مطالب مرتبط با کلیدواژه

بیابان زایی


۲۱.

بررسی و مقایسه روند بیابان زایی در مناطق خشک و نیمه خشکبا تاکید بر معیار اقلیم(مطالعه موردی: دشت عباس و دشت دهلران، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی IMDPA اقلیم دشت عباس دشت دهلران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۴۱۱
در حال حاضر بیابان زایی به عنوان یک معضل گریبان گیر بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه است. این معضل مشتمل بر فرآیندهایی است که هم زائیده عوامل طبیعی بوده و هم به عملکرد نادرست انسان برمی گردد. هدف از این پژوهش مقایسه بیابان زایی و خشکسالی دشت عباس و دشت دهلران به ترتیب با مساحت 34104 و 54252 هکتار می باشد .در این مطالعه با استفاده از مدل ایرانی IMDPA شدت بیابان زایی دشت عباس و دشت دهلران در دوره زمانی 88-1384و 93-1389 مورد ارزیابی قرار گرفت. به همین منظور معیار اقلیم به عنوان موثرترین معیار ارزیابی بیابان زایی در نظر گرفته شد. برای معیار اقلیم سه شاخص بارش سالانه، شاخص خشکسالی SPI و استمرا خشکسالی در نظر گرفته شد. بعد از آماده سازی داده ها با استفاده از جدول امتیازدهی مدل IMDPA هریک از شاخص ها بصورت لایه های اطلاعاتی وارد نرم افزار Arc GIS 9.3 شد. در نهایت با استفاده از میانگین هندسی نقشه های تهیه شده دو دوره زمانی با هم ادغام شده و با قرار دادن لایه های امتیاز دهی شده سه شاخص مذکور نقشه نهایی مدل IMDPA از اقلیم دشت عباس و دشت دهلران تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص SPI به عنوان موثرترین شاخص،در دشت عباس در دو دوره به ترتیب با میانگین وزنی 04/3 و 5/3 در طبقه شدید با زیر کلاس 2 و 3 قرار دارد. در مقابل در دشت دهلران نیز شاخص SPI در دوره اول و دوم با میانگین وزنی 93/1 و 25/2 در طبقات متوسط زیر کلاس 1 و 2 و 3 و شدید زیر کلاس 1 قرار گرفته است. می توان نتیجه گرفت که شدت بیابان زایی در دشت عباس در مقایسه با دشت دهلران از نظر اقلیم در شرایط نامطلوبیقرار دارد. بطوری که وقوع بیابان زایی با شدت بیشتر در دهه های آتی دور از انتظار نخواهد بود
۲۲.

تأثیر احیای پوشش گیاهی بر مؤلفه های مورفومتری نبکا و نقش آن در تثبیت شن های روان منطقه نیمروز سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی تثبیت تاج پوشش جنگل کاری رسوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۴۸۳
پوشش گیاهی نقش بسزایی در تعیین دینامیک و مورفولوژی تپه های ماسه ای در محیط های بیابانی دارد. وجود پوشش گیاهی در سطح زمین با حفاظت از سطح خاک و تأثیر بر شرایط حمل ونقل رسوبات حمل شده با باد موجب ایجاد چشم انداز بادی طی واکنشی طبیعی با ایجاد پدیده نبکا در مناطق بیابانی می شود؛ این فرایند برای خنثی کردن تنش فرسایش بادی در این مناطق به وقوع می پیوندد. هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی تأثیر احیای پوشش گیاهی بر مؤلفه های مورفومتری نبکا و نقش آن در تثبیت شن های روان سیستان است. به این منظور پس از اجرای طرح پخش سیلاب و جنگل کاری در منطقه نیمروز سیستان طی سال ۱۳۸۲، با احیای پوشش گیاهی در عرصه، براساس روش تک بعدی و با استقرار ۵ ترانسکت خطی به طول ۵۰ متر به طور تصادفی، پارامترهایی همچون ارتفاع، قطر قاعده، حجم نبکا، قطر تاج پوشش، ارتفاع گیاه، دامنه رو به باد و دامنه پشت به باد در 45 نبکا مربوط به گونه گز (Tamarix) در بازه های زمانی مختلف طی دوره ای 16ساله اندازه گیری شد. با اندازه گیری ویژگی های مورفومتری نبکاها، همبستگی مؤلفه های مورفومتری براساس آنالیز همبستگی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره بررسی شد. در بررسی همبستگی معیارها، یافته ها نشان داد عوامل پوشش گیاهی با مؤلفه های مورفومتری نبکاها همبستگی معنا داری دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نیز مبین توجیه ۹/۹۲درصدی تغییرات حجم نبکاها با مؤلفه مساحت تاج پوشش گیاهی است. در بررسی رسوبات تثبیت شده در نبکاها نیز یافته ها حاکی است با رشد پوشش گیاهی، حجم نبکاها به طور میانگین از ۵۳/۰ به ۶۹/۱۵ مترمکعب افزایش یافته که پیرو آن، میزان رسوب نیز از ۹۷/۱۸۴ به ۷۹/۸۷۹ تن افزایش یافته است. مقایسه آماری داده های اندازه گیری شده نشان داد اختلاف معنا داری بین میانگین مقدار رسوب تثبیت شده (در سطح یک درصد) در نبکاها وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، احیای پوشش گیاهی با پخش سیلاب و جنگل کاری در مکان های مناسب، راهکار کارآمدی برای تثبیت شن های روان در منطقه پژوهش است.
۲۳.

