پیشِ رو، بررسی ضعف ها و پیامدهای مطلوب و نامطلوب اکوتوریسم در ناحیه ی بیستون از دیدگاه جامعه ی محلی و تلاش در جهت رفع موانع و آسیب های موجود است. لذا ضمن بررسی های اسنادی و میدانی و نیز بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و با هدف کاربردی، از سه گروه مشارکت کنندگان (مردم 200 نفر، گردشگران 150 نفر و مسؤولان 15 نفر) مصاحبه انجام و دیدگاه های آنها در ابعاد مختلف بررسی شده است. سپس از مدل ترکیبی SWOT و مدل تحلیل شبکه ای ANP برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، بهره برداری گردیده است. در بخش اسنادی، وضعیت ناحیه ی مطالعاتی از نظر جغرافیایی و به ویژه تحولات مرتبط با گردشگری بررسی و در بخش میدانی علاوه بر تهیه ی پرسشنامه، مصاحبه با مسؤولین شهرستان و ناحیه ی مطالعاتی و مدیران محلی در چندین نوبت، انجام گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، توسعه ی فعالیت های گردشگری یکی از عوامل مؤثر در بروز تغییرات اقتصادی و اجتماعی در سطح ناحیه ی بیستون بوده است. از طرفی، اثرات مخرب زیست محیطی را می توان به عنوان موانع و آسیب های جدی در تخریب محیط زیست ناحیه ی مذکور برشمرد.
مخاطرات فرسایش آبراهه ای بر روی خط لوله گاز نهم سراسری با استفاده از روش ANP-PRSM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسایش آبراهه ای و رودخانه ای همواره یکی از فاکتورهای اصلی مخاطرات خطوط انتقال انرژی و لوله های نفت و گاز است. در این مقاله با استفاده از ماتریکس ریسک خط لوله (PRSM) و مدل ANP به بررسی مخاطرات فرسایش آبراهه ای در خط لوله گاز نهم سراسری در محدوده استان خوزستان با طول 170 کیلومتر پرداخته شده است. برای این منظور با استفاده از مدل ANP چهار معیار اصلی شامل «وضعیت خطوط لوله نسبت به آبراهه ها»، «هیدروژئومورفولوژی»، «ژئومورفولوژی»، و «دیگر عوامل محیطی» بررسی شد. سپس، با استفاده از مدل PRSM و پرسش نامه به امتیازدهی معیارها و زیرمعیارها در نرم افزار Superdecision پرداخته شد و در آخر نقشه کلاس بندی مخاطرات خط لوله و محور ریسک تهیه شد. نتایج نشان داد که معیار «وضعیت خط لوله نسبت به آبراهه ها و رودخانه ها» دارای بیشترین وضعیت ریسک و واکنش نسبت به مخاطرات خط لوله در میان چهار معیار بالاست. زیرمعیارهای مهم و دارای بیشترین وضعیت ریسک برای خط لوله گاز نهم شامل روش ساخت خط لوله، واحد کوهستان، و جابه جایی آبراهه ها و رودخانه ها و زمین شناسی است.
پهنه بندی خطر سیلاب در حوضه آبریز قوری چای کورائیم در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیلاب ها از جمله مخرب ترین و فراوان ترین بلایای طبیعی هستند. در این رابطه، پهنه بندی خطر سیلاب یکی از روش های کارآمد در زمینه مدیریت و کاهش اثرات سیلاب به شمار می آید. در این تحقیق به ارزیابی مکانی و پهنه بندی خطر رخداد سیل در سطح حوضه آبخیز قوری چای واقع در نیمه جنوبی و غرب استان اردبیل پرداخته شد. در این رابطه، 10 معیار موثر بر رخداد سیل به کار بسته شد. این معیارها عبارتنداز: ارتفاع، شیب، جهت شیب، تحدب سطح زمین، سازندهای زمین شناسی، تراکم زهکشی، شماره منحنی (CN)، فاصله از آبراهه، کاربری اراضی و پوشش گیاهی. در این میان، متغیر شیب زمین با وزن 26/0 (مستخرج از مدل فرایند تحلیل شبکه) نقش عمده ای در شناسایی پهنه های پرخطر سیلاب ایفا می کند. جهت تلفیق و روی هم گذاری لایه های موضوعی مذکور با هدف تهیه نقشه پهنه بندی خطر سیلاب از دو مدل منطق فازی و فرایند تحلیل شبکه ای (ANp ) در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده به عمل آمد. پهنه بندی خطر سیلاب حوضه آبخیز قوری چای نشان داد که در حدود 18 درصد از مساحت حوضه آبخیز مطالعاتی در کلاس های با خطر زیاد و بسیار زیاد واقع شده اند. خطر سیلاب در بستر دره های اصلی و اراضی پایین دست حوضه مورد مطالعه به دلایل ژئومورفومتریکی از قبیل شکل گیری و توسعه دشت های سیلابی، ارتفاع نسبی پایین، مقعر بودن سطح زمین و آهنگ سریع حرکت رواناب های بالادست از پتانسیل رخداد بالایی برخوردار می باشد. بعلاوه، مکان گزینی مناطق مسکونی در دشت های سیلابی پایین دست حوضه خطر وقوع سیلاب در این پهنه ها را افزایش داده است.
