مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
مدیریت بر مبنای ارزش
حوزه های تخصصی:
توجه به همسو سازی نسبی اهداف فردی و سازمانی ایجاب میکند تا این واقعیت در نظر گرفته شود که به دلایل متعدد، گاهی بین اهداف فرد و اهداف سازمان برخورد و کشمکش ایجاد میگردد. این دو میتوانند گاهاً در تضاد باشند و بنابراین یکی از مشکلات عمده ای که مدیریت با آن روبرو میباشد یافتن ابزار و وسایلی در جهت به سازش کشیدن آنان است. در این مقاله تلاش میگردد تا عوامل مؤثر بر همسوسازی نسبی اهداف فردی و سازمانی مورد بررسی گیرد. در این راستا کلیه عوامل در قالب هفت شاخص: مدیریت بر مبنای ارزش؛ معنویت در محیط کاری؛ شفافیت، نظام انگیزشی پرداخت؛ نظارت و کنترل؛ عدم اطمینان محیطی؛ و مدیریت مشارکتی مطرح گردیده است. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی- پیمایشی میباشد و جامعه آماری را کارکنان شاغل در شرکت طرح و اندیشه بهساز ملت تشکیل میدهد. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که کلیه عوامل ذکر شده در همسوسازی نسبی اهداف فردی و سازمانی از اهمیت قابل توجهی برخوردار هستند و بین آنان رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
طراحی مدل مدیریت بر مبنای ارزش در سازمانهای دولتی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله یافتن مجموعه دانسته هایی درباره ارزش های سازمانی و ترکیبی از این ارزشها و استفاده از آنان برای رفع نیازهای سازمان و بهبود شاخص های عملکرد سازمانهای دولتی است.در این راستا برای یافتن ارزش های محوری سازمان و پالایش مولفه ها و معیارهای چهارچوب نظری و مدل مفهومی از دیدگاه خبرگان از طریق روش دلفی، برای اولویت بندی و استخراج ضرایب وزنی شاخص های عملکرد از روش مقایسه زوجی و از تکنیک AHP گروهی، برای اولویت بندی و استخراج ضرایب وزنی ارزش های سازمانی از روش رتبه بندی ساده با استفاده از تکنیک مقیاس اندازه گیری فاصله ای و برای رسیدن به مدل (نقشه) ارزشی از برنامه ریزی خطی و برای تعیین ضرایب مولفه های مدل ارزشی از تکنیک تخصیص بهره گرفته شده است. همچنین برای اعتبار سنجی مدلهای ارایه شده از روش قضاوتی و مبتنی بر سیستم خبره استفاده گردید. روش تحقیق بر اساس هدف کاربردی بوده و بر اساس روش، توصیفی است. دو سوال مطرح شده است، ارزشهای محوری در سازمانهای دولتی چیست. مدل (نقشه) ارزش های سازمانهای دولتی با رویکرد بهبود عملکرد کدام است. جامعه آماری، سازمانهای دولتی ایران می باشد ولیکن به منظور دریافت و جمع آوری اطلاعات از نظرات و دیدگاه گروه خبره استفاده شده است.نتایج نشان می دهد استفاده مناسب و بهینه از ارزش های حاکم بر سازمان سبب بهبود موثر شاخص های عملکرد در سازمانهای دولتی ایران می شود.بنابر این پیشنهاد می شود مدیران دولتی ارزش های محوری را در تصمیم گیری ،برنامه ریزی ،سیاستگذاری مورد توجه جدی قرار دهند.
مدیریت بر مبنای ارزش، راهبری شرکتی و کارآفرینی شرکت: چارچوب اقتضایی
حوزه های تخصصی:
سیستم مدیریت عملکرد، رویه های راهبری شرکتی و فعالیت های کارآفرینی از عوامل مهم تعیین کننده عملکرد سازمانی محسوب می شود. هدف این تحقیق جستجوی عوامل تعیین کننده اثر بخشی این رویه عمل ها در خلق ارزش و دستیابی به عملکرد بالا از دیدگاه تئوری می باشد. خصوصا این تحقیق یک چارچوب اقتضایی برای بررسی رابطه درونی بین مدیریت بر مبنای ارزش به عنوان یک سیستم اندازه گیری عملکرد، تبعیت از قوانین راهبری شرکتی، کارآفرینی و عملکرد ارائه می کند و از این طریق به ادبیات تحقیق کمک می کند. بر اساس این چارچوب نظری، تناسب بین عوامل محیطی و اجرای مدیریت بر مبنای ارزش (VBM) باعث بهبود رویه های راهبری شرکتی، افزایش کارآفرینی شرکت و کسب عملکرد بالای سازمانی می شود. علاوه بر آن ، در این تحقیق نشان داده می شود که برخی از ساز و کارهای راهبری شرکتی می تواند تاثیر منفی بر کارآفرینی شرکت بگذارد اما سایر ساز و کارهای راهبری شرکتی و VBM می تواند این رابطه منفی را کاهش دهد.