ارزیابی و مدل سازی تغییرات زمانی- مکانی کاربری اراضی در گسترش شدت بیابان زایی مناطق خشک شمال شرق ایران (سرخس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش بینی تغییرات کاربری اراضی تصاویر ماهواره ای تخریب زمین مدل ساز LCM بیابان زایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۳۶۹
تغییرات پوشش زمین در دهه های اخیر مشکلات فراوانی ازجمله تخریب منابع طبیعی را در برداشته است. پیش بینی تغییرات کاربری اراضی نقش مهمی در مدیریت منابع داشته و مدیران را در برنامه ریزی بهتر یاری می دهد. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات کاربری اراضی در گذشته و پیش بینی آن در آینده با استفاده از مدل ساز تغییر زمین (LCM) در توسعه شدت بیابان زایی مناطق خشک شمال شرق ایران، سرخس است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره ای چند زمانه لندست مربوط به سال های 2000، 2005، 2010 و 2015، تغییرات کاربری اراضی طی 15 سال بررسی گردید. وضعیت کاربری اراضی سال 2030 با استفاده از مدل پیش بینی مارکوف و رویکرد مدل سازLCM و بر پایه شبکه های عصبی مصنوعی پیش بینی شد. نتایج نشان داد در طول این دوره، تغییرات کاربری اراضی شامل کاهش سه درصدی مراتع متوسط و غنی، افزایش سه درصدی مراتع فقیر و اراضی بایر و افزایش یک درصدی اراضی کشاورزی بوده است. وسعت پهنه های ماسه ای در کل این دوره بیش از یک درصد افزایش یافته است که نشان دهنده افزایش شدت بیابان زایی است. صحّت نقشه کاربری اراضی پیش بینی شده و نقشه واقعیت زمینی ضریب کاپای 85 درصدی را نشان می دهد. طبق نتایج طی سال های 2000 تا 2015 منطقه مطالعاتی دستخوش تغییرات وسیعی گردیده که عمده این تغییرات در جهت تخریب منطقه بوده است. نتایج پیش بینی مدل ساز نیز ادامه روند تخریب زمین و شدت بیابان زایی را تأیید می کند.
۲۴.

بررسی خطر وقوع بیابان زایی با استفاده از شاخص های طیفی در محدوده ی پیرامونی دریاچه ی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی سنتیل-2 تبدیل تسلدکپ (TCT) ماتریس خطا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۱ تعداد دانلود : ۴۳۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی وقوع بیابان زایی در محدوده ی پیرامون دریاچه ی ارومیه انجام شده است. بدین منظور در ابتدا، تصاویر ماهواره ی سنتینل-2 با استفاده از نرم افزار QGIS مورد پیش پردازش قرار گرفته و پس از انجام تصحیحات اتمسفری، اقدام به استخراج شاخص های طیفی نشانگر بیابان زایی (پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده ( NDVI )، آلبدوی سطحی، میزان نمناکی ( Wetness )، ضریب روشنایی ( Brightness )، میزان سبزینگی ( Greenness ) شد. پس از استخراج شاخص های طیفی مذکور و در جهت شناسایی مناسب ترین زوج شاخص های طیفی، میزان همبستگی و رابطه ی رگرسیونی موجود بین شاخص های مورد مطالعه با استفاده از تحلیل های آماری صورت پذیرفته در نرم افزار SPSS(22)  بررسی شد. بر طبق نتایج حاصل، میزان همبستگی برای زوج شاخص (میزان سبزینگی - ضریب روشنایی ( برابر با 9/4- و برای زوج شاخص (میزان نمناکی - ضریب روشنایی) برابر با 33/0- می باشد. در مرحله ی بعد نقشه ی خطر بیابان زایی بر اساس دو زوج شاخص مذکور تهیه و با استفاده از الگوریتم    Jenks Natural Break  در محیط نرم افزار ARC-GIS 10.6 در پنج کلاس خطر شدید، نسبتا شدید، متوسط، ضعیف و بدون خطر بیابان زایی، طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که 89/9 درصد از کل مساحت محدوده ی مورد مطالعه در کلاس خطر شدید، 60/30 درصد در کلاس خطر نسبتا شدید، 48/37 درصد در کلاس خطر متوسط، 42/12 درصد در کلاس خطر ضعیف و 61/9 درصد در کلاس خطر بدون بیابان زایی قرار دارد. نتایج به دست آمده با استفاده از مشاهدات میدانی و ماتریس خطا ( Confusion Matrix using Ground truth ROI ) ارزیابی و با کسب ضریب کاپا 95/0 و درجه ی صحت 51/90 درصد مورد صحت سنجی قرار گرفت.
۲۵.

ارائه سیستم هشدار اولیه بیابان زایی مبتنی بر معیار اقلیم و آب زیرزمینی منطقه موردمطالعه: شهرستان آق قلا و گمیشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدالوس بیابان زایی آق قلا و گمیشان سیستم هشدار بیابان زایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۲۷۷
امروزه بیابان زایی به عنوان یکی از اشکال عمده تخریب محیط زیست و یک مشکل فراگیر و بسیار جدی در سراسر جهان شناخته شده است. در این تحقیق نخست روند بیابان زایی با استفاده از 3 شاخص اقلیم و 4 شاخص آب زیرزمینی در قالب مدل مدالوس در یک دوره 20 ساله(1396 - 1387) در غرب استان گلستان با هدف ارائه سیستم هشدار بیابان زایی مورد ارزیابی قرار گرفته و بیابان زایی در دو دوره 10 ساله مورد مقایسه قرار گرفت. سپس با تعیین حدود آستانه ای برای شاخص های تاثیر گذار در روند بیابان زایی منطقه، سیستم هشدار اولیه بیابان زایی بر پایه 4 شاخص ارائه شد. نتایج بدست آمده از بررسی روند تغییرات شاخص ها نشان داد که به ترتیب شاخص های خشکی(162)، کل مواد محلول(147)، هدایت الکتریکی(145) و عمق آب زیرزمینی (127) بیشترین تاثیر را در بیابان زایی منطقه داشته اند. نقشه های هشدار بیابان زایی نشان از روند افزایشی غربی – شرقی شاخص های خشکی، کل مواد محلول و هدایت الکتریکی در منطقه داشته و شاخص عمق آب زیرزمینی نیز در نواحی مرکزی بیشترین محدوده هشدار را در بر گرفته اند. با توجه به نتایج بدست آمده از پایش شاخص های بیابان زایی، شاخص هدایت الکتریکی طی سال های 78 ، 80 ، 83 تا 86 و 88 ، شاخص کل مواد محلول سال های 77،78،80،83، 85 و 86، شاخص عمق آب زیرزمینی سال های80،81،85،87 و 93 و در نهایت شاخص خشکی طی سال های 78 تا 82، 85 تا 87 ، 90 ، 93،94 و 96 در محدوده هشدار قرار گرفته است. کاربری های اراضی آبی، دیم و تالاب ها در شرق منطقه تحت تاثیر هشدار بیابان زایی قرار گرفته لذا پیشنهاد میشود جهت مدیریت بهتر این اراضی، آستانه های تعیین شده در این تحقیق مبنای کار قرار داده شود.
۲۶.

تحلیل وضعیت بیابان زایی با استفاده از مدلIMDPA با رویکرد تغییر اقلیم (مطالعه موردی: شهرستان شادگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اقلیم بیابان زایی پوشش گیاهی شهرستان شادگان . IMDPA

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۲۷۴
در این تحقیق وضعیت بیابان زایی شهرستان شادگان با استفاده از مدلIMDPA  مورد بررسی قرار گرفت، که در آن با استفاده از مستندات آماری و مدل ایرانی ارزیابی پتانسیل بیابان زایی (IMDPA) به تحلیل موضوع پرداخته شد. برای انجام پژوهش از بین 9 معیار مدل IMDPA، 2 معیار پوشش گیاهی و اقلیم با توجه به شرایط منطقه انتخاب و برای هر معیار، شاخص های مختلفی در نظر گرفته شد. در این مدل ارزش عددی معیارها از میانگین هندسی شاخص ها و در نهایت بیابان زایی کل منطقه از میانگین هندسی معیارها به دست آمده و در نرم افزار ArcGIS، نقشه نهایی بیابان زایی منطقه تهیه گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که معیار پوشش گیاهی با ارزش عددی 39/2 تأثیر بیشتری نسبت به معیار اقلیم با ارزش عددی 7/1 در بیابان زایی منطقه داشته است. در نهایت نیز ارزش کمی شدت بیابان زایی بر اساس دو معیار مورد بررسی به میزان 02/2 بدست آمد، که طبق جدول امتیازدهی این مدل، وضعیت فعلی بیابان زایی برای کل منطقه، متوسط تعیین گردید.
۲۷.

جغرافیای مفاهیم، مبانی و راهبردهای مقابله با بیابان زایی با تاکید بر توسعه پایدار انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی مقابله با بیابان زایی توسعه پایدار انسانی راهبرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۲۳۷
بیابان زیست بومی است که در آن استمرار و پایداری چرخه حیات با دشواری های فراوانی همراه بوده و کمبود آب مهم ترین شناسه آن است. علیرغم تنگناهای حاکم بر جغرافیای مناطق خشک و بیابانی، دل نگرانی امروز جامعه جهانی، نه از وجود چنین اقلیم هایی بلکه از پدیده زیانبار «بیابان زایی» است که باعث کاهش استعداد تولید سرزمین در طول زمان، به صورت تدریجی و اغلب غیر قابل رؤیت می شود. در حال حاضر بیابانزایی گریبان گیر بسیاری از کشورها بخصوص کشورهای در حال توسعه می باشد و مشتمل بر فرآیندهایی است که هم زاییده عوامل طبیعی بوده و هم به عملکرد نادرست انسان بر می گردد. هدف این تحقیق بررسی تاریخچه، وضعیت فعلی و مبانی و مفاهیم بیابان زایی در جهان و ایران است و در ادامه علل و عوامل و پیامدهای این پدیده زیست محیطی را مورد مداقه قرار می دهد. همچنین ضمن بررسی روند تاریخی برنامه های مقابله با بیابان زایی در جهان، سیاست ها و راهبردهای گذشته، حال و آینده کشور را در این زمینه بررسی و تحلیل می نماید. تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی است که به روش پژوهش اسنادی و با جستجوی نظام مند در منابع معتبر علمی، نگاهی جامع به موضوع مورد پژوهش دارد. یافته ها نشان می دهد که مهار بیابان زایی و مدیریت پایدار مناطق بیابانی با توجه ماهیت پیچیده و چند بعدی آن ، بیش از مقابله مستقیم با مظاهر بیرونی از طریق رهیافت های فنّی، نیازمند اصلاح الگوهای توسعه و شناخت ریشه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن با تأکید بر توسعه انسانی است. لذا برنامه ملی اقدام برای مقابله با بیابان زایی و تعدیل اثرات خشکسالی، مستلزم همگرایی سرمایه های طبیعی و انسانی و مشارکت اجتماع محور کلیه کنشگران ذینفع در طراحی راهبردها و اجرا و ارزشیابی اقدامات میدانی به شکل انعطاف پذیر و تکاملی خواهد بود. این مقاله پیشنهاد می نماید در تحقیقات بعدی بنیان های نظری اکولوژی اجتماعی و سیاسی در حوزه «مقابله با بیابان زایی» مفهوم سازی و بسط داده شود.
۲۸.

بررسی روند تغییرات بیابان زایی در دشت کرمان با استفاده از مدل IMDPA(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی IMDPA آب اقلیم دشت کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۲۲۷
امروزه بیابان زایی یکی از مهمترین پدیده های طبیعی است که خسارات گاها" جبران ناپذیری بر زندگی انسان ها می گذارد این پدیده به صورت تدریجی محیط پیرامون خود را تسخیر کرده و باعث خالی از سکنه شدن و مهاجرت مناطق تحت تأثیر خود خواهد شد. ارزیابی و پایش این پدیده طبیعی از جمله برنامه های اساسی برنامه ریزان منطقه ای جهت مقابله با آن می باشد. پایش این پدیده در ایران که بیش از دو سوم آن در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد و از اکوسیستم های شکننده ای برخوردار است از اهمیت قابل توجهی برخوردار است، به همین دلیل مدل بومی IMDPA جهت ارزیابی آن ابداع گردید. در این تحقیق به منظور ارزیابی شدت بیابان زایی دشت کرمان از مدل IMDPA با تاکید بر معیارهای آب و اقلیم استفاده گردید. نتایج نشان داد کلاس بیابان زایی معیار اقلیم در دوره آماری ده ساله (1392-1382) تغییر نکرده و در کلاس متوسط قرار دارد و همچنین کلاس بیابان زایی معیارآب متوسط تعیین گردید. ضمناً نتایج نشان داد در معیار آب از مساحت شدت بیابان زایی کلاس کم کاسته شده و به مساحت کلاس بیابان زایی متوسط افزوده شده است و نهایتاً مشخص گردید با گذشت زمان شرایط بیابان زایی منطقه وخیم تر شده حتی کلاس بیابان زایی شدید نیز در بعضی از مناطق به خصوص در نواحی غرب و جنوب شرقی دشت کرمان مشاهده شده است.  
۲۹.