راهبردهای آمایش مناطق مرزی ایران با بکارگیری مدل SWOT و تحلیل شبکه ای ANP (مطالعه موردی : خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق مرزی بدلیل یکسری ویژگی های خاص از جمله دوری از مرکز، توسعه نیافتگی، ناپایداری سکونت، تبادلات مرزی و ... از دیرباز مورد توجه حکومتها بوده است. اما آمایش این مناطق هنوز جایگاه واقعی خود را در نظام برنامه ریزی کشور پیدا نکرده است. استان خراسان جنوبی با داشتن بیشترین مرز با کشور افغانستان از نظر توسعه یافتگی در ردیف استانهای کمتر توسعه یافته است.و از فرصت ها و قابلیت های مرزی کمتر استفاده نموده است. پژوهش اخیر با روش کمی و با ماهیت توصیفی– تحلیلی و با شیوه میدانی و کمک پرسشنامه و تجزیه و تحلیل با استفاده از مدل SWOT و ANP به ارائه الگوی مناسب برای آمایش مناطق مرزی پرداخته است. نتایج حاصله نشان می دهد الگوی مناسب برای مناطق مرزی از نوع تهاجمی است و بر اساس اولویت بندی، استراتژی تهاجمی (SO) یعنی تقویت همزمان زیرساختهای توسعه و امنیت برای نیل به توسعه پایدار از اولویت اول برخوردار است. نتایج بدست آمده از وزن دهی به زیر معیارها نیز بیانگر این واقعیت است که وجود بازارچه های مرزی، گمرک و منطقه ویژه اقتصادی (S2) مهمترین نقطه قوت استان، امنیت نسبی موجود در مرز (O3) مهمترین فرصت استان، بی ثباتی طرف افغان در مناسبات تجاری و سیاسی (T2) مهمترین تهدید استان و ضعف زیرساخت های کالبدی (جاده، راه آهن و..) (W4) مهمترین نقاط ضف استان می باشد.
آمایش ژئومورفولوژیکی جنوب استان خراسان رضوی جهت توسعه مناطق مسکونی بر اساس تلفیق مدل فازی و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
67 - 84
حوزه های تخصصی:
مطالعه و شناخت عوامل ژئومورفولوژیک محدودکننده در شکل گیری سکونتگاه های جدید و همچنین مدیریت سوانح طبیعی امری ضروری و لازم است. بر این اساس در تحقیق حاضر به آمایش ژئومورفولوژیکی مناطق مسکونی جنوب استان خراسان جنوبی جهت توسعه مناطق مسکونی پرداخته شده است. در این تحقیق به منظور بررسی و پهنه بندی مناطق مساعد برای توسعه شهری، 10 پارامتر شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، خاک، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راه ارتباطی، فاصله از سکونتگاه و ژئومورفولوژی به عنوان عوامل مؤثر در مسئله تحقیق استفاده شده است. روش کار به گونه ای است که ابتدا لایه های اطلاعاتی پردازش، فازی سازی و قابل مقایسه شدن، سپس با استفاده از مدل ANP ارزش هر کدام از لایه ها محاسبه گردید. در نهایت هر کدام از لایه ها در نرم افزار ARC GIS با استفاده از دستور Raster calculator در وزن به دست آمده از طریق مدل ANP ضرب شده و با استفاده از منطق فازی این لایه های اطلاعاتی در محدوده مورد مطالعه با هم تلفیق شدند. در نهایت پس از همپوشانی، نقشه مناطق مساعد برای توسعه شهری در محدوده مورد مطالعه براساس تلفیق دو مدل فازی و ANP بدست آمده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که حدود 59 درصد مساحت منطقه مورد مطالعه، با مساحتی حدود 17545 کیلومترمربع، در طبقات بسیار نامناسب و نامناسب واقع شده که نشان از محدود بودن مکان های مناسب با توجه به شرایط ژئومورفولوژیکی منطقه جهت فعالیت های ساخت وساز و ساخت مناطق سکونتگاهی جدید است.
بررسی گردشگری شهری اصفهان با استفاده از مدل ترکیبیSWOT-ANP مطالعه موردی محله های جلفا و بیدآباد
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۹
59 - 72
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری یکی از عوامل مهم توسعه اقتصادی و فرهنگی شهرها به شمار می رود. هدف از این پژوهش، بررسی گردشگری شهری محله های جلفا و بیدآباد شهر اصفهان،با استفاده از مدل ترکیبیSWOT-ANP ، است. این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شده است. برابر نتایج این پژوهش، سبک معماری شگفت انگیز، مهم ترین نقطه قوت و فقدان آگاهی عمومی از گردشگری و منافع و مزایای آن، مهم ترین نقطه ضعف و رونق اشتغال در بخش های گوناگون، مهم ترین فرصت و تخریب آثار باستانی در اثر ورود بیش از حد وسایل نقلیه، مهم ترین تهدید درزمینه گردشگری محلات شهر اصفهان است. درنهایت، نتایج اولویت سنجی راهبردها ب ا اس تفاده از م دل ANP نش ان م ی ده د راهبردهای تهاجمی، تنوع، بازنگری و تدافعی به ترتیب در اولویت های اول تا چهارم قرار دارند.
شناسایی و تدوین راهبردهای نوسازی بافت فرسوده با تلفیق مدل های استراتژیک و تحلیل شبکه (SWOT - ANP) (مطالعه موردی: محله دردشت اصفهان)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه به لحاظ ساختاری و عملکردی بافت های فرسوده دچار کمبودهایی شده اند که نمی توانند پاسخگوی نیازهای امروزی ساکنان نیز باشند. با وجود ناکارآمدی بافت های فرسوده شهری امروزه می توان با کمک روش های استراتژیک و تحلیل شبکه به ارائه راهبردهای مختلف جهت نوسازی بافت های فرسوده پرداخت. هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه راهبردهای نوسازی بافت فرسوده با تلفیق مدل های استراتژیک که تحلیل شبکه در محله دردشت اصفهان صورت گرفته است.روش بررسی: روش مورد استفاده در این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و شیوه مطالعه برحسب روش و ماهیت، توصیفی – تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات در این مطالعه از روش های کتابخانه ای و اسنادی، روش مشاهده مستقیم و مطالعات میدانی و پیمایشی مانند مصاحبه با مردم، کارشناسان و نخبگان شهری و تهیه ی پرسشنامه به روش دلفی استفاده شد. پرسشنامه نیز بصورت محقق ساخته و با سوالات بسته در قالب طیف لیکرت با گویه های پنج گزینه ای تنظیم شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مسئولان و کارشناسان سازمان ها و نهادهای مرتبط با نوسازی و بهسازی شهری می باشد.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد WO1 , SO2, WT1 سه راهبرد اصلی برای نوسازی بافت فرسوده محله دردشت می باشند که عبارت اند WT1 بهبود یافتن معابر تنگ و باریک و افزایش کیفیت، SO2 احاطه شدن محله با شبکه ارتباطی مهم و تاثیر ویژه آن در بهبود کیفیت کاربری های محله و راهبردهای بازنگری، WO1 فرصت مناسب وجود اراضی بایر و مخروبه جهت بکارگیری در راستای پیشبرد سریع برنامه ها و طرح های کالبدی به ترتیب اولویت اول تا سوم را جهت نوسازی بافت فرسوده محله دردشت را به خود اختصاص داده است.
