مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
رقابت بازار محصول
حوزه های تخصصی:
شرکت ها همواره به دنبال راهکارهایی برای پرداخت کمتر مالیات اند؛ اجتناب مالیاتی، یکی از این راهکارها است. افزایش قابلیت مقایسه صورت های مالی با برجسته کردن شباهت ها و تفاوت های شرکت های مختلف، امکان شناسایی معاملات غیرعادی شرکت ها را افزایش و تمایل مدیران را نسبت به اجتناب مالیاتی کاهش می دهد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی بر اجتناب مالیاتی و همچنین، بررسی نقش تعدیل کننده رقابت بازار محصول در این رابطه است. بدین منظور، اطلاعات 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1396-1391 با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه مبتنی بر داده های ترکیبی بررسی شدند. نتایج نشان دادند قابلیت مقایسه صورت های مالی به منزله یک سازوکار حاکمیتی، از رفتارهای فرصت طلبانه مدیران ازجمله اجتناب مالیاتی ممانعت می کند. همچنین، یافته ها نشان دادند ارتباط منفی بین قابلیت مقایسه و اجتناب مالیاتی در شرکت هایی شدت کمتری دارد که در صنایع با رقابت بالا فعالیت دارند. این نتیجه تأیید می کند فشار رقابتی، انگیزه مدیران را برای اجتناب مالیاتی افزایش می دهد؛ زیرا از این طریق وجوه نقد بیشتری به منظور سرمایه گذاری و سبقت گرفتن از رقبا در اختیار دارند.
تأثیر استراتژی شرکت و توانایی مدیریت بر عدم تقارن رفتار هزینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
503 - 526
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر استراتژی شرکت (شامل استراتژی رقابتی، استراتژی سرمایه گذاری، استراتژی تأمین مالی، استراتژی شرکت با توجه به اطلاعات گذشته و استراتژی شرکت با توجه به اطلاعات آینده) و توانایی مدیریت بر عدم تقارن رفتار هزینه است. بدین منظور هفت فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین شد و داده های مربوط به 106 شرکت عضو بورس اوراق بهادار در دوره زمانی 1385 تا 1394 تجزیه و تحلیل شدند. مدل رگرسیون پژوهش با استفاده از روش داده های تلفیقی، بررسی و آزمون شد. نتایج نشان داد استراتژی سرمایه گذاری، استراتژی شرکت با توجه به اطلاعات آینده و توانایی مدیریت سبب افزایش عدم تقارن رفتار هزینه می شود. افزون بر این، نتایج مؤید آن است که متغیرهای استراتژی های رقابتی شرکت و تأمین مالی سبب کاهش عدم تقارن رفتار هزینه می شود. از سوی دیگر، نتایج گویای آن است که استراتژی شرکت با توجه به اطلاعات گذشته و رشد تولید ناخالص داخلی، تأثیر معناداری بر عدم تقارن رفتار هزینه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ندارد.
ارتباط بین سطح رقابت در بازار محصول و عدم تقارن اطلاعاتی؛ رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که رقابت در بازار محصول یکی از عوامل تأثیرگذار در تصمیمات مدیران و سرمایه گذاران به شمار می آید بنابراین از لحاظ تصمیمات درون سازمانی و برون سازمانی به عنوان یک مؤلفه بااهمیت در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی قابل مطالعه است. هدفمقاله حاضر، بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر عدم تقارن اطلاعاتی می باشد. به این منظور 78 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش غربالگری جامعه آماری با رویکرد مد ل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری سطح رقابت از شاخص هرفیندال-هیرشمن و برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی از معیارهای شکاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش سهام، اندازه شرکت، خطای پیش بینی سود و فرصت های رشد استفاده گردید. پس از اطمینان از توانایی سنجش متغیر عدم تقارن اطلاعاتی توسط نشانگرهای مدنظر و همچنین برازش مناسب الگوی اندازه گیری و ساختاری پژوهش، نتایج نشان داد سطح رقابت در بازار محصول بر عدم تقارن اطلاعاتی تأثیر معنی دار دارد؛ به عبارت دیگر، با افزایش سطح رقابت در بازار محصول، عدم تقارن اطلاعاتی کاهش می یابد. نتایج پژوهش پیشنهاد می کند نهادهای قانونی در راستای تمرکززدایی و ایجاد مکانیزم هایی برای فراهم نمودن محیط رقابتی گام بردارند تا زمینه ساز افشای مناسب اطلاعات توسط شرکت ها شده و از این طریق عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه کمرنگو امنیت سرمایه گذاران و جلب اعتماد آن ها به بازار سرمایه افزایش یابد.
تاثیر رقابت بازار محصول بر سیاست تقسیم سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابتپذیری به معنی توانایی شرکت در ماندگاری در بازار کسب و کار، محافظت از سرمایههای مختلف شرکت، به دست آوردن (بازگشت) سرمایهها و تضمین شغلها در آینده، تعریف شده است. با توجه به تعریف مزبور میتوان بیان کرد که رقابت، تأثیر بااهمیتی بر فعالیتها و اقدامات شرکتها دارد. از سوی دیگر، مطالعات انجام شده در برخی از کشورها نشان میدهد سیاست تقسیم سود میتواند تحت تأثیر رقابت بازار قرار گیرد. بنابراین، تحقیق حاضر به بررسی تاثیر سطوح متفاوت رقابت بازار بر سیاست تقسیم سود می- پردازد. براین اساس، اطلاعات مورد نیاز تحقیق از 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استخراج و از الگوی رگرسیونی دادههای ترکیبی برای آزمون فرضیهها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می- دهد؛ با افزایش رقابت بازار محصول، سودهای تقسیمی کاهش مییابد. بنابراین، شرکتها در بازارهای متمرکز و با رقابت بالا، سود کمتری را پرداخت میکنند زیرا، آنها نیاز به ذخیره وجه نقد برای مقابله با تهدیدها و رفتارهای مخرب رقبا دارند .
رابطه غیر خطی رقابت بازار محصول و کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
177 - 196
حوزه های تخصصی:
ادبیات تحقیق نشان می دهد که رقابت بازار محصول می تواند تأثیر غیرخطی بر رفتارهای شرکتی مانند تلاش مدیریت و فعالیت های نوآوری داشته باشد. این مطالعه، سعی دارد با استفاده از اطلاعات صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1385 الی 1392، ادبیات تحقیق را با بررسی یک رابطه غیرخطی میان رقابت بازار محصول، با استفاده از شاخص هرفیندال - هریشمن؛ و کیفیت گزارشگری مالی، با استفاده از معیار تجدیدارائه سود توسعه دهد. طبق فرضیه تحقیق، نتایج این مطالعه پس از کنترل سایر عوامل مرتبط با تجدیدارائه ها با استفاده از رگرسیون غیرخطی درجه دو (کوادراتیک)، حاکی از یک رابطه غیرخطی یو - شکل (U) میان متغیرهای رقابت بازار محصول و تجدیدارائه سود در میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به عبارت دیگر، کیفیت سود در سطح پایین رقابت افزایش؛ و هنگام تشدید رقابت کاهش می یابد.
Review of literature shows that product market competition can have non-linear effect on corporate behaviors as management and innovation activities. This study attempts to use financial statement information of the companies listed in TSE. The review of literature is extended by evaluation of a non-linear relationship between competition of product market by Herfindahl-Hirschman index and earnings quality by earnings restatement measure. According to the hypothesis of study, the results of study after control of other relevant factors of restatements by quadratic non-linear regression shows a U-shape relationship between product market competition and restatements. In other words, earnings quality is increased at low level of competition and is reduced in case of high competition.
