مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
فرزندپروری
از دیدگاه اسلام، مسئولیت تربیت فرزند در دوران کودکی بر عهده ی پدر و مادر است. تربیت، یکی از حقوق فرزندان بر والدین به شمار می رود. امروزه یکی ازبحران های جدی درجوامع انسانی، مسأله سلطه تکنولوژی وسبک زندگی است.این مسأله دربرنامه زندگی دینی،که با محدودیتهایی روبروست جدی ترمی باشد.هدف ازاین مقاله بررسی فرزند پروری برمبنای سبک زندگی اسلامی با توجه به تکنولوژی امروزه می باشد.دراین مقاله، ابتدا تاثیر شیوه های مختلف فرزند پروری برروی کودکان وسپس سبکهای رایج فرزند پروری و درادامه، سبک زندگی اسلامی مورد بررسی قرار گرفته ودر سرآخر راهکارهای استفاده درست ومناسب از تکنولوژی ارائه گردیده است. روش استفاده شده روش کتابخانه ایی بوده است وطی بررسی بعمل آمده به این نتیجه رسیدیم که فرزند پروری برمبنای سبک زندگی اسلامی بهترین روش تربیتی می باشد؛ زیرا بر اساس فطرت و برمحور تعادل است و برای داشتن نسلی سالم ومقیّد حایز اهمیت است .
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
337 - 360
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان دچار اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی 8 تا 12 ساله پسر شهر تهران بودند که پس از غربالگری با مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا (2011) به شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس، 45 مادر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل کوین و مورل (2009) و گروه آزمایشی روان شناسی مثبت گرا بر اساس پروتکل سلیگمن (2005) به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: بین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری (38/5=F، 029/0=P) و رابطه مادر-کودک (95/7=F، 009/0=P) و آموزش فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری (59/5=F، 027/0=P) و رابطه مادر-کودک (07/6=F، 021/0=P) مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی مؤثر بود و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0 p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش هر دو رویکرد بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مؤثرند؛ بنابراین به مشاوران و درمانگران توصیه می شود از یافته های مطالعه حاضر در راستای مداخلات بالینی و درمانی جهت کمک به افزایش تاب آوری و ارتقا کیفیت رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای نارسایی توجه/ بیش فعالی استفاده نمایند.
اثربخشی سبک فرزند پروری ذهن آگاهانه برکاهش استرس، اضطراب و افسردگی درزنان تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
332 - 350
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی سبک فرزندپروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی در زنان تک والد بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون- پس آزمون با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری 1730 نفر از زنان تک والد شهر اصفهان در سال 1396 بودند. نمونه های تحقیق به صورت تصادفی ساده و پس از رعایت ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به طور تصادفی 30 نفر از آنان در گروه گواه و گروه آزمایش جایگزین شدند؛ گروه آزمایش، مطابق برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بوگلز و رستیو (2014) در هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. سپس پرسشنامه داس-42 لویباند و لویباند (1995) در هر دو گروه و در سه مرحله، اجرا شد و نتایج از طریق واریانس اندازه های تکراری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس (0.010= F=7.60، P)، اضطراب (0004=F=9.72، P) و افسردگی (0.015=F=6.75,P) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: از آنجا که آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانانه استرس، اضطراب و افسردگی زنان تک والد را کاهش می دهد استفاده از نتایج این تحقیق برای مدرسان فرزندپروری، محققین و نیز برای استفاده مربیان و زنان تک والد پیشنهاد می شود.
