مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحلیل سیاستی


۱.

بررسی واکنش کشاورزان به سیاست های آب کشاورزی در زیر بخش زراعت شهرستان خرم آباد با استفاده از رهیافت برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی کشت استان لرستان تقاضای آب برنامه ریزی ریاضی مثبت تحلیل سیاستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۸ تعداد دانلود : ۵۳۵
مطالعه حاضر با هدف مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی انجام شد. در این راستا، سیاست های آب کشاورزی با استفاده از برنامه ریزی ریاضی مثبت در 8 سناریو بر الگوی کشت محصولات زراعی استراتژیک شهرستان خرم آباد در سال زراعی 1391 -92 اعمال گردید. سناریوها شامل افزایش 200، 300، 400و 500 درصد در قیمت آب، کاهش 20 و 30 درصد در مقدار آب در دسترس و اعمال سیاست ترکیبی افزایش 100 درصدی در قیمت همراه با کاهش 10 و 20 درصدی در مقدار آب بود. طبق نتایج، در سیاست افزایش قیمت آب تا 500 درصد، سطح زیرکشت محصولات آبی کاهش و در مقابل، سطح زیرکشت محصولات دیم افزایش یافت. بیشترین کاهش مربوط به محصولات آبی کلزا و لوبیا قرمز با 31/0 و 2/0 درصد بود که حساسیت بالایی به افزایش قیمت آب نشان دادند. در کل، تغییر در الگوی کشت از محصول آبی به دیم انجام گرفت و صرفه جویی در مصرف آب در حد بسیار کم به اندازه 03/0 درصد رخ داد. در سیاست کاهش آب در دسترس، الگو به محصولات با بازده بالا و مصرف نهاده آب کمتر اختصاص یافت و صرفه جویی قابل توجه در مقدارآب تا 84/35 درصد صورت گرفت. بر اساس نتایج، پیشنهاد شد برای تأثیرگذاری بیشتر، سیاست افزایش قیمت به صورت پلکانی و تدریجی همراه با برنامه اعطای تسهیلات برای تبدیل روش آبیاری از سنتی به مدرن اجرا شود. طبقه بندی JEI: B21، B41، CO2، C6، C61، D28، D78، O13، O1، O18
۲.

کاربرد مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت به منظور تحلیل اثر سیاست تغییر قیمت و مقدار آب کشاورزی بر الگوی کشت محصولات زراعی شهرستان نکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی کشت آب برنامه ریزی ریاضی مثبت(PMP) تحلیل سیاستی نکا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۴۵۶
در مطالعه حاضر، واکنش کشاورزان به سیاست تغییر قیمت و مقدار آب موجود کشاورزی، در راستای صرفه جویی و بهبود مصرف آب کشاورزی در شهرستان نکا مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) برای شبیه سازی واکنش کشاورزان در شهرستان نکا استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات از روش نمونه گیری تصادفی ساده در سال زراعی 1391-1390 استفاده شد. سناریوهایی شامل، افزایش قیمت آب به ازای هر متر مکعب به اندازه 4، 6 و 8 برابر و کاهش 20، 30 و 50 درصدی در مقدار آب موجود و افزایش 4، 6 و 8 برابری در قیمت آب همراه با کاهش به ترتیب 50، 30، 20 درصدی در مقدار آب در دسترس به عنوان سیاست ترکیبی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، با اتخاذ سیاست افزایش قیمت آب تا 4 برابر و سیاست کاهش مقدار آب موجود تا 20 درصد نسبت به حال مبنا تغییر چندانی ایجاد نمی شود. در سیاست افزایش قیمت آب، تغییر الگوی کشت از محصولات آبی به محصولات دیم انجام گرفته است و سطح زیرکشت به محصولاتی اختصاص داده می شود که نیاز آبی کمتری و ارزش تولیدی بالاتر دارند در این سیاست صرفا صرفه جویی زیادی در مصرف آب کشاورزی صورت نگرفته است. همچنین در سیاست کاهش مقدار آب موجود، تغییر الگوی کشت از آبی به دیم انجام نگرفته است اما در مصرف آب صرفه جویی قابل توجهی انجام گرفته است. در نهایت نتیجه گرفته شد که تقاضای آب نسبت به افزایش قیمت آب بی کشش است.
۳.