مکان یابی بهینه اماکن و فضاهای ورزشی در شهر سنندج با استفاده از تکنیک تلفیقی روش تحلیل شبکه ANP و مدل FUZZY در GIS ( نمونه موردی: شهرسنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
101 - 118
حوزه های تخصصی:
امروزه جوامع توسعه یافته هریک بر اهمیت توسعه فضاهای ورزشی و اثرات روشن آنها بر سلامت اجتماعی، بهبود کارایی، وحدت ملی و استفاده بهینه و صحیح از اوقات فراغت واقف هستند. در همین رابطه، تاثیر فضاها و مراکز ورزشی نیز اهمیت دوچندان دارد. باتوجه به اهمیت این موضوع، لازم است تا فضاهای ورزشی به گونه ای مکان یابی شده و در سطح شهر پراکنده شوند که عموم قادر باشند با سهولت به آنها دسترسی داشته باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی الگوهای فضایی و تدوین الگوی بهینه جهت مکان یابی مراکز ورزشی در سطح شهر سنندج است. فرایند تحلیل به صورت ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی می باشد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهایGIS ، SUPER DECISIONS و از شاخص میانگین نزدیکترین همسایه جهت ارزیابی الگوی فضایی مراکز ورزشی و مدل ANP و مدل فازی جهت مکان یابی فضاهای ورزشی استفاده شده است. به نحوی که از مدل فرایند تحلیل شبکه ای جهت تعیین ارزش و وزن معیارهای مختلف و از سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت تحلیل لایه ها و ارائه خروجی درقالب نقشه استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده اند که پراکنش ناهمگون فضاهای ورزشی در سطح شهر و همچنین پایین بودن سطح سرانه فضاهای ورزشی و مشکلات دسترسی شهروندان به این مراکز از جمله اصلی ترین مسائل مرتبط با الگوی فضایی مراکز ورزشی در شهر سنندج است.
تلفیق مدل ANP و شاخص آنتروپی شانون در برآورد عوامل مؤثر در وقوع و پهنه بندی خطرزمین لغزش (مطالعه ی موردی: حوضه ی فاروب رومان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۶ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۲
89 - 103
حوزه های تخصصی:
ناپایداری های دامنه ای و بالأخص زمین لغزش ها مخاطرات مهمی برای فعالیت های انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی، اموال و تأسیسات می شوند. در سال های اخیر عوامل انسانی و طبیعی باعث تشدید خسارت های ناشی از زمین لغزش ها شده است. یکی از راه های کاهش خسارات ناشی از زمین لغزش ها دوری از مناطق خطر است. بدین منظور، لازم است نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش برای این مناطق تهیه گردد. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش های حوضه ی فاروب رومان شهرستان نیشابور و ارزیابی مناطق دارای خطر زمین لغزش برای آماده سازی نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تلفیق دو مدلANP و شاخص آنتروپی شانون است. در این پژوهش، ابتدا لایه های اطلاعاتی ده پارامتر مؤثر در وقوع زمین لغزش شامل: ارتفاع، بارش، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل و فاصله از جاده تهیه گردید. سپس با استفاده از تجربیات دیگر محققان و نظرات کارشناسی، وزن زیرمعیارها در مدل ANP < /span> تعیین گردید. یکی از مهم ترین ویژگی های این مدل تعدیل نظرات کارشناسی است. درنهایت، با استناد به نقشه ی پراکنش لغزش ها و مدل آنتروپی، نقشه ی نهایی خطر زمین لغزش برای حوضه ی مورد نظر تهیه گردید. عامل فاصله از آبراهه و بالأخص فواصل 150-0 متری از آن به عنوان مؤثرترین عامل و پس از آن عوامل شیب و بارش از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر وقوع زمین لغزش در حوضه ی مطالعاتی شناسایی گردید. ارزیابی نقشه ی پهنه بندی زمین لغزش با استفاده از روش SCAI حاکی از دقت مناسب در تشخیص مناطق خطر است. لذا می توان نقشه ی خطر تهیه شده را در کارهای عمرانی و برنامه ریزی های محیطی همواره مدنظر قرار داده و از ساخت و ساز و تغییر کاربری در مناطق با خطر زیاد اجتناب نمود.
