مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
نظم منطقه ای
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
159 - 186
نظم، و منطقه به مهمترین مفاهیم در رشته روابط بین الملل تبدیل شده اند، به گونه ای که کمتر تحلیلی را می توان دید که از این دو مفهوم یاد نشده باشد؛ در این میان، آنچه اهمیت یافته، ولی کمتر آماج تامل نظری واقع شده است وضعیت نظمهای منطقه ای در عرصه بین المللی است، چراکه به نظر می رسد باعث تقارب این دو مفهوم و تبدیل آنها به یک ابرمفهوم گردیده است. در این راستا، این نوشتار این پرسش نظریِ را مطرح می کند که "چرا با پیدایش جامعه دولتها در سطح منطقه ای، نظم منطقه ای درونزاد در جوامع بین المللی منطقه ای غیراروپایی شکل نمی گیرد؟ برای پاسخ به این پرسش، با بهره گیریِ از مفاهیم مکتب انگلیسی استدلال می شود که به نظر می رسد تفاوت در تجربه های حاکمیتیِ دولت های واقع در جوامع بین المللیِ منطقه ای غیراروپایی، «شکل بندی های دولت و منازعات درون منطقه ای» را به گونه ای رقم زده است که باعث گردیده است، با وابستگیِ امنیتیِ آن دولتها به کنشگران فرامنطقه ای از یک سو و مداخله کنشگران فرامنطقه ای از سوی دیگر، نظم منطقه ای درونزاد در جوامع بین المللیِ منطقه ایِ غیراروپایی شکل نگیرد. بهره گیری از مکتب انگلیسی نشان می دهد که در پیشبرد استدلالهای این نوشتار، از روش توصیفی تحلیلی با تمرکز بر تحلیل محتوای کیفیِ آثار نظریِ مرتبط استفاده خواهد شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که موفقیتِ این الگوی نظری در کاربست برای مناطق مختلف جهان می تواند می تواند سهم ارزنده ای در بالندگی نظریِ مطالعات منطقه ای از یک سو و بهره گیری از مفاهیم مکتب انگلیسی در تحلیل موضوعات منطقه ای و بین المللیِ روز داشته باشد و با پیوند زدنِ آنها به یکدیگر، افقی جدید در این دو حوزه مطالعاتی بگشاید.
امکان سنجی شکل گیری نظم و امنیت در منطقه پساآمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منطقه غرب آسیا و خاورمیانه برای دهه ها شاهد حضور نیروهای آمریکایی به عنوان بازیگر عمده و تاثیرگذار است و نظم این منطقه بر اساس حضور و نفوذ آن شکل گرفته است. آنچه مسلم است حضور منطقه ای ایالات متحده موجبات امنیت فراگیر در منطقه نشده است و روابط میان کشورها امروزه پر تنش و ناپایدار است. باتوجه به روند تحولات و رویکرد منفی برخی کشورهای منطقه از جمله ایران به این حضور و احتمال خروج نیروهای آمریکایی از منطقه این سؤال اساسی پیش می آید که با خروج نیروهای ایالات متحده، امکان شکل گیری نظم و امنیت واقعگرایانه مطلوب به چه شکل خواهد بود؟ پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از نظریه جامعه امن، این فرضیه را به آزمون می گذارد که شکل گیری نظم منطقه ای با توجه به خروج نیروهای آمریکایی در بهترین شکل آن می تواند به صورت جامعه امن نوظهور و سست پیوند باشد. در این مقاله ابتدا به نظریه جامعه امن پرداخته شده و پس از بیان پیشینه حضور نیروهای آمریکایی در منطقه، به بیان فرصت ها و چالش های تشکیل جامعه امن خواهیم پرداخت.
بازسازی ائتلاف های آمریکا در حوزه عربی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
185 - 210
یکی از تحولات اساسی در امنیت منطقه ای خلیج فارس در شرایط کنونی، میل به ائتلاف و اتحاد کشورهای عربی منطقه با ایالات متحده آمریکا به منظور مدیریت بحرانهای امنیتی منطقه خاورمیانه بویژه سوریه و یمن است. همکاری های آمریکا و کشورهای عربی خلیج فارس در شرایطی است که پیش از این در دوران اوباما، ایالات متحده به منظور رقابت با چین، استراتژی چرخش به سمت پاسیفیک در پیش گرفته بود و پیوندهای استراتژیک خود را با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به حداقل رسانده بود. پژوهش حاضر با استفاده از روش تبیینی- توصیفی به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که بحران های سوریه و یمن و نقش ایران به عنوان تهدید مشترک، چگونه منجر به بازسازی اتحاد و ائتلاف کشورهای عربی خلیج فارس و ایالات متحده خواهد شد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که سه عامل نقش برجسته ایران درتحولات منطقه پس از روی کار آمدن دولت شیعی در عراق ، حضور روسیه در تحولات امنیتی خاورمیانه و خلیج فارس و منافع مشترک آمریکا و کشورهای عربی در مبارزه با تروریسم می تواند در تقویت همکاری ها و اتحاد آنها برای حل و فصل منازعات منطقه ای مؤثر باشد.
نقش و جایگاه روسیه در آینده نظم منطقه ای خاورمیانه براساس روش آینده پژوهی پیتر شوارتز
منبع:
پژوهش ملل دی ۱۴۰۱ شماره ۸۳
31-52
حضور روسیه در سوریه و اتحاد با کشورهای مخالف غرب، بویژه ایران و همچنین رابطه اقتصادی و نظامی مؤثر با اسرائیل و ترکیه بعنوان دو متحد غرب در منطقه، سطح توان بازیگری این کشور در خاورمیانه را افزایش داده است. از طرفی پتانسیل هسته ای و نیروی نظامی قدرتمند این کشور خود عاملی در جهت حضور روسیه در این منطقه است. براین اساس آینده جایگاه این کشور در نظم منطقه ای خاورمیانه از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف مقاله پیش رو، بررسی جایگاه روسیه در آینده نظم منطقه ای خاورمیانه است. روش پژوهش مورد استفاده، روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از رویکرد آینده پژوهی پیتر شوارتز استفاده شده است. سوال مقاله حاضر این است: که سناریوهای محتمل در ارتباط با آینده جایگاه روسیه در نظم منطقه ای خاورمیانه براساس روش آینده پژوهی پیتر شوارتز کدام هستند؟ نتایج نشان می دهد که چهار سناریوی: 1) حفظ نظام موازنه قوا در خاورمیانه از طریق تعادل بخشی میان ایران، عربستان سعودی، ترکیه و اسرائیل با رویکرد چندقطبی، 2) شکل گیری نظام دوقطبی با همراهی ایران بعنوان یک قطب قدرت در مقابل قطب آمریکا و عربستان، 3) افول جایگاه روسیه در نظم منطقه ای خاورمیانه و ایفای نقش در قالب نهادهای بین المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد و درنهایت، 4) احتمال حذف روسیه از معادلات مربوط به نظم منطقه ای در خاورمیانه محتمل است. به نظر می رسد که سناریوی اول محتمل ترین سناریو است که روسیه در قالب آن سعی خواهد کرد در کنار آمریکا به موازنه بخشی میان قدرت های موجود در منطقه بپردازد
پیشران های تحول در محیط امنیتی خاورمیانه و آینده امنیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
235 - 215
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با به کارگیری ابزار روند پژوهی و بهره مندی از مفاهیم نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای در پی پاسخگویی به این پرسش است که پیشران های دگرگونی در محیط امنیتی خاورمیانه کدام اند و این تحولات چه تأثیری بر آینده امنیت ایران دارند؟ پژوهش مبتنی بر این فرضیه است که دگرگونی مذکور در سه سطح ملی، منطقه ای و بین المللی در حال وقوع است؛ دولت های ناپایدار، پویش های امنیتی نیروهای هویت بنیاد، پیچیدگی های امنیت منطقه ای، سیاست انباشت قدرت، تصاعد بحران در روابط ایران و عربستان، ائتلاف سازی در محور عبری-عربی، بازتعریف نقش و منافع منطقه ای قدرت های بزرگ و تغییر دکترین نظامی-امنیتی ایالات متحده پیشران های تحول در محیط امنیتی خاورمیانه و در نتیجه مؤثر بر امنیت ایران هستند. واحد اصلی تحلیل در پژوهش پیش رو مجموعه امنیتی خاورمیانه، متغیر وابسته امنیت ایران و متغیرهای مستقل پیشران های تحول ساز در محیط امنیتی خاورمیانه اند. پژوهش برای شناسایی و تحلیل پیشران ها و نیز ترسیم چشم انداز آتی آنها از روش روندپژوهی که یکی از رهیافت های آینده پژوهی است، بهره می گیرد. یافته های پژوهش حکایت از دگرگونی در محیط امنیتی، تغییر در الگوهای نظم منطقه ای و تشدید تهدیدهای امنیتی ایران دارد.
نقش همبستگی در قوام ژئوکالچر شیعه: مطالعه موردی راه پیمایی اربعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به دنبال تحلیل مراسم پیاده روی اربعین از منظر همبستگی اجتماعی در بستر ژئوکالچر شیعه هستیم. تحلیل ها درباره همبستگی اجتماعی بیشتر از دیدگاه کارکردگرایانه و ابزارگرایانه است در صورتی که درونی کردن همبستگی نیاز به درونی کردن هنجارها و ارزش های مشترک دارد و یکی از عناصری که توانایی این امر را دارد، عنصر مذهب و هویت مذهبی است. این مؤلفه در پدیده پیاده روی اربعین برای رسیدن به همگرایی و نظم بخشی نقش کانونی داشته است. ازاین رو با تمرکز بر چرایی و چگونگی تأثیرگذاری راه پیمایی اربعین بر ژئوکالچر شیعه، ضرورت توجه به مقوله همبستگی و نظم تمدنی را در ابعاد منطقه ای بررسی می کنیم. در این مقاله به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که همبستگی اجتماعیِ ایجاد شده در اربعین، چگونه بر تشکیل ژئوکالچر شیعه مؤثر است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که همبستگی ایجادشده در جامعه اربعینی، به دلیل اینکه در سطحی فراملی با مؤلفه های فراگیری همبستگی، رفاه اجتماعی، رفاه اقتصادی، رفاه امنیتی، مذهب و مبتنی بر بینش تمدنی در قالب ملی زدایی نمایان شده است، از عوامل مؤثر در قوام ژئوکالچر شیعه است. در روش شناسی، شاخص های پژوهش، جامعه و نمونه آماری را با استفاده از روش های کمی مطالعه می کنیم. این مقاله به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی میدانی است. براساس یافته های پژوهش، افزایش همبستگی اجتماعی در بخش فرهنگی نیروهای اجتماعی در آینده محتمل به نظر می رسد که این وحدت اگر با نظم منطقه ای و تقویت عوامل تمدنی همراه شود، سبب دوام جغرافیای فرهنگی گروه های اجتماعی خواهد بود.
تحول در نظم منطقه ای خاورمیانه؛ از نظم هژمونیک تا ائتلاف سازی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
25 - 45
حوزه های تخصصی:
پژوهش بر این پیش فرض استوار است که نظم منطقه ای خاورمیانه در حال گذار از نظم هژمونیک به وضعیتی پیچیده و نامعلوم بوده و تلاش می کند با تکیه بر ابزار روندپژوهی و جستار در پویش های امنیتی در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی به پیش بینی نظم آینده خاورمیانه بپردازد. بنابراین ضمن تبیین وضعیت در حال گذار کنونی به این پرسش پاسخ می دهد که نظم آینده خاورمیانه از چه شاخص ها و نشانه هایی پیروی کرده و الگوی حاکم بر آن چیست؟ براساس فرضیه پژوهش تغییر در الگوهای نظم منطقه ای خاورمیانه به صورت تدریجی و با خصلتی فرایندی در حال وقوع است. روندهای ملی، منطقه ای و بین المللی حکایت از کاهش مداخله مستقیم قدرت های بزرگ و پررنگ شدن ائتلاف های منطقه ای در آینده مناقشات خاورمیانه دارد. پیشران های اصلی این تحول عبارت اند از دگرگونی منطق ائتلاف سازی در خاورمیانه، بازتعریف الگوهای تعامل و تقابل منطقه ای، ضعف موازنه سازی سنتی اعراب در قبال ایران و درک مشترک تهدید از نقش منطقه ای جمهوری اسلامی ایران. براساس یافته های پژوهش به موازات روند صلح سازی در مناسبات عبری- عربی، ایران به یکی از محورهای اصلی تقابل در آینده خاورمیانه تبدیل خواهد شد. در این راستا شکل گیری یک ائتلاف منطقه ای با محوریت اعراب و رژیم صهیونیستی جهت مدیریت مناقشات منطقه ای و مقابله امنیتی با ایران گزینه ای محتمل و در حال وقوع است. برای تبیین فرضیه پژوهش و ترسیم چشم انداز آتی نظم منطقه ای خاورمیانه از روش روند پژوهی که یکی از رهیافت های آینده پژوهشی است استفاده شده است.
نظم منطقه ای خاورمیانه در پرتو روابط ایران و عربستان؛ توصیف گذشته، تبیین حال و پیش بینی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
45 - 64
حوزه های تخصصی:
چرایی و چگونگی حاکم شدن گونه خاصی از نظم در ساختار امنیتی مناطق و شناسایی متغیرهای موثر در این فرآیند از جمله پرسش های مهم مطالعات امنیتی است. در بسیاری از متون کلاسیک روابط بین الملل، نظم و امنیت منطقه ای ذیل روابط قدرت های بزرگ تعریف شده است. پژوهش حاضر اما سطح تحلیل منطقه ای را در بررسی پرسمان امنیت منطقه ای حائز اهمیت دانسته و بر این دیدگاه استوار است که ساختار امنیتی مناطق در کنار تاثیرپذیری از نقش آفرینی قدرت های بزرگ مبتنی بر کنش بازیگرانی در سطح منطقه است که اهداف امنیتی خود را بر اساس روندهایی از ثبات و همکاری یا ناامنی و تعارض تعریف می کنند. در این راستا هدف اصلی پژوهش توصیف گذشته، تبیین حال و ترسیم آینده ساختار امنیتی خاورمیانه با تمرکز بر الگوهای تعارض و همکاری ایران و عربستان به عنوان دو بازیگر اصلی محیط امنیتی خاورمیانه است. پرسش اصلی این است که رقابت های منطقه ای ایران و عربستان چه تاثیری بر ساختار امنیتی خاورمیانه داشته و آینده این ساختار متاثر از رقابت دو کشور چگونه است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود پویش های منطقه ای و مناسبات امنیتی متقابل ایران و عربستان را عاملی مهم در شکل گیری و تحول ساختار امنیت منطقه ای دانسته و معتقد است مناسبات امنیتی دو کشور متغیری تعیین کننده در آینده نظم منطقه ای خاورمیانه است. روش انجام پژوهش تحلیل کیفی با بهرمندی از روش ردیابی فرآیند است. متغیر وابسته پژوهش ساختار امنیتی خاورمیانه و متغیر مستقل الگوهای تعارض و همکاری ایران و عربستان در دوره های تاریخی مشخص است.
نقش گفتمان مقاومت در نظم سازی منطقه ای؛ ظرفیت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
67 - 89
حوزه های تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی موجبات شکل گیری گفتمان مقاومت به مثابه بدیلی در مقابل با گفتمان هژمونیک سلطه شد و توانست خود را از گفتمانی به حاشیه رانده شده به متن تحولات بکشاند. یکی از مهم ترین مصادیق این بازیگری را می توان در بحث نظم منطقه ای تبیین کرد. مقاله حاضر با استفاده از نظریه گفتمان لاکلا و موفه و بهره گیری از روش تبیینی- تحلیلی نقش گفتمان مقاومت در نظم سازی منطقه ای را مورد واکاوی قرار داده است. فرضیه مطروحه بدین صورت است که گفتمان مقاومت پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با نظام سازی گفتمانی- اسلامی، توانسته از یک گفتمانی به حاشیه رانده شده از سوی گفتمان سلطه به مثابه یک گفتمان فعال در متن سیاست های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شود و با نفی هژمونی گفتمان سلطه و عدم سازش در مقابل با سیاست های آن، مفصل بندی جدیدی را ایجاد نماید که در نهایت این مفصل بندی، الگوی جدیدی از نظم سازی با کارامدی بالا در سطح منطقه پدید آورده است. با این حال، گفتمان مقاومت ضمن برخورداری از ظرفیت های ساختاری، نظامی، مفهومی و ایدئولوژیکی، همچنان از چالش های متعدد در سطوح گوناگون داخلی (نظیر چالش های اقتصادی)، منطقه ای (نظیر گفتمان های رقیب) و فرامنطقه ای (نظیر مداخله قدرت های غربی) برخودار است که می تواند اهداف آن را به شدت تهدید نماید. نوآوری مقاله حاضر در تبیین نظم سازی منطقه ای گفتمان مقاومت ضمن توجه به ظرفیت ها و چالش های آن به صورت توامان است.
تأثیر سیاست های منطقه ای روسیه در غرب آسیا بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
319 - 344
حوزه های تخصصی:
افزایش حضور روسیه در غرب آسیا طی سال های اخیر، نظم و امنیت منطقه ای و بین المللی را تحت تأثیر قرار داده است. نوع رویکرد روسیه در این منطقه در قبال سایر بازیگران، سطح و ماهیت تعاملات روسیه و ایران، منافع ایران را در سطوح منطقه ای و فرامنطقه ای تحت تأثیر قرار داده است. از این رو این مقاله با استفاده از نظریه موازنه قدرت، به دنبال پاسخ به این سؤال است که: سیاست های منطقه ای روسیه در غرب آسیا چه تأثیری بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد مهم ترین تأثیرها عبارت اند از: کمک به مقابله با تروریسم سلفی تکفیری؛ افزایش عمق راهبردی ایران؛ ارتقای توان بازدارندگی منطقه ای ایران؛ تقویت محور مقاومت؛ کاهش نفوذ آمریکا و غرب در منطقه؛ تشدید تعاملات راهبردی محور روسیه چین و ایران و مقابله آنها با نظم جهانی لیبرال و یک جانبه گرایی آمریکا.
ایالات متحده و تیرگی رابطه ایران و مصر (1357-1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
46 - 64
حوزه های تخصصی:
همگرایی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا از مؤلفه های داخلی و بین المللی متأثر است. روابط دو کشور مهم ایران و مصر در این منطقه در 4 دهه اخیر متأثر از این عوامل در وضعیت واگرایی قرار گرفته است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که ایالات متحده به عنوان نیروی سوم و مداخله گر فرامنطقه ای چگونه در تیرگی روابط دو کشور ایفای نقش می کند. به نظر می رسد ایالات متحده به عنوان بازیگری جهانی از طرق مستقیم و غیرمستقیم بر تصمیم سازی های سیاسی مصر موثر بوده و تداوم تیرگی رابطه دو کشور را موجب شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ایالات متحده باهدف کنترل گسترش انقلاب اسلامی در جهان عرب (به علت ماهیت ضداستکباری انقلاب اسلامی و دشمنی آشکار با اسرائیل یا همان قدرت نرم ایران) تلاش کرد تا از با تهدید مصر و قطع کمک های اقتصادی و ایجاد فشار بر مصر برای پیوستن به ائتلاف ناتوی عربی و یا ترساندن از برنامه هسته ای ایران و دامن زدن به ایران هراسی و از طریق کنش گفتاری در راستای ایجاد امنیت برای اسراییل، رابطه میان دو کشور در وضعیت واگرایی باقی مانده و به تبع آن نظم منطقه ای درونزا تحقق نیابد.