مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
پهنه بندی
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل مؤثر در تحول کارست و پهنه بندی تحول آن در زمینه مطالعات مربوط به منابع آب کارست دارای جایگاه ویژ ه ای است. هدف از این پژوهش ارزیابی و پهنه بندی پتانسیل توسعه کارست در محدوده غار سهولان در جنوب شرق شهرستان مهاباد در استان آذربایجان غربی با استفاده از روش AHP می باشد. در این تحقیق لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل و کاربری اراضی به عنوان نقشه های عامل در نظر گرفته شدند. همچنین به منظور استخراج مدل پتانسیل توسعه کارست، لایه های فوق در محیط GIS فراخوانی شدند. لایه های اطلاعاتی مختلف با اعمال قضاوت کارشناسی (به ویژه با عنایت به وجود غار سهولان به عنوان برجسته ترین شاهد پالئوکارست) و اختصاص وزن به هر لایه در نرم افزار Expert Choice و بازدیدهای میدانی به صورت نقشه های معیار طبقه بندی شدند. درنهایت با توجه به وزن به دست آمده نقشه پهنه بندی توسعه کارست به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که از کل مساحت حوضه آبریز غار، 88/42 درصد در طبقه کمتر توسعه یافته، 37/33 درصد در طبقه توسعه نیافته، 92/16 درصد در طبقه متوسط و 83/6 درصد در طبقه توسعه یافته قرارگرفته است. ازاین رو، عامل لیتولوژی منطقه باارزش 667/0 بیشترین وزن و مهم ترین عامل کنترل کننده پتانسیل توسعه کارست در منطقه موردمطالعه بوده است و عامل کاربری اراضی باارزش 043/0 کمترین وزن را به خود اختصاص داده است که کمترین تأثیر را در کارست زایی کنونی حوضه به خود اختصاص داده است. نتایج نشانگر آن است که به ترتیب عوامل زمین شناسی، هیدرولوژی، توپوگرافی و عوامل انسانی مهم ترین نقش را در توسعه کنونی کارست در این منطقه داشته اند و وجود غار سهولان به عنوان شاهد برجسته پالئوکلیمایی بر نقش فاکتورهای اقلیمی دیرین در توسعه کارست گذشته منطقه دلالت دارد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر فرسایش خاک در حوضه آبخیز رودخانه بالیخلو (سد یامچی) با استفاده از مدل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اثر شدت فرسایش خاک در حوضه آبخیز رودخانه بالیخلو (سد یامچی) و افزایش رسوب گذاری در مخزن این سد باعث کاهش حجم مفید مخزن آن می شود. برای این منظور از مدل فازی و شاخص های تراکم شبکه زهکش، بیشترین میزان بارندگی روزانه، خاک، کاربری زمین، زمین شناسی، شیب، ارتفاع، انحنا پروفیل و انحنا پلانی متریک استفاده شد و نقشه پهنه بندی خطر فرسایش خاک تهیه گردید. نتایج نشان داد که در حدود ۱۶/۴۲ درصد پهنه های با خطر فرسایش بسیار زیاد تا زیاد قرارگرفته است. این پهنه ها در واحدهای توپوگرافی دشت ها، کوه پایه ها، کوهستان های نسبتاً مرتفع و مرتفع واقع شده اند. حدود ۹۳/۲۶ درصد در پهنه با خطر فرسایش متوسط قرار دارد. در حدود ۸۸/۳۰ درصد در پهنه های با خطر فرسایش کم و بسیار کم قرارگرفته است. مورفولوژی پهنه های در معرض خطر فرسایش از مورفولوژی تراکم شبکه زهکش تبعیت کرده اند. این نشان دهنده نقش شبکه زهکش رودخانه بالیخلو در فرسایش خاک ها است. پیشنهاد می شود که عملیات آبخیزداری و حفاظت خاک در این حوضه به وسیله مهندسین منابع طبیعی و آبخیزداری اعمال شود. این نقشه ها می توانند مورداستفاده مهندسین منابع طبیعی و آبخیزداری قرار گیرد.
پهنه بندی فضایی امنیت با تأکید بر کاربری اراضی شهری (موردمطالعه: محلات شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر امنیت شهرها کاربری های اراضی شهری است که به عنوان سلول های تشکیل دهندة بافت شهری، شعاع اثر متفاوتی ازنظر محیطی و مکانی بر امنیت و ناامنی شهر می گذارند. هدف این پژوهش شناسایی پهنه های امن و ناامن فضای شهر کاشان است که با انتخاب ده شاخص از میان کاربری های زمین شهری که از ادبیات پژوهش مستخرج شده اند، با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به پهنه بندی ۸۷ محله شهر کاشان ازنظر امنیت پرداخته می شود. با توجه به نظر کارشناسان کاربری انتظامی با وزن (۰٫۳۳) ، فاصله از مخروبه ها و اراضی متروک با وزن (۰٫۲۱) و دسترسی سریع و آزاد به معابر اصلی و شریان های حیاتی با وزن (۰٫۱) بیشترین اثر را در میان کاربری ها در فرایند پهنه بندی امنیت شهر دارا می باشند. نتایج پژوهش نقشه پهنه بندی نهایی امنیت شهری است که نشان می دهد محلات روستاشهری بدترین و محلات نوساز و بافت جدید مطلوب ترین وضعیت را ازنظر امنیت شهری دارا هستند. هم چنین به طور نسبی (۴۰%) شهر کاشان در وضعیت امن و فرا امن، (۱۷%) در وضعیت امنیت متعادل و (۴۳%) در وضعیت ناامن و فرو امن قرار دارد و در پایان پژوهش، راهکارهای لازم برای تأمین امنیت در محلات فرو امن و ناامن ارائه می گردد.
