مطالب مرتبط با کلیدواژه

تاریخ شفاهی


۴۱.

بررسی و تحلیل منابع و ماخذ خلیفه بن خیاط در کتاب تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلیفه بن خیاط تاریخ نگاری اسلامی منابع حدیثی سیره و مغازی تاریخ شفاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۹
کتاب «تاریخ» خلیفه بن خیاط به عنوان یکی از نخستین نمونه های تاریخ نگاری عمومی در سنت اسلامی، واجد ارزشی دوگانه است؛ از یک سو سندی تاریخی در ثبت تحولات سیاسی و اجتماعی صدر اسلام و از سوی دیگر نمونه ای روش مند از تلفیق سنت حدیثی با تاریخ نگاری نگارشی. این پژوهش با رویکردی تحلیلی به واکاوی دقیق منابع و مآخذی می پردازد که خلیفه بن خیاط در تدوین اثر خود بدان ها تکیه داشته است. یافته ها نشان می دهد که وی با بهره گیری از طیف متنوعی از راویان حدیث، مورخان هم عصر، آثار مکتوب پیشین نظیر سیره، مغازی و انساب و نیز با التزام به نقل زنجیره ای و ساختار سال شمارانه توانسته است روایاتی مستند، منسجم و قابل اتکا ارائه کند. تحلیل آماری ساختار روایت ها و جغرافیای راویان، وابستگی چشم گیر او به حوزه های علمی بصره و کوفه را آشکار می سازد. این مقاله با برجسته سازی جایگاه خلیفه بن خیاط در زنجیره تحول تاریخ نگاری اسلامی نشان می دهد که اثر وی نه فقط منبعی کهن بلکه الگویی روشمند برای مورخان نسل های بعدی است. خلیفه در این اثر از گونه های مختلف منابع از جمله روایت های شفاهی برای غنای محتوایی بهره برده است اما بررسی آماری نشان می دهد تکیه او بر تک نگاری ها و منابع مکتوب چون سیره و مغازیِ اواخر قرن اول و دوم هجری بیش از استفاده اش از تاریخ شفاهی بوده است.
۴۲.

مسئله فساد اقتصادی و مواجهه با آن در حکومت پهلوی دوم به روایت کارگزاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارگزاران حکومت پهلوی خاندان سلطنتی فساد اقتصادی تاریخ شفاهی مسئله تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۶
تقریباً یکی از نقاط مشترک پژوهش هایی که پیرامون علل سقوط حکومت پهلوی انجام شده، بحث درباره مسئله فساد به ویژه فساد اقتصادی و نقش آن در نارضایتی های عمومی سال های پایانی حکومت پهلوی است. مسئله پژوهش حاضر این است که کارگزاران حکومت پهلوی دوم چه درکی از مسئله فساد اقتصادی داشته اند. از این رو به نوشته ها و مصاحبه های آنها رجوع شده و نظرات آنها درباره مقوله فساد اقتصادی به کمک روش تحلیل مضمون بررسی شده است. پرسش اصلی پژوهش آن است که آیا کارگزاران حکومت نسب به وجود فساد اقتصادی و اثر مخرب آن بر افکار عمومی مردم ایران آگاه بوده اند؟ پس از بررسی داده ها مشخص شد که تا آخرین ماه های قبل از وقوع انقلاب اسلامی، آنها علی رغم آگاهی از فساد اقتصادی در سطوح مختلف، این پدیده را به عنوان مسئله ای که می تواند سبب بی اعتماد افکار عمومی و برهم زننده ثبات حکومت باشد تلقی نکرده و با توجه به این نگرش، اقدامات ضد فساد جدی را در دستور کار خود قرار ندادند تا جامعه درک کند حکومت در مسیر اصلاح کژی ها و فسادستیزی گام بر می دارد.