مسلمانان از زمان ورود به منطقه دکن به دو گروه اجتماعی آفاقی و دکنی تقسیم شدند. آفاقی ها که از ایران و عراق به دکن رهسپار شده بودند به دلیل برخورداری از علم، ادب و رفاه کامل یا نسبی اقتصادی به سرعت در لایه های اجتماعی شهری دکن نفوذ کردند و حتی در دربار حکومتی، مناصب حساسی را در اختیار گرفتند. این امر، زمینه ساز رقابت پیوسته با مسلمانان بومی و محلی شد که به دکنی معروف بودند. با تأسیس حکومت بهمنیان و حکومت های شیعی پس از بهمنیان، منازعات آفاقی ها و دکنی ها رو به افزایش نهاد. مقاله پیش رو بر آن است به روش وصفی تحلیلی، عوامل مؤثر بر مناسبات آفاقی ها و دکنی ها در حکومت بهمنیان و حکومت های محلی شیعه مانند قطب شاهیان، عادل شاهیان و نظام شاهیان را در قرن های نهم تا یازدهم هجری در محدوده دکن هند بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که علاوه بر سیاست سلاطین نخستین بهمنی، پیشینه علمی و ادبی آفاقی ها و به رسمیت شناخته شدن مذهب تشیع در حکومت های محلی دکن موجب قدرت گیری آفاقی ها و برانگیخته شدن دکنی ها و در نهایت قتل عام و سرکوب آفاقی ها شد.