فارابی در روایت سید جواد طباطبایی: سه تفسیر، سه استنتاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مشکل در مطالعه فلسفه سیاسی فارابی، درک ماهیت معماگونه اندیشه اوست که از ترکیب فلسفه سیاسی یونانی، اندیشه ایرانشهری و آموزه های اسلامی به وجود آمده و به راحتی در سه گانه مشهور مستشرقین یعنی فلسفه سیاسی یونانی، شریعت نامه های فقهی و اندرزنامه های ایرانشهری نمی گنجد. در پژوهش حاضر، چارچوب کلی روایت های ارائه شده درباره فارابی به سه مقام توصیف (پرسش های منبع یابی)، تفسیر (پرسش های هویت یابی) و استنتاج (پرسش های تمدنی) تقسیم شده است و با فرض اهمیت اساسی مقام دوم ادعا می گردد که مهم ترین مسئله در تفسیر و هویت یابی اندیشه فارابی مسئله «نحوه جمع عقل و وحی یا اسلام و فلسفه یونانی» نزد اوست. بر همین اساس ضمن نقد برخی گونه شناسی های ارائه شده در تفسیر اندیشه فارابی، گونه شناسی چهارگانه ای (فیلسوف نامسلمان/ متکلم نافیلسوف/ ملی گرای نامسلمان/ مؤسس فلسفه اسلامی) ارائه می گردد که سه نوع اول بر پایه امتناع فلسفی جمع عقل و دین و گونه آخر بر پایه امکان فلسفی جمع عقل و دین استوار است. در نهایت با ارزیابی نوشته های سید جواد طباطبایی بر پایه این دستگاه مفهومی مشخص می شود ما در آثار وی نه با یک فارابی که با سه فارابی مواجهیم و وی به فراخور زمینه و فضای بحث، یکی از سه تفسیر اول و سه استنتاج تمدنی متعارض (ظهور مقطعی عصر اومانیسم اسلامی/ زوال تدریجی اندیشه سیاسی در ایران/ مقاومت و حفظ ایران زمین در برابر تازی گری ایدئولوژیک) را درباره فارابی ارائه کرده است که در نهایت به کاهش اعتبار علمی و واسازی وحدت روایی وی انجامیده است.