انتظامِ مُدالِ دستگاه و تأثیر آن بر نمودِ موجودیّت های مُدال و امکان گسترش کارگان (مطالعهٔ موردی بیاتِ اصفهانِ قدیم – مخالفِ سه گاه و نیشابورکِ ماهور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقِ دستگاه همواره دربردارندهٔ یک انتظامِ مُدال از یک سطح زیرایی بم به سطحی زیرتر بوده است. نکتهٔ حائز اهمّیت در این انتظام ها این است که برخی از موجودیّت های مُدال در دستگاه های مختلف با اسامی یکسان و گاهی هم متفاوت ظاهر می شوند. در نتیجه ممکن است یک موجودیّت یکتا نسبت به سطحِ زیرایی مبنای دستگاه های مربوطه در سطوحِ زیرایی متفاوتی ظاهر شود. به نظر می رسد یک موجودیّت مُدال در انتظامِ دستگاه های متفاوت، به نوعی انطباقات دچار می شود. پژوهش حاضر با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و تطبیقی و دو نمونهٔ مطالعاتی «مخالف سه گاه - بیاتِ اصفهان» و «نیشابورکِ ماهور» به مطالعهٔ انتظام مُدالِ دستگاه و تأثیر آن بر نمودِ موجودیّت های مُدال و امکان گسترش کارگان در این نظام پرداخته است. این پژوهش نشان می دهد انتظامِ مُدال دستگاه و سطوح زیرایی نسبیِ موجود در آن در سه وجه تأثیرگذار و دارای اهمّیت است: ۱. جایگاه یک مُد نسبت به «درآمد»؛ ۲. جایگاه یک مُد نسبت به مُدهای پیشین و پسین؛ ۳. کلّیت یکپارچهٔ دستگاه به عنوان یک نوبت مرتّب. همچنین تفاوت های ریزساختاری مخالف و بیاتِ اصفهان قدیم ناشی از همین انطباقات درون یا خارج از منطقِ دستگاه است. به طورکلی نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجودِ ظرایفی است که تغییر در هر یک از آن ها منتج به گسترش کارگان در سطوح مختلف خواهد شد.