تحلیل نظام مند پژوهش های حوزه خط مشی گذاری سلامت در کشورهای در حال توسعه: رهنمودهایی برای پژوهشگران

کلیدواژه‌ها: تحلیل سیاستی خط مشی گذاری سلامت کشورهای در حال توسعه مطالعه نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۷۵۵
علی رغم توسعه مبانی نظری تحلیل از سیاست گذاری عمومی در حوزه سلامت کشورهای توسعه یافته و استفاده فراگیر از آن، کاربست این مبانی در کشورهای در حال توسعه در مرحله ابتدایی به سر می برد. در این مقاله بر مبنای مرور روایتی مقالات منتشرشده در حوزه تحلیل از سیاست گذاری سلامت در این کشورها بین سال های 1994 تا 2017، گستره موضوعی، رویکرد روش شناسانه و رویکرد تحلیلی مورد استفاده پژوهشگران بررسی و تحلیل شده اند. هدف از تدوین این مقاله آن است که از طریق نشان دادن نقاط ضعف روش شناختی و رویکرد تحلیلی مقالات و تشویق پژوهشگران حوزه سیاست گذاری سلامت کشور به انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه، به توسعه این حوزه نظری کمک کند. برای این کار مقالات بر اساس ۵ اولویتِ جستجو شناسایی و موارد منطبق با معیارهای ورود، شامل مجموعاً ۱۵ پژوهش انتخاب، مطالعه و تحلیل شدند. مقالات به لحاظ تعداد کم و به لحاظ گستره موضوعی متنوع بودند. اکثر مطالعات فارغ از بررسی چرایی تغییر سیاست ها به توصیف روایت وار رویدادها، ایجاد نظم مفهومی میان عوامل تأثیرگذار و یا آزمون مجموعه ای از فرضیات بسنده کرده بودند. به لحاظ روش شناسی نیز عمده پژوهش ها در قالب مطالعه موردی و بر روی یک سیاست خاص انجام شده و طرح پژوهش دارای نواقص زیادی بود. به لحاظ رویکرد تحلیلی نیز اکثر مطالعات از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به جای تبیین فرایند عمدتاً بر توصیف رویدادهای تاریخی و آزمون فرضیات تمرکز کرده بودند. این در حالی است که درک عمیق موقعیت ها و چگونگی شکل گیری سیاست ها و پیامدهای حاصل از آن به واسطه تبیین پدیده تغییر سیاست می تواند به تقویت تدوین و اجرای سیاست ها کمک کند. بررسی این مطالعات نشان داد که تلاش های صورت گرفته تاکنون به لحاظ روش شناسی و رویکرد تحلیلی برای تبیین تغییرات سیاست در حوزه سلامت این کشورها بسیار محدود بوده است؛ به گونه ای که درک پدیده سیاست گذاری در این کشورها به طرح ریزی پژوهش های عمیق کیفی برای توسعه نظریه های موجود یا ارائه نظریه های جدید یا قدرت تبیین کنندگی بالا نیاز دارد. نتایج به دست آمده از این پژوهش پژوهشگران را به مطالعه سیاست گذاری به عنوان یک پدیده بسیط با بهره گیری حداکثری از رویکردهای پژوهش استقرایی برای حرکت به سمت توسعه مدل های نظری جدیدتر با قدرت تبیین کنندگی بالاتر یا تلاش برای بومی سازی نظریه های موجود برای تبیین دقیق تر تغییرات سیاست سلامت در کشور رهنمون می سازد.
۴.

زیرکشت ارزیابی پیامدهای اقتصادی اثرات توسعه سطح زعفران در الگوی زراعی دشت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی زراعی برنامه ریزی ریاضی مثبت تحلیل سیاستی زعفران دشت قزوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۲۰۹
طی سال های اخیر، درآمد نسبتاً خوب، دوره کوتاه مدت کشت و نیازآبی محدود زعفران، کشاورزان دشت قزوین را بر آن داشته تا در اراضی مستعد خود به کشت این محصول روی آورند. بدین منظور، در این تحقیق اثرات افزایش سطح زیرکشت زعفران بر الگوی کشت، میزان مصرف نهاده ها و سود ناخالص کشاورزان دشت قزوین تحلیل و ارزیابی شد. برای تحقق این هدف، از مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) و رهیافت تابع تولید با کشش جانشینی ثابت (CES) استفاده شد. داده های موردنیاز مربوط به سال 93-1392 بود که با تکمیل پرسشنامه از 127 کشاورز نمونه جمع آوری شد. نتایج نشان داد که با ورود زعفران به الگوی فعلی مزارع نماینده، الگوی زراعی در جهت کاهش سطح زیرکشت محصولات با هزینه تولید بیشتر و نیازآبی بالاتر مانند ذرت دانه ای، چغندرقند و کلزا در سطح مزارع کوچک (از 78/-1 تا 9/13- درصد)، متوسط (از 92/4- تا 1/14- درصد) و بزرگ (از 05/7- تا 4/16- درصد) تغییر می کند. در این بین، کشاورزان با مزارع بزرگ بیشترین تغییرات را در الگوی کشت فعلی تجربه می کنند.