پهنه بندی مخاطرات بارشی منجر به خشکسالی و سیل در حوضه های آبریز حله و مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خطر، منشاء آسیب بالقوه یا موقعیتی برای ایجاد خسارت است، بنابراین شناسایی پهنه های مواجه با مخاطرات امری لازم برای برنامه ریزی محیطی یا آمایش سرزمین است. منظور از مخاطره، عموماً ویژگی های کالبدی است که منجر به حوادث غیر مترقبه می شود.به عنوان مثال گسل های فعال، آتش فشان ها، مناطق سیل خیر و اراضی مستعد اشتعال همگی جزو مخاطرات طبیعی هستند. لذا توجه به شرایط خطرپذیری مخاطرات اقلیمی در مناطق مسکونی با توجه به جمعیت های شهری و روستایی لازمه برنامه ریزی محیطی می باشد. با توجه به این مهم در این تحقیق نخست تلاش شده است تا با استفاده از آمار ایستگاه های باران سنجی و سینوپتیک حوضه های آبریز حله و مند طی یک دوره آماری 20 ساله (1371-1390)، شاخص خشکسالی SPI در منطقه مورد مطالعه محاسبه شود. سپس از لایه های رقومی پهنه های سیلابی، مجموع متوسط بارندگی و مجموع تبخیر و تعرق سالانه برای ارزیابی پهنه های با خطر رخداد سیلاب استفاده شده است.در این راستا از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و منطق( Fuzzy)- مناطق با خطر رخداد پهنه های سیلاب و خشکسالی، و تبخیر و تعرق سالانه در سطح منطقه مورد مطالعه، پهنه بندی و شناسایی شدند. با توجه به نقشه نهایی آسیب پذیری مشخص شد که مناطق همجوار و خصوصا شهرهای واقع در کنار سواحل خلیج فارس در غرب،شمال غرب و جنوب حوضه های آبریز حله و مند دارای بیشترین آسیب پذیری بوده و مناطق شرق و شمال شرق منطقه مورد مطالعه و مراکز جمعیتی آنها، از کمترین آسیب پذیری برخوردار هستند.
تحلیل فضایی و پهنه بندی دوره های خشک اقلیمی در ایران بر اساس شاخص DDSLR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران از نظر اقلیمی کشوری خشک و نیمه خشک محسوب می شود و منابع حیاتی آب در این سرزمین وابستگی زیادی به بارش های جوی نشان می دهند. شناخت خصوصیات دوره های خشک اقلیمی از جمله فراوانی وقوع، شدت و تداوم دوره ها در برنامه ریزی-های محیطی گوناگون اهمیت زیادی دارد. در همین رابطه، خصوصیات دوره های اقلیمی خشک کشور براساس شاخص ""روزهای خشک بعد از آخرین روز بارش "" (DDSLR) با استفاده از داده های آماری 48 ایستگاه سینوپتیک ایران طی یک دوره 30 ساله از سال 1979 تا 2008 مورد بررسی قرار گرفت. روند تغییرات شاخص DDSLR با احتمال 25، 50، 75 و 90 درصد(خوشبینانه، متوسط، بدبینانه و بسیار بدبینانه) به عنوان شاخص های دوره های خشکی با شدت های کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد برای هر کدام از ایستگاه ها تعیین و خصوصیات دورة خشک شامل شروع، خاتمه، فراوانی، خشکترین روز دوره و طول دوره برای هر ایستگاه مشخص گردید. در نهایت بر اساس طول دورة خشک و از طریق روش میان یابی Kriging نقشه های پهنه بندی برای سرتاسر ایران ترسیم شد. نتایج مطالعه نشان داد که دورة خشک اقلیمی در ایستگاه های جنوب شرقی کشور بخصوص ایستگاه های بندری سواحل دریای عمان (چابهار و بندرعباس) قبل از ایستگاه های دیگر آغاز می شود. همچنین دورة خشک در ایستگاه های سواحل دریای خزر زودتر به پایان می رسد. کوتاه ترین دورة خشکی مربوط به سواحل شمالی کشور و طولانی ترین دورة خشکی نیز در جنوب شرقی کشور رخ می دهد. خشک ترین روز دوره در اکثر ایستگاه ها در ماه های اکتبر اتفاق می افتد. همچنین معلوم شد که با افزایش احتمال از 25 درصد (احتمال خوشبینانه) به 90 درصد(احتمال بسیار بدبینانه) بر وسعت منطقه دارای دوره خشکی خیلی بلند در بخش های جنوب، جنوب شرق و شمال غرب کشور افزوده می شود.