بررسی و پهنه بندی نقشه خطر وقوع زمین لغزش در حوضه آبخیز لیقوان چای با استفاده از مدل ANP
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
503 - 525
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به ارزیابی مکانی خطر وقوع زمین لغزش در سطح حوضه آبخیز لیقوان چای پرداخته شد. حوضه آبخیز لیقوان چای با مساحتی در حدود 200 کیلومترمربع در محدوده سیاسی- اداری شهرستان تبریز واقع شده است. به منظور پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در سطح حوضه آبخیز لیقوان چای از 9 متغیر مکانی بهره گرفته شد. برای تعیین وزن هر یک از متغیرها از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در چارچوب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده به عمل آمد. توجه هم زمان به روابط درونی و بیرونی بین معیارها مهم ترین مزیت مدل ANP نسبت به سایر مدل های تصمیم گیری چند معیاره می باشد. نتایج حاصل از مدل ANP نشان می دهد که سه متغیر شیب (با وزن 279/0)، سازندهای زمین شناسی (با وزن 224/0) و بارش (با وزن 165/0) موثرترین متغیرهای دخیل در رخداد زمین-لغزش در مقیاس حوضه آبخیز لیقوان چای می باشند. در واقع، این متغیرها با فراهم نمودن شرایط مستعد، وقوع زمین-لغزش های منطقه را کنترل می کنند. همچنین، پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش از طریق روی هم گذاری معیارهای تحقیق با استفاده از ضرایب حاصل از مدل ANP در چارچوب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نشان داد که در حدود 36 درصد از سطح حوضه در کلاس خطر زیاد و بسیار زیاد قرار گرفته است. بخش اعظمی از این پهنه ها در یالادست حوضه واقع شده اند. مشارکت همزمان چندین عامل از قبیل شیب زیاد، بارش بالا، سازندهای زمین شناسی حساس، وجود گسله ها و غیره باعث شده است که قسمت های بالادست حوضه لیقوان چای از شرایط مناسبی برای وقوع زمین لغزش برخوردار شوند.
رتبه بندی مناطق شهری تهران از نظر شاخص های فقر جهت ارتقا پارادیم امنیت اجتماعی در کلانشهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
1 - 17
حوزه های تخصصی:
شهر تهران، شهر نابرابری هاست. فقر و ثروت هر دو در آن به شکل سرسام آوری رشد کرده است. فقر در شهر تهران، به طور کامل ریشه در سیاستهای اقتصادی ضعیف دولت نداشته است، بلکه بخشی از آن در اثر سیاستهای نادرست شهری ایجادشده است. سیاستهای ضعیف جمعیتی بخصوص در امر مهاجرت و حاشیه نشینی افسارگسیخته، گسترش روزافزون سکونتگاههای غیررسمی و عدم کنترل و مدیریت بهینه گروه های آسیب دیده اجتماعی در سطح شهر مهمترین ضعفهای برنامه ریزی نهادهای شهری در این زمینه بوده است که باعث گسترش افسارگسیخته فقر در شهر شده است. پژوهش حاضر به بررسی عوامل اثر گذار فقر شهری در راستای ارتقا امنیت اجتماعی میباشد.که روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است با رتبه بندی معیار های فقر شهری و پهنه بندی آنها در سطح کلانشهر تهران میباشد. ، همچنین بررسی استراتژی مطلوب برای بازتولید امنیت اجتماعی در سطح مناطق مورد مطالعه تهران با تاکید بر شاخص های فقر شهری را نیز از اهداف این تحقیق است.در آخر با تحلیل و رتبه بندی معیار ها با مدل ANP و وزن های بدست آمده و سپس پهنه بندی عوامل در معیار های مورد بررسی منجر به نتیجه گیری گردد که مناطق 1،3و 2 شاخص مطلوب و مناطق 16،17،18 و 19 شاخص های نامطلوب برخودار میباشند.در انتها ارتقا امنیت اجتماعی در مناطق شناسایی شده باید افزایش داشته باشد