راهبردها و راهکنش های فرزندپروری در مقطع نوجوانی براساس متون اسلامی و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
1 - 21
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی روان شناختی و اسلامی، به دنبال تدوین روش های فرزندپروری برای والدین، به ویژه پدر، در ضمن راهبردها و راهکنش ها است. راهبرد، برنامه ای است که برای نیل به یک هدف بلند مدت طراحی می گردد و راهکنش، روش های عملیاتی است که برای دستیابی به هدف مورد استفاده قرار می گیرد. روش این تحقیق، تحلیل محتوای متون اسلامی و روان شناختی در زمینه فرزندپروی نوجوان است. بدین منظور، متون اسلامی و روان شناسی مربوط به نوجوانی و فرزندپروری در مقطع نوجوانی بررسی گردید. از گزاره های اسلامی، 58 کد و از پژوهش های روان شناختی 234 کد به دست آمد. داده ها با کمک نرم افزار اطلس تی تحلیل کیفی شد. بعد از دسته بندی کدهای اولیه، کدگذاری محوری و شبکه سازی با رویکرد اجتهادی−انضمامی انجام شد. یافته های تحقیق کشف سه راهبرد کلی و 28 راهکنش برای فرزندپروری است: راهبرد رابطه با نوجوان شامل لیاقت دهی، مسالمت جویی، محبوبیت، مجاورت، بصیرت، شناخت و شوخ طبعی، راهبرد آموزش شامل توجه دهی به سلامت و پذیرش هیجان خواهی، مسئولیت دهی، هدایت فکری، هدایت جنسی، پرورش عقلانیت، محدودیت، مشارکت، تقویت مهارت ها، مهارت شغلی، نظارت، نصیحت گری، موفقیت، تمرین تصمیم گیری، و راهبرد خودمدیریتی والدین شامل صلابت، استعانت از خداوند، هماهنگی تربیتی، مشاوره جویی، رسیدگی به خود، عاملیت به اصول خویش، رضایت زناشویی است.
تدوین و اعتباریابی برنامه آموزش فرزندپروری نوجوانان در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی برنامه آموزش فرزند پروری نوجوانان در فضای مجازی بود. روش پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای به روش استراوس و کوربین بوده و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق با والدین مدارس منطقه 13 تهران بدست آمد. نمونه گیری به روش هدفمند بوده و شرکت کنندگان واجد ملاک های ورود به پژوهش بودند. ابزار مطالعه مصاحبه عمیق بود و نمونه گیری تا اشباع کامل ادامه یافت. داده ها در سه سطح گذگذاری شدند. در رابطه با کد نظری آسیب شناسی، کدهای محوری آسیهای روانی، اجتماعی، جسمانی، عملکردی و تربیتی همراه با 22 کد باز استخراج شدند و در رابطه با کد نظری راهبردهای مقابله با آسیبهای فضای مجازی کدهای محوری کنترل زمان ارتباطات، کنترل دسترسی ها، آگاه سازی فرزندان، مهارت و آگاهی والدین، قانون گذاری و تعامل موثر با نوجوانان همراه با 32 کد باز استخراج گردیدند. کدهای باز، مفهومی و نظری بر اساس مدل استراوس و کوربین با تایید شش متخصص مشاوره و روانشناسی به اعتباریابی درونی و سازه مورد بررسی قرار گرفتند. سپس مدل مفهومی تعامل دو طرفه آسیب ها و راهبرد های مقابله با آسیبها در فضای مجازی طراحی شد. نهایتا و بر اساس مدل مفهومی، برنامه آموزش فرزندپروری نوجوانان در فضای مجازی تدوین گردید. طبق مدل بدست آمده، آسیبها و راهبردهای مقابله با فضای مجازی با هم در تعامل هستند و رابطه دوطرفه دارند. لذا برنامه شش مرحله ای آموزش فرزندپروری والدین در فضای مجازی قادر است راهبردهای موثری در زمینه فرزندپروری با توجه به آسیبهای فضای مجازی به والدین پیشنهاد بدهد.