تاثیرات اقتصادی و اجتماعی بیابان زایی بر شهرها (نمونه مورد مطالعه فردوس)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی توسعه اقتصادی و اجتماعی نظرسنجی شهر فردوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۴
مسئله بیابان و بیابان زایی یکی از تهدیدهای اساسی زندگی آحاد بشر است و تلاش ها و ابداعات متعددی برای مقابله با آن مورد توجه قرار گرفته است، اما هم چنان آثار منفی آن رو به ازدیاد است. تاثیرات بیابان زایی در حال حاضر از مناطقی که از نظر اقلیمی در شمار پهنه های بیابانی به حساب می آیند، فراتر رفته و مناطق حاشیه ای را نیز تحت تاثیر قرار داده است. شهر فردوس نیز از آن جمله شهرهاست که چون در حاشیه کویر قرار دارد، تاثیرات و پیامدهای منفی این پدیده را به طور کامل تحمل می کند. به خصوص این تاثیرات در ابعاد اقتصادی و اجتماعی به حدی بوده است که ساختار سیاسی و جمعیت این شهر را به شکل غیر قابل تصوری تغییر داده است. به همین منظور، این بررسی قصد دارد به شیوه توصیفی و تحلیلی این شرایط را مورد تحقیق قرار دهد. داده های مورد نیاز از طریق اسناد تجربی و نظرخواهی از متخصصان این حوزه به دست آمده است. تعداد نمونه انتخابی و با استفاده از روش نمونه در دسترس(تمامی شماری)، شامل 50 نفر از متخصصان بود. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل های رگرسیون و ...مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج، نشانگر آن است که پدیده بیابان زایی بر توسعه اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی این شهر تاثیر معنی داری داشته و این امر نیز سایر ابعاد مرتبط را متاثر ساخته است.
۳۰.

بررسی تغییرات شوری خاک در ارتباط با لندفرمهای نواحی بیابانی شمال استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شوری بیابان زایی لندفرم شاخص های شوری مولفه های توپوگرافیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۲۶
هدف از این پژوهش بررسی تغییرات پدیده شوری خاک در لندفرم های بیابانی شمال استان اصفهان با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای لندست5 و 8 ، سنجنده-های TM و OLI-TIRS در بازه زمانی 1987 تا 2020 است. پس از پیش پردازش های لازم تصاویر پوشش دهنده قلمرو مطالعاتی، شاخص های شوری NDSI، BI، SI-1 و SI-2 مورد ارزیابی و نقشه های مربوطه ترسیم شد. وضعیت شاخص های شوری در لندفرمهای مستخرج از TPI نشان داد که واحد برآمدگی ها، کوه ها و ارتفاعات دارای کمترین میزان و واحد دشت های هموار (پلایاها، کفه های گلی و رسی) دارای بالاترین مقادیر هستند. اختلاف بین این دو واحد لندفرمی در همه شاخص ها تقریباً در حدود 2/0 می باشد. بررسی شاخص های شوری در طبقات ارتفاعی نشان می دهد که این شاخص ها با ارتفاع کاهش می یابد، تا آستانه 1400 متری افت شاخص ها شدید و بعد از آن ملایم می شود. شاخص های شوری با افزایش شیب، کاهش نشان می دهند؛ تا شیب 15 درجه افت شاخص های شوری با شیب تند و سپس تا شیب 65 درجه با شیب ملایم تری کاهش می یابد. شاخص های شوری سه فاز تغییرات را نیز نشان داد که فاز سوم از 2008 تا 2020 به مدت 12 سال با روند افزایشی ادامه داشته است. نقشه های آینده برای سال 2030 نشان داد که محور جنوبی دق سرق شامل دشت سرهای واقع بین کاشان تا اردستان در وضعیت بحرانی قرار می گیرند که لزوم توجه مدیران و مهندسین محیط زیست و منابع طبیعی به این موضوع را مطالبه می کند.
۳۱.

پایش تغییرات زمانی-مکانی بیابان زایی در حوضه گاوخونی بر مبنای معیار های اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم بیابان زایی مدل IMDPA حوضه آبریز گاوخونی ECMWF NDVI