بررسی ارتباط بین رقابت در بازار محصولات و سود تقسیمی با نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی
حوزه های تخصصی:
تصمیم شرکت در مورد اینکه چه میزان سود به عنوان سود تقسیمی می تواند پرداخت و به چه میزانی می تواند انباشته شود، موضوع تصمیم گیری در مورد سیاست تقسیم سود است. سیاست تقسیم سود یکی از مهم ترین مباحث مطرح در مدیریت مالی است. جنسن و مک لینگ (1976) مبانی نظریه نمایندگی را مطرح کردند و نشان دادند به دلیل جدایی مالکیت از مدیریت، بین مدیران و مالکان تضاد منافع وجود دارد. در این راستا، پژوهش های قبلی نشان داده اند رقابت بین شرکت ها می تواند سازوکاری مؤثر برای کاهش مسائل نمایندگی بین مدیران و سهامداران باشد. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین رقابت در بازار محصولات و سود تقسیمی با نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی در صنعت خودروسازی و قطعه سازی خودرو در کشور ایران می باشد. بازه زمانی موردمطالعه از سال 1392 تا 1399 است. یافته های پژوهش نشان می دهد که حاکمیت شرکتی بر رابطه بین رقابت بازار محصول و سود تقسیمی نقش تعدیل گر را دارد.
اعتبار تجاری، نگهداشت وجه نقد و رقابت بازار محصول
حوزه های تخصصی:
تغییرات مثبت در نگهداشت وجه نقد منجر به افزایش اندوخته نقدی شرکت می شود که این موضوع می تواند منجر به افزایش تغییرات مثبت در اعتبار تجاری (افزایش اعتبار تجاری) گردد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط بین اعتبار تجاری، نگهداشت وجه نقد و رقابت بازار محصول در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون خطی چندگانه براساس داده های تابلویی دارای الگوی اثرات ثابت استفاده گردیده است. نتیجه بررسی 140 شرکت (980 مشاهده) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1393 تا 1399 حاکی از آن است که بین تغییر در نگهداشت وجه نقد و تغییر در اعتبار تجاری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، در شرکت هایی که تغییرات در نگهداشت وجه نقد بیشتر بوده است، سطح تغییر در اعتبار تجاری نیز بالاتر بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که قدرت مالی اثر مثبتی بر رابطه بین تغییر در نگهداشت وجه نقد و تغییر در اعتبار تجاری دارد. به عبارتی، در شرکت هایی که قدرت مالی بالاتری داشته اند، رابطه بین تغییر در نگهداشت وجه نقد و تغییر در اعتبار تجاری تقویت می شود. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که قدرت بازار، تاثیر مثبتی بر رابطه بین تغییر در نگهداشت وجه نقد و تغییر در اعتبار تجاری دارد. به عبارت دیگر، در شرکت هایی که قدرت بازار بیشتری داشته اند، رابطه بین تغییر در نگهداشت وجه نقد و تغییر در اعتبار تجاری تشدید می شود. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه تاثیر مثبتی بر رابطه بین تغییر در نگهداشت وجه نقد و تغییر در اعتبار تجاری دارد؛ یعنی، در شرکت هایی که مخارج تحقیق و توسعه وجود داشته است، رابطه بین تغییر در نگهداشت وجه نقد و تغییر در اعتبار تجاری تقویت می شود.
تأثیر رقابت بازار محصول بر کیفیت کنترل داخلی با تأکید بر نقش اجتماعی هیئت مدیره
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۴(جلد ۱)
122 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف: یک سامانه کنترل داخلی با کیفیت در درون یک شرکت می تواند زمینه موفقیت شرکت را در شرایط رقابتی بازار محصول فراهم نماید. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر رقابت بازار محصول بر کیفیت کنترل داخلی با تأکید بر نقش اجتماعی هیئت مدیره انجام شده است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، همبستگی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 155 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1397 به روش حذف سیستماتیک، انتخاب و به عنوان نمونه اصلی در نظر گرفته شد. برای بررسی روابط بین متغیرها نیز از رگرسیون لجستیک استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش، بیانگر آن است که رقابت بازار محصول بر اساس شاخص هیرفندال-هیرشمن و شاخص لرنر تعدیل شده بر کیفیت کنترل داخلی تأثیر دارد. همچنین، نقش اجتماعی هیئت مدیره نیز بر اساس ویژگی استقلال هیئت مدیره، اندازه هیئت مدیره و دوگانگی وظیفه مدیرعامل بر کیفیت کنترل داخلی تأثیر دارد. نتیجه گیری: رقابت بازار محصول می تواند با تأثیر بر رفتار سهامداران و مدیران از طریق تهدید اثر انحلال و اثر هزینه های نمایندگی می تواند سود شرکت را کاهش دهد و شرکت را در معرض ریسک نقدینگی بیشتری قرار دهد و در نتیجه افزایش احتمال وقوع زیان و ورشکستگی را دنبال داشته باشد که همین امر موجب ایجاد این رابطه در پژوهش حاضر شده است. همچنین، از آنجایی که هیئت مدیره شرکت در رأس نظارت و کنترل بر سیستم های آن است، بنابراین ویژگی های آن توانایی تأثیرگذاری بر کنترل های داخلی شرکت را دارند. مسئولیت هیئت مدیره، فراهم کردن نظارت مستقل بر عملکرد مدیران اجرایی و الزام مدیران به پاسخگویی در قبال سهامداران است.
بررسی رابطه بین بهای تمام شده و عملکرد مالی با تاکید بر نقش تعدیل گری رقابت بازار محصول در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین بهای تمام شده و عملکرد مالی با تاکید بر نقش تعدیل گری رقابت بازار محصول در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود. بر همین اساس، این پژوهش با تجزیه اطلاعات مربوط به 115 شرکت نمونه در دوره زمانی 8 ساله از سالهای 1392 الی 1399 انتخاب گردید برای تجزیه تحلیل داده های مربوطه از نرم افزار های 12STATTA و 10Eviews استفاده گردید که نتایج پژوهش نشان می دهد که بهای تمام شده بر عملکرد مالی اثر معنا داری دارد و نیز رقابت بازار محصول بر عملکرد مالی اثر معنا داری دارد و در آخر رقابت بازار محصول بر رابطه بین بهای تمام شده و عملکرد مالی اثر تعدیل گری دارد.
بررسی نقش تعدیلگر مشکل نمایندگی، رقابت بازار محصول و تمرکز مشتری در تأثیر اعتبار تجاری بر چسبندگی هزینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
404 - 424
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که آیا اعتبار تجاری، می تواند در کاهش چسبندگی هزینه ها (به عنوان نمادی برای رفتار فرصت طلبانه مدیر) نقش مؤثری داشته باشد و آیا مشکل نمایندگی، رقابت بازار محصول و تمرکز مشتری، اثر اعتبار تجاری بر چسبندگی هزینه را تعدیل می کنند یا خیر. روش: اعتبار تجاری از طریق دو نسبت حساب های پرداختنی به بهای تمام شده و حساب های پرداختنی به فروش و چسبندگی هزینه ها نیز با اندازه گیری چسبندگی هزینه های عمومی، اداری فروش و چسبندگی بهای تمام شده کالای فروش رفته سنجیده شد. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران، طی سال های 1393 تا 1399 بودند. یافته ها: اعتبار تجاری بر چسبندگی هزینه ها تأثیر منفی دارد و این اثر در شرکت های با مشکل نمایندگی بیشتر و شرکت های فعال در بازار رقابتی ضعیف تر، بیشتر است. نتیجه گیری: مطابق با یافته ها، اعتبار تجاری سبب کاهش فرصت طلبی مدیر و چسبندگی هزینه ها می شود؛ از این رو نوعی ابزار نظارتی تلقی می شود که می تواند در ارزیابی عملکرد و کارایی هزینه شرکت ها مدنظر قرار گیرد. همچنین، در شرکت هایی که از مشکل نمایندگی بیشتر رنج می برند یا در بازاری غیررقابتی فعالیت می کنند، اعتبار تجاری، سبب کاهش بیشتر چسبندگی هزینه می شود؛ زیرا در رویارویی با این شرکت ها، تأمین کنندگان برای حفظ منافعشان، نظارت بیشتری بر شرکت ها دارند.