تبیین الگوی فرزندپروری آسان بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقدار، شرایط، موقعیت و حدود آسان گرفتن و مهلت دادن به کودکان از جمله مهم ترین مباحث اثرگذار در فرزندپروری است. هدف این پژوهش تدوین مدل آسان گیری در فرزندپروی بر اساس منابع اسلامی است. برای رسیدن به این هدف حوزه معنایی آسان گیری بر اساس کتب لغت و متون دینی استخراج شد. با استفاده از واژگان و اصطلاحات این حوزه متون دینی (قرآن و حدیث) جستجو و واحدهای تحلیل مرتبط با موضوع مشخص شد. با طبقه بندی و مرکزی سازی متون مشخص شده تحلیل گردید و مولفه های مفهومی استخراج و معین شد. مولفه های اصلی الگوی آسان گیری در متون اسلامی عبارت بودند از: امهال، رهاسازی، تناسب سنی و عقلانی در امر به آموزه های دینی، مانع نشدن از بازتاب های غیر ارادی بدنی، پذیرش کار کم، پرهیز از واداری به کار سخت، شفقت ورزی، سازگاری و مدارا، یاریگری و گذشت از خطا. تحلیل داده ها نسبت به مؤلفه های الگوی سهل گیری در فرزندپروی نشان داد کودک در هفت سال اول باید آزاد باشد تا به بازی بپردازد. تادیب کودک در هفت سال دوم، همواره باید با احترام و حفظ کرامت وی، بدون اجبار و توام با خطاپذیری و چشم پوشی از کاستی های کودک باشد. آموزه های دینی نیز به صورت محدود در سنین خاصی به کودک آموزش داده شود و سپس او را رها کرد تا رسیدن به سنین بالاتر. در تعامل با کودک، در عین توجه و محبت کافی و نظارت مسئولانه؛ اصل مسامحت، رحمت و شفقت ورزی باید مورد توجه قرار گیرد.
اشتغال مادران و تأثیر آن بر فرزند پروری تا سه سالگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مادر یکی از تأثیرگذارترین افراد بر زندگی و شخصیت کودک به شمار می رود. اشتغال مادران می تواند پیامدها و تأثیرات متفاوتی بر سلامت روانی کودکان آنها داشته باشد. هدف این پژوهش شناسایی پیامدهای اشتغال مادران بر فرزندپروری تا سه سالگی کودک بر اساس نظرات و پژوهش های متخصصان علوم تربیتی است. با توجّه به هدف، نوع پژوهش مطالعه مروری و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش مقالات و پژوهش های ده سال گذشته با کلیدواژه های مرتبط با موضوع، در پایگاه داده های نورمگز، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پورتال جامع علوم انسانی بود. ابتدا مقالات و پژوهش ها جمع آوری و سپس مطالب آنها دسته بندی و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد اشتغال مادران تأثیرات نامطلوبی بر رشد روانی اجتماعی فرزند، شکل گیری دلبستگی کودک، نگرانی، خواب، رشد عاطفی، اعتماد به نفس و الگوپذیری کودک دارد و کودک در سال های اولیه کودکی آسیب می بیند. علاوه بر این آسیب پذیری کودک در سال های بعد و سنین نوجوانی را افزایش می دهد. پس می توان نتیجه گرفت که اشتغال مادران گرچه فوایدی به دنبال دارد؛ اما تأثیرات نامطلوبی در فرآیند رشد فرزندان، به ویژه رشد عاطفی آنها، بر جای می گذارد و میزان آسیب پذیری کودکان را در سال های اولیه کودکی افزایش می دهد.
اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری مبتنی بر آموزش رو در روی بر سبک های فرزندپروری به مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای در شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، بررسی اثربخشی آموزش شناختی-رفتاری مبتنی بر آموزش رو در روی بر سبک های فرزندپروری به مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای در شهر اصفهان بود روش : در این مطالعه ی کارآزمایی 50 نفر از مادران دارای کودکان 10-3 ساله ی مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای در اصفهان در سال 1397 وارد مطالعه و به طور تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شدند. به گروه اول آموزش رو در رو ارایه شد. گروه دوم، گروه شاهد (در نوبت درمان) بودند. ارزیابی با آزمون کانرز و ارزیابی فرزندپروری بامریند، قبل و بعد از زمان مداخله سنجیده شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS و تجزیه و تحلیل آزمون های آنووا، کروسکال- والیس، آزمون تی زوجی و من ویتنی تحلیل شدند. یافته ها: آموزش رو در روی بر بهبود مشکلات سلوک (P=0/03)، یادگیری (P=0/04)، بیش فعالی (P=0/007)، رفتار تکانه ای (P=0/008) و اضطراب (P=0/02) کودکان موثر بود، ولی در مشکلات جسمی- روانی (P=0/7) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: آموزش والدین کودکان دچار مشکلات سلوک، یادگیری، بیش فعالی، رفتار تکانه ای و اضطراب با شیوه ی آموزش رو در روی والدین در بهبود مشکلات کودکان موثر بود.
بررسی نقش واسطه گری مهارت های ارتباطی و مهارت های تحصیلی در رابطه هیجان خواهی و باورهای فراشناختی با ریسک پذیری دانش آموزان نوجوان دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری مهارت های ارتباطی و مهارت های تحصیلی در رابطه هیجان خواهی و باورهای فراشناختی با ریسک پذیری دانش آموزان نوجوان دارای رفتارهای پرخطر بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره ی متوسطه ی دوم شهر کرج و در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 300 نفر از میان آن ها انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های رفتارهای پرخطر (RBH) زاده محمدی و همکاران (1390)، رفتارهای ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی (SAEBRS) کیلگوس و همکاران (2016)، هیجان خواهی (SS) زاکرمن و همکاران (1981)، باورهای فراشناختی (MB) ولز و کارترایت- هاتون (2004)، مهارت های ارتباطی بین فردی (AICS) فترو (2000) و مهارت های تحصیلی (AS) شعبانی و همکاران(1397) استفاد شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بوده است. هیجان خواهی با سح معنی داری (1/0) و باورهای فراشناختی با سطح معنی داری (1/0) به صورت مستقیم با ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی رابطه دارند. هیجان خو.اهی به صورت غیرمستقیم و با واسطه متغیر مهارت های ارتباطی بین فردی با ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی ارتباط دارند (03/0). رابطه غیرمستقیم باورهای فراشناختی با ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی از طریق مهارت های ارتباطی بین فردی تأیید نشد (35/0). همچنین نتایج نشان داد هیجان خواهی به صورت غیرمستقیم و با واسطه متغیر مهارت های تحصیلی با ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی ارتباط دارند (04/0). باورهای فراشناختی به صورت غیرمستقیم و با واسطه متغیر مهارت های تحصیلی با ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی رابطه دارد (01/0).
اثربخشی فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی مادر و علائم اضطرابی کودکان پیش دبستانی دارای علائم اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی مادران و علائم اضطرابی کودکان پیش دبستانی دارای علائم اضطرابی شهر تهران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان پنج تا شش ساله دارای علائم اضطرابی مهدکودک های شهر تهران، در سال تحصیلی 98-1397 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری جایگذاری شدند. در این پژوهش گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند. همچنین شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسش نامه های اضطراب کودکان پیش دبستانی (PAS، اسپنس و همکاران، 1996) و خودکارآمدی والدین (PSAM، دومکا و همکاران، 1996) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش خودکارآمدی (05/0p< ،610/27= F) و کاهش علائم اضطرابی (05/0p< ،329/32= F) کودکان اثر داشته و این تأثیر در دوره پیگیری پایدار مانده است. باتوجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که باید به نقش دوره های فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی در پیشگیری و کاهش مشکلات روان شناختی کودکان پیش دبستان توجه کرد.
مادران و تربیت نسل؛ کاوشی انتقادی از دغدغه های اجتماعی مادران در رابطه با فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
فرزندآوری و فرزندپروری میوه و ثمره زندگی مشترک زوجین است؛ اما در ترازوی تقسیم وظایف و مسئولیت ها، کفه مربوط به مادر به صورت نابرابری سنگین تر از پدر است و رنج ها و مشقات فرزندپروری عمدتاً بر دوش مادر نهاده می شود. بسترهای فرهنگی، عنصری مهم و کلیدی در تعریف حجم و چگونگی توزیع وظایف و مسئولیت های مادری هستند. با این وجود، چالش ها، دغدغه ها و رنج های مادر در حوزه تربیت فرزندان و فرزندپروری کمتر در کانون توجه تحقیقات اجتماعی و فرهنگی بوده است. این مقاله با هدف بررسی این مسائل و چالش ها، به روش کیفی انتقادی کارسپیکین صورت گرفته است. داده های پژوهش، در شهرستان زرند استان کرمان و برمبنای مصاحبه عمیق با پانزده مادر دارای فرزند زیر دو سال گردآوری شده است. یافته های پژوهش در پنج مرحله و با استفاده از رویکردهای امیک و اتیک محور تحلیل و ارائه شد. یافته ها نشان دهنده فشارها، دغدغه ها و چالش های فرزندپروری، همیاری ضعیف مردان در فرزندپروری، توقعات فزاینده فرزند، ضرورت آرامش در محیط خانواده و نظایر آن بود. برپایه نتایج، رنج ها و مشقّات مادر و دغدغه ها و مشغله های طاقت فرسای او در قبال تربیت و پرورش فرزند، در شرایط تحولات شتابان اجتماعی و فرهنگی در دوران معاصر مضاعف شده است. از این جهت، ارتقاء حمایت های اجتماعی و خانوادگی از نقش مادر در زمینه فرزندپروری، تأمین امکانات رفاهی و فراغتی برای مادر و ارائه آموزش های فرزندپروری به مادران از طریق نهاد های آموزشی و رسانه های فرهنگی مورد تأکید نتایج مطالعه حاضر است.
شناسایی مبانی و اصول فرزند پروری قبل از تولد در یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۶
69 - 111
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مبانی و اصول فرزند پروری در دوره قبل از تولد می باشد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی عُرفی (استقرایی) استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه کتاب های علمی، مقالات پژوهشی، تحقیقات، منابع دینی- اسلامی و اسناد معتبر در ارتباط با فرزند پروری دوره قبل از تولد بوده و از نمونه گیری هدفمند (ملاک محور) استفاده شده است. گردآوری داده ها با بهره گیری از کار برگ تحلیل محتوا و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی انجام شده است. 6 مبنای نظری شامل مبانی فرهنگی- اجتماعی؛ مبانی حقوقی؛ مبانی دینی- اسلامی؛ مبانی روان شناختی؛ مبانی زیست شناختی و مبانی شناختی و 31 اصل در زمینه فرزند پروری قبل از تولد از داده ها استخراج شد که می تواند به عنوان پایه و اساس الگوی فرزند پروری قبل از تولد قلمداد شود؛ به طوری که رعایت این اصول زمینه فرزند پروری قبل از تولد را برای والدین فراهم می نماید و پیامدهای فردی و اجتماعی مثبتی در پی خواهد داشت.