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۸۷
بی نظمی در وضعیت بارندگی ها، خشکسالی ها و بیابانزایی در مناطق مختلف کره خاکی در ارتباط با تغییرات اقلیمی می باشد. از آنجایی که پدیده بیابانزایی به عنوان یکی از بارزترین وجوه تخریب منابع طبیعی در جهان مطرح شده است، در این پژوهش بررسی تغییرات فضایی- زمانی وضعیت بیابانزایی حوضه گاوخونی در طی 6 دهه از سال 1961 تا 2020 با بهره گیری از معیار اقلیمی مدل تعیین شدت بیابانزایی IMDPA تعیین شد. با توجه به نتایج این تحقیق مشخص گردید که دهه اول با میانگین 3.17 شدیدترین و دهه چهارم با 2.22 کمترین شدت بیابانزایی را تجربه نموده و دهه آخر نیز با نمره 2.36 در کلاس بیابانزایی متوسط قرار دارد. یافته های این تحقیق نشان دادند که اگرچه روند تغییرپذیری بیابانزایی بر مبنای میانگین دهه ای در حال کاهش می باشد، اما واقعیت منطقه گویای این است که در دو دهه اخیر بیشینه مساحت حوضه در کلاس بیابانزایی شدید قرار داشته که این هشداری در خصوص آسیب پذیری حوضه نسبت به پدیده بیابانزایی می باشد. از خروجیهای این تحقیق مشخص شد که از میان 3 شاخص معیار اقلیمی، بیشترین امتیاز با میانگین کلی 3.6 در خصوص شاخص ترانسو تجربه شده و سایر شاخص ها در رتبه های بعدی قرار دارند. با توجه به نقشه پهنه بندی شدت بیابانزایی حوضه گاوخونی آشکار گردید که نواحی مرکزی و شرقی از ریسک بالاتر و نواحی شمال غربی و جنوب شرقی ریسک کمتری داشته اند. در این تحقیق به منظور اعتبارسنجی مدل اقلیمی از شاخص NDVI استفاده گردید. تغییرپذیری این شاخص در طی زمان موید افزایش اراضی بایر و کاهش مساحت نواحی آبی و پوشش گیاهی می باشد. بنابراین می توان ملاحظه کرد که خروجیهای دو شاخص NDVI و معیار اقلیمی، یافته های یکدیگر را تایید می نمایند. چنانچه نتایج سایر پژوهش های پیشین نشان می دهند، پیامد گرمایش جهانی منجر به افزایش دما - تبخیر و کاهش بارش در نواحی خشک خواهد گردید. پس با توجه به قرارگیری حوضه گاوخونی در یک ناحیه خشک، انتظار پیامد تغییرات آب و هوایی بر تشدید این مخاطره طبیعی مسئله ای دور از ذهن نخواهد بود. 
۳۲.

ارزیابی زیست محیطی بیابان زایی در حوضه آبخیز شهراصفهان با استفاده از مدل مدالوس و داده های سنجش از راه دور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی مدالوس سنجش از دور شهر اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
تخریب سرزمین یک فرایند جهانی است که در نهایت منجر به کاهش حاصلخیزی خاک می شود و اگر مفهوم آن را نوعی ناپایداری و عدم تعادل در رابطه بین انسان و محیط قلمداد کنیم، باید پذیرفت که بخش اعظمی از جهان و کشور ایران با این مشکل زیست محیطی روبرو است. مقابله با پدیده تخریب سرزمین و بیابان زایی نیازمند ارزیابی وپایش نوع وشدت تخریب اراضی، تعیین دلایل تخریب صورت گرفته و اتخاذ اقدامات لازم برای مواجهه با مشکل پیش آمده و نیز بررسی صحت انجلام پروژه های مزبور است . فناوری سنجش از دور نقش بسیار ارزنده ای در ارزیابی و پایش تخریب سرزمین و بیابان زایی در مقیاس های محلی، منطقه ای و جهانی دارد و سبب ایجاد رویکرد جدیدی در مطالعات مربوط به ارزیابی و پایش بیابان زایی گردیده است . در این مطالعه سعی شد با استفاده از داده های سنجش از دور و مدل مدالوس به ارزیابی بیابان زایی حوزه آبخیز شهر اصفهان پرداخته شود. درگام اول، بر اساس وضعیت منطقه، شش معیار اقلیم، خاک، پوشش گیاهی، آب زیرزمینی و مدیریت و سیاست برای ارزیابی میزان تخریب، مدنظر قرار گرفت. شاخص ها بر اساس میزان تأثیرشان بر فرایند تخریب، کمّی و به هر کدام از آن ها طبق روش فازی امتیازی بین 5/0 تا 1 داده شد و در مقیاس پیکسل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که 4 درصد از سطح منطقه در رده خفیف،10 درصد منطقه در رده متوسط و 86 درصد منطقه در رده شدیدبیابان زایی قرار دارد . از نظر حساسیت محدوده به تخریب، 4% از مساحت کل محدوده در طبقه بالقوه، 22% در طبقه شکننده A، %50 در طبقه شکنندهB، %20 در طبقه شکنندهC و 3% در طبقه بحرانی قرار دارد. بنابراین حدود 92% از مساحت منطقه در طبقه شکننده قرار دارد.
۳۳.

پایش روند تغییرات پوشش گیاهی و کاربری اراضی با استفاده از داده های رقومی لندست (مطالعه موردی دشت سروستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی تصاویر لندست دشت سروستان شاخص پوشش گیاهی طبقه بندی نظارت شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۲۸۸
بیابان زایی یک تهدید جدی زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی برای کره خاکی است. هدف از این مطالعه، پایش پوشش گیاهی و کاربری اراضی به منظور بررسی بیابان زایی دشت سروستان به عنوان دشتی ممنوعه در استان فارس است. بدین منظور از تصاویر لندست از سنجنده TM(سال 1993)، سنجنده +ETM (سال های2001 و 2008) و سنجنده OLI/TIRS(سال 2016) استفاده شد. پایش تصویر به روش تفاضل تصویر، تفاضل شاخص پوشش گیاهی و نقشه های کاربری اراضی انجام گردید. در نقشه تفاضل سال 1993 و 2001 و سال 1993 و 2016 پسروی 99 درصدی اراضی آبی در دهانه دریاچه مهارلو، به صورت تغییرات افزایشی در باند مادون قرمز قابل مشاهده است. نتایج حاصل از تفاضل شاخص پوشش گیاهی نشان دهنده افزایش پوشش گیاهی است که در واقع افزایش سطح اراضی کشاورزی در سال 2016 نسبت به سال2008 و 1993 است. بر اساس نتایج حاصل از طبقه بندی نظارت شده از سال 1993 تا سال 2016 سطح اراضی آبی از 11/7 هکتار به 075/0 هکتار کاهش یافته، از طرفی سطح اراضی شور از 99/143 هکتار به 83/223 هکتار افزایش و سطح اراضی کشت شده (زراعی و باغی) از 28/113 هکتار به 14/201 هکتار افزایش یافته است، که با توجه به اهمیت شاخص های اراضی شور و تغییر کاربری اراضی از منابع طبیعی به کشاورزی در مطالعات بیابان زایی می توان نتیجه گرفت که روند بیابان زایی در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش است.
۳۴.

