مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
قدر
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
3 - 24
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که در فلسفه اسلامی از فروعات مسئله علم خداوند دانسته شده است، علم فعلی او می باشد. در متن آیات و روایات، از این مراتب با نامهای گوناگونی مانند قضا، قدر، لوح، قلم و... یاد شده است. ملاصدرا بسان دیگر اندیشمندان اسلامی تلاش نموده است تا با رویکردی فلسفی به وجودشناسی این مفاهیم بپردازد. با جمع بندی سخنان ملاصدرا این نتیجه به دست آمده است که وی بر اساس دو اصل فلکیات بطلمیوسی و نگرش عرفانی حقیقت محمدی، دو تفسیر وجودشناختی از حقیقت لوح محفوظ و لوح محو و اثبات ارائه می دهد. نگارنده در این جستار ضمن ارائه گزارشی دقیق از دیدگاه ملاصدرا، تلاش نموده است تا با رویکردی فلسفی به تحلیل و بررسی این دیدگاه بپردازد.
تطور مسئله قضا و قدر در عصر حضور (عصر رسالت و ائمه (علیهم السلام))
منبع:
کلام حکمت سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
23 - 42
حوزه های تخصصی:
مسئله قضا و قدر از دیرباز یکی از مسائل پیچیده و مناقشه برانگیز بوده است. بهترین راه تبیین و برون رفت از این مناقشه بررسی تطوری آن است. مقاله حاضر سیر تاریخی مسئله قضا و قدر را در زمان حضور یعنی، عصر پیامبر (ص) و عصر ائمه (ع) بررسی می کند. در زمان پیامبر (ص) و امام علی (ع) با تبیین و توضیح مسئله قضا و قدر، انسان های کم توان را از ورود به آن نهی می کردند، اما در زمان ائمه (ع) به ویژه بعد از امام صادق (ع) با تعریف و تبیین اصل اختیار، ورود به مباحث مرتبط با قضا و قدر مانند علم الهی، مراتب قضا و قدر و مسئله بداء به صورت گسترده تری پیگیری شد. در عصر غیبت نیز دو رویکرد اختیارگرایانه و جبرگرایانه از آموزه قضا و قدر در کلام اسلامی پدید آمد. اصل اختیار مسئله اجماعی امامیه است و فقط تقریر آنها از مکتب امر بین امرین متفاوت بوده است.
قلمرو قدر عینی و علمی الهی با تکیه بر آیه 21 سوره حجر در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
147 - 169
حوزه های تخصصی:
قضا و قدر جزء مباحث کلیدی در دو حوزه خداشناسی و انسان شناسی است و در آن زوایای مختلفی مطرح است که از جمله آنها بازشناسی قلمرو قضا و قدر است. علامه طباطبایی در سلسله مباحث تفسیری و فلسفی اهتمام ویژه ای به بررسی این مسأله دارد که از جمله آنها مباحث دقیق و گسترده ایشان ذیل آیه «وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزلُهُ إِلا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (21/حجر) است؛ جایگاه ویژه این مسأله در حل مسائلی نظیر قلمرو علم الهی و اختیار انسان، گویای ضرورت واکاوی آن است که نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی آنرا کانون بررسی قرار داده است. از رهگذر این جستار، مشخص می شود که به باور علامه طباطبایی، قلمرو قدر عینی و علمی، عالم ماده است و این مدعا در سایه «تقدم وجودی خزائن بر قدر»، «تدریج ناپذیری خزائن الهی» و «تفسیر قدر به اندازه در روایات» قابل اثبات است. اما به نظر می رسد این دیدگاه از یکسو، با فرهنگ روایی ناسازگار است و از سوی دیگر، با «حصر تنزیل در قدر» و جمع بودن واژه «خزائن» در آیه شریفه نیز همخوانی ندارد. دیدگاه برگزیده این نوشتار، گستردگی قدر الهی نسبت به تمام وجودات امکانی است.
بداء و نشانه های حتمی ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
89 - 116
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین آموزه های مهدویت نشانه های ظهور است که به دو دسته حتمی و غیرحتمی تقسیم می شوند و بحث قابل توجه در آن این است که آیا نشانه های حتمی براساس وعده های قطعی و همچنین اوصاف زمانی و مکانی آنها لزوماً رخ خواهند داد؟ یا ممکن است واقع نشده و به اصطلاح در آنها بداء روی دهد؟ وجود برخی روایت های مخالف مثل روایت قاسم الجعفری چگونه قابل تحلیل است؟ هدف از این تحقیق این است که علیرغم نظر برخی از اندیشمندان و صاحب نظران که براساس روایت جعفری بداء را در نشانه های حتمی هم جایز دانستند، ثابت کند براساس آیات و روایت های معتبر، بداء در این نشانه ها امکان ندارد و روایت های مخالف یا مشکل سندی و یا دلالی دارند و یا معارض با آیات و روایت های معتبر بوده و باید کنار گذاشته شوند، البته در خصوص زمان و مکان وقوع این نشانه ها به گونه ای که علامت بودن شان دچار مشکل نشود، بداء ممکن است. جمع آوری داده ها در این نوشته به صورت کتابخانه ای بوده و تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی حول دو مسئله انجام گردیده است: الف) بررسی بداء در نشانه های حتمی ظهور؛ ب) بررسی بداء در زمان یا مکان این نشانه ها، نتیجه این که بداء در نشانه های حتمی ممکن نبوده و در اوصاف زمانی یا مکانی تحت شرایطی امکان پذیر است.
نظریه جدید درباره نزول قرآن در ماه رمضان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره نزول قرآن در ماه رمضان، از دیر زمان دانشمندان اسلامی نظریات مختلفی ابراز کرده اند. اما به نظر می رسد هیچ کدام از آنها متکی به دلایل محکم نباشد و در طی مقاله به اجمال مورد بررسی قرار گرفته است. به نظر می رسد آیات حاکی از نزول قرآن در ماه رمضان و شب قدر ناظر به یک سنت لایتغیر الهی است و آن عبارتست از این که هر امر محکم، ذی شأن و هر حادثه مهمی در شب قدر، تقدیر، اندازه گیری و تصویب می شود. زیرا شب قدر شب حکم است. آنگاه در زمان و مکان مقدر به منصّه ظهور و بروز می رسد، ازاین رو قرآن کریم که نسخه حکیمانه و محکم هدایت بشر الی الابد است در شب قدر، نزول و بروزش در مدت رسالت پیامبر$ تقدیر و تصویب شده است. لذا «در شب قدر امر خدا بر این قرار گرفته که قرآن را به صورت تدریجی (برای هدایت مردم) بر قلب پیامبر حضرت محمد بن عبدالله صلوات ا...علیه و آله نازل کند». دلایل قرآنی و روایی بر این نظر دلالت دارد و تفصیل آن در مقاله بیان شده است.
نظریه ظهورات وجودیه از خزائن الهیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ظهور هستی امکانی از مبدأ هستی، مسئله ای است که نوع دیدگاه درباره آن، تأثیری بسزا در تحقیقات مابعدالطبیعی از جهت نظری در قوس نزول و تقربات سلوکی از جهت عملی در قوس صعود دارد و به دلیل این اهمیت، همواره مرکز توجه محققان با گرایش های گوناگون بوده است. پژوهش در این مسئله، هم نحوه رابطه خالق و مخلوق و هم نحوه تمایز آنها را آشکار می سازد که این بیانگر ضرورت تحقیق در این مسئله است. مسئله اصلی این نوشتار بررسی نزول هر شیء و ظهور آن از مبدأ هستی و لازمه این نزول و ظهور از دیدگاه کتاب الهی است که به روش استنباطی در فرایندی اجتهادی از متن دینی به انجام رسیده است. ازجمله نتایج تحقیق آن است که ظهور هر شیء به نزول از نزد حق تعالی بوده، نزول یا همان آفرینش، مقرون به قدر است و این مقرونیت به نحو لازم است که انفکاک آن امکان ندارد. پس ظهور شیء به وجود صرفاً با قدر است و از جمله دستاوردهایش این است که نتیجه استنباطی در مابعدطبیعت اجتهادی، هماهنگ با نتیجه استدلالی در مابعدطبیعت استدلالی است که براین اساس از سویی نقد دیدگاهی که به سلب کلی، مابعدطبیعت اسلامی را جدای از دین الهی به شمار می آورد، روشن شده و از سویی ظرفیت معرفتی بی پایان کتاب الهی در تحلیل و تثبیت مسائل بنیادی مابعدالطبیعی آشکار می گردد.
آثار اجتماعی اعتقاد به قضا و قدر در زندگی انسان از منظر قرآن و روایات
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
159 - 180
اعتقاد به قضاء و قدر الهی یکی از اعتقادات مسلم اسلامی است زیرا آیات و روایات بسیاری بر آن تصریح دارند و علاوه بر بُعد فلسفی جنبه اجتماعی و عملی نیز دارد. و در روش و عمل و روحیه اجتماعی و در عظمت اقوام و ملل مؤثر است. هدف این پژوهش بررسی نقش آثار اجتماعی اعتقاد به قضاء و قدر با تکیه بر آیات قرآن است. در این مقاله که با روش توصیفی، تحلیلی با رویکرد قرآنی و روایی انجام شده از کتابهای حوزه اسلامی و نرم افزار کلام اسلامی برای بررسی پیرامون چگونگی آثار اجتماعی اعتقاد به قضاء و قدر استفاده شده است. یافته ها نشان داده باور به قضاء و قدر هم در زمره مسائل کلی مطرح است و هم با رسوخ در ذهن و اراده انسانی در زندگی اجتماعی و کیفیت برخورد و مقابله با حوادث مؤثر است. نتیجه: مجموعاً از تاریخ اسلامی روشن می شود که مسلمانان صدر اسلام با اعتقاد راسخی که به قضاء و قدر داشتند این تعلیم را آنچنان دریافت کرده بودند که با تسلط خودشان بر سرنوشتشان منافاتی نمی دیدند. و لذا اعتقاد محکم آنها به سرنوشت، آنها را به سوی عقیده جبر نکشانید.