مؤلفه های نگرش به فرزندآوری و فرزندپروری بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
نگرش نسبت به خانواده در حیطه فرزندآوری و فرزندپروری در ایران، طی دهه های اخیر تغییرات فراوانی داشته است. تأثیرگذاری خانواده و ایفای مناسب نقش های آن، به ویژه انتقال ارزش ها و فرهنگ جامعه تحت تأثیر نگرش های اعضا قرار می گیرد. با توجه به اهمیت موضوع فرزندآوری و فرزندپروری و نگرش به آن، محقق درصدد است، مؤلفه های نگرش به فرزندآوری/پروری را از منابع دینی استخراج کرده و به تبیین و بررسی آنها بپردازد. رویکرد پژوهش، کیفی– کمی بوده، به این معنا که در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی، توصیفی از نوع پیمایشی است که برای سنجش روایی مؤلفه های نگرشی استفاده می شود. در این پژوهش ابتدا مفاهیم مرتبط با فرزندآوری/پروری و نگرش به آن مقوله بندی شده و از طریق روش کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) مؤلفه های مرتبط با نگرش به فرزندآوری/پروری استخراج گردید؛ سپس برای سنجش روایی محتوایی مؤلفه ها از نظر 8 تن از کارشناسان متخصص در حوزه علوم دینی و روان شناسی، بهره گرفته شده است. پس از ارزیابی مؤلفه ها توسط کارشناسان، تعداد 10 مؤلفه مورد تأیید قرار گرفته است
اعتباریابی الگوی بومی(اسلامی-ایرانی) فرزندپروری شفقت ورزانه بر اساس نظر متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
326 - 346
هدف: هدف این پژوهش ارائه الگوی بومی(اسلامی-ایرانی) فرزندپروری شفقت ورزانه بر اساس نظر متخصصان بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع آمیخته با هدف اعتباریابی الگوی بومی اجرا می شود. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی و کمّی کلیه متخصصان در حوزه مطالعات فرزندپروری و الگوهای بومی-اسلامی خواهند بود. نمونه ها در بخش کیفی از بین افراد متخصص به روش هدفمند و بر مبنای اشباع نظری خبرگان پژوهش و در بخش کمّی به شیوه غیر تصادفی در دسترس انتخاب خواهد شد، ابزار پژوهش در بخش کیفی شامل مصاحبه عمیق و در بخش کمّی نیز پرسشنامه محقق ساخته بوده است. یافته ها: در نهایت این نتیجه حاصل شده است که الگوی فرزندپروری بومی اسلامی ایرانی شفقت ورزانه با مولفه های خدامحوری رفتار والدین، احوالات مادر در ایام بارداری و شیردهی، دعوت فرزندان به فضایل اخلاقی، دلسوزی عمیق برای فرزندان، دعای خیر در حق والدین و فرزندان، اعتقاد به باارزش بودن فرزندان، آموزش صحیح فرزندان، تربیت صحیح و متفاوت در هفت سال اول و دوم و سوم، الگو بودن رفتار والدین، رسیدن به من حقیقی، اهل عمل بودن از روایی کمی صوری و روایی محتوایی مطلوبی برخوردار است. یعنی ملاحظه می گردد که تمامی بارهای عاملی سئوالات بالاتر از 5/0 بدست آمده است و این حاکی از تایید روایی سازه گویه ها می باشد. نتیجه گیری: طی تحلیل عاملی تاییدی نیز مشخص گردید مدل معادلات ساختاری در پژوهش حاضر از برازش مطلوبی برخوردار است. بنابراین این الگو از اعتبار کافی برخوردار است.
نقش میانجی مهرورزی به خود در والدین با رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین و شادکامی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۳
۲۳۳-۲۱۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری مهرورزی به خود در والدین با رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین و شادکامی فرزندان دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 انجام شده است. روش : روش انجام پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران به همراه والد مادران آنها بود. . به منظور انجام پژوهش، 384 دانش آموز به همراه والد مادر آنها به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از 3 پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، سبک فرزندپروری بامریند و مهرورزی به خود نف، مورد اندازه گیری قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها :بررسی نتایج نشان داد که نقش میانجی سبک های فرزندپروری در رابطه بین مهرورزی به خود و شادکامی فرزندان تایید نشد (05/0<p) اما تاثیر مستقیم سه متغیر مهرورزی به خود، سبک فرزندپروری استبدادی و سبک فرزندپروری قاطع مورد تایید قرار گرفت (05/0>p). جهت تاثیر سبک استبدادی بر شادکامی منفی بود و جهت تاثیر مهرورزی به خود و سبک قاطع بر شادکامی مثبت بود. متغیرهای یادشده 49 درصد از واریانس نمرات در متغیر شادکامی را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری:وجود ویژگی مهرورزی به خود در والدین و استفاده از سبک فرزندپروری مقتدرانه می تواند موجب شکل گیری رفتارهای مثبت در والدین شود به نحوی که شرایط زندگی خانوادگی برای فرزندان را مطلوب سازد و شادکامی در فرزندان را افزایش دهد شماره ی مقاله: ۸
پدیدارشناسی آسیب های فرزندپروری نوجوانان در فضای مجازی
زمینه و هدف: دنیای امروز با شتاب به سمت دیجیتالی شدن پیش میرود و در این میان هر لحظه بر تعداد کاربران افزوده می شود. فضای مجازی در کنار فوایدی که دارد آسیب هایی را نیز به ارمغان می آورد. هدف از پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی برنامه آموزش فرزند پروری نوجوانان در فضای مجازی بود تا بدین وسیله بتواند کمکی به سلامت روان نوجوانان و جامعه و کاهش آسیب های ناشی از فضای مجازی نماید. روش پژوهش : پژوهش حاضر کیفی از نوع نظریه زمینه ای بوده و داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و عمیق با والدینی که واجد ملاک های ورود به پژوهش بودند، با اعتبار یابی به روش دلفی بدست آمد. سپس کد های باز، محوری و نظری مناسب استخراج گردید و مبتنی بر آن ها مدل مفهومی در زمینه آسیب ها و راهبرد های ناشی از فضای مجازی طراحی شد. یافته ها: نتایج نشان گر این نکته است که سبک های فرزندپروری در موقعیتهای اجتماعی مختلف از جمله موقعیت مجازی، دستخوش تغییر می شود، یافته ها نشان دادند، والدین به دلیل وجود آسیبهای ویژه ای، از سبک فرزندپروری مقتدر خارج می شوند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در صورتی که والدین و نوجوانان، آموزش ها و آگاه سازی های لازم و به هنگام را دریافت کنند، از بروز بسیاری از آسیبها و تعارضات میان آنها و همینطور آسیب های ناشی از فضای مجازی برای نوجوانان و خانواده هایشان پیشگیری خواهد شد.
شناسایی مبانی و اصول فرزند پروری قبل از تولد در یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۸
69 - 111
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مبانی و اصول فرزند پروری در دوره قبل از تولد می باشد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی عُرفی (استقرایی) استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه کتاب های علمی، مقالات پژوهشی، تحقیقات، منابع دینی- اسلامی و اسناد معتبر در ارتباط با فرزند پروری دوره قبل از تولد بوده و از نمونه گیری هدفمند (ملاک محور) استفاده شده است. گردآوری داده ها با بهره گیری از کار برگ تحلیل محتوا و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی انجام شده است. 6 مبنای نظری شامل مبانی فرهنگی- اجتماعی؛ مبانی حقوقی؛ مبانی دینی- اسلامی؛ مبانی روان شناختی؛ مبانی زیست شناختی و مبانی شناختی و 31 اصل در زمینه فرزند پروری قبل از تولد از داده ها استخراج شد که می تواند به عنوان پایه و اساس الگوی فرزند پروری قبل از تولد قلمداد شود؛ به طوری که رعایت این اصول زمینه فرزند پروری قبل از تولد را برای والدین فراهم می نماید و پیامدهای فردی و اجتماعی مثبتی در پی خواهد داشت.
اثربخشی بسته آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه بر مراقبت والدین و فرسودگی والدگری مادران دانش آموزان دارای اختلال درونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۵۴-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه بر مراقبت والدین و فرسودگی والدگری مادران دانش آموزان دارای اختلال درونی سازی شده اجرا گردید. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری 1 ماهه بود. جامعه آماری کلیه مادران دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی در شهر اصفهان، سال ۱۳۹۹ را شامل می شد که از بین آن ها تعداد 30 نفر از دانش آموزان دارای اختلالات درونی سازی شده به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بوگلز (2014) را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار دریافت نمودند. گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های پژوهش شامل ابعاد مثبت مراقبت (PDCS) (راف و همکاران 2004) و فرسودگی والدگری (PBQ) (میکولاجک و همکاران، 2018) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر مراقبت والدین و فرسودگی والدگری مادران دانش آموزان دارای اختلال درونی سازی شده اثربخشی معناداری داشته است (05/0>p). بنابراین می توان گفت بسته ی آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه بر مراقبت والدبن و فرسوگی والدگری مادران دانش آموزان دارای اختلال درونی سازی شده تاثیر دارد.
