مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تهدیدهای امنیتی
حوزههای تخصصی:
یادگیری الکترونیکی، اگرچه امکان دریافت بسیاری از خدمات بریا برون خط را برای کاربران شبکه های رایانه ای فراهم آورده، ولی متناسب با ماهیت و محیط فعالیت خود، احتمال روبهرویی با انواع گوناگونی از مخاطرات امنیتی را نیز افزایش دادهاست. بنابراین، طبیعی است که موضوع تحلیل و کاهش مخاطرات امنیتی یکی از نگرانی های اصلی مدیران چنین حوزه ای باشد. مقاله حاضر، با بررسی موردی آسیب پذیری ها و تهدیدهای امنیتی در سطح فرایندهای یادگیری الکترونیکی در تعدادی از مؤسسههای آموزشی کشور، با رویکردی مبتنی بر تحلیل خطرها به ارائه مجموعه راه کارهای امنیتی لازم می پردازد. مجموعه راهکارهای امنیتی ارائه شده می تواند به عنوان نقشهراه پیشرفت امنیت برای گسترش امن فضای مجازی یادگیری الکترونیکی، مورد استفاده مؤسسههای آموزشی کشور قرار گیرد. نقشهراه یاد شده، بر اساس نتایج پیمایش متون تخصصی و استانداردها، مطالعات میدانی و تحلیل های آماری پیرامون ایده ها و نگرش های صاحب نظران و فعالان حوزه یادگیری الکترونیکی کشور، مورد ارزیابی و تایید قرار گرفتهاست.
دیدگاه راهبردی اسرائیل و برآورد تهدید امنیتی آن برای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
179 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی تهدیدهای امنیتی (به ویژه تهدیدهای نظامی ناشی از برنامه های تولید تسلیحات هسته ای) اسرائیل، بررسی تأثیر این تهدیدها بر محیط امنیت منطقه ای خاورمیانه، و ارائه راهکارهایی برای مقابله با آنهاست. پرسش های پژوهشی عبارت اند از: 1. دیدگاه راهبردی و اصول سیاست های امنیت ملی اسرائیل چیست؟ 2. مهم ترین تهدیدهای امنیتی اسرائیل برای کشورهای خاورمیانه و به ویژه جمهوری اسلامی ایران چیست؟3. کشورهای منطقه باید چه سیاست هایی را برای مقابله با این تهدیدها در سیاستگذاری دفاعی خود در نظر بگیرند ؟ نتیجه کلی اینکه اگرچه سیاست های امنیتی اسرائیل برای خاورمیانه تهدید به شمار می آید، به دلایل بی شماری، از جمله آسیب پذیری فزاینده اقتصادی ناشی از میلیتاریسم، وابستگی خارجی به قدرت های بزرگ فرامنطقه ای به ویژه آمریکا، درگیری های سیاسی، اقتصادی- اجتماعی داخلی، برجسته تر شدن نقش سیاسی و فعالیت های مسلحانه گروه های تروریستی، تضعیف و در نهایت برکناری دولت های غیرمردمی و اقتدارگرای غرب گرا در خاورمیانه، دولت نتانیاهو به اهداف راهبردی خود نخواهد رسید. در شرایطی که توازن قوای منطقه خاورمیانه به نفع دولت ها، رهبران و ملت های خواهان آزادی ، مردم سالاری و عدالت اقتصادی- اجتماعی در حال تحول است، سیاست های ناکارامد نظامی گری، گسترش طلبی و جنگ افروزی به موفقیت حامیان آنها نمی انجامد.
بررسی مقایسه ای روابط روسیه با ایران و عربستان سعودی در دوران ریاست جمهوری مدودیف، سال های 2008 تا 2012(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان روی کارآمدن مدودیف به عنوان رئیس جمهور روسیه در سال 2008، سیاست خارجی این کشور دگرگون شد. بر اساس مکتب های فکری سیاست خارجی روسیه، مدودیف به عنوان لیبرالی غرب گرا معرفی شده است که به دلیل وجود تهدیدهای مشترک امنیتی و نیاز به آزادسازی اقتصادی و سیاسی، بیشتر بر بهبود روابط با کشورهای غربی تأکید داشت. این سیاست به بروز تغییرهایی در سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه و روابط مسکو با قدرت های منطقه ای منجر شد. در این نوشتار به دنبال پاسخ به این دو پرسش مهم هستیم: 1. اولویت ها و هدف های سیاست خارجی روسیه در دوران مدودیف چه بود؟ 2. اولویت های اصلی سیاست خارجی مدودیف، چه تحول هایی را برای روابط روسیه با ایران و عربستان سعودی به ارمغان آورد؟ فرضیه اصلی این نوشتار بیان می کند: «توسعه اقتصادی به عنوان اولویت نخست سیاست خارجی روسیه در دوران ریاست جمهوری مدودیف، سبب به کارگیری رویکرد غرب گرا از سوی وی و بازنگری کرملین در روابط با ایران و عربستان سعودی شد». برای آزمون فرضیه، اصول و الگوهای سیاست خارجی روسیه، سیاست خارجی این کشور در خاورمیانه و روابط روسیه با ایران و عربستان سعودی در دوران مدودیف را بررسی می کنیم. سرانجام، این نتیجه به دست آمد که اولویت توسعه اقتصادی و بهبود روابط با غرب، سبب شد تا روسیه در دوران مدودیف برخلاف دوران ریاست جمهوری پوتین، به سردی تدریجی در روابط با ایران و نزدیکی نسبی در روابط با عربستان سعودی گرایش داشته باشد، از رویارویی با کشورهای غربی بپرهیزد و برای همگرایی بیشتر در نظام بین الملل تلاش کند.
آینده پژوهی تهدیدهای امنیتی ناشی از تغییر اقلیم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
53 - 80
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تغییر در اقلیم طی چهار دهه گذشته، پیامدهای بسیاری زیادی در بخش های مرتبط با سلامت و امنیت انسانی به همراه داشته است؛ بنابراین هدف از این پژوهش شناسایی تهدیدهای امنیتی تغییرات اقلیم در ایران است.
روش: این پژوهش از حیث رویکرد کیفی و به لحاظ هدف کاربردی است. از نظر نوع روش توصیفی-تحلیلی بوده و در روش شناسی پژوهش، چرخ آینده با استفاده از مصاحبه پنل دیده بانی به گردآوری اطلاعات اقدام شده است. جامعه آماری پژوهش خبرگان و صاحب نظران مباحث اقلیم شناسی و امنیتی با حجم نمونه هدفمند به تعداد (۳۰) نفر است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهند که پیامدهای ناشی از تغییرات اقلیمی در شش حوزه: دستگاه های آب شیرین، محیط های دریایی، اکوسیستم های خشکی، سکونت گاه های انسانی، بخش کشاورزی و سلامت انسانی، در نواحی مختلف کشور متناسب با تغییرات شرایط منجر به بروز تهدید امنیتی شده است. یافته های به دست آمده از مصاحبه با خبرگان در پنج مؤلفه فرهنگی-اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و امنیتی- انتظامی منجر به استخراج (۲۵) مؤلفه و (۱۸۰) شاخص در حوزه تهدیدها شده است.
نتیجه گیری: تغییرات اقلیم در ایران دولتمردان را در آینده با چالش های عدیده ای در ابعاد سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی و امنیتی-انتظامی مواجه خواهد کرد. چنانچه سیاست گذاران؛ راهکارهای علمی و منطقی برای کنترل و مقابله با این پدیده اتخاذ نکنند، ناگزیر به استفاده از قدرت سخت برای محدودسازی اعتراضات و اغتشاشات خواهند شد. با توجه به اینکه در بروز برخی از مشکلات ناشی از تغییرات اقلیم علاوه بر عوامل طبیعی، عوامل انسانی همانند سیاست گذاری های نادرست نقش به سزایی داشته اند؛ قطعاً با برنامه ریزی صحیح و مدون از بروز تهدیدهای امنیتی-انتظامی کاسته خواهد شد.
مدل شناسی تطبیقی پاسخ به بیوتروریسم کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 34
حوزههای تخصصی:
بروز هرگونه آسیب در صنعت کشاورزی موجب ناامنی ملی و غذایی می شود. در این عصر مقابله با بیوتروریسم کشاورزی جز در سایه تعامل، دوراندیشی و سازمان دهی مناسب کشورهاامکان پذیر نخواهد بود. با بهره مندی از دیپلماسی پاسخ گذاری می توان به بررسی و ارائه یک مدل جهت پاسخ دهی به بیوتروریسم کشاورزی از طریق انعقاد قراردادهای دو یا چندجانبه و معاهدات پرداخت. مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا جمهوری اسلامی ایران همانند کشورهای پیشرو دارای مدل پاسخگویی خاصی جهت مقابله با بیوتروریسم کشاورزی است؟ در پاسخ به این پرسش باید به این نکته اذعان کرد که در سیاست جنایی ایران تاکنون مدل و چارچوبی برای مدیریت خطر به جهت جلوگیری و یا کاهش بیوتروریسم کشاورزی و یا ارائه واکنش های اضطراری به آن تدوین نشده است. این در حالی است که کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان و استرالیا سال هاست که پی به اهمیت این موضوع برده و بعضاً ملاحظات این پدیده مجرمانه را در ساختار کلی امنیت ملی خود گنجانده اند. تحقیق حاضر از نظر نوع و هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی بوده که با جمع آوری اطلاعات از طریق بررسی اسنادی و فیش برداری و رجوع به سایت ها و مقالات متعدد به رشته تحریر درآمده است.
ارزیابی مقایسه ایی تهدیدهای امریکا در برخورد با ایران(2010-2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۳ بهار ۱۳۸۹ شماره ۶
7-30
حوزههای تخصصی:
تهدیدهای امنیتی بخشی از واقعیت های سیاست بین الملل اند. کشورهایی که دارای اهداف راهبردی معطوف به تغییر وضع موجود باشند، یا با اهداف قدرت های بزرگ و بازیگران منطقه ای هماهنگ نباشند، در وضعیت تهدید امنیتی قرار می گیرند. جمهوری اسلامی در زمره کشورهای دارای ژئوپولیتیک تهدید است. این کشورها در شرایطی به سر می برند و با بازیگرانی تعامل می کنند که اهداف امنیتی و راهبردی متفاوتی دارند. وضعیت امنیتی ایران در مدار تاریخی صد سال گذشته بیانگر چنین وضعی است. علیه امنیت ملی » تهدیدهای مرکب « در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد شکل گیری ایران هستیم که ناشی از مولفه های ایدئولوژیک و راهبردی جمهوری اسلامی است. قدرتهای بزرگ درصدد کنترل فضای امنیتی ایران هستند، در حالی که بازیگران منطقه ای همانند عراق، عربستان و اسرائیل تلاش زیادی برای محدودسازی و مقابله با رهیافت های امنیتی ایران به انجام رسانده اند. چنین فرآیندی به گونه ای متفاوت در قرن 21 نیز ادامه یافته است.
در این مقاله تلاش می شود تهدیدهای امنیتی امریکا علیه اهداف راهبردی ایران، در دوران جورج بوش و باراک اوباما با یکدیگر مقایسه شود. برای تبیین این موضوع از دکترین امنیت ملی امریکا در این دو مرحله استفاده می شود. از سوی دیگر، الگوهای رفتاری و همچنین مواضع راهبردی امریکا و متحدانش در چارچوب سیاست و نهادهای بین المللی مورد توجه قرار خواهد گرفت. ادبیات سیاسی به کار رفته توسط زمامداران و استراتژیست های امریکایی نشان می دهد که جلوه هایی از تهدید، رویارویی و مقابله در دو دوره تاریخی یادشده وجود داشته است. این تهدیدها در دوران بوش با ادبیات تهاجمی تری مطرح می شد، در حالی که امکان عملیاتی شدن آنها محدود بود. تهدیدهای امنیتی دوران اوباما، ادبیات منعطف تری در مقایسه با دوران بوش دارد، در مقابل، امکان عملیاتی شدن آنها تهدیدهای امریکا در دوران ،» رهیافت رئالیسم تدافعی « افزایش یافته است. در این مقاله براساس بوش و اوباما مورد تبیین مقایسه ای قرار گرفته است.