مطالب مرتبط با کلیدواژه

ایران مرکزی


۲۱.

مطالعه روند تغییرات دمای شبانه در ایران مرکزی به روش ناپارامتری من-کندال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم نوسان اقلیمی روند دمای حداقل آزمون من - کندال ایران مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۲۵
   مقطع زمانی موردمطالعه در این بررسی یک دوره 46 ساله می باشد که از سال های 1965 تا 2010 را در برمی گیرد و ایستگاه های مرکز استان های اصفهان، یزد، سمنان، کرمان و اراک را به عنوان نمایندگان ایران مرکزی شامل می شود. ابتدا سعی شده است با استفاده از روش رتبه ای من - کندال تغییرات داده ها شناسایی شوند و سپس نوع و زمان آن مشخص گردد. هدف از این تحقیق، بررسی روند تغییرات دمای حداقل در مناطق مرکزی ایران و تغییرات احتمالی آن از حالت نرمال با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال می باشد.  نتایج به دست آمده از تحلیل دمای شبانه نشان می دهد که زمان شروع بیشتر تغییرات ناگهانی و از هر دو نوع روند و نوسان بوده است. در تمام ایستگاه ها روند دمای شبانه مثبت ارزیابی شده است و حاکی از گرم شدن دمای شبانه در طول دوره بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد که درصد تغییرات فصل زمستان با تابستان و بهار با پاییز دقیقاً باهم برابر بوده است ولی زمان شروع تغییرات در ایستگاه های منطقه یکسان نیست و 100% تغییرات در 23 سال اول دوره موردبررسی صورت گرفته است.
۲۲.

مطالعه روند تغییرات دمای حداکثر در ایران مرکزی طی نیم قرن گذشته و رابطه آن با نوسان اقیانوس اطلس شمالی وجنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییراقلیم دمای حداکثر آزمون من - کندال پیوند از راه دور ایران مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
    هدف از این تحقیق، بررسی روند تغییرات دمای حداکثر در مناطق مرکزی ایران وتغییرات احتمالی آن از حالت نرمال با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال ورابطه آن با پیوند از راه دور می باشد. مقطع زمانی مورد مطالعه در این بررسی یک دوره 46 ساله می باشد که از سال های 1965 تا 2010 را در بر می گیرد وبخشی از ایستگاه های مرکزی ایران شامل استان های اصفهان، یزد، سمنان، کرمان و اراک را به عنوان نمایندگان ایران مرکزی شامل می شود. روش مورد بررسی، توصیفی تحلیلی همراه با مطالعات کاربردی و ژرفانگر می باشد. ابتدا سعی شده است با استفاده از روش رتبه ای من- کندال تغییرات داده ها شناسایی شوند و سپس نوع و زمان آن مشخص گردد و سپس رابطه این تغییرات با نوسان های اقیانوس اطلس شمالی وجنوبی مشخص گردد. اکثر تغییرات در در دودهه 1960 و1970 رخ داده است. تمام تغییرات در تمام ایستگاه ها از نوع جهش و ناگهانی و از هیچ روندی تبعیت نمی کند وتغییرات اکثر ایستگاه ها در رابطه با نوسان های اطلس شمالی وجنوبی بوده است. 
۲۳.

بازسازی برف مرزهای دائمی کواترنر پایانی در ارتفاعات جنوبی ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرز برف دائمی کواترنر پایانی ایران مرکزی شواهد ژئومورفیک یخچالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۷۰
بازسازی شرایط اقلیمی گذشته با توجه به پدیده های فرمی یخچالی و ارتباط آنها با ارتفاع خط تعادل آب و یخ صورت می-پذیرد. بازسازی ارتفاع خط تعادل یخچال های عهد حاضر و دیرینه از جمله پارامتری است که از آن به عنوان یک شاخص تغییر اقلیم استفاده می شود. هدف اصلی این پژوهش؛ بازسازی ارتفاع خط تعادل آب و یخ (ELA) در ارتفاعات ایران مرکزی در استان کرمان بر اساس شواهد ژئومورفیک یخچالی و با استفاده از روش لویز، هوفر و کف سیرک پورتر است. برای این کار با استفاده از بازدید میدانی مورن های پایانی در امتداد دره های اصلی شناسایی و ارتفاع آنها با استفاده از GPS اندازه گیری شد. پس از تهیه لایه های مختلف مورد نیاز در نهایت نقشه ژئومورفولوژی منطقه ترسیم و مکان دقیق مورن ها بر روی آن مشخص گردید. نتایج نشان می دهد که ارتفاع بالاترین و پاینترین ELA در هفت واحد مطالعاتی بر مبنای روش های فوق به ترتیب عبارتند از: بالاترین مقدار ELA بر اساس روش لویز 4063 متر در ارتفاعات هزار و کمترین آن 2858 متر در ارتفاعات جوپار است. همچنین بالاترین مقدار ELA بر اساس روش هوفر 3875 متر در ارتفاعات هزار و کمترین آن 2682 متر در ارتفاعات جوپار است. در حال حاضر مقدار ELA منطقه مطالعاتی بر اساس آمار اقلیمی 4629 متر است. بالاترین مقدار ELA بر اساس روش کف سیرک (پورتر) در ارتفاعات هزار 3518 متر و پایین ترین آن در ارتفاعات جبال بارز با ارتفاع 2953 متر بوده است. ارتفاع ناهمواری ها و برفگیر بودن آنها علت اصلی تفاوت ELA در این واحدهای کوهستانی است.
۲۴.

