مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اقلیم گرم و خشک
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل آلوده کننده محیط زیست در جهان و به خصوص در کشور ما که بخش اعظم آن را مناطق گرم و خشک تشکیل می دهد، سیستم های تهویه و سرمایش است. در این راستا، سامانه های غیر فعال همواره نقش مؤثری در تأمین آسایش و سلامت ساکنین و کاهش مصرف انرژی داشته است. مقاله پیش رو در پی دستیابی به بهینه ترین تدابیر سرمایش غیر فعال در مسکن شهرهای حاشیه کویر است. بنابراین شهر یزد و اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و میزان کارایی سامانه های سرمایش غیر فعال در این دو شهر مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. راهبرد اصلی این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای به دست آوردن میزان کارایی سامانه ها، شرایط آسایش محیطی بنا قبل و بعد از استفاده از این سامانه ها مورد ارزیابی قرار گرفته است. سپس بر مبنای تحلیل های صورت گرفته برای هر سامانه در ماه های مختلف سال و با مقایسه تطبیقی نتایج، سامانه های با حداکثر کارایی برای هر شهر معرفی شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که سرمایش تبخیری غیر مستقیم کاراترین سامانه در گرم ترین ماه های سال برای اقلیم گرم و خشک ( B) است و پس از آن تهویه شبانه برای اصفهان و سایر شهرهای با اقلیم مشابه ( Bsk) و سرمایش تبخیری مستقیم برای یزد و سایر شهرهای با اقلیم مشابه ( Bwh) پیشنهاد مناسبی می باشد.
مطالعه تاثیر زاویه پنجره نسبت به افق در دمای متوسط تشعشعی اتاق درفضاهای مسکونی (اقلیم گرم و خشک)(مطالعه موردی: شهرستان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدود بودن منابع انرژی و لزوم صرفه جویی در مصرف آن، طراحی بهینه و مناسب ساختمان ها را از دیدگاه مصرف انرژی ضروری می سازد. نوع اقلیمی که ساختمان در آن قرار گرفته می تواند ضرورت این موضوع را کاهش یا افزایش دهد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر زاویه پنجره نسبت به افق در دمای متوسط تشعشعی فضاهای داخلی می باشد. به این منظور در پژوهش حاضر، اقلیم گرم و خشک به عنوان یکی از اقلیم هایی که ضرورت بالایی در توجه به مصرف انرژی در آن همواره مطرح بوده مورد مداقعه قرار گرفت تا از طریق مقایسه زاویه ی پنجره و تأثیر آن بر دمای متوسط تشعشعی داخل، زاویه مناسب به منظور کاهش مصرف انرژی مشخص گردد. برای نیل به این هدف، جداره جنوبی که بیشترین تابش را در طول سال دریافت می کند، انتخاب گردید. دمای متوسط تشعشعی روزانه آن برای کل سال، در ده حالت با زاویه های متفاوت ، به کمک نرم افزار انرژی پلاس ، مدل شد و محاسبه گردید . با توجه به عملکرد مد نظر از پنجره در تابستان (جلوگیری از ورود تابش) و زمستان (انتقال تابش به داخل)، در نهایت با مقایسه نتایج حاصل برای تابستان و زمستان، زاویه 75 تا 80 درجه نسبت به افق برای کل سال انتخاب گردید.
معماری زمین پناه مسیری به سمت معماری پایدار به ویژه در اقلیم گرم و خشک
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به وجود مسائلی همچون بحران انرژی، آلودگی های زیست محیطی و نیز افزایش تقاضای مسکن ناشی از رشد مداوم جمعیت در جهان، راه حل های نوآورانه مانند ساختمان های زیرزمینی یا زمین پناه می تواند به عنوان جایگزینی مناسب برای ساختمان های رو زمینی در راستای کاهش نیاز ساختمان به انرژی، کاهش استفاده از زمین و مسائل اقلیمی مورد توجه قرار گیرد. پناه بردن به دل زمین و استفاده از خاصیت حرارتی خاک، یکی از راهبردهایی است که در گذشته نیز مورد استفاده قرار می گرفته است. پژوهش حاضر بر آن است ضمن معرفی بناهای زمین پناه و چگونگی عملکرد انواع مختلف آن، به بیان مزایای اکولوژیکی و نیز امکان پیش ساخته سازی این ساختمان ها به ویژه در اقلیم گرم و خشک بپردازد. سؤالاتی که در این پژوهش مطرح است: وجود گیاهان یا به عبارتی کاشت گیاه در این ساختمان ها چه تأثیراتی می تواند داشته باشد؟ چگونه می توان به بهره وری هر چه بیشتر این ساختمان ها افزود؟ روش تحقیق در این پژوهش کیفی بوده و برای به دست آوردن نتایج مطلوب در این مقاله و ارائه پاسخ مناسب به سؤال های فوق از تحقیق کتابخانه ای اعم از کتاب، رساله، مقالات و سایت ها استفاده شده است.
گونه شناسی فرمی سابات در اقلیم گرم و خشک ایران
حوزه های تخصصی:
ساباط ها(سابات) از ویژگی های معماری زیست بوم های گرمسیر و کویری هستند که در استان هایی مانند یزد، کرمان، اصفهان و خوزستان، خراسان جنوبی و.... یافت می شوند و بخشی از معماری سنتی کمتر شناخته شده ایرانی هستند که نیاز به مطالعه آن ها، جهت آشکار شدن قسمتی از دانش معماری فراموش شده ایرانی، می توانند موثر باشند. همچنین یکی از کارکردهای سابات پدید آوردن سایه و جایگاهی خنک برای رهگذران است. این سازه به دلیل نیمه پوشیده بودن در تابستان به پدید آمدن کوران هوا می انجامد که هوای درون سابات را از بیرون آن خنک تر می کند. همین نیمه پوشیده بودن در زمستان به گرم تر شدن هوای درون سابات از بیرون آن می انجامد. لذا هدف از پزوهش حاضر گونه شناسی فرمی سابات ها می باشد زیرا این گونه شناسی ابزاری موثر در شناخت جامع تر این عنصر معماری ایرانی می باشد. بدین منظور در این پژوهش از روش توصیفی _ تحلیلی و به صورت نمونه ی موردی اس تفاده شده است. در این م یان تحلیل های به عمل آمده در باب گونه شناسی فرمی ساباط ها به عنوان یکی از عناصر قدیمی در معماری مناطق گرم و خشک ایران و پژوهش های انجام شده چنین می توان نتیجه گرفت که، ساختار شکلی و فرمی گوناگون سابات ها در اقلیم های مختلف، دارای تنوع متفاوتی می باشند.
بررسی عددی و تجربی برافروختگی نماهای شیشه ای بر مصرف در ساختمان های اداری در اقلیم گرم و خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی وضعیت آسایش حرارتی ساختمانی اداری با نمای تمام شیشه ای در اقلیم گرم و خشک در قسمت جنوب و جمع بندی معایب ساختمان در برابر اتلاف حرارت و در نهایت ارائه یک طرح ایده آل با راهکار مناسب می باشد. برای رسیدن به هدف ابتدا عوامل موثر بر اتلاف انرژی ساختمان مذکور مورد بررسی و بعد از آن تست درجه حرارت به صورت برداشت تجربی به وسیله دماسنج انجام گرفت و سپس به وسیله شبیه سازی با نرم افزار انرژی پلاس به تحلیل و بررسی وضعیت انرژی در ساختمان پرداخته شد . نتایج نشان می دهند که عامل اصلی اتلاف حرارت ساختمان، جبهه جنوبی ساختمان که دارای نمای شیشه ای در برابر تابش مستقیم آفتاب می باشد است. لذا پس از بررسی، مطالعات و شبیه سازی های انجام شده نشان داد که پوسته ی نمای چنین ساختمان هایی به داشتن مشکلاتی از قبیل آسایش حرارتی، تهویه طبیعی و خیرگی شناخته می شوند. بنابراین پس از بررسی راه حل های مختلف، چرخش 180 درجه ای ساختمان مد نظر قرار گرفت بطوریکه نمای شیشه ای سمت جنوب که دارای وضعیت نامطلوبیست به سمت شمال که فاقد تابش خورشید است، انتقال داده شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در اقلیم گرم و خشک جهت جلوگیری از برافروختگی ساختمان نباید در جبهه جنوب از نمای شفاف با درصد بالا استفاده گردد. در نتیجه بار دیگر شبیه سازی ساختمان مذکور بعد از چرخش 180 درجه انجام گردید که نتایج شبیه سازی ساختمان بعد از چرخش نشان داد که اتلاف حرارت در جبهه جنوبی ساختمان که عامل اصلی اتلاف حرارت بود به حد معمول رسیده است.
بررسی تطبیقی معماری بومی خانه های اقلیم گرم و خشک و کاربرد مواد دو فازی در ساختمان های امروزی در کاهش مصرف انرژی
حوزه های تخصصی:
خانه های بومی اقلیم گرم و خشک ایران، همواره شرایط آسایش حرارتی را برای ساکنین خود به همراه داشته اند. اما ساختمان های امروزی بی توجه به طراحی های اقلیمی، سهم بالایی از مصرف انرژی را برای ایجاد تهویه مناسب به خود اختصاص داده است. امروزه آلودگی های ناشی از تولید انرژی و صرفه جویی در مصرف آن، از مباحث جدی در رشته های مرتبط از قبیل معماری است. یافتن و استفاده از مواد و مصالحی که مصرف انرژی را به حداقل برساند از وظایف محققان و معماران می باشد. مواد تغییر فاز دهنده می تواند با جذب و ذخیره انرژی حرارتی خورشید در طول ساعات روز و آزاد کردن آن در ساعات سرد، به طور مستقیم در صرفه جویی مصرف انرژی سهیم باشند. این تحقیق از طریق مطالعه و بررسی منابع کتابخانه ای و تحلیل و توصیف آن ها، به بررسی ویژگی های مورد استفاده در ساختمان های بومی و سنتی، و با علم به اینکه تغییرفازدهنده ها در کاهش مصرف انرزی ساختمان موثر هستند، به بررسی روش های بکاربردن این مواد در بخش های مختلف ساختمان می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد امکان بهره گیری از طراحی های اقلیمی به کار رفته در سقف های گنبدی و مسطح، دیوارهای قطور و ابعاد و تعداد پنجره خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک در خانه های امروزی که بدون توجه به مسائل اقلیمی و با مصالح غیر بومی و نامناسب برای این اقلیم ساخته می شوند وجود ندارد و لازم است از روش هایی مانند تعبیه مواد دوفازی در همان بخش های ساختمان های بومی استفاده کرد.
ارزیابی ویژگی های مسکن پلکس در ارتباط با مسکن بومیِ اقلیم گرم و خشک مورد پژوهی؛ شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
149 - 166
حوزه های تخصصی:
پلکس سازی، روشی در طراحی مسکونی است که باهدف تأمین مسکنی پایدار، امن و همسو با شرایط محیطی پیشنهاد شده است. مسکن پلکس به دلیل دارا بودن خصوصیات مثبتی چون همسویی بنا با محیط، اقلیم و منطقه، تقلیل مصرف انرژی بنا در حین گرمایش و سرمایش، صرفه جویی در استفاده از سرانه زمین شهری و ازلحاظ کیفی، ارتقاء پایداری اجتماعی در این نوع مسکن به عنوان نوع مطلوبی از مسکن اجتماعی جهت مطالعه و بررسی انتخاب گردیده است. از طرفی با دقت در معماری بومی می توان دریافت که این نوع معماری از کیفیات منحصربه فردی در ارتباط با ملاحظات اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی برخوردار بوده که توجه به این الگوها در معماری معاصر می تواند مسکن را به سرشت و طبیعت سرزمینی که در آن واقع شده بازگرداند. هدف این مقاله، نشان دادن راهبردهای طراحی مسکن پلکس در ارتباط با مسکن بومی اقلیم گرم و خشک در راستای بازخوانی و احیاء الگوهای غنی معماری گذشته در معماری معاصر است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده وا طلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی (مشاهده و مصاحبه) و مرور برخی اسناد جمع آوری شده است. نتایج حاصل از بررسی شاخصه های مورد پژوهش نشان می دهد که در مسکن پلکس و مسکن بومی از بُعد موقعیت کالبدی تعامل زیادی دیده می شود. از لحاظ ساختار فضایی این دو نوع مسکن در تعامل بسیار نزدیک می باشند و از دیدگاه اقلیمی مسکن بومی پاسخگویی بهتری به محیط داشته است، ولی در مجموع تمامی معیارهای طراحی در دو نوع مسکن در تعامل با یکدیگر است. مسکن پلکس می تواند به عنوان شکل جدیدی از مسکن معاصر در ایجاد هم پیوندی با معماری گذشته در پاسخگویی به محیط و ایجاد مسکن پایدار مفید و مؤثر باشد و احیاء الگوهای غنی معماری مسکن بومی را در معماری معاصر به دنبال داشته باشد.
تامین آسایش حرارتی فضای معماری در اقلیم گرم و خشک ایران با بهره مندی از رفتار حرارتی زمین(مطالعه موردی: استفاده از زمین در خانه های سنتی مناطق گرم و خشک ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند نامطلوب ساخت و ساز و عدم همسازی با کیفیات آب و هوایی بومی، صدمات جبران ناپذیری را بر طبیعت، محیط زیست پیرامونی و اقلیم جهانی زده است. روند صعودی مصرف منابع محدود فسیلی، افزایش بیشینه دمای هوا، رشد بیابانزایی، و ازدیاد هزینه های ساختمانی، از اثرات معماری نا آشنا با اقلیم محلی است. در این میان، مناطق گرم و خشک، از این هجمه ی نامناسب ساختمانی- بویژه در کشور در حال توسعه ی ایران - در امان نیستند. با توجه به خطری چنین هولناک، تمامی جهان رو به انواع توسعه ی پایدار گذاشته که این مهم در مورد مناطق خشک و بیابانی با وجود محدودیتهای جغرافیایی نیز صادق است. این در حالی است که در ایران – با وجود منابع وافر انرژیهای طبیعی و تجارب گرانقدر معماری کهن اقلیمی-طی سالیان گذشتهبه دلیل عدم توجه به این داشته های فرهنگی و طبیعی، شاهد تولید انواع هزینه های ساختمانی و اقلیمی- در بخش خانگی بیش از 42% از کل سبد مصرفی انرژی کشور - بوده که نتیجه آن تخریب شرایط زیستی بوده است. از اینرو، این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای، پس از بررسی حجم مصرف انرژی و لزوم جایگزینی پایداری در معماری ملی و جهانی، در جهت هدف پژوهش به معرفی یکی از پایدارترین راهکارهای معماری در بومهای گرم و خشک، یعنی ارتباط با زمین و اصول آن پرداخته، و پس از شناخت ارتباط معنادار رفتار دما با عمق، جنس و تراکم خاک در مناطق گرم و خشک ایران – شاخص شهر یزد-سابقه ی این روش را در معماری سنتی کویری کشور کاویده، و سرانجام راهکارهایی را برای استفاده ی بهینه زمین در تامین شرایط آسایش دمایی - گرمایش و سرمایش ایستا - در معماری مسکونی گرم و خشک ایران پیشنهاد دهد.
تاثیر گودال باغچه در تعدیل دمای محیطی و مصرف انرژی در اقلیم گرم و خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختمان به عنوان یکی از عوامل موثر در تغییر محیط زیست به شمار می آید و با استناد به ترازنامه ی انرژی از سال 1384 تا سال1391، به صورت میانگین در هر سال 17.38 درصد از انرژی کل کشور در ساختمان ها مصرف می شود؛ لذا با دستیابی به بخشی از دانش کاربردی و برای پاسخگویی به نیازهای اساسی و محیطی، به شناسایی و بررسی المان گودال باغچه در خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک می پردازیم تا ضمن تدوام ارزشهای معماری گذشته، معیارهای معماری سازگار با نیازهای اساسی انسان را تبیین کنیم. از این رو روش تحقیق، کمی -کیفی و توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از دوربین حرارتی مدل DT-982 و برداشت چندین سطح از طبقات بنا به این نتیجه می رسیم که بنای سنتی خواجه خضر در شهر یزد با بهره گیری از گودال باغچه دارای شرایطی چون تعدیل دمای محیطی تا 15.2 درجه سلسیوس است . با تجزیه و تحلیل یافته ها و شبیه سازی دو بنا که یک نمونه از بناها فاقد گودال باغچه و دیگری دارای گودال باغچه است ، در برنامه ی دیزاین بیلدر اثبات می کنیم که به وسیله گودال باغچه امکان صرفه جوئی در مصرف انرژی برق جهت تامین روشنایی ، سیستم سرمایش و گرمایش به میزان 27 درصد وجود دارد .
استانداردهای پایداری در شکل گیری ساختار و عناصر معماری اقلیم گرم و خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
44 - 69
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، باتوجه به مطالعات نمونه های سامانه های ارزیابی پایداری اقلیم گرم و خشک در سراسر جهان و مطالعات اقلیم گرم و خشک کشور ایران، کلیه مواردی که در این حوزه موجود است مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از نگارش این مقاله پاسخ به این پرسش است که آیا این مطالعات می توانند برای تدوین استانداردهای پایداری در سطح بومی معماری ایران نیز کارساز باشد و این که چگونه می توان شاخص ها و متغیر های پایداری اقلیم گرم و خشک را بر اساس این متون استخراج یا طراحی نمود. بر این اساس، نمونه هایی از استانداردهای پایداری در دنیا که در اقلیم گرم و خشک قرار گرفته اند، مانند سامانه های ارزیابی (GRIHA, NABERS, GREEN STAR, SA GREEN STAR, ESTIDAMA, QSAS) بررسی شده و همچنین، مشخصات اقلیم گرم و خشک و شاخص ها و راهکارهای پایداری در این اقلیم نیز مورد بررسی قرار گرفته است و چنین استنتاج می شود که متغیرهای منطقه ای، بومی و استانداردهای معماری و شهری در سامانه های ارزیابی بین المللی و منتخب اقلیم گرم و خشک کاملا تاثیرگذار بوده و الزاماً نمی توان از سامانه های مطرح موجود در جهان برای اقلیم گرم و خشک ایران استفاده نمود، بلکه برای ارایه سامانه بومی و پایدار برای این اقلیم، باید شرایط اقلیمی، اولویت های منطقه ای و سایر ضوابط و استانداردهایی که در ایران تدوین شده و در حال اجرا هستند را ملاک تصمیم گیری و عمل قرار داد.
معیارهای طراحی در ساختار حیاط مرکزی و تالار تابستان نشین خانه های قاجار یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
93 - 111
حوزه های تخصصی:
مسایل زیست محیطی و بحران انرژی از مشکلات امروزی انسان در دوران معاصر هستند که معماری بومی اقلیم گرم و خشک ایران در زمینه حل آنها به راه کارهایی خردمندانه ای دست یافته است. این معماری در هماهنگی با محیط پیرامون، بهره گیری از نیروهای طبیعت، و مقابله با شرایط سخت اقلیمی موفق بوده است. معماری پایدار در این اقلیم با استفاده از عناصر، مصالح، و دانش سازندگانشان در متعادل سازی حرارتی موفقیت های چشمگیری کسب نموده که شناخت الگوهای آن می تواند در طراحی امروزی مسکن در اقلیم گرم وخشک ایران راه گشا باشد. این مقاله به بررسی معیارهای طراحی در ساختار حیاط مرکزی و تالار تابستان نشین خانه های دوران قاجار در مناطق گرم وخشک ایران می پردازد. علت انتخاب عصر قاجار به عنوان زمینه مطالعه موردی این پژوهش اینست که بیشترین تعداد این خانه ها مربوط به این دوران هستند. به منظور یافتن رابطه فضاها با یکدیگر و شناخت هندسه حاکم بر آنان از روش همبستگی استفاده شده و مسیر استنتاج و تحلیل داده ها بر اساس مقایسه و استقرا است. پس از مطالعات میدانی وجمع آوری اطلاعات، ابعاد حاصله در جداول مختلف جمع آوری شدند و سپس معیارهای طراحی و الگوهای ساختاری حیاط مرکزی و تالار تابستان نشین، تناسبات و نحوه ارتباطات فضایی آنان مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل اقلیمی فضاها در نمونه های منتخب نیز انجام شد. روش این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی، از نوع پیمایشی، و کیفی- کمی است. از نتایج حاصل از بررسی داده ها، معیارهای طراحی واستاندار حاکم بر فضاها و روابط آنها و تناسبات صحیح حیاط مرکزی و تالار تابستان نشین در اقلیم گرم و خشک ایران حاصل شده است.
استانداردهای پایداری در شکل گیری ساختار و عناصر معماری اقلیم گرم و خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
187 - 214
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، باتوجه به مطالعات نمونه های سامانه های ارزیابی پایداری اقلیم گرم و خشک در سراسر جهان و مطالعات اقلیم گرم و خشک کشور ایران، کلیه مواردی که در این حوزه موجود است مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از نگارش این مقاله پاسخ به این پرسش است که آیا این مطالعات می توانند برای تدوین استانداردهای پایداری در سطح بومی معماری ایران نیز کارساز باشد و این که چگونه می توان شاخص ها و متغیر های پایداری اقلیم گرم و خشک را بر اساس این متون استخراج یا طراحی نمود. بر این اساس، نمونه هایی از استانداردهای پایداری در دنیا که در اقلیم گرم و خشک قرار گرفته اند، مانند سامانه های ارزیابی (GRIHA, NABERS, GREEN STAR, SA GREEN STAR, ESTIDAMA, QSAS) بررسی شده و همچنین، مشخصات اقلیم گرم و خشک و شاخص ها و راهکارهای پایداری در این اقلیم نیز مورد بررسی قرار گرفته است و چنین استنتاج می شود که متغیرهای منطقه ای، بومی و استانداردهای معماری و شهری در سامانه های ارزیابی بین المللی و منتخب اقلیم گرم و خشک کاملا تاثیرگذار بوده و الزاماً نمی توان از سامانه های مطرح موجود در جهان برای اقلیم گرم و خشک ایران استفاده نمود، بلکه برای ارایه سامانه بومی و پایدار برای این اقلیم، باید شرایط اقلیمی، اولویت های منطقه ای و سایر ضوابط و استانداردهایی که در ایران تدوین شده و در حال اجرا هستند را ملاک تصمیم گیری و عمل قرار داد.
کاربرد الگوی طراحی باغ ایرانی در باغ های شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم دی ۱۳۹۹ شماره ۹۱
41 - 56
حوزه های تخصصی:
یان مسئله: مجموعه باغ های ایرانی که د ر فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید ه است از خصوصیات مشترکی برخورد ارند که الگویی از طراحی باغ را موسوم به باغ ایرانی معرفی می کنند . خصوصیات برشمرد ه باغ های ایرانی عموماً عبارت است از هند سه مند ی، انتظام های محوری، مرکزی و چهاربخشی، سازمان های فضایی خاص کوشک و باغ و نظام های آب و کاشت که پد ید آورند ه ساختار باغ هستند . از د یگر ویژگی های برشمرد ه برای کاربست الگوی باغ ایرانی، که آن را تمثیلی از بهشت نیز د انسته اند ، ضرورت استقرار د ر سرزمین هایی به لحاظ اقلیمی گرم و خشک قلمد اد می شود و با توجه به منظر طبیعی و سرسبز مناطق معتد ل و مرطوب، کارکرد و ضرورتی برای اعمال این اصول طراحی خاص د ر آن قائل نیستند .هد ف پژوهش: این نوشتار با رد این فرضیه تأکید د ارد کاربست الگوی باغ ایرانی منحصر به معماری منطقه فلات مرکزی ایران نیست و می توان سوابقی از کاربست الگوی باغ ایرانی د ر د یگر سرزمین های ایرانِ فرهنگی با د رنظرگیری خصوصیات اقلیمی متفاوت از فلات مرکزی مشاهد ه کرد .روش پژوهش: اینکه آیا الگوی باغ ایرانی مختص به سرزمین های گرم و خشک د ر فلات مرکزی ایران است؟ کاربست این الگو د ر سرزمین های معتد ل و مرطوب چگونه بود ه است؟ نمونه هایی از کاربست الگوی باغ ایرانی د ر گیلان زمین کد ام اند ؟ پرسش های تحقیق پیش رو را د ر بر می گیرند . این پژوهش با استفاد ه از روش کیفی و تحقیق زمینه ای به ابعاد مشترک و متفاوت باغ های شمال ایران د ر مقایسه با باغ های فلات مرکزی ایران می پرد ازد .نتیجه گیری: این پژوهش با بررسی نمونه هایی از کاربست این الگو د ر اقلیم معتد ل و مرطوب شمال ایران به ویژه د ر منطقه گیلان نتیجه می گیرد «د ارالحکومه»، «باغ صفا» و «باغ ناصریه» د ر رشت و خانه باغی د ر املش از استان گیلان نمونه هایی از کاربست الگوی باغ ایرانی همچون «باغ عباس آباد » بهشهر هستند که د ر سرزمین هایی با اقلیم معتد ل و مرطوب شکل گرفته اند .
الگو شناسی کالبدی و فضایی خانه ایرانی در اقلیم گرم و خشک (مورد مطالعه: خانه عباسیان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تمام دوران خانه در فرهنگ ایرانیان به خصوص بعد از اسلام دارای اهمیت بسزایی است. خانه از جهت حفظ حریم خانواده به عنوان مکانی مقدس شناخته شده، دسترسی بیرون به درون خانه ایرانی دارای شبکه فضایی نظامی می باشد. این شبکه، فضای عمومی و خصوصی خانه را در سه لایه، لایه اول؛ فضای باز، لایه دوم؛ فضای پوشیده و لایه سوم؛ فضای بسته مورد تفکیک قرار داده است. زیرا ورود به خانه دارای درجه اهمیت و سلسه مراتب دسترسی به تمام نقاط خانه ایرانی یک اصل جداناشدنی معماری سکونتگاه ها است. هرچند در سال های اخیر گسست فضایی عناصر معماری از مقیاس خرد تا کلان، کالبد سکونتگاه شهرهای تاریخی ایران را دچار بی هویتی نموده است. ازاین رو خانه های تاریخی ایران گنجینه ای از مفاهیم و الگوهای طراحی، همچنین منبع الهام برای معماری خانه های معاصر در دسترس است. با بازشناسی و درک صحیح نظام فضایی می توان شرایط آسایش بصری، استفاده بهینه از فضا را دستور کار معماری حال حاضر قرارداد. لذا پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توسعه ای و از لحاظ روش از نوع تحقیقات تاریخی - توصیفی به طور خاص خانه تاریخی عباسیان کاشان را موردمطالعه قرار داده است. بررسی انجام شده بیان گر مشخصه های عناصر فضایی با هدف ایجاد سلسله مراتب، پیوستگی فضایی که خود انسجام بخش در تمام فضاها در نظام جزء به کل الگو حاکم بر معماری خانه تاریخی است، در متن مقاله الگو های ارائه شده شناسایی مفصل های انسجام بخش، به عنوان فضاهای بینابین، عامل پیوستگی ساختار فضایی سکونتگاهای ایران ارائه شده است.
بررسی تاثیر اقلیم و مولفه های تاثیرگذار آن بر کاروانسراهای سنتی کرمان
حوزه های تخصصی:
در معماری سنتی ایران توجه به مسائل اقلیمی حائز اهمیت بوده است و بر کالبد بنا تأثیر بسزایی داشته است. حاشیه جنوب شرق ایران دارای اقلیم گرم و خشک است و توجه به مؤلفه های اقلیمی در فرآیند طراحی کاروانسرا در این منطقه، می تواند به بالا بردن سطح آسایش ساختمان کمک کند. در همین راستا، در این پژوهش چند نمونه کاروانسرا سنتی شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفته و الگوها و مفاهیم، رویکردها و نظریه ها، ساختار و نحوه شکل گیری، انتظامات فضایی با رویکرد اقلیمی بناها تحلیل شده اند. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و مطالعات آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. هدف این پژوهش، استخراج الگوهای اقلیمی از فضاهای عمومی سنتی با تطابق ویژگی های مؤلفه اقلیمی در شهر کرمان با ویژگی های فضاهای عملکردی داخلی کاروانسراهای سنتی است و در پی پاسخ به این سؤال است که این الگوها تا چه حد متناسب و متأثر از اقلیم هستند. تطابق الگوهای به دست آمده از نمونه های کاروانسراهای سنتی مورد بررسی با مؤلفه اقلیم منطقه نشان می دهد که مشخصه های فضاهای زیستی در نمونه های مورد مطالعه از ویژگی های اقلیمی شهر کرمان پیروی می کند و به اهداف اقلیمی در منطقه گرم و خشک پاسخ می دهند.
بررسی رابطه اجزای کالبدی خانه های بومی اقلیم گرم و خشک ایران (مطالعه موردی: خانه های قاجاری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
59 - 76
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بحران انرژی و مسائل زیست محیطی از مهم ترین مشکلات انسان در جهان امروز است. برای مواجهه با این مشکل می توان از راهکارهای استفاده شده در معماری بومی اقلیم گرم و خشک ایران بهره برد. معماران خانه های بومیِ اقلیم گرم و خشک موفق شده اند، با استفاده از عناصر و مصالح کارآمد، روش ها و اصولی را برای متعادل سازی حرارتی بناها به دست آورند که امروزه می توانند در معماری مسکن در این اقلیم کارساز باشند. به منظور شناخت این اصول، این مقاله به بررسی رابطه اجزا و فضاهای ده خانه بناشده در دوره قاجار در شهر یزد می پردازد. بیشترین فراوانی در خانه های بومی اقلیم گرم و خشک در شهر یزد متعلق به خانه های دوره قاجار است، از این رو خانه های این دوره مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش: شناخت رابطه بین اجزای کالبدی خانه های قاجاری یزد و نحوه تعامل معماری این خانه ها با شرایط سخت اقلیمی هدف اصلی پژوهش حاضر است. پرسش اصلی این است که چه رابطه ای میان ابعاد و هندسه حاکم بر این فضاها و عملکرد آن ها نسبت به شرایط اقلیم گرم و خشک وجود دارد. روش پژوهش: برای یافتن رابطه فضاها با یکدیگر، و همچنین بررسی هندسه حاکم بر آن ها، روش همبستگی انتخاب شده و استنتاج و تحلیل داده ها بر اساس مقایسه و استقرا صورت گرفته است. ابعاد و اندازه ها از طریق مطالعات میدانی و جمع آوری اطلاعات به دست آمده و در جداولی دسته بندی شده اند و تحلیل اقلیمی فضاها نیز در نمونه های منتخب انجام شده است. به تبع هدفِ این پژوهشْ روشِ آن کاربردی، از نوع پیمایشی و کیفی-کمی است. در نهایت، با بررسی داده ها و جداول به دست آمده، اصول طراحی و استانداردهای حاکم بر فضاها و روابط آن ها حاصل شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نمایانگر همسازی معماری این خانه ها در کل و هم چنین سازگاری عناصر جزئی آن ها با شرایط اقلیم گرم و خشک است و درک درست معماران را از شرایط محیطی برای ایجاد آسایش در داخل بناها نشان می دهد. اعداد و نسبت های دقیق حاصل از این پژوهش نشان می دهند که اجزا و فضاهای مختلف این خانه ها مطابق اصول معماری اقلیمی طراحی شده اند که رعایت این اصول می تواند در معماری جدید مسکن و هم چنین کاهش هزینه انرژی مفید باشد.
تأثیر الگوی حیاط مرکزی در تعدیل شرایط اقلیم گرم و خشک خانه های کاشان (نمونه موردی: خانه های طباطبایی ها و بروجردی ها)
حوزه های تخصصی:
مناطق گرم و خشک دارای ویژگی های محیطی و اقلیمی خاص بوده و زیست بوم ها، آبادی ها و شهرهای سنتی این گونه مناطق بر اساس اصول خاص و متناسب با شرایط محیطی و اقلیمی ساخته شده اند. خانه های ساخته شده در اقلیم گرم و خشک نیز از اصول و روش های متعددی از جمله حیاط مرکزی، جهت رسیدن به شرایط آسایش استفاده نموده اند. حیاط مرکزی نقش ویژه ای در سازماندهی فضاهای اطراف خود و همچنین در شرایط اقلیمی خانه ها دارد. شهر کاشان یکی از شهرهای اقلیم گرم و خشک و دارای خانه های سنتی متعدد است. لذا در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی، کتابخانه ای به بررسی تأثیرات الگوی حیاط مرکزی در تعدیل شرایط اقلیم گرم و خشک شهر کاشان، در دو خانه بروجردی ها و طباطبایی ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در حیاط مرکزی خانه های سنتی کاشان (دو خانه بروجردی ها و طباطبایی ها) درصد قابل توجهی از مساحت حیاط به حوض آب و پوشش گیاهی اختصاص یافته است؛ این بدان معناست که عامل آب و پوشش گیاهی به همراه سایه اندازی جداره های بنا در حیاط مرکزی، نقش بسزایی در ایجاد رطوبت و تعدیل اقلیمی خانه های سنتی کاشان ایفا می کنند.
بررسی اصول معماری مسکن بومی اقلیم گرم و خشک ایران با رویکرد تاثیرشکلی بنا در ارتقاء آسایش حرارتی استفاده کنندگان از بنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
21 - 39
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی اصول معماری در مناطق مختلف حاکی از ارتباط نزدیک معماری رایج در هر منطقه با محیط جغرافیایی است. بررسی شاخصه های سبک های معماری در مناطق مختلف و محاسن آنها می تواند در ارائه الگوهای بهینه معماری مؤثر واقع گردد. مسکن بومی اقلیم گرم و خشک ایران، همواره شرایط آسایش حرارتی را برای ساکنین خود به همراه داشته است، هماهنگی اصول سازنده بنا با شرایط اقلیمی، آسایش محیطی و صرفه جویی در مصرف انرژی و کنترل شرایط محیطی را به دنبال داشته است، از این رو بازخوانی این ویژگی ها می تواند در معماری معاصر به عنوان الگوهای غنی معماری گذشته مورد استفاده قرار گیرد. مسئله ای که اینجا مطرح می گردد ظرفیت های معماری بومی برای کاربست در معماری نوین است. این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی و با هدفی کاربردی و به روش اس تنتاج کیف ی و کمی و تحلیل میدانی خانه های بومی شهر یزد انجام گرفته و گردآوری داده ها به کمک مطالعات کتابخانه ای و مشاهده ی میدانی به انجام رسیده اس ت. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بسیاری از موارد، الگوهای مسکن بومی اقلیم گرم و خشک در ارتقاء آسایش حرارتی استفاده کنندگان از بنا تأثیر بسزایی دارد. اهداف پژوهش: 1. شناخت راهبردهای طراحی مسکن بومی در مناطق گرم و خشک. 2. بررسی تأثیر شکلی بنا در مناطق گرم و خشک بر مسئله آسایش حرارتی در بنا. سؤالات: 1. اصول معماری بومی مناطق گرم و خشک چه تأثیری در آسایش حرارتی بناها دارد؟ 2. آیا معماری بومی مناطق گرم و خشک می تواند به عنوان یک الگوی مناسب در معماری عصر جدید مورد استفاده قرار گیرد؟
مولفه های طراحی بیوفیلیک بر حصول زیست پذیری با تاکید بر معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
406 - 429
حوزه های تخصصی:
نیاز بشر برای پیوند با دنیای طبیعی، نیازی فطری است. طبیعت و انتقال مفاهیم آن در طراحی محیط های زندگی باعث افزایش کیفیت زندگی و ارتقاء زیست پذیری مکان خواهد شد. از دیرباز معماری سنتی شهرهای ایران حائز اهمیت بوده و عامل اقلیم به عنوان یک پارامتر ویژه در طراحی، مورد توجه بوده است. با توجه به اینکه اکثر انگاره های معماری نوین غربی هستند. مسئله ای که اینجا مطرح می گردد چگونگی انطباق اصول انگاره بیوفیلیا با اصول معماری در اقلیم گرم و خشک است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی – تحلیلی با رویکرد کیفی و کمی انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی (برای تبیین شاخص ها) و پیمایشی (مشاهده و پرسشنامه) استفاده شده است. از آنجا که تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کمی محسوب می شود لذا از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و از نرم افزار آماری SPSS برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است از آزمون های آماری همبستگی برای بررسی روابط متغیرها، آزمون T تک نمونه ای برای مقایسه جامعه آماری با میانه نظری و رگرسیون چند متغیره برای بررسی تأثیرگذاری مؤلفه های طراحی بیوفیلیک بر زیست پذیری استفاده شده است. شهر جدید هشتگرد به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که همبستگی مستقیم و معناداری بین متغیرهای طراحی بیوفیلیک و زیست پذیری محاسبه وجود دارد. از طرفی براساس آزمون T تک نمونه ای مشخص شد وضعیت زیست پذیری از حد نرمال (میانگین 3) کمتر است، لذا جامعه در وضعیت مطلوب قرار ندارد. بر اساس آزمون رگرسیون چند متفیره، معادلات چگونگی روابط بین متغیرها ارائه شده و بر اساس ضریب بتا الویت بندی متغیرهای طراحی بیوفیلیک بر زیست پذیری مکان اعلام گردید که مؤلفه «بیومورفی» بیشترین تأثیر را بر حصول زیست پذیری مکان دارد. برخی مؤلفه های معماری اسلامی مانند کاربرد نور و فضا، روابط مکان محور و شکل و فضای طبیعی در طراحی بیوفیلیک نیز وجود دارند. اهداف پژوهش: 1.بررسی میزان زیست پذیری معماری بیوفیلیک با مکان. 2.بررسی میزان انطباق معماری بیوفیلیک با معماری اسلامی. سؤالات پژوهش: 1.معماری بیوفیلیک تا چه میزان امکان زیست پذیری و انطباق با مکان را دارا است؟ 2.معماری بیوفیلیک و معماری اسلامی چه وجوه شباهتی با یکدیگر دارند؟
انتخاب مصالح جداره بیرونی ساختمان مسکونی در اقلیم گرم و خشک ایران با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربری مسکونی به عنوان پیشبرنده صنعت ساخت وساز به عنوان اصلی ترین مصرف کننده مصالح ساختمانی شناخته می شود. انتخاب مناسب و نظام مند مصالح جداره خارجی کاربری مسکونی علاوه بر حفظ کیفیت معماری ایجاد شده، اثر مثبتی در حