مطالب مرتبط با کلیدواژه

بلوک شرق و غرب


۱.

چرخش در سیاست خارجی ایران در دهه بعد از کودتای 28 مرداد 1332 (از موازنه منفی تا وابستگی)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی پیمان بغداد کنسرسیوم بلوک شرق و غرب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی روابط خارجی ایران روابط خارجی ایران دوره پهلوی دوم
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی دوره محمدرضا شاه پهلوی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران آمریکا
تعداد بازدید : ۲۸۶۱ تعداد دانلود : ۶۳۵۳
هر کشوری سیاست خارجی خود را مطابق با توانایی ها و ظرفیت های موجود و در راستای نیل به منافع ملی تنظیم و اجرا می کند. در این میان ممکن است سیاست خارجی یک کشور متأثر و پیرو یک قدرت خارجی هم باشد. با مطالعه تاریخ سیاست خارجی ایران، فراز و نشیب های فراوانی را می توان مشاهده کرد. دوره بعد از کودتای 28 مرداد 1332 از مقاطع مهم تاریخی در سیاست خارجی ایران می باشد که در آن سیاست خارجی در چرخشی کامل از موازنه منفی به سوی وابستگی و تحت الحمایگی رفت و باعث تمدید حضور بیگانگان در خاک ایران تا انقلاب 1357 گردید. نوشتار پیش رو به بررسی چگونگی این چرخش می پردازد و در پی آن است تا نشان دهد که چگونه قدرت های خارجی برای کسب منافع خود به دخالت در امور کشورهای دیگر می پردازند و در این راستا از همراهی و همکاری بعضی عوامل داخلی دست نشانده که نه در خدمت منافع کشور خود بلکه در خدمت اربابان خارجی خود هستند، هم سود می برند. در این مقاله با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و به صورت توصیفی بیان می دارد که وابستگی ایران به قدرت های خارجی در این مقطع زمانی از عوامل مؤثر نفرت مردم از قدرت های مداخله گر و عوامل داخلی آنها می باشد که در نهایت منجر به انقلاب اسلامی 1357 گردید.
۲.

دیپلماسی دوگانه ایران در جریان جنبش ظفار (1354-1344ش./1975-1965م.)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران عمان جنبش ظفار دیپلماسی دوگانه بلوک شرق و غرب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۴
جنبش ظفار10سال به طول انجامید، ابتدا تحت تأثیر ملی گرایی عربی به رهبری جمال عبدالناصر قرار گرفت و پس از شکست اعراب از اسرائیل (1967م.)، به سمت بلوک شرق گرایید. با ورود سلطان قابوس به صحنه سیاسی عمان (1970م)، اندکی پیش از خروج انگلستان از خلیج فارس، ایران با کمک انگلیس و امریکا به سرکوب جنبش پرداخت. نفوذ جریان اندیشه ملی گرایی عربی و کمونیسم، به ترتیب دو چالش عمده در این دهه بود که در تعیین رفتار سیاسی ایران نسبت به جنبش نقش داشت. مسأله اصلی این پژوهش پاسخ به این سوال است که چرا ایران با وجود تأیید حقانیت رهبر مذهبی جنبش، تلویحاً اعلام بی طرفی کرد اما با برآمدن سلطان قابوس، مستقیماً در سرکوب آن مشارکت نمود؟ یافته ها نشان می دهد، چالش های یاد شده بر رویکرد ایران تأثیر بنیادی داشت و ایران در طول رخداد مذکور دو رفتار متفاوت در پیش گرفت؛ نخست با هدف عدم تقویت مواضع جنبش در برابر غرب، موضع بی طرفی مثبت را برگزید و ضمن تأیید حقانیت مخالفان سلطان، اقدامی نکرد؛ سپس به منظور تثبیت موقعیت سلطان جدید و مقابله با توسعه نفوذ بلوک شرق، اقدام به سرکوب آن نمود. داده های مقاله به صورت کتابخانه ای و اسنادی گردآوری و به شیوه توصیفی_ تحلیلی تدوین و نگارش شده است.