ارزیابی مدل علی شیوه های فرزندپروری و صفات سنگدلی-بی رحمی در نوجوانان با اختلال سلوک: نقش میانجیگری کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
27 - 59
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی پیشایند ها و پیامد های کارکرد های اجرایی در نوجوانان با اختلال سلوک، در قالب یک مدل علی بود. روش پژوهش، از نوع توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر متوسطه اول مشغول به تحصیل استان قم در سال 1400 بودند. از این جامعه، 451 نفر که با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی (4SCI-) کودکان با اختلال سلوک تشخیص داده شده و حاضر به همکاری بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شیوه فرزندپروری، کارکرد های اجرایی و صفات سنگدلی-بی رحمی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که بین متغیرهای پژوهش همبستگی معنا داری در سطح p <05/0 و p < 01/0 وجود داشت. در ادامه، نتایج تحلیل مسیر حاکی از معنا داری نقش واسطه ای کارکرد های اجرایی در رابطه میان شیوه های فرزندپروری و صفات سنگدلی-بی رحمی بود. به طورکلی، کارکرد های اجرایی و شیوه های فرزندپروری دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی صفات سنگدلی-بی رحمی هستند.
شناسایی ابعاد و مولفه های فرزندپروری در مادران باردار (سنتز پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از تأثیرات قبل از تولد که به عنوان اثری در رشد یا رفتار فرزندان شناخته می شوند، ممکن است تحت تأثیر ویژگی های مادر قرار بگیرند. گزارش ها درباره تاثیر پذیری فرزند متولد نشده از محیط و والدین خود، بصورت مطالعات علمی مورد بررسی قرار گرفته که سیر صعودی و پیشرفت بالایی در جهت رشد و پرورش فرزند قبل از تولد از سطح فیزیولوژی تا روانشناسی و حتی یادگیری داشته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی مطالعات و پژوهش های انجام شده در ارتباط با رشد و پرورش جنین در دوره قبل از تولد است و به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که ابعاد و مولفه های فرزندپروری در دوره قبل از تولد چیست؟ این پژوهش کیفی است و از روش سنتزپژوهی استفاده شده است. رویکرد اتخاذ شده در این تحقیق سنتزپژوهی آمیخته می باشد و از طرح یکپارچه استفاده شده است. لذا تمامی کارهای پژوهشی از سال 1980 تا 2021 مورد بررسی قرار گرفته اند. با بررسی و سنتز مقالات منتخب و غربال شده، ابعاد و مؤلفه های فرزندپروری در دوره قبل از تولد استخراج گردید که شامل پنج بعد جسمی-رفتاری، احساسی-عاطفی، فرهنگی-اجتماعی، شناختی-آموزشی، نقش پذیری والدین و شانزده مؤلفه شامل برنامه ریزی جنینی، برنامه ریزی مادرانه، ژنتیک، رژیم غذایی-فعالیت بدنی، مراقبت های بهداشتی، دلبستگی قبل از تولد، پیوند قبل از تولد، حمایت و مشارکت مردان در دوران بارداری، فرهنگ بارداری، حمایت اجتماعی، یادگیری جنین، رشد زبان، برنامه آموزشی والدین، نگرش مثبت به بارداری، روابط خانوادگی مثبت، صلاحیت و رضایت در نقش مادری.تمام وقایع "جسمی" یا "روانی" می تواند بر سلامتی مادر یا فرزند متولد نشده او تأثیر بگذارد. در این پژوهش ابعاد و مؤلفه های فرزندپروری در دوران بارداری نشان داد دوران قبل از تولد از لحاظ مقوله یادگیری، هوش، حافظه و تجربه های احساسی – عاطفی و جسمی می تواند دورانی بسیار سرنوشت ساز باشد و به همین لحاظ این دوره از حساس ترین دوره هایی است که یک انسان می تواند تجربه کند.