ارزیابی خطر فرسایش آبی حوضه آبخیز طالقان رود با استفاده از مدل ICONA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از مهم ترین مسایل زیست محیطی، کشاورزی و تولید غذا در جهان محسوب می شود و تأثیرات مخربی به تمام اکوسیستم های طبیعی و تحت مدیریت انسان دارد لذا یافتن راه حل های سریع و به موقع الزامی به نظر می رسد. از جمله این راه حل ها کاربرد مدل ICONA می باشد که توسط انجمن علمی حفاظت از طبیعت اسپانیا ارایه شده است. در میان بسیاری از روش ها برای پیش بینی فرسایش با استفاده از GIS و RS، نتایج شبیه سازی این مدل به صورت همگانی پذیرفته شده است. این تحقیق سیمای فرسایش آبی حوضه آبخیز طالقان رود را به شکل موردی بررسی قرار داده و وضعیت فرسایش خاک و پهنه بندی آن را نشان میدهد. این مدل دارای هفت مرحله می باشد که در ابتدا نقشه شیب، و نقشه زمین شناسی و در ادامه از همپوشانی لایه شیب و زمین شناسی،لایه فرسایش پذیری خاک تهیه می شود. در مراحل بعدی، نقشه کاربری با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و نقشه پوشش گیاهی با استفاده از شاخصNDVI تهیه شده است. در ادامه، با همپوشانی لایه کاربری اراضی و پوشش گیاهی نقشه حفاظت خاک بدست میآید.در گام آخر؛ لایه فرسایش پذیری خاک و لایه حفاظت خاک همپوشانی شده و نقشه خطر فرسایش پذیری را می سازند. نتایج این پژوهش نشان داد که از کل سطح حوضه، 9.3% کلاس خطر فرسایش خیلی کم، 12.7% کلاس خطر فرسایش کم، 22.4% کلاس خطر فرسایش متوسط، 18.9% کلاس خطر فرسایش زیاد و 36.7% کلاس خطر فرسایش بسیار زیاد را به خود اختصاص داده اند.
روند تغییرات دمائی و پهنه بندی آغاز و پایان یخبندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تهران در جنوب ارتفاعات البرز و در واقع در یکی از قسمت های مرتفع این رشته کوه قرار دارد. به همین دلیل در طول دوره سرد سال به کرات تحت تاثیر یخبندان های شدید و ضعیف قرار می گیرد. تهران با جمعیتی بیش از 8 میلیون نفر و بیش از 3 میلیون خودرو در زمان وقوع یخبندان دچار اختلالات فراوانی از لحاظ ترددهای روزانه قرار می گیرد. در این پژوهش جهت بررسی ویژگی های یخبندان شهر تهران، با بررسی کلیه ایستگاه های هواشناسی شهر تهران در یک دوره آماری مشترک(1390-1364)، ابتدا میزان شباهت دمایی ایستگاه های تهران بررسی گردید. سپس تعداد روزهای یخبندان ملایم(دمای حداقل بین 0 تا 1/1- ،یخبندان متوسط بین 1/1-تا 2/2- ،یخبندان شدید کمتر از 2/2-) استخراج گردید. بعد از آن نقشه تعداد روزهای یخبندان، فصل یخبندان ،یخبندان ملایم ،متوسط، شدید و همراه با احتمال وقوع آنها ترسیم گردید. نتایج بیانگر آن است که با احتمال 50 درصد احتمال وقوع اولین یخبندان متوسط در ایستگاه های امین آباد و شمال تهران آذر ماه و در ایستگاه های مهرآباد، دوشان تپه و ژئوفیزیک دیماه و در ایستگاه چیتگر بهمن ماه می باشد. تاریخ وقوع اولین یخبندان شدید در سطح احتمال 50 درصد در کلیه ایستگاه ها دی ماه، ولی تاریخ وقوع آخرین یخبندان در ایستگاه ها در ماه های بهمن و اسفند مشاهده می شود. از لحاظ تعداد کل روزهای یخبندان پهنه بیش از 50 روز یخبندان به منتهی الیه شمالی شهر تهران محدود می شود که در برگیرنده قسمت های شمالی مناطق 1،2،5،14 و 22 می باشد. تعداد کل روزهای یخبندان بصورت پهنه هایی شبیه موج دریا که بخوبی با منحنی تراز توپوگرافی انطباق دارد، به سمت جنوب شهر تهران کاهش می یابد. فقط جنوب شرق تهران بدلیل همجواری با ارتفاعات این نظم را بهم می زند. منطقه بندی شهر تهران عموماً امتداد شمالی- جنوبی دارد، در حالی که بررسی الگوهای تغییرپذیری زمانی و مکانی پارامترهای دمائی نشان می دهد که پهنه یخبندان، الگوی گسترش غربی- شرقی دارد. بنابراین خط برف و یخبندان در امتداد خطوط تراز پیشروی و پسروی می کند.
پهنه بندی گردشگری اقلیمی استان های ایلام و کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی در امر گردشگری از جنبه های مختلف ضروری و مهم است و شناخت پهنه های مناسب برای گردشگری به لحاظ آسایش اقلیمی از موارد مهم در برنامه ریزی گردشگری می باشد. هدف از انجام این تحقیق، برآورد آسایش اقلیمی مناطق شهری و روستایی دو استان ایلام و کرمانشاه در جهت توسعه و برنامه ریزی گردشگری می باشد. جهت این امر، ابتدا به بررسی جاذبه های های گردشگری دو استان در زمینه های فرهنگی-تاریخی و طبیعی اقدام گردید و سپس از شاخص بیکر جهت برآورد آسایش اقلیمی بهره گرفته شد و تحلیل های لازم صورت پذیرفت. در نهایت برای پهنه بندی شرایط زیست اقلیم، داده ها به محیط GIS منتقل و با استفاده از روش میان یابیKriging نقشه ها ترسیم گردیدند. نتایج حاکی از آن می باشد که در 3 ماه زمستان؛ تنها دو ایستگاه دهلران و سرپل ذهاب، در ماه آوریل؛ ایستگاه های دهلران، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب، در ماه می؛ ایستگاه های روانسر، کرمانشاه، کنگاور، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب، در ماه ژوئن؛ ایستگاه های روانسر، کرمانشاه، کنگاور و اسلام آبادغرب، در ماه ژوئیه؛ ایستگاه های کنگاور و کرمانشاه، در ماه سپتامبر و اکتبر؛ روانسر، کرمانشاه، کنگاور و اسلام آبادغرب و ایلام، در ماه نوامبر؛ ایستگاه های دهلران، کنگاور، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب و در ماه دسامبر؛ ایستگاه های دهلران، اسلام آبادغرب و سر پل ذهاب، شرایط مطبوع را برای گردشگری شهری و روستایی دارا می باشند.