بررسی اثرات بیابان زایی بر وضعیت اقتصادی-اجتماعی مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستا های کلاته های شرقی شهرستان میامی)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی اثرات اقتصادی - اجتماعی بهره برداران شاهرود پرسشنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۶۰
بررسی و آشکار سازی مشکلات ناشی از بیابانزایی علاوه بر مشخص نمودن ابعاد این پدیده ، توجه خاصی را به این معضل معطوف می نماید و در تصمیم گیری درست برای مدیریت منابع اثرگذار است. لذا در پژوهش حاضراثرات اقتصادی و اجتماعی بیابانزایی در روستا های کلاته های شرقی شهرستان میامی مورد مطالعه قرار گرفت. این پژوهش در مرحله اول بصورت اسنادی و در مرحله دوم به شیوه پیمایشی و با به کارگیری تلفیقی روش های کمی و کیفی عملیاتی شد. جمعیت خانوار ساکن محدوده به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب و بر اساس فرمول حداقل نمونه کوکران، 318 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان حداقل نمونه آماری تعیین شد. با استفاده از منابع علمی و مشورت با بهره برداران محلی و متخصصان حوزه بیابان، پرسشنامه ای با سه محور بیابان زایی، اثرات اجتماعی و اثرات اقتصادی آن، طراحی گردید. روایی پرسشنامه طبق نظر متخصصان ارزیابی و با اصلاحاتی نهایی شد. پایایی پرسشنامه با پیش آزمون بر اساس ضریب آلفای کرونباخ تائید و با مراجعه به آبادی ها بر اساس توزیع جمعیتی متناسب، تکمیل شد. نتایج نشان داد که بیش از90 درصد پرسش شوندگان نسبت به بیابانی شدن منطقه به اشکالی چون کاهش پوشش گیاهی، کاهش کمی و کیفی منابع آب، وقوع فرسایش بادی و گرد و غبار پاسخ کاملا موافق و موافق داده اند. بررسی اثرات اقتصادی بیابانزایی نشان داد که در تمامی گویه های مربوطه بیش از 90 درصد پاسخ دهندگان با کاهش درآمد و قدرت خرید، کاهش فرصت های شغلی و افزایش هزینه های کشاورزی و دامداری در اثر بیابانزایی در منطقه کاملا موافق یا موافق بودند همچنین در بررسی اثرات اجتماعی بیابانزایی بیش از 90 درصد پاسخ دهندگان گزینه های کاملا موافق و موافق را برای تمامی گویه های مربوط به افزایش بیکاری و مهاجرت جوانان، کاهش سطح رفاه، کاهش کیفیت زندگی، کاهش امید به زندگی و افزایش ناامنی انتخاب کردند.
۳۵.

مدل سازی کیفیت خاک مناطق بیابانی رشتخوار تحت تأثیر تاغکاری با استفاده از تحلیل های آماری چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش بادی بیابان زایی خصوصیات خاک مدل کیفیت خاک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۵
مناطق خشک محیط های اکولوژیک حساس و شکننده و مستعد بیابان زایی هستند. این مناطق بحرانی که در آن ها بیابان زایی رخ می دهد، پایداری اکولوژیک بیابان ها را تعیین می نماید. به منظور مقابله با گسترش بیابان و خطرات ناشی از آن، طرح های احیای بیابان با کاشت گونه های مختلف اجرا می گردد که می توانند ویژگی های خاک را تحت تأثیر قرار دهند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر گیاه سیاه تاغ بر روی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و تعیین شاخص های کیفیت خاک در روستای آهنگران واقع در جنوب غربی شهرستان رشتخوار می باشد. به این منظور، 45 نمونه از سه منطقه شاهد، بین دو تاج و زیر تاج پوشش گیاهی جمع آوری گردید و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده حاکی از وجود اختلاف معنی دار pH، آهک، هدایت الکتریکی، رطوبت اشباع، رس، ماسه، کربنات و ازت کل بین سه منطقه نمونه برداری می باشد. با استفاده از تکنیک های آماری چندمتغیره مانند تحلیل عاملی، تحلیل مازاد داده و تحلیل کانونیک توابع تشخیص مدل کیفیت خاک بر اساس سه منطقه تعیین گردید که نتایج نشان داد pH و آهک با بیش ترین ضرایب از مهم ترین شاخص های تعیین کیفیت خاک تحت تأثیر تاغکاری در منطقه ی  مطالعاتی می باشند و در مجموع شاخص کیفیت خاک در مناطق بین تاج پوشش و زیر تاج پوشش دارای اختلاف معنی داری با منطقه شاهد (بدون پوشش تاغ) است. 
۳۶.