شناسایی و رتبه بندی ابعاد مدیریت بر مبنای ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
271 - 298
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی ابعاد مدیریت بر مبنای ارزش در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران بوده است. این پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی و از نوع مطالعات کاربردی بوده است و داده های موردنظر با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شد. روایی پرسش نامه با استفاده از روایی صوری و محتوایی و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیات علمی تمام وقت با مرتبه علمی استادیار، دانشیار و استاد بوده است؛ و از این جامعه تعداد 212 نفر با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب درجه واحد دانشگاهی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. یافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی منجر به شناسایی دوازده بعد شامل اعتماد سازمانی، چشم انداز، خود ارزشیابی، آداب اجتماعی، مکانیزم های انگیزشی، مشتری محوری، تعهد سازمانی، آرمان گرایی، انسجام و یکپارچگی، آموزش و توانمندسازی، توسعه منابع و تجربه و مهارت گردید؛ و بعد آرمان گرایی رتبه اول و بعد مکانیزم های انگیزشی در رتبه آخر قرارگرفته اند؛ بنابراین شناسایی و ترویج ابعاد و مؤلفه های مدیریت بر مبنای ارزش می توانند ملاک و معیار مطمئنی برای برنامه ریزی ها، سیاست گذاری ها و تصمیم سازی ها در دانشگاه باشند.
بررسی وضعیت مدیریت بر مبنای ارزش در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت مدیریت بر مبنای ارزش در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران انجام گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیات علمی تمام وقت با مرتبه علمی استادیار، دانشیار و استاد هستند، که در مجموع تعداد آن ها برابر 472 نفر بوده است. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران تعداد 212 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی محتوایی و صوری آن توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفته است. هم چنین برای برآورد پایایی آن نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید، که با مقدار 98/0 مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. نتایج نشان داد که وضعیت مدیریت بر مبنای ارزش در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندارن در وضعیت مطلوبی قرار دارد. و هر 4 بعد مدیریت بر مبنای ارزش در این دانشگاه از وضعیت مطلوبی برخوردارند. هم چنین ارزش های راهبردی در رتبه اول و بهترین وضعیت را از نظر آزمودنی ها دارا می باشد، و ارزش های اجتماعی، فردی و عملیاتی در رتبه های بعدی قرار می گیرند.
رابطه بین مدیریت برمبنای ارزش و تعالی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۷
60 - 80
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین مدیریت بر مبنای ارزش و تعالی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندرانبوده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیات علمی تمام وقت با مرتبه علمی استادیار، دانشیار و استاد بوده است. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 212 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب درجه واحد دانشگاهی انتخاب شده بودند. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه مدیریت بر مبنای ارزش و تعالی سازمانی مدل EFQM استفاده شده است. روایی محتوایی و صوری آن ها توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرارگرفته و پایایی آن ها با محاسبه فرمول آلفای کرونباخ برای هر یک به ترتیب برابر 98/0 و 97/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین مدیریت بر مبنای ارزش و تعالی سازمانی همبستگی مثبت و رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین بین ابعاد مدیریت بر مبنای ارزش (راهبردی، عملیاتی، اجتماعی و فردی) و تعالی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ و این ابعاد 6/80 درصد از تغییرات تعالی سازمانی را به خود اختصاص می دهند. در این بین ارزش های فردی بیش ترین سهم را در پیش بینی تعالی سازمانی دارد؛ و ابعاد اجتماعی، عملیاتی و راهبردی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار می گیرند.
تبیین ابعاد رفتار انقلابی مدیران و تطبیق آن با ادبیات مدیریت
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران سبکی از مدیریت بنانهاده شد که مبنای آن را نظام ارزشی اسلامی تشکیل می دهد و باعث شد تا روش های عملی مدیران بار ارزشی گرفته و درک ضروریات و نیازهای جامعه توأم با روح معنوی، دینی و شعور انقلابی موردنظر و عمل مدیران قرار گیرد. در همین راستا می توان مدیریت تراز انقلاب را بر اساس ارزش ها و دیدگاه های مقام معظم رهبری مدنظر قرار داد که برخاسته از فرهنگ انقلابی و حاکی از مدیریت بر مبنای ارزش های اسلامی است. اندیشه و منویات مقام معظم رهبری با رویکردهای بدیع و تبیین ارزش های اسلامی- انقلابی به این راه طراوت و پویایی خاصی بخشیده است هدف این پژوهش تبیین ابعاد رفتار انقلابی مدیران و تطبیق آن با ادبیات مدیریت است. آنچه در سعادت جامعه نقش اساسی دارد، شایستگی و جامع الشرایط بودن مدیران و کارگزاران آن جامعه است. در سازمان ها نیز موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریت های سازمانی منوط به مدیرانی کاردان و لایق می باشد؛ بنابراین انتخاب کارگزاران و مدیران اصلح سزاوار توجه و بررسی فراوان است و باید معیارهایی برای سنجش افراد و انتخاب ایشان در نظر گرفته شود. مسلماً معیارهای سنجش در هر جامعه باید متناسب با ارزش ها و جهان بینی آن جامعه تعریف شود. جهان بینی مادی منحصر به جهان ماده می باشد ولی در جهان بینی اسلامی، هم این جهان و هم آخرت مورد توجه است. در جهان بینی اسلامی هدف صرفاً تولید بیشتر نیست بلکه هدف نهایی تعالی انسان و رسیدن او به جایگاه خلیفه خدا بر روی زمین می باشد. این تفاوت در جهان بینی از تمایزات مدیریت اسلامی با مدیریت غربی می باشد که هر یک از این دو دیدگاه معیارهای سنجش خاص خود را دارند.