ارزیابی و پهنه بندی خطر آتش سوزی جنگل با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگل ها به عنوان ریه های تنفسی زمین، بخشی از منابع طبیعی ما بوده که نقش مهمی را در سلامت جسمی و روانی موجودات زنده ایفا می کنند. آتش سوزی جنگل در ایران و به ویژه در جنگل های شمالی، آثار مخربی را در سیمای ظاهری این مناطق به جای گذاشته است. یکی از روش های پیشگیری و مدیریت مخاطرات ایجاد شده در زمینه آتش سوزی جنگل، تعیین محدوده خطر آتش سوزی می باشد. هدف از این تحقیق تعیین مناطق حساس به آتش سوزی در جنگل های نوشهر می باشد. پس از شناسایی عوامل مؤثر در آتش سوزی (شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، پوشش زمین، دما، بارندگی، فاصله از سکونتگاه، فاصله از جاده)، وزن هرکدام از معیارها و زیر معیارها با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره محاسبه و نقشه آتش سوزی در محیط نرم افزاری ARC GIS تهیه شد. نتایج نشان داد که 32/17 درصد از مساحت منطقه که 8/311 کیلومتر مربع را شامل می شود، در کلاس های خطر زیاد و بسیار زیاد و 82/47 درصد از مساحت منطقه که 67/860 کیلومتر مربع را شامل می شود، در کلاس های خطر کم و خیلی کم قرار گرفته است. همچنین ارزیابی نتایج به دست آمده با استفاده از ضریب آماری کاپا نشان می دهد که روش مورد استفاده با ضریب 64/0 از دقت خوبی در پهنه بندی خطر آتش سوزی جنگل برخوردار می باشد.
ارزیابی و پهنه بندی آلودگی هوا با استفاده از مدل VIKOR (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله آلودگی هوا اگر یکی از حادترین مسائل ناشی از تمدن ماشینی نباشد بدون شک از بغرنج ترین آن ها است چرا که هوا در همه جا گسترده است و در شبانه روز مصرف می شود. تجمع اکثر مردم در مناطق شهری و توقع استاندارد بالای زندگی با حداقل قیمت بدون توجه به محیط زیست، باعث افزایش غلظت آلودگی هوا در حد خطرناک و قابل توجه گردیده است. در حال حاضر رشد شهرها، مخصوصا در کشورهای در حال توسعه، منجر به شهر نشینی همراه با ضایعات زیست محیطی می شود. برای دستیابی به توسعه ای پایدار در شهرها، کاهش و کنترل آلودگی هوا می تواند از اهمیت فراوانی برخوردار باشد. در این تحقیق از هشت عامل: ازدحام جمعیت، بارش، طبقات ارتفاعی، فاصله از راه ارتباطی، فاصله از فضای سبز، فاصله از مراکز تجاری، فاصله از مراکز صنعتی، کاربری اراضی به عنوان عوامل مؤثر درایجاد آلودگی هوا استفاده شده است. سپس لایه های اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. ارزش گذاری و استاندارد سازی نقشه های معیار به صورت توأم با استفاده از روش فازی انجام شد. جهت وزن دهی عوامل از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده گردید. نقشه پهنه بندی آلودگی هوا در محیط Idrisi و با استفاده از روش Vikor تهیه شد. طبق نتایج به دست آمده از مدل، جهت غرب، شمال غرب و مرکز شهر پهنه های آلودگی بیش تری دارد. بنابراین ضریب سازگاری در این مطالعه کم تر از 0.1 بوده، هم چنین با توجه به نتایج مطالعه، کارایی استفاده از تابع عضویت در مجموعه های فازی و مدل ویکور در پهنه بندی آلودگی هوا در شهر تبریز مورد تأیید قرار گرفت که با توجه به آن، استفاده از فنون تحلیل چند معیاری علاوه بر افزایش دقت، افزایش سرعت انجام کار، تنوع و کیفیت بهتر ارائه نتایج می گردد.
بررسی و پهنه بندی میزان مصرف انرژی برق در شهرهای استان خراسان شمالی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
71-87
حوزههای تخصصی:
تولید و مصرف انرژی برق در کشور یکی از موضوعات مهم در سیاست گذاری و برنامه ریزی های کلان توسعه ای کشوراست. انرژی، علاوه بر اینکه یکی از عوامل مهم تولید به شمار می رود، استفاده بیش از حد آن موجب افزایش آلودگی های زیست محیطی و گاز های گلخانه ای در کره زمین و افزایش دمای آن شده است. آگاهی از پراکندگی مصرفی انرژی برق، زمینه ساز برنامه ریزی و سیاست گذاری های درست محیطی است. این پژوهش با هدف شناسایی تغییرات مکانی مصرف انرژی انجام شده است. نخست پایگاهی از داده ای شبکه ای مصرف انرژی استان خراسان شمالی ایجاد شد. سپس دوره آماری 1394- 1395 برای 8 شهرستان از استان، میزان مصرفی مشترکین برق در سطح (شهر، روستایی، خانگی، عمومی، کشاورزی، صنعتی، تجاری، روشنایی معابر) انتخاب و یاخته ای به ابعاد 15*15 کیلومتر بر منطقه مورد مطالعه گسترانیده شد. به منظور دست یابی به تغییرات درون سالی مصرف انرژی از روش زمین آمار در محیط برنامه نویسی GIS استفاده و باIDW مورد درون یابی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که بیشترین مصرف انرژی برق در بخش های شهری، خانگی، تجارتی، عمومی و روشنایی معابر را شهرستان بجنورد و بیشترین مصرف انرژی برق را در بخش های روستایی و کشاورزی را شهرستان اسفراین و همچنین در بخش صنعتی شهرستان جاجرم می باشد. مجموع میزان مصرف انرژی برق طی دوره مورد بررسی در بخش های شهری، روستایی، خانگی، تجارتی، کشاورزی، صنعتی و روشنایی معابر در شهرستان بجنورد با 332976 و شهرستان شیروان با میزان مصرفی 61006 مگاوات ساعت و کم ترین میزان مصرفی با 23001 مگاوات ساعت در شهرستان راز و جرگلان می-باشد. مجموع میزان مصرف برق بخش های مختلف بیش ترین میزان مصرف در مرکز استان (بجنورد) با 29% مصرف انرژی برق و با (124708) تعداد مشترک و همچنین شهرستان اسفراین با 16% و (52075) تعداد مشترک و کمترین میزان مصرف انرژی برق در بخش صنعتی در شهرستان راز و جرگلان با 2% و (10269) تعداد مشترک می باشد.
تحلیل لرزه خیزی بخش آبپخش با استفاده از مدل های تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
125 - 140
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی با هدف مدیریت بحران و ارزیابی شدت و میزان لرزه خیزی مناطق مختلف جهت مقابله با خسارت های ناشی از لرزه خیزی همواره یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. بخش آبپخش یکی از لرزه خیزترین بخش های استان بوشهر است که به علت وجود گسل های متعدد و فعال قطر- کازرون، برازجان، رگ سفید و زاگرس، همواره در معرض زمین لرزه های متعدد و گه گاه شدید با حداکثر بزرگای 5 ریشتر قرار گرفته است. به همین علت ﭘژوهش حاضر ﭘس از تهیه نقشه های ﭘایه لرزه خیزی چون، عمق کانون های لرزه خیزی، توان لرزه خیزی، شتاب و شدت زمین لرزه و عمق خاک اقدام به وزن دهی ﭘارامترها نموده و در نهایت با استفاده از سه مدل سیستم تحلیل سلسله مراتبی،Dematel و میانگین رتبه ها به بررسی، ارزیابی وضعیت لرزه خیزی بخش آبپخش و ترسیم نقشه پهنه بندی لرزه خیزی در این ناحیه پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، توان لرزه زایی گسل و شدت زلزله به ترتیب با ( 086/0 و 063/0) تاثیر گذارترین عوامل و موادمادری و عمق خاک با (110/0) و شیب با (103/0) متعامل ترین ﭘارامترها در زمینه توان لرزه خیزی بخش آبپخش هستند. به عبارت دیگر در این ناحیه هر چه شیب زمین کمتر، مواد مادری مقاوم تر و عمق خاک کمتر باشد، تاثیر کمتری از ﭘارامترهای توان لرزه زایی گسل و شدت زلزله خواهد ﭘذیرفت و در نتیجه اراضی دارای این شرایط در بخش آبپخش در برابر زلزله مقاوم تر خواهند بود. البته در این زمینه نباید نقش عوامل انسانی را در تشدید شرایط لرزه خیزی نادیده گرفت.
محاسبه و ارزیابی تبخیر در دریاچه پشت سدها با استفاده از مدل تبخیر و تعرق SEBAL - مطالعه موردی: سدامیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰۶
57 - 69
حوزههای تخصصی:
تبخیر از دریاچه پشت سدها و دریاچه های آب شیرین از جمله روش های هدررفت منابع آب است. به همین دلیل اندازه گیری مقدار تبخیر از سطح پهنه های آب شیرین اهمیت بسیاری در مدیریت منابع آب دارد. روش های گوناگونی برای اندازه گیری تبخیر-تعرق ارائه شده که از جمله آن ها الگوریتم توازن انرژی در سطح ( SEBAL ) است که می تواند با استفاده از تصاویر ماهواره ای نقشه های پهنه بندی تبخیر-تعرق تولید نماید. تا به حال، الگوریتم SEBAL بیشتر در برآورد تبخیر-تعرق از سطح خشکی ها و پوشش های گیاهی پیاده سازی شده و تحقیقات کمی در زمینه کاربرد آن در سطح پهنه های آبی شیرین انجام شده است. هدف این تحقیق، بکارگیری الگوریتم SEBAL جهت پهنه بندی تبخیر از سطح دریاچه های پشت سدها است. به همین منظور سه تصویر Landsat TM از دریاچه سد امیرکبیر (کرج) و زمین های کشاورزی پایین دست آن مربوط به ماه های خرداد، تیر و مرداد سال 0931 تهیه گردید و تصحیحات رادیومتریک و هندسی بر روی آن انجام شد. برای انجام پیاده سازی های الگوریتم SEBAL ، از داده های ایستگاه هواشناسی کرج استفاده شد. همچنین مقدار تبخیر اندازه گیری شده از روش تشت تبخیر توسط شرکت آب منطقه ای استان تهران در نزدیکی دریاچه سد امیرکبیر به عنوان داده های واقعیت زمینی استفاده گردید. RMSE نتایج به دست آمده از SEBAL برای سد امیرکبیر با داده های زمینی، 72/0 میلیمتر بود که مقدار قابل قبولی محسوب می شد . مقدار تبخیر روزانه نیز از کل سطح دریاچه در تاریخ های منتخب به ترتیب 730/8، 346/01 و 534/5 متر در روز به دست آمد. علاوه بر این، نتایج نشان دهنده افزایش تبخیر از سطح مخزن سد در مناطق کم عمق به سمت مناطق عمیق تر بود که این مورد می تواند نشان دهنده کارایی نامناسب روش های نقطه ای اندازه گیری تبخیر باشد. در مجموع، نتایج بیانگر کارایی الگوریتم SEBAL برای برآورد تبخیر از سطح دریاچه های سدها بود و می توان با توجه به شرایط مکانی و زمانی هر منطقه، از آن برای تعیین تبخیر پهنه های آبی شیرین استفاده نمود.
پهنه بندی آمایش دفاع شهری تهران بااستفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰۷
67 - 83
حوزههای تخصصی:
آمایش دفاع شهری فرآیندی است که از طریق بازسازماندهی فضایی یک شهر سعی در کاهش آسی بپذیری و افزایش پایداری و تاب آوری پدافندی آن در برابر حملات خصمانه دشمن دارد. در این راستا، پژوهش حاضر به پهنه بندی عرصه های جغرافیایی مختلف کلانشهر تهران در قالب طبقاتی همگن از نظر آسیب پذیری دفاع غیرعامل پرداخته است. بدین منظور با مطالعه پژوهش های پیشین در زمینه مدیریت بحران های طبیعی و انسان ساخت اقدام به استخراج معیارهایی هشت گانه گردید. در ادامه برای سنجش پذیر ساختن این معیار ها ، 48شاخص با توجه به داده های قابل دسترسی تعریف شدند و در ذیل8 معیار مذکور طبقه بندی گردیدند. سپس با بهره گیری از نظرات پنل متخصصین وزن دهی به معیا رها و زیرمعیارها (شاخص ها) به روش فرآیندتحلیل شبکه ای ( ANP ) درنرم افزار Super Decision انجام گرفت. همچنین به منظورافزایش دقت و انعطاف پذیری طبقه بندی اقدام به دسته بندی هر شاخص در 5 طبقه مطلوبیت گردید. سپس با وارد کردن شاخص هابه محیط ArcGIS 10.5 و پیاده سازی آن هابرگستره شهر، نقشه های مربوط به هر شاخص تولید شد؛ از تلفیق نقشه های زیرمعیارهای مربوط به هر معیار، نقشه پهنه بندی براساس آن معیارخاص ودرنهایت ازتلفیق این نقشه های 8 گانه،پهنه بندی نهایی آمایش دفاعی کلان شهرتهران به صورت کیفی (در 5 طبقه) به دست آمد. براساس بررسی های صورت گرفته تنها 10 درصدازسطح شهر تهران در وضعیت کاملاً مناسب، 27 درصد در وضعیت مناسب و متوسط و در حدود 63 درصددر وضعیت های نامناسب و کاملا نامناسب قرار دارند. این ارقام نشانگر وضعیت بحرانی دفاع غیر عامل این کلانشهر م یباشد، به همین دلیل در پایان پژوهش پیشنهادات و راهکارهایی در راستای افزایش تاب آوری پدافندی و کاهش خسارات و تلفات در پی وقوع حمله احتمالی ارائه شده است.
پهنه بندی کابری اراضی مسیر آبراهه قشلاق براساس عوامل مخاطره ساز از سد وحدت تا سد ژاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرکاربری اراضی بدون توجه به قابلیت های آن از معمول ترین دخالت های انسان در طبیعت بوده و همواره پدیده هایی از قبیل سیلاب و فرسایش خاک را به دنبال دارد. از آنجا که رودخانه ها از مهم ترین شریان های حیاتی شهرها و به عنوان هسته تجمع و استقرار بشر به شمار می روند پژوهش حاضر به شناخت مخاطرات ناشی از توسعه بدون ضابطه در پیرامون چنین محیطی در رودخانه قشلاق پرداخته است و بر اساس متغیرهای تاثیرگذار و از طریق روش فازی اقدام به پهنه بندی توسعه کاربری ها در این محدوده نموده است. بازه مورد بررسی از سد وحدت در 12 کیلومتری شمال شرق شهر سنندج شروع شده و به طول 55 کیلومتر تا سد ژاوه ادامه می یابد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزارهای پژوهش را نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و نرم افزارهای تحلیلی تشکیل داده اند. یافته ها به مطالعات پیشین، گزارش های موجود و سایر داده های آماری و میدانی مستند شده اند. جهت دست یابی به اهداف پس از شناخت تهدیدهای موجود، لایه ها در نرم افزار Arc GIS وزن دهی و هم پوشانی شده و با استفاده از روش فازی اقدام به پهنه بندی محدوده برای کاربری های مورد نیاز شده است. سپس ارتباط بین کاربری های موجود با کاربری های پیش بینی شده بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که حدود 30 درصد از محدوده مورد بررسی برای کاربری مسکونی و تجاری مطلوب است. شیب کم، فاصله زیاد از خطوط گسلی فعال و امکان برنامه ریزی و تعیین حدود اصولی برای آبراهه رودخانه در این محدوده از مهمترین دلایل این پیشنهاد است. اما ابتدا و انتهای محدوده مورد مطالعه به دلیل وجود گسل های فراوان و شیب زیاد، فضای بسیار کمی برای گسترش کاربری هایی که تراکم بالای انسانی را می طلبد در نظر گرفته شده است.
ارزیابی وضعیت سیل خیزی و سیل گیری حوضه آبریز لیقوان چای با استفاده از مدل ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سیل به عنوان یکی از مهم ترین مخاطرات محیطی شناخته شده در طبیعت است. کشور ایران به دلیل برخورداری از شرایط طبیعی مساعد برای سیل خیزی در زمره کشورهای حادثه خیز از نظر وقوع این مخاطره است. هدف اصلی این پژوهش تعیین پهنه های سیل خیز و سیل گیر حوضه لیقوان چای تبریز است. جهت انجام این کار از مدل ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه و منطق فازی به همراه 12 پارامتر طبیعی استفاده شده است. بر اساس مدل فرآیند تحلیل شبکه برای سیل خیزی، معیارهای شیب(187/0)، جنس سازند(125/0) و برای سیل گیری نیز پارامترهای شیب(229/0)، انحنای پلان (2/0) بیشترین ضریب تأثیر را داشته اند. بر اساس نتایج، بخش های جنوبی حوضه با قرارگیری در پهنه هایی با پتانسیل خیلی زیاد و زیاد، به عنوان سیل خیزترین بخش های حوضه معرفی شده اند. این مناطق به خاطر سنگ بستر آتشفشانی، نفوذپذیری پایین، شیب زیاد، دریافت بارش بیشتر و تراکم شبکه آبراهه بالا قابلیت تولید روآناب بالایی را دارا هستند و از این نظر در کلاس طبقات با پتانسیل خیلی زیاد و زیاد قرار گرفته اند. از نظر سیل گیری نیمه شمالی حوضه بیشترین پتانسیل سیل گیری را دارد. این مناطق عمدتاً زمین های اطراف رودخانه های اصلی، زمین های پست و هموار بخش خروجی حوضه را در بر می گیرند. از نظر تقسیمات واحدهای اراضی این مناطق عمدتاً به عنوان زمین هایی با پستی و بلندی کم و شیب نسبی کمتر از 10 درصد می باشند که اغلب نواحی حاشیه ای رودخانه ها، تراس های قدیمی و جدید را در بر می گیرند. این مناطق با ویژگی هایی همچون شیب کم، ارتفاع نسبی پایین، فاصله کم از رودخانه و انحنای پلان و پروفیل مقعر مشخص شده اند.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش و خطرپذیری سکونتگاه های روستایی در زیر حوضه رودبار با روش تحلیل شبکه(ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها یکی از بزرگ ترین مخاطرات محیطی هستند که خسارات اقتصادی، مالی، جانی، همراه با تخریب تأسیسات و افزایش هزینه ها را به دنبال دارند. پژوهش حاضر به منظور پهنه بندی خطر زمین لغزش و همچنین پهنه بندی آسیب پذیری روستاها در مقابل خطر زمین لغزش با استفاده از روش تحلیل شبکه (ANP < /span>) در یکی از زیر حوضه های سفیدرود واقع در شهرستان رودبار انجام گرفت. در این تحقیق برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه موردمطالعه، 14 عامل تأثیرگذار شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، زمین شناسی، نوع خاک، اقلیم، کاربری اراضی، بارندگی، شاخص رطوبت توپوگرافیک(TWI)، شاخص طول شیب (LS) و شاخص قدرت آبراهه ای (SPI) مورد استفاده قرار گرفت. به همین منظور بعد از شناسایی فاکتورهای مؤثر در زمین لغزش، در محیط نرم افزار Super decision وزن هرکدام از فاکتورها مشخص گردید، سپس وزن های به دست آمده در محیط نرم افزار Arc GIS اعمال شده و نقشه نهایی پهنه بندی زمین لغزش به دست آمد. در این تحقیق فاصله از گسل، جهت شیب، فاصله از آبراهه ها و شیب به ترتیب بیشترین اهمیت را به خود اختصاص دادند. بررسی نتایج نشان داد که بیش از 50 درصد منطقه موردمطالعه دارای خطر متوسط به بالا بوده و از طرفی پهنه بندی آسیب پذیری روستاها در مقابل خطر زمین لغزش نشان داد که از مجموع 188 روستا، تعداد 49 روستا (53/25 درصد) در پهنه های با خطر زیاد و خیلی زیاد قرار گرفت. و این تهدیدی جدی برای ساکنان این نواحی تلقی می شود.
مقایسه تغییرات زمانی و مکانی سطح آب زیرزمینی دشت های اصفهان - برخوار، نجف آباد و چادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
141 - 160
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تغییرات زمانی و مکانی سطح آب زیرزمینی دشت اصفهان - برخوار، نجف آباد، و چادگان در دوره آماری بیست و پنج ساله (1990 2015) و ارتباط آن با تغییرپذیری بارندگی سالانه پرداخته شد. روند نوسانات سطح آب زیرزمینی در مقیاسِ ماهانه، فصلی، و سالانه با استفاده از آزمون ناپارامتری من- کندال و تخمینگر شیب سن محاسبه شد. سپس، هیدروگراف معرف آبخوان در هر دشت تهیه شد. نقشه های پهنه بندی سطح آب زیرزمینی با استفاده از روش کریجینگ در هر سال از دوره مورد مطالعه ترسیم و نقشه هم افت سطح آب زیرزمینی تهیه شد. نتایج نشان داد به طور کلی در همه دشت ها و در بیشتر پیزومترها روند تغییرات سطح آب زیرزمینی کاهشی است. متوسط افت سطح ایستابی در دشت های اصفهان - برخوار، نجف آباد، و چادگان به ترتیب 468/0، 12/1، و 638/0 متر در سال است. روند کلی هیدروگراف معرف آب زیرزمینی در هر دشت نزولی و بیانگر بروز افت مداوم و کاهش ذخایر مخازن آب زیرزمینی است. با توجه به فقدان روند معنی دار در بارش بیشتر ایستگاه های منطقه مورد مطالعه و وجود همبستگی پایین بین بارش و افت سطح آب زیرزمینی، می توان گفت که علت عمده کاهش ذخایر آبی مربوط به عوامل انسانی است.
پهنه بندی مناطق مستعد به زمین لغزش با استفاده از سیستم استنتاجی فازی عصبی(ANFIS)(مطالعه موردی: حوضه رودخانه سنگورچای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
155 - 174
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق برای پهنه بندی زمین لغزش در حوضه رودخانه سنگورچای از مدل سیستم استنتاجی فازی عصبی (ANFIS) استفاده شد. به این منظور، داده های 124 زمین لغزش، شناسایی شده و برای انجام فرایند تحلیل و پردازش به سیستم ارائه شد. در کنار آن برای پردازش زمین لغزش ها، 8 لایه متشکل از لایه های شیب، جهت شیب، DEM، لیتولوژی، شبکه هیدروگرافی،لایه NDVI، گروه خاک و پراکنش زمین لغزش ترسیم گردید. برای پردازش لایه های فوق در مدل فازی عصبی، داده ها طی فرایند نرمالیزه کردن در بازه صفر و یک قرار گرفتند. در ادامه برای تعلیم و تست داده ها حدود 80 درصد داده ها برای تعلیم و 20 درصد برای تست انتخاب شدند. در تحقیقات متعدد مقدار فوق به عنوان حد قابل قبول در نظر گرفته شده است. سپس مقادیر فوق در ساختار سیستم استنتاجی فازی عصبی مورد پردازش قرار گرفتند. در نهایت با توجه به وزن خروجی، نقشه پهنه بندی زمین لغزش در پنج رده با خطرخیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم ترسیم گردید. نتایج نشان داد که ساختار زمین شناسی شکل گرفته از مارن خاکستری و توفهای آتشفشانی در کنارمنابع رطوبتی بالا باعث شده که ارتفاعات کوههای گنجگاه و اسلام آباد در محدوده جنوب غربی حوضه از قابلیت بالایی در رخداد زمین لغزش برخوردار شوند این در حالیست که نتایج حاصل از مدل سیستم استنتاجی فازی عصبی نشان می دهد که محدوده شرقی آق باش و شمالی کروز سفلی از بیشترین احتمال رخداد زمین لغزش های شدید برخوردار بوده و بخش مرکزی محدوده آق باش از کمترین احتمال رخداد زمین لغزش برخوردار می باشد.
پهنه بندی توسعه کارست سطحی با استفاده از مدل آنتروپی مطالعه موردی: توده کوهستانی پرآو بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توده های کارستی از اهمیت زیادی در تأمین آب سکونتگاه ها و زمین های کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک برخوردارند. بخش عمده ارتفاعات استان کرمانشاه از سازندهای کربناتی تشکیل شده است که توده کوهستانی پرآو - بیستون در زون ساختمانی زاگرس مرتفع (رورانده)، یکی از مهم ترین توده های کارستی است. اشکال کارستی دولین و اووالا و غارهای کارستی در این توده کوهستانی به دلیل وجود عوامل مؤثر در توسعه کارست همانند سازندهای کربناته، شرایط تکتونیکی، اقلیمی و ژئومورفولوژیکی مناسب تشکیل شده اند. هدف این پژوهش، پهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده کوهستانی پرآو - بیستون با استفاده از مدل آنتروپی است. برای این کار از هفت عامل زمین شناسی، طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، بارش، دما و فاصله از گسل به منزله متغیرهای مستقل و عامل فروچاله های منطقه مطالعاتی به منزله متغیر وابسته استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان دهنده آن است که 39% منطقه در طبقات با توسعه کارست بسیار زیاد و زیاد قرار دارد و دقت سنجی مدل با استفاده از لایه فروچاله ها نشان دهنده وجود 98% از فروچاله های منطقه در این دو محدوده است؛ همچنین وجود تعداد زیادی چشمه کارستی (سرآو) در اطراف این توده کوهستانی نیز نشان دهنده تحول کارست در این منطقه است.