ارتباط قضا و قدر با بداء از نگاه فریقین
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
231 - 254
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین بحث های کلامی مسئله قضا و قدر علمی و ناسازگاری آن با بداء است. برخی از علمای عامه بر این باور هستند که هرگز تغییری در قضا و قدر الهی ایجاد نمی شود، زیرا این امر را با علم خداوند مغایر می دانند. در مقابل این گروه، امامیه معتقد به تغییر قضا و قدر الهی هستند، زیرا ازنظر آنان قضا و قدر بر دو قسم است: قضا و قدر حتمی؛ قضا و قدر مشروط؛ بنابراین آنچه امامیه به آن معتقد است، تغییر قضا و قدر مشروط از جانب خداوند است که با آموزه بداء یا تغییر سرنوشت نیز سازگار است. ازآنجایی که در بین متکلمین مسلمان، درباره آموزه بداء و ارتباط آن با قضا و قدر الهی، اختلاف نظر وجود دارد، ازاین رو در نوشتار حاضر به بررسی دیدگاه فریقین در این مسئله پرداخته شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و بر اساس آن نشان داده شده است که رویکرد علمای اهل سنت به این مسئله یکسان نیست. بعضی از آنان با تأکید بر معنای لغوی بداء، آن را در مقابل قضا و قدر می دانند و گروهی دیگر از علمای اهل سنت مانند امامیه قضا و قدر را به دو قسم حتمی و غیر حتمی تقسیم می کنند. بر مبنای این دیدگاه بداء در قسم غیر حتمی رخ دهد و مؤیداتی برای آن در آیات و روایات وجود دارد
بررسی و تحلیل روایات بداءبا تاکید بردیدگاه فریقین
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۲۹
91 - 112
حوزه های تخصصی:
بداء از اعتقادات مهم و بنیادینی است که علمای امامیه پیوسته از آن دفاع کرده و بزرگان اهل سنت به آن تاخته اند. با بررسی دقیق مفهوم بداء می توان دریافت که اشکالات ناظر به این بحث, براثر خطا در فهم معنای بداء بوده است؛ چراکه یات متعددی از قرآن کریم و روایات فریقین» اثباتگر معنای بداء هستند. در منابع روایی شیعی» روایات متعددی درباره مساله بداء وجود دارد که این نوشتار به بررسی این روایات پرداخته و ضمن جمع آوری دیدگاه عالمان شیعه و اهل سنت دراین موضوع» به تناقض ظاهری برخی از این اخبار پاسخ داده است . از دستاوردهای این پژوهش» اثبات این مسئله است که بداء منجر به تغییر در علم خدا نمی شود. همچنین بداء در قضای حتمی آلهی جایی ندارد و تنها قدریا قضای غیرحتمی است که بداء در آن راه دارد.
ماهیت نظم تمدنی در اسلام
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
47 - 63
حوزه های تخصصی:
هرچند در قرآن کریم لفظ «نظم» به کار نرفته، اما از مفاهیم دیگری استفاده شده است که هر یک از آنها بُعدی از ابعاد «نظم کلان» را در دو سطح تکوین (آفرینش) و تشریع (قانون) نشان می دهند. «ظلم»، «عدل»، «تفاوت»، «قدر»، «صف»، «وقت» و «حد» از مفاهیم قابل اعتنا در ترسیم الگوی نظم اسلامی هستند. آنچه جایگاه هر یک از این مقوله ها را در تعریف نظم اسلامی معلوم می کند، غایت و هدفی است که از برقراری نظم توقع می رود. اگر ایجاد سلسله مراتب در نظام اجتماعی یا امت اسلام غایت نظم باشد، می توان در مفهوم نظم بر مفهوم «ترتیب» و «صف» تأکید کرد. اگر تحفظ بر زمان و صرفه جویی در وقت در سطح کلان جهان اسلام مد نظر باشد، بالطبع مفاهیمی مانند «وقت» و «الساعه» اهمیت پیدا می کنند. اگر ایجاد آشتی و دوستی از برقراری نظم منظور باشد، مفاهیمی مانند «عفو» و «احسان» و پرهیز از «اختلاف» و «تنازع» باید مورد تأکید قرار گیرند و اگر غایت از ایجاد نظم، ایجاد جامعه یا تمدنی مبتنی بر حدود و حقوق باشد، آنگاه مفاهیمی مانند «قدر»، «عدل» و «حد» را می توان در نظر گرفت. در این مقاله مفهوم «قدر» در قرآن به عنوان مفهوم پایه در ایجاد نظم در جامعه و «نظم جامع» در امت اسلام مورد تأکید قرار می گیرد. در تحلیل خاستگاه نظم، علاوه بر «نظم قراردادی» در اندیشه هابز و «نظم اخلاقی» در اندیشه دورکیم، بر «نظم معنوی» در اندیشه اسلامی تأکید شده است و آورده های نظام بخش معنویت را در تمدن اسلامی و امت مسلمان، ممتاز و متمایز نشان می دهد.