تحلیل الگوی دانش ضمنی و بررسی پیامدهای آن در آموزش پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در آموزش پزشکی بر نقش انحصاری دانش صریح تاکید شده و دانش ضمنی به حوزه تفکر غیرحرفه ای غیرعقلانی حتی رازآمیز رانده شده است. مساله این است که چرا پزشکان و سیاست گذاران حوزه سلامت و پزشکی بر اساس سنتی دیرپا، مولفه های دانش ضمنی را امری ناخوشایند و نا آشنا می پندارند که از نظر آن ها بر خلاف تفکر صریح، مفاهیم این نوع دانش مبهم غیرمشخص یا مغشوش به نظر می آید. روش ها: رویکرد حاکم بر این تحقیق کیفی است .در این پژوهش از روش تحلیل مفهومی بهره گرفته شده است که هدف از آن تبیین مفهوم آموزش در پزشکی از دریچه دانش ضمنی است. در این روش مفاهیم به کار گرفته شده در یک ساختار بندی جدید مورد تحلیل و واکاوی مجدد مفهومی قرار می گیرند. یافته ها: ارزیابی مدلی جایگزین درباره تشخیص بالینی دارای الزامات و پیامدهای مهمی در عرصه آموزش پزشکی است. در این پژوهش با نشان دادن نقاط ضعف مدل مرسوم در آموزش پزشکی مبتنی بر دانش صریح که در آن جایگاهی برای دانش ضمنی پزشکان در نظر گرفته نشده است، با تحلیل مولفه های دانش ضمنی شامل مشاهده، کارآموزی و روایت؛ ارائه مدلی جایگزین با عنوان مدل آموزش ضمنی در پزشکی مطرح شده است. نتیجه گیری: مدل آموزش ضمنی شیوه مناسبی برای اصلاح رویکردهای تقلیل گرایانه و کمی در پزشکی است. این نوع نگرش حاصل از دانش ضمنی باید انگیزه ها، عقاید، تمایلات و ارتباطات فردی را به عنوان شالوده های اصلی و ضمنی در نظام آموزش پزشکی مورد لحاظ قرار دهد.