پایش تغییرات کاربری اراضی و تأثیر آن بر روند تخریب زمین و بیابان زایی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست (مطالعه ی موردی: شرق ایران، دریاچه ی هامون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایش بیابان زایی کاربری اراضی تخریب زمین رود هیرمند سنجش ازدور حوزه ی سیستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
امروزه فنّاوری های سنجش ازدور و سامانه ی اطلاعات جغرافیایی به عنوان دو عنصر اصلی در پایش کاربری اراضی و تغییرات پوشش گیاهی مورد استفاده قرار می گیرد. به کارگیری این روش به عنوان یکی از منابع مهم دریافت اطلاعات مربوط به تغییرات سطح زمین، نقش مهمی را در مدیریت زیست بوم ها ایفا می کند. تحقیق حاضر باهدف بررسی روند تغییرات کاربری اراضی، پویایی پوشش گیاهی و گرایش زیست بوم تالاب های هامون هیرمند و هامون صابری در یک دوره ی هفت ساله صورت گرفته است. بدین منظور از تصاویر ماهواره ای لندست 7 در سال 2006 میلادی و لندست 8 در سال 2013 میلادی و در ماه آوریل استفاده شده است. پس از انجام تصحیحات لازم، با استفاده از روش طبقه بندی نظارت نشده و با تکیه بر خصوصیات طیفی پدیده ها در باندهای مختلف نقشه ی کاربری اراضی منطقه ی تهیه شد. به منظور بررسی درصد تغییرات کاربری اراضی، هر کدام از کاربری های به دست آمده در سال 2006 به طور جداگانه بر روی نتایج طبقه بندی سال 2013 قرار داده شد و مقدار تغییرات هر کلاس در دوره ی موردنظر به دست آمد. صحت روش به کار گرفته شده با تکیه بر پژوهش های میدانی انجام شده در سال 2010 میلادی که شاخص تعدیل کننده ی خاک (SAVI) را به عنوان شاخصی با بالاترین ضریب همبستگی با ویژگی های منطقه ی معرفی می کند، مورد بازبینی قرار گرفت. نتایج بیانگر این است که استفاده از خصوصیات طیفی پدیده ها در این نوع طبقه بندی صحت قابل اعتمادی را ارائه می دهد. با توجه به نتایج به دست آمده، کلاس های پوشش گیاهی و آب کاهش چشم گیری را در دوره ی موردمطالعه داشتند و بر مساحت کلاس اراضی بایر افزوده شده است که نشان از گرایش منطقه ی موردمطالعه به سمت بیابانی شدن دارد. سیر قهقرایی زیست بوم هامون سبب چالش های زیست محیطی متعددی من جمله آلودگی ناشی از گردوغبار، از دست رفتن مشاغل وابسته به دریاچه هم چون ماهیگیری و دامداری و نیز افزایش مهاجرت از این منطقه ی شده است.
۳۷.

بررسی اثر پارامترهای اقلیمی بر تغییر غلظت ذرات معلق کم تر از 10 میکرومتر و ارتباط آن با رخداد فرسایش بادی در مناطق خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی ذرات معلق تغییر اقلیم فرسایش بادی مناطق خشک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۱
یکی از علل اصلی آلودگی هوا در مناطق خشک جهان و به ویژه در ایران، وقوع توفان های گردوغبار حاوی غلظت بالای ذرات معلق با قطر آئرودینامیکی کم تر از 10 میکرومتر (PM10) است. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسایی مهم ترین عوامل اقلیمی مؤثر بر تغییر غلظت PM10 در نزدیکی دشت یزد- اردکان و ارتباط آن با رخداد فرسایش بادی در بازه ی زمانی 2012 تا 2017 است. بدین منظور از متوسط ماهیانه ی داده های اقلیمی، غلظت روزانه ی ذرات کوچک تر از 10 میکرومتر و داده های ساعتی مربوط به پدیده های مختلف گردوغبار ایستگاه سینوپتیک یزد استفاده شد. جهت شناسایی دقیق ترین رابطه بین پارامترهای هواشناسی و غلظت PM10، 10 تابع رگرسیون دومتغیره (لگاریتمی، معکوس، توانی، نمایی، درجه دو، درجه سه، منحنی رشد، ترکیبی، لجستیک و منحنی S) بر اساس چهار معیار ضریب همبستگی، آماره ی F، میزان خطای نسبی و میانگین مربعات خطا با یکدیگر مقایسه گردید. درنهایت از طریق تحلیل ارتباط بین شاخص توفان گردوغبار و PM10، نقش رخداد فرسایش بادی بر تغییرات آن موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در این بازه ی زمانی هیچ رابطه ی خطی معنی داری بین پارامترهای هواشناسی و غلظت ذرات معلق وجود نداشته است؛ درحالی که بین مقادیر متوسط درجه حرارت ماهیانه و درجه حرارت بیشینه با PM10 رابطه ی غیرخطی معنی داری برقرار شده است. مقادیر مربوط به ضریب همبستگی، آماره ی F، خطای نسبی و مجذور میانگین مربعات خطا بر اساس دقیق ترین تابع غیرخطی بین PM10 و متوسط درجه حرارت ماهیانه به ترتیب 67/0، 06/8، 1/0، 09/0 برآورد گردید. مقادیر مربوط به این پارامترها بر اساس درجه حرارت بیشینه به ترتیب 65/0، 3/7، 11/0 و 08/0 تخمین زده شد. همچنین نتایج نشان داد که 24% افزایش غلظت ذرات معلق در سال های اخیر به دلیل وقوع رخداد فرسایش بادی بوده است.
۳۸.

پایش و پیش بینی عوامل اقلیمی مؤثر بر تحرک پذیری تپه های ماسه ای با استفاده از شاخص لنکستر(مطالعه موردی: کویر سیرجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص لنکستر بیابان زایی تحلیل حساسیت کویر سیرجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۲
تپه های ماسه ای از مهم ترین و حساس ترین لندفرم های حساس به فرسایش بادی هستند که میزان فعالیت آن ها بسته به شدت تأثیر عوامل متعدد اقلیمی و زمینی، متفاوت است. پایش بلندمدت این عوامل به همراه وضعیت تحرک پذیری ماسه های روان در مناطق مختلف می تواند اثر قابل توجهی بر کاهش اثرات نامطلوب آن ها داشته باشد. ﻣﺤﺪوده ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﻲ؛ کویر سیرجان در استان کرمان، ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن سیرجان ﻗﺮار دارد. به این منظور، از داده های ساعتی سرعت باد، کد پدیده های گردوغبار، بارندگی و دمای هوای ایستگاه سینوپتیک سیرجان در دوره آماری ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ استفاده شد. داده های بارندگی و دما برای محاسبه مقدار تبخیروتعرق به روش تورنت وایت استفاده شد. پس از محاسبه درصد فراوانی بادهای فرساینده و شاخص خشکی، با بهره گیری از شاخص لنکستر وضعیت تحرک پذیری ماسه های روان در منطقه مورد واکاوی قرار گرفت. به منظور پیش بینی اثر تغییر احتمالی عوامل اقلیمی بر تحرک پذیری ماسه های روان از آزمون تحلیل حساسیت استفاده شد. نتایج نشان داد حدود ۹۰% از سال های آماری از نظر اقلیمی در معرض خطر بیابان زایی بسیار شدید بوده است. بر این اساس، با کاهش مقدار شاخص خشکی یونپ و افزایش خشکی محیط بر میزان تحرک پذیری ماسه در کل منطقه مطالعاتی افزوده شده و خطر بیابان زایی در منطقه تشدید می شود. مقادیر شاخص سالیانه لنکستر در این ایستگاه نشان دهنده این است که وضعیت تپه های ماسه ای به صورت فعال  فقط در نوک تپه است. براساس تحلیل حساسیت مشخص شد که در صورت افزایش ۳۰% فراوانی بادهای فرساینده و تبخیروتعرق پتانسیل، فعالیت تپه های ماسه ای به میزان ۶۹% افزایش خواهد یافت و از حالت فعال فقط در نوک تپه به فعال تبدیل شده و وضعیت فعالیت تپه ماسه ای در ایستگاه مطالعاتی در اثر کاهش توأم دو پارامتر یادشده به همان مقدار، فعالیت تپه های ماسه ای ۵۱% کاهش و از حالت فعال فقط در نوک تپه به غیرفعال تغییر خواهد یافت.
۳۹.