مدلسازی وردایی زمانی- مکانی بارش فصلی در ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بارش فصلی خودهمبستگی فضایی رگرسیون وزن دار جغرافیایی ایران مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۰
روابط بین بارش-ارتفاع را می توان به عنوان یک دستاورد مهم برای مطالعات بارش-رواناب و مدیریت حوضه های آبریز بخصوص در مناطق خشک و نمیه خشک که شکنندگی بالایی دارند قلمداد کرد. در پژوهش پیش رو به مدلسازی وردایی زمانی-مکانی فصلی بارش-ارتفاع در ایران مرکزی پرداخته شد. به این منظور داده های پایگاه داده-بارش آفرودیت برای یک دوره 30 ساله (1977-2007میلادی) مبتنی بر DEM با تفکیک مکانی 30 متر با استفاده از دو مدل حداقل مربعات معمولی (OLS) و رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR) مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی دو مدل حاضر نشان داده است که مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR) بهتر می تواند روابط بارش-ارتفاع را در ایران مرکزی توضیح دهد. همچنین مشخص گردید که افزایش ضریب  برای مدل حداقل مربعات معمولی (OLS) بخصوص در فصل بهار ناشی از همرفت و تشدید پدیده کوهبارش بوده است. کمبود بارش در ایران مرکزی را می توان در دو رسته بنیادین جای داد: 1- حاکمیت پرفشار جنب حاره در دوره گرم سال و 2- آورده های سامانه های غربی به جهت سایه بارش زاگرس سهم چندانی برای مناطق ایران مرکزی ندارد لذا فارغ از فقر بارش محتوای رطوبت هواسپهر این منطقه از ایران بسیار اندک است. بارش در ایران مرکزی دارای ساختار فضایی بوده و رفتار خوشه ای از خود نشان می دهد. همچنین مشخص گردید در ایران مرکزی بیشینه بارشی در بیشینه ارتفاعی حادث نمی شود و بیشینه و کمینه رابطه بارش-ارتفاع در ایران مرکزی بترتیب در پیش باد و پشت باد اتفاق می افتد.
۲۵.

مقایسه کمّی شاخص های مورفومتریکی و تغییرات شیب قاعده مخروط افکنه های مناطق خشک با تأکید بر ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخروط افکنه مناطق خشک مورفومتری ایران مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۶۳
مخروط افکنه ها به دلایل مختلف ازجمله خاک حاصلخیز،منابع آبزیرزمینی، توپوگرافی ملایم و از طرفی مخاطرات طبیعی متعدد مانندفرونشست، زمین لرزه وسیلاب،همواره موردتوجه انسان هابوده اند.بنابراین درک صحیح ودقیق این لندفرم ازجنبه های گوناگون از اهمیت ویژه ای برخوردار است.در این تحقیق ویژگی های کمی مورفومتریک و تغییرات شیب قاعده 40 مخروط افکنه در ایران مرکزی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. براین اساس ابتدا مخروط افکنه های مورد بررسی توسط تصاویر ماهواره ای شناسایی شده و محدوده هرکدام از آنها تعیین گردید.درمراحل بعدی،شیب کلی مخروط افکنه(SO)،شیب بخش بالایی قاعده(SA)،شیب بخش پایینی قاعده(SB)،نسبت شیب بخش بالایی به بخش پایینی(RS)،زاویه جاروب (AF) و طول مخروط افکنه (L) برای تمامی مخروط هامحاسبه گردید. تفاوت در شاخص های محاسبه شده علاوه بر مشخص کردن شرایط اقلیمی و فرآیندهای رسوبی مسلط بر مخروط افکنه، عاملی برای تشخیص مخروط افکنه ها از سایر عوارض تراکمی پدیمنت محسوب می شود. نتایج نشان داد که نیمرخ طولی اکثرمخروط افکنه های موردمطالعه باتوجه به ویژگی های شیب، صاف است.شباهتشاخص SA و SOنشان دهنده حفظ شیب مخروط افکنه هادرشرایط اقلیمی خشک و عدم وقوع فرآیندهای فرسایشی است. مقادیر شاخص RS نشان داد که تفاوت چندانی در شیب بخش بالایی و پایینی قاعده مخروط افکنه های مورد مطالعه وجود ندارد. این موضوع نیز حاکی از عدم وجود فعالیت های فرسایشی قابل توجه در قاعده مخروط افکنه های مورد مطالعه است. همچنین نتایج نشان داد که در مخروط افکنه هایی که طول آنها زیاد و زاویه جاروب آنها کوچک است، فرآیندهای رودخانه ای تسلط دارند.
۲۶.

اقلیم شناسی مناطق خشک و نیمه خشک ایران مرکزی

کلیدواژه‌ها: اقلیم شناسی مناطق خشک و نیمه خشک تحلیل عاملی تحلیل خوشه ای ایران مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
هدف اصلی پژوهش حاضر، اقلیم شناسی مناطق خشک و نیمه خشک در ایران مرکزی با استفاده از روش های آماری تحلیل-عاملی و تحلیل خوشه ای است. بدین منظور، از داده های 13 متغیراقلیمی در 14 ایستگاه سینوپتیک در بازه زمانی 44 ساله از سال 1355 تا 1398شمسی استفاده شد و ماتریسی به ابعاد 14×13 که سطرها؛ عناصر اقلیمی و ستون ها؛ تعداد ایستگاه ها هستند، ایجاد گردید. جهت تعمیم داده های ایستگاهی به پهنه ای نیز، شبکه ای با یاخته های km 15×15 در ایران مرکزی تشکیل شد و ماتریسی با ابعاد 14×446 که سطرها؛ یاخته های رقومی و ستون ها؛ تعداد ایستگاه ها را نشان می دهد، به دست آمد که مبنای محاسبات در تحلیل عاملی با چرخش واریماکس و تحلیل خوشه ای با ادغام وارد، بوده است. نتایج حاصل از ارتباط سنجی ارتفاع با متغیرهای اقلیمی حاکی از این است که در ایران مرکزی، رابطه مستقیم و معنی داری بین این دو عامل برقرار است اما به علت تأثیر عوامل محلی و کلان مقیاس اقلیمی، این ارتباط در سرتاسر پهنه یکسان نیست و گاهاً لانه گزینی اقلیمی را به وجود می آورد. همچنین نتایج نشان داد که 4 عامل اصلی و اثرگذار که اقلیم ایران مرکزی را می سازند به ترتیب عبارتند از: بارش، دما، رطوبت و توفان گردوخاک. این عوامل، 2/86% از رفتاراقلیمی این پهنه را تبیین می کنند. بارش با 35%، مهمترین عنصراقلیمی اثرگذار در این پهنه است که غالباً در مناطق سردکوهستانی و ارتفاعات حاکمیت دارد. دما با 3/27% در بیابان های مرکزی و کناره های کویرلوت در کاشان، خوروبیابانک، بم و لار نقش آفرین است. رطوبت با 3/15% در بخش هایی از مناطق گرم ومرطوب جنوبی در بافت، آباده و داران اصفهان موثر است. توفان های گردوخاک با 8/8%، کم ترین عامل اثرگذار در اقلیم ایران مرکزی است که به صورت پراکنده در خوروبیابانک، بافق، یزد و کاشان رخنمون بیشتری دارد. همچنین با انجام تحلیل خوشه ای، 4 ناحیه اقلیمی متمایز در ایران مرکزی تحت عنوان ناحیه بارشی؛ ناحیه سردکوهستانی؛ ناحیه گرم وخشک؛ احیه بسیارگرم وخشک بادی شناسایی گردید.