بررسی نقش میانجی کیفیت گزارشگری مالی بر ارتباط بین رقابت بازار محصول و کیفیت پیش بینی تحلیل مالی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی کیفیت گزارشگری مالی بر ارتباط بین رقابت بازار محصول و کیفیت پیش بینی تحلیل مالی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری این پژوهش به روش حذف سیستماتیک از میان 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1390 تا 1399 می باشد. در این تحقیق نقش میانجی کیفیت گزارشگری مالی بر ارتباط بین رقابت بازار محصول و کیفیت پیش بینی تحلیل مالی در قالب یک فرضیه و همچنین بررسی تاثیر کیفیت گزارشگری مالی بر کیفیت پیش بینی تحلیل مالی در قالب فرضیه دیگر بررسی شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش حاضر نشان داد که کیفیت گزارشگری مالی بر ارتباط بین رقابت بازار محصول و کیفیت پیش بینی تحلیل مالی تاثیر مثبت و معناداری دارد و نتایج آزمون فرضیه دوم پژوهش نشان داد که بین کیفیت گزارشگری مالی وکیفیت پیش بینی تحلیل مالی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
تاثیر رقابت بازار محصول بر افشای اطلاعات زیست محیطی با تاکید بر نقش توانایی مدیریت
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر روند فزاینده پیشرفت صنعتی از یک سو و محدودیت منابع طبیعی و زیست محیطی از سوی دیگر توجه جامعه بشری را به مساله حفظ محیط زیست جلب نموده، همچنین تقاضای روز افزون ذینفعان از شرکت ها برای پذیرش مسئولیت-های اجتماعی، شرکت ها را به درگیر شدن در مسئولیت های زیست محیطی و اجتماعی تشویق می کند. لذا با توجه به اهمیت افشای اطلاعات زیست محیطی؛ این پژوهش به بررسی تاثیر رقابت بازار محصول بر افشای اطلاعات زیست محیطی شرکت با تاکید بر نقش توانایی مدیریت در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1393 تا 1399 با استفاده از اطلاعات 125 شرکت پرداخته است. آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون چندگانه و باچیدمان دادهای تابلویی صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که رقابت بازار محصول باعث افزایش افشای اطلاعات زیست محیطی شرکت ها می شود. به عبارتی در شرایط وجود بازار رقابتی، میزان افشای اطلاعات زیست محیطی شرکت ها افزایش می یابد. وجود رقابت در بازار، به افزایش شفافیت و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی منجر می گردد، زیرا اطلاعات مشابه و قابل مقایسه را می توان از سایر رقبای فعال در بازار کسب کرد و جهت بررسی صحت ادعاها و اطلاعات ارائه شده توسط مدیریت شرکت مورد استفاده قرار داد. این افزایش شفافیت به افزایش عملکرد مالی منجر می گردد. نتایج همچنین بیانگر این موضوع بود که در شرکت هایی که مدیران با توانایی بالا دارند ، رابطه مثبت بین رقابت بازار محصول و افشای اطلاعات زیست محیطی تشدید می شود. به عبارتی مدیران اجرایی با توانایی بالا مایل به سرمایه گذاری بلندمدت در فعالیت های زیست محیطی هستند که این سرمایه گذاری ها منجر به بهبود مسئولیت اجتماعی و زیست محیطی می شوند.
بررسی رابطه بین رقابت بازار محصول و مسئولیت اجتماعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
رقابت در بازار محصول، به عنوان یک عامل حیاتی در اتخاذ تصمیمات افشای اطلاعات توسط شرکت ها می باشد. شرکت های برای حفظ خود در جامعه ناچارند هم در قبال جامعه ایفای نقش کنند و هم در صنعت خود با شرکت های مشابه رقابت کنند، بدین جهت مطالعه این دو عامل برای شرکت ها حائز اهمیت می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رقابت بازار محصول و مسئولیت اجتماعی می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، یک فرضیه تدوین و 105 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 7 ساله بین 1390 تا 1396 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری استاتا نسخه 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد بین رقابت بازار محصول و مسئولیت اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد.
تاثیر هم حرکتی سود بر احتمال دستکاری سود با در نظر گرفتن رقابت بازار محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات حسابداری نشان می دهد مدیران شرکت ها با انگیزه های مختلفی فرصت مدیریت و دستکاری سود را در اختیار دارند. با این حال، توانایی و تصمیم مدیران برای دستکاری یا عدم دستکاری سود، بستگی به میزان اطلاعاتی دارد که از سایر منابع اطلاعاتی در صنعت قابل دستیابی است. هم حرکتی سود که به حرکت همزمان سود شرکت با سود سایر شرکت ها در صنعت اشاره دارد، می تواند بر میزان درگیری مدیران با فعالیت های دستکاری سود تاثیرگذار باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هم حرکتی سود بر احتمال دستکاری سود و همچنین بررسی این ارتباط تحت شرایط رقابت بازار محصول است. نمونه مورد بررسی شامل 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1388 تا 1399 است. نتایج آزمون فرضیه اول نشان داد هم حرکتی سود تاثیر منفی و معنادار بر احتمال دستکاری سود دارد. به عبارت دیگر، افزایش هم حرکتی سود باعث کاهش احتمال دستکاری سود می شود. بر اساس نتایج فرضیه دوم در شرکت های با رقابت بازار محصول بالا، هم حرکتی سود تاثیر معناداری بر احتمال دستکاری سود ندارد ولی در شرکت-های با رقابت بازار محصول پایین، هم حرکتی سود تاثیر منفی و معنادار بر احتمال دستکاری سود دارد. نتایج آزمون تحلیل حساسیت نیز بیانگر این بود که در شرکت های با سن بالا، هم حرکتی سود تاثیر منفی و معنادار بر احتمال دستکاری سود دارد ولی تاثیر معناداری در شرکت های با سن پایین مشاهده نشد.
بررسی تأثیر حاشیه ای رقابت بازار محصول بر عملکرد در سطوح مختلف مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
117 - 144
حوزه های تخصصی:
رقابت بنگاه ها را در دستیابی به عملکرد مؤثر با مشکل مواجه می کند و مدیران برای آنکه بتوانند خود را اثبات کنند سعی می کنند با مدیریت سود، عملکرد را مثبت جلوه دهند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر حاشیه ای (تأثیری که هم تأثیر متقابل و هم تأثیر ساده را در برگیرد) رقابت بر عملکرد در سطوح مختلف مدیریت سود می پردازد. در این پژوهش از شاخص های عملکرد (نرخ بازده دارایی ها، نرخ بازده فروش، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام)، رقابت بازار محصول و مدیریت سود به عنوان متغیرهای پژوهش استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش،94 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (در شش صنعت) در بازده زمانی 1394 تا 1400 است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون با داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، رقابت تأثیر معنادار بر سه شاخص اندازه گیری عملکرد دارد و این تأثیر با توجه به سطوح مختلف مدیریت سود تغییر می کند به نحوی که با افزایش مدیریت سود، سطح رقابت تأثیر فزاینده تری بر عملکرد دارد و با کاهش آن این تأثیر کمتر می شود. نتایج نشان داد هر سه شاخص اندازه گیری عملکرد با رقابت (عدم تمرکز) رابطه مثبت دارند و همچنین هرچه مدیریت سود واحد تجاری افزایش یابد رقابت بالاتر عملکرد بهتری را موجب می شود.
بررسی تاثیر نقش تعدیلگر کیفیت حسابرسی بر ارتباط بین مدیریت سود و مسئولیت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر نقش تعدیلگر کیفیت حسابرسی بر ارتباط بین مدیریت سود و مسئولیت اجتماعی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد.اطلاعات اخذ شده در رابطه با متغیرهای پژوهش وارد صفحه گسترده اکسل شده و سپس با استفاده از نرم افزار ایویوز تحلیل شدند.جامعه ی آماری این پژوهش به روش حذف سیستماتیک از میان 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1394 تا 1400 می باشد.نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد مدیریت سود بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکت تاثیری ندارد. اندازه موسسه حسابرسی بر رابطه بین مدیریت سود و افشای مسئولیت اجتماعی شرکت تاثیر مثبت دارد و در نهایت نتیجه آزمون فرضیه سوم نشان داد که تخصص حسابرس در صنعت بر رابطه بین مدیریت سود و افشای مسئولیت اجتماعی شرکت تاثیر مثبت دارد.مسئولیت اجتماعی شرکت ها به افشای اطلاعاتی می پردازد که سازمان ها در فضای کسب وکار خود به آن عمل می کنند و پاسخگوی انتظارات تجاری، اقتصادی، قانونی، اخلاقی، محیطی و اجتماعی جامعه هستند. چرا که سازمان ها مسئولیت های بزرگی در قبال کارکنان، سهامداران، مشتریان، دولت، تأمین کنندگان، اعتباردهندگان و به طور کلی تمامی ذینفعان خود بر عهده دارند افشای مسئولیت اجتماعی شرکت، توان تجزیه وتحلیل و دقت پیش بینی را بهبود می بخشد.
ارتباط بین رقابت بازار محصول و کیفیت پیش بینی تحلیل مالی
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین رقابت بازار محصول و کیفیت پیش بینی تحلیل مالی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد. اطلاعات اخذ شده در رابطه با متغیرهای پژوهش وارد صفحه گسترده اکسل شده و سپس با استفاده از نرم افزار ایویوز تحلیل شدند. جامعه ی آماری این پژوهش به روش حذف سیستماتیک از میان 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1390 تا 1399 می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان می دهد بین رقابت بازار محصول و کیفیت پیش بینی تحلیل مالی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
بررسی تاثیر تعدیل کنندگی فروش رقابتی بر هزینه بازاریابی با حجم فروش محصول در شرکتها
حوزه های تخصصی:
در قرن حاضر شدت رقابت و پیچیدگی ها و عدم اطمینان های ناشی از آن موجب شده است تا مدیریت شرکت ها نسبت به صرف منابع مالی و غیرمالی خود حساس تر باشند و تمام سعی شان این است که منابع را در جایی صرف کنند که برای شرکت ایجاد ارزش کند. یکی از فعالیت هایی که برای شرکت ها ارزش ایجاد می کند، فعالیت های بازاریابی و تبلیغات است. با توجه به اهمیت تبلیغات و بازاریابی در عرصه رقابت بازار محصول و رابطه ای که می تواند با میزان فروش شرکت ها داشته باشد، هدف این پژوهش نیز بررسی تاثیر تعدیل کنندگی فروش رقابتی بر هزینه بازاریابی با حجم فروش محصول در شرکتها می باشد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری آن شامل داده های 80 شرکت برای دوره 6 ساله(1395-1400) است. از تحلیل های آماری رگرسیون خطی چند متغیره برای آزمون فرضیه های این پژوهش در سطح خطای 5% استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین هزینه بازار یابی با حجم فروش رابطه مثبتی وجود دارد و هنگامی که هزینه های بازار یابی افزایش می یابند، فروش نیز افزایش می یابد. همچنین، نتایج پژوهش نشان می دهد که هنگامی که رقابت در بازار محصول افزایش می یابد، تاثیر هزینه های بازار یابی در فروش نیز افزایش می یابد.
عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ریسک پذیری شرکت: نقش رقابت بازار محصول، اصطکاک مالی و مالی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
614 - 658
حوزه های تخصصی:
هدف: وجود نوسان متغیرهای کلان اقتصادی و شفاف نبودن مسیر کلی سیاست های اقتصادی دولت، در سال های اخیر، محیط ناامنی را برای فعالیت های اقتصادی کشور ایجاد کرده است. بروزعدم قطعیت سیاست اقتصادی، تأمین منابع مالی را برای شرکت ها دشوارتر می کند و ممکن است به دلیل کمبود بودجه، نتوانند از پروژه های سرمایه گذاری پُرریسک و پُربازده حمایت کنند. شرکت ها با شوک عدم قطعیت سیاست های اقتصادی، ریسک گریزتر می شوند. این رابطه تحت معیارهای ریسک ناپایدار و نوسان سود، صرف نظر از مساعد بودن یا نبودن شرایط کلان اقتصادی معتبر است. تأثیر عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر ریسک پذیری شرکت نیز تحت تأثیر رقابت بازار محصول و اصطکاک مالی است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی رابطه بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ریسک پذیری شرکت با نقش تعدیلگری رقابت بازار محصول و اصطکاک مالی و نقش میانجیگری مالی شدن در شرکت هایی پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: این پژوهش از جنبه هدف کاربردی است و از نظر نحوه استنباط فرضیه های پژوهش، در زمره پژوهش های توصیفی هم بستگی قرار دارد؛ زیرا برای تعیین ارتباط بین متغیرها، از تکنیک های رگرسیون و هم بستگی استفاده می شود. بدین ترتیب از حیث استدلال در گروه پژوهش های استقرایی قرار می گیرد. همچنین، این پژوهش از نوع تئوری اثباتی است؛ زیرا نتیجه گیری از طریق آزمایش داده های موجود انجام می شود. به منظور دست یافتن به هدف پژوهش، تعداد ۱۴۲ شرکت به عنوان نمونه در دسترس، طی بازه زمانی سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ انتخاب شد و درمجموع، تحلیل ها روی ۱۴۲۰ سال شرکت انجام گرفت. برای محاسبه عدم قطعیت سیاست اقتصادی، از شاخص های فصلی اقتصادی سایت بانک مرکزی ایران، مربوط به سال های ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۹ استفاده شد. آزمون فرضیه های پژوهش نیز با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات معمولی و آزمون سوبل و داده های ترکیبی انجام گرفت.
یافته ها: بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ریسک پذیری شرکت، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ با این حال شواهدی یافت نشد که بیانگر نقش تعدیلگری رقابت بازار محصول و اصطکاک مالی، بر رابطه بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ریسک پذیری شرکت باشد. بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و مالی شدن، رابطه منفی و معناداری وجود دارد که با افزایش عدم قطعیت سیاست اقتصادی، سطح دارایی مالی در شرکت ها کاهش می یابد. با واردکردن مالی شدن به عنوان متغیر میانجی در مدل اصلی، نقش میانجیگری تأیید نشد.
نتیجه گیری: مطابق یافته ها، عدم قطعیت سیاست اقتصادی به انگیزه های ریسک پذیری قوی تر منجر می شود؛ یعنی زمانی که عدم قطعیت سیاست اقتصادی افزایش یابد، انگیزه سرمایه گذاری شرکت، به طور عمده، انتظارات فرصت است تا ریسک گریزی. هر چه عدم قطعیت سیاست اقتصادی بیشتر می شود، شرکت ها به منظور تطبیق با بازار، دستیابی به عملکرد مطلوب و استفاده از فرصت های سودآوری، تمایل بیشتری به پذیرش ریسک دارند. با افزایش عدم قطعیت سیاست اقتصادی، سطح دارایی های مالی در شرکت ها کاهش می یابد. به بیان دیگر، شرکت ها از فعالیت اصلی خود جدا نمی شوند و روی سرمایه گذاری و ایجاد سودآوری در فعالیت های اصلی متمرکز می شوند.
رابطه مالکیت متقابل نهادی با هزینه حقوق صاحبان سهام با توجه به رقابت بازار محصول
منبع:
پژوهش های حسابداری و راهبری شرکتی دوره ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳
85 - 100
حوزه های تخصصی:
از آنجا که سرمایه گذاران نهادی (بزرگ) می توانند بر تصمیمات شرکتی و استراتژی های بازار محصول تأثیر بگذارند، مالکیت متقابل نهادی نحوه عملکرد و تصمیم گیری شرکت ها را تغییر می دهد. هدف این تحقیق بررسی رابطه مالکیت متقابل نهادی با هزینه حقوق صاحبان سهام با توجه به رقابت بازار محصول می باشد. روش آزمون فرضیه پژوهش مدل رگرسیون چند متغیره در مجموعه داده های ترکیبی است جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 152 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 9 ساله بین سال های 1392 تا 1400 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورت های مالی شرکت ها جمع آوری شده و سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد هزینه حقوق صاحبان سهام برای شرکت های دارای مالکیت متقابل نهادی کمتر از سایر شرکت ها می باشد و تأثیر منفی مالکیت متقابل نهادی بر هزینه حقوق صاحبان سهام در بازارهای با رقابت محصول بالاتر، بیشتر است.