ارزیابی پتانسیل مخاطره بیابان زایی با استفاده از مدل DVI (مطالعه موردی: مناطق شمالی استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطره بیابان زایی مدل DVI استان سمنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف:  از جمله مخاطرات شایع در مناطق خشک و نیمه خشک، مخاطره بیابان زایی است. موقعیت هیدرواقلیمی ایران سبب شده است تا بخش های زیادی از آن در معرض این مخاطره باشد. استان سمنان از جمله مناطقی است که در طی سال های اخیر با گسترش بیابا ن زایی مواجه شده است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش، ارزیابی پتانسیل مخاطره بیابان زایی در مناطق شمالی استان سمنان است.روش و داده: در این تحقیق از اطلاعات آماری مربوط به جمعیت و اقلیم استان سمنان، اطلاعات کتابخانه ای و همچنین مدل رقومی ارتفاعی ۳۰ متر SRTM به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین نرم افزارهای مورد استفاده، نرم افزار SPSS و ArcGIS بوده است که به ترتیب برای انجام محاسبات و تهیه نقشه های نهایی مورد استفاده قرار گرفته شده اند. روش مورد استفاده در این تحقیق مدل DVI بوده است.یافته ها: نتایج حاصله از این تحقیق نشان داده است که ۱۶/۸ درصد از مساحت منطقه که عمدتاً شامل مناطق غربی و جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه است، در طبقه پتانسیل آسیب پذیری خیلی زیاد در برابر مخاطره بیابان زایی قرار دارند. همچنین حدود ۶۰ درصد از منطقه نیز در طبقه با پتانسیل آسیب پذیری زیاد قرار دارند که این مسئله بیانگر پتانسیل بالای منطقه از نظر مخاطره بیابان زایی است. همچنین طبقات با پتانسیل آسیب پذیری متوسط و کم در مجموع ۲۳/۲ درصد از منطقه را دربرگرفته اند که عمدتا شامل بخش های شمالی شهرستان مهدی شهر و شاهرود است که به دلیل وضعیت اقلیمی مناسب و نوع خاک، کم تر در معرض مخاطره بیابان زایی هستند.نتیجه گیری: مجموع نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که بخش های زیادی از مناطق شمالی استان سمنان پتانسیل بالایی از نظر بیابان زایی دارند، بنابراین لازم است تا جهت جلوگیری از گسترش این مخاطره، برنامه های لازم جهت کنترل تخریب مراتع و تغییرات کاربری اراضی ارائه داد.نوآوری، کاربرد نتایج: در این تحقیق بر خلاف تحقیقات پیشین، علاوه بر پارامترهای طبیعی، پارامترهای انسانی نیز در نظر گرفته شده است. همچنین از نتایج این پژوهش می توان در برنامه ریزی های مختلف عمرانی و زیست محیطی بهره گرفت.
۴۰.

ارزیابی شدت بیابان زایی با استفاده از شاخص های طیفی منتج از تصاویر ماهواره ای، مطالعه موردی: شهرستان بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی شاخص های طیفی آلبیدوی سطحی لندست بندر ماهشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۱۲
بیابان زایی از عوامل تخریب اکوسیستم های طبیعی در مناطق خشک جهان به شمار می آید. شناخت مناطق در معرض بیابان زایی، جهت مبارزه با این پدیده اهمیت فراوانی دارد. سنجش از دور، ابزاری مهم در ارزیابی و پایش تخریب سرزمین و بیابان زایی است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شدت بیابان زایی در شهرستان بندر ماهشهر براساس شاخص های طیفی منتج از تصاویر ماهواره ای است. ابتدا شاخص های NDVI، SAVI، RVI، TGSI و Albedo با کمک نرم افزار ENVI از تصویر OLI لندست 8 منطقه استخراج شدند. سپس، برای ارزیابی رابطه همبستگی بین شاخص های طیفی از رگرسیون خطی استفاده شد و شدت بیابان زایی در منطقه طبقه بندی گردید. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی بین دو شاخص NDVI و Albedo برابر با 83/0-، بین دو شاخص SAVI و Albedo برابر با 78/0- و بین دو شاخص RVI و Albedo برابر با 77/0- بوده است. ضریب همبستگی بین دو شاخص TGSI و Albedo برابر 86/0 بوده است. همبستگی بیشتر بین دو شاخص TGSI و Albedo، بیانگر مناسب تر بودن مدل Albedo-TGSI جهت ارزیابی شدت بیابان زایی در منطقه است. نقشه بیابان زایی مدل Albedo-TGSI نشان داد که نواحی دارای شدت بیابان زایی کمتر، عمدتاً در قسمت های شمالی و شرقی و نواحی دارای شدت بیابان زایی بیشتر، عمدتاً در قسمت های جنوبی و جنوب غربی منطقه واقع شده اند.