بیماری کرونا نه تنها بر نظام پزشکی که بر سایر حوزه های جامعه هم تأثیر گذاشته است؛ در حقیقت بیماری کرونا تأثیراتی فراتر از ساحت پزشکی از خود نشان داده است و زندگی، روابط اجتماعی و فعالیت های اقتصادی انسان ها را تحت تأثیر قرار داده است. لذا بحران فعلی کرونا می تواند فرصتی برای تبدیل تجربیات به دانش نظامند و تبدیل دانش شفاهی به دانش رسمی و مکتوب باشد. آنچه در این وضعیت خطیر، خلاء آن حس می شود کنش گری هنرمندان و همچنین میزان اندیشه ورزی در قبال این پدیده جدید اجتماعی و چگونگی مواجهه پژوهشگران هنر با آن است؛ بنابراین رسالت این پژوهش، توصیف مساله ها با توجه به شرایط و اقتضائات جدید، تحلیل مساله پسا کرونا، پیش بینی و آینده پژوهی و راهکار پژوهی است. لذا خلاء مطالعات هدفمند و دقیق و عدم کنش گری مطلوب جامعه هنری که در این پژوهش بیش از هر زمان دیگری نیاز به مساله شناسی کرونا از منظر مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی و هنر ضرورت پیدا کرد، باعث شد که برخی گزاره های حاصل از پیامد سنجی پساکرونایی و نقد و نظر و آزاد اندیشی های که وارد صحنه عمومی جامعه شده است را منظر آدرنو مورد پژوهش قرار داد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و جامعه تحلیلی منابع اطلاعاتی دسته اول و دوم مرتبط با موضوع پژوهش بوده که ابتدا شناسایی و سپس به صورت هدفمند و عمیق مطالعه و به طور مستمر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.