مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
روش داده بنیاد
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
53 - 68
حوزههای تخصصی:
در مسکن حداقل در ایران، به کاهش هزینه توجه شده و مولفه های طراحی این نوع مسکن مبتنی بر نیاز ساکنین مفعول مانده است. هدف پژوهش شناسایی مولفه های کیفی مسکن حداقلی (دهک 7-3) از دیدگاه کاربران می باشد. استخراج مولفه ها و فراوانی آنها با روش توصیفی و تحلیل محتوا سپس، مصاحبه ساختاریافته بر مبنای آنها، با 19 نفر از مردم و کارشناسان محله جمعه مسجد اردبیل، انجام شد. سپس از طریق روش داده بنیاد، با کدگزاری باز و محوری، مقوله های کیفی مسکن حداقل (نظرات کاربران) به دست آمد. مقوله های مهمتر به ترتیب عبارتند از فضای اشتراک در محله، در نظرگیری انباری و فضای باز و نیمه باز. درنهایت در حالیکه دست اندرکاران شخصیت محله، را مورد توجه قرار داده اند، مردم ضمن توجه به شخصیت محله به ویژگیهای محیط زیستی همانند عایق بندی ساختمان و امکان جمع آوری آبهای سطحی نیز نگاه خاصی داشته اند
طراحی و تبیین مدل مفهومی آموزش کارکنان زن مدارس در فضای مجازی
حوزههای تخصصی:
در دنیایی که در آن ارتباطات آنلاین به یکی از محورهای اصلی تبادل اطلاعات و دانش تبدیل شده است، انتقال مداوم و به روز دانش به کارکنان زن آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ اما با توجه به چالش های فراوانی که در مسیر آموزش مجازی و آنلاین وجود دارد، نیاز به راهبردها و الگوهایی جامع و اثربخش احساس می شود. به همین دلیل یک مدل جدید و نوآورانه از آموزش در دوران فعلی پایگاه های آموزشی طراحی شد. در مرحله کیفی از بین استراتژی های پژوهش کیفی از نظریه داده بنیاد استفاده گردید و به تدوین مدلی جامع که شامل عوامل علی، عوامل مداخله گر، عوامل زمینه ای، راهبردهای مدل مفهومی آموزش کارکنان زن مدارس در فضای مجازی است، پرداخته شد. مصاحبه عمیق به عنوان اصلی ترین ابزار جمع آوری داده ها در این مرحله مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده درمجموع 143 مفهوم و 21 مقوله یا کد باز شناسایی و استخراج و در 6 دسته اصلی داده بنیاد قرار گرفتند. بر اساس نتایج روش کیفیّ پرسشنامه ای بر اساس مدل استخراج شده تدوین و در اختیار معلمان زن قرار داده شد. با توجه به نتایج برآورد معادلات ساختاری داده های پرسشنامه، روابط علی با بار عاملی 435/0 و آماره تی 624/9 تأثیر مستقیم و معنی داری بر مقوله اصلی دارد. مقوله اصلی با بار عاملی 471/0 و آماره تی 734/7 تأثیر مستقیم و معنی داری بر راهبردها دارد. راهبردها با بار عاملی 512/0 بر پیامدها تأثیرگذارند. شرایط مداخله گر بر پیامدها با بار عاملی 491/0 تأثیر مستقیم و معنی دار دارد. درنهایت شرایط بستر با بار عامل 529/0 تأثیر مستقیمی بر پیامدها دارد. درنهایت اعتبار مدل از نظر آماری مورد تائید قرار گرفت.
ارایه چارچوب ساخت و کاربست فرهنگ صلح در بین شهروندان جامعه ایران (نمونه موردی شهروندان استان البرز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
1 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: صلح همانند آرمان هایی نظیر عدالت و امنیت، یکی از ارزش های انسانی شناخته شده در همه ی فرهنگ ها، تمدن ها و نظام های فکری است که در طول تاریخ بشر، انسان ها را دل مشغول نموده است. با این حال، جنبه های مختلف و گوناگون صلح و همچنین محیط های متعدد آن، هم از جنبه ی نظری و هم عملی، نگرش های متکثری را در این رابطه شکل داده و نظام بین المللی و نظام های ملی معاصر نیز همچنان در این تکثر سیر می نمایند. در این میان فرهنگ صلح شهروندی شاید از پایه ای ترین موارد در جهت گسترش و نهادینه نمودن صلح در جوامع است. روش پژوهش: لذا پژوهش حاضر به منظور تدوین مدل چارچوب ساخت فرهنگ صلح در بین شهروندان جامعه ایران در میان شهروندان استان البرز پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، تلفیقی از نوع روش های کیفی و کمی می باشد. در مرحله اول از روش کیفی داده بنیاد استفاده شده است، جامعه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیات علمی گروه مدیریت فرهنگی و خبرگان اجرایی مدیران سازمان ها و نهادهای فرهنگی می باشند. همچنین از خبرگان علمی و دانشگاهی در زمینه فرهنگ نیز استفاده شد که برابر 20 نفر بودند. ابزار تحقیق شامل برگه های کدگذاری محقق ساخته بود که روایی آن توسط اعضای گروه دلفی تأیید و پایایی آن با معیار پی اسکات 95/0 محاسبه شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که عوامل مرتبط با مدل فرهنگ صلح در قالب 11 مولفه و در مقوله های 5 گانه به صورت عوامل محوری (فرهنگ صلح)، عوامل تقویت کننده، عوامل بسترساز، موانع شکل گیری و پیامدها جای گرفتند. در مرحله دوم تحقیق، جامعه آماری را شهروندان استان البرز تشکیل می دهند که حدودا 2500000 نفر می باشند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و پس از گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش با استفاده از Spss 22 وLisrel8.54 و Excel صورت گرفت. معناداری ضرایب و پارامترهای بدست آمده مولفه های عوامل محوری (فرهنگ صلح)، عوامل تقویت کننده، عوامل بسترساز، موانع شکل گیری و پیامدها نشان داد که تمامی ضرایب بدست آمده، معنادار می باشند. با توجه داده های تحقیق، میانگین نمره های بدست آمده برای ابعاد متغیر عوامل محوری، عوامل تقویت کننده، موانع شکل دهنده، موانع شکل گیری و پیامدها بیشتر از حد متوسط می باشد و می توان گفت که پاسخ دهندگان معتقدند میزان تاثیر ابعاد متغیر عوامل محوری بر فرهنگ صلح بیشتر از حد متوسط است. نتیجه گیری: یافته های حاصل از تحلیل ابعاد بیانگر آن می باشد که از بین مولفه های مدل فرهنگ صلح، موانع شکل گیری با میانگین (90/0) بیشترین و پیامدها با میانگین (67/0) کمترین تاثیر را در فرهنگ صلح دارند.
مدل جهانی سازی ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 10
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق تدوین مدل جهانی سازی ورزش زورخانه ای و کشتی پهلوانی بود. پژوهش از نظر هدف بنیادی با رویکرد استقرایی و از نظر فلسفه پژوهش آمیخته و اکتشافی بود. با تکنیک گلوله برفی و مصاحبه نیمه ساختار یافته نظرات 18 نفر از متخصصین تا رسیدن به اشباع نظری جمع آوری گردید. جهت اعتباربخشی به نتایج کیفی در تحقیق از معیارهای ارزشیابی لینکلن و گابا (1985) شامل معیارهای اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری استفاده شد. با روش تحلیل نظریه اشتراوس و کوربین سه فرایند همپوش کدگذاری انجام شد. داده ها مربوط به 257 نفر از دست اندرکاران ستادی ورزش زورخانه ای با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه 53 سؤالی محقق ساخته بود. نتایج حاکی است که تغییر در مقررات این ورزش با استفاده از معیارهای بین المللی، استفاده از نیروهای متخصص در فدراسیون، آموزش زبان بین المللی به دست اندرکاران (ورزشکاران، مربیان، داوران و...)، اهتمام به تبلیغات و تولید فیلم و برگزاری لیگ منظم و... بر جهانی سازی ورزش روزخانه ای اثرگذار است.
طراحی مدل تعالی بازاریابی دیجیتالی (مطالعه موردی: بانکداری تجاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
596 - 617
حوزههای تخصصی:
هدف: هم سو با تحولات بانکداری در جهان و با مطرح شدن رقابت گسترده در عرصه بانکداری در ایران و ورود بانک ها و مؤسسه های مالی اعتباری جدید به این عرصه، بانک های تجاری به بهره گیری از بازاریابی دیجیتالی و همچنین، متمایزسازی ارائه خدمات و دستیابی به سهم بازار بیشتر در صنعت بانکداری نیازمندند. از این رو ضروری است که الگوهای تعالی بازاریابی، راه کارهایی در جهت ایﺠﺎد ﻣﺰیﺖ رﻗﺎﺑﺘی ﭘﺎیﺪار ارائه دهند. هدف پژوهش حاضر، کشف و تبیین مؤلفه های پیشایندی و پیامدی تعالی بازاریابی دیجیتالی در بانکداری تجاری و ارائه راه کارهای اجرایی به منظور بهبود تعالی بازاریابی دیجیتالی در بانکداری تجاری است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای کاربردی است و از نظر نحوه گردآوری داده ها، در دسته پژوهش های غیرآزمایشی قرار می گیرد. برای پاسخ به مسئله پژوهش و تدوین مدل، از روش پژوهش کیفی و به طور خاص در ساخت نظریه، از روش داده بنباد استفاده شده است. جامعه هدف پژوهش، پژوهشگران و خبرگان دانشگاهی و مدیران نهادها و بانک ها بودند که در زمینه مدل تعالی، بازاریابی دیجیتالی و بانکداری تجاری، تجربه های علمی و عملی داشتند. برای نمونه گیری نیز، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش مدل تعالی بازاریابی در بانکداری تجاری مزیت هایی را به همراه دارد که عبارت اند از: بهبود تجربه مشتری، شناسایی و پاسخ گویی نیاز آتی مشتریان، جذابیت بیشتر برای مشتری، سفارشی کردن خدمات، گسترش دامنه زمانی و سبد تنوع خدمات، رفاه نیروی انسانی، برقراری ارتباط مطلوب با مخاطبان، استفاده از فناوری های دیجیتال، تاکتیک ها و اجرای فعالیت های بازاریابی دیجیتال، فراهم سازی امکان انتخاب شیوه تعامل مشتریان از طریق کانال های دیجیتال و فراهم سازی انتخاب مشتریان درخصوص شیوه تعامل خود با بانک در هر زمان.نتیجه گیری: بسیاری از سازمان ها برای حضور پُررنگ تر و کسب سهم بیشتری از بازار، از فناوری های نوین استفاده می کنند. در واقع حرکت در مسیر این فناوری ها، یکی از ضرورت های فعالیت های اقتصادی در عصر حاضر است؛ به نحوی که بازاریابی دیجیتالی از فناوری های روز، در راستای دستیابی به جدیدترین شیوه های تعامل با مشتریان استفاده می کند. بانک ها نیز در اقتصاد مبتنی بر بازار، برای حضور مؤثر در بازارهای پولی و مالی، ناچارند از ابزارهای نوین بازاریابی و بازاریابی دیجیتال استفاده کنند. همچنین ارزش آفرینی، یکی از پیامدهای بانکداری دیجیتالی است. بانک هایی که فلسفه بازاریابی را پذیرفته اند، در تلاش مداوم برای خلق و افزایش ارزش مشتریان خود هستند. مشتریان ارزش های دریافت شده از بانک های مختلف را مقایسه می کنند و بانکی را برمی گزینند که ارزش بیشتری را به ایشان ارائه می کند. همچنین فرایندهایی که از بسترهای فیزیکی کوچ کرده اند و در بستر فناوری اطلاعات تعریف شده اند، قابلیت آن را دارند که چابک تر و سریع تر از گذشته، خدمات متنوعی را به مردم ارائه کنند. برای نمونه، چنانچه قرار باشد مشتری به خاطر هرگونه دریافت و پرداخت، یک بار به بانک مراجعه کند، فقط مواردی را انجام می دهد که اولویت دارد؛ اما با استفاده از انواع نرم افزارهای بانکی این دریافت ها و پرداخت ها میسر شده است و شهروندان در هر ساعتی از شبانه روز، می توانند تراکنش های مدنظر خود را انجام دهند.
دو فضایی شدن و بازنمایی هویت ملی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب ارتباطات و اطلاعات در عصر حاضر فضای جدیدی را در حیات انسانی رقم زده است. فضایی بی زمان، بی مکان و فاقد مرز که با سرعت بسیار جهانِ ما را تغییر می دهد. فضای دوم یا فضای مجازی با رشد و گسترش بی وقفه به طور مداوم در حال مفهوم سازی، تولید محتوا و انتشار آن و احاطه جهان طبیعی است. این مقاله تحت پارادایم «دوجهانی شدن و دوفضایی شدن» و نظریه «بازنمایی» می کوشد تا دریابد هویت ملی به عنوان عالی ترین و مهم ترین سطح هویتی در فضای مجازی چگونه بازنمایی می شود. با اتخاذ روش «تحلیل گفتمان انتقادی» و روش «داده بنیاد» دریافتیم که در مطالعه صفحاتی از اینستاگرام تقابل دو هویت ایرانی و اسلامی دیده می شود و برای رسیدن به وفاق و انسجام ملی هر چه بیشتر، نیاز به هم گرایی و تعامل این دو هویت و در پیش گرفتن هویتی متعادل و میانه رو احساس می شود. استفاده از راهبردها و سیاست های متناسب از سوی نظام سیاسی و نهادهای ذی ربط و برنامه ریزی های خرد و کلان در استفاده از فضای مجازی خواهد توانست دو هویت ایرانی و اسلامی را به هم نزدیک کند و هویت ایرانی- اسلامی پاسخگوی مناسب تری برای معرفی فرهنگ و تمدن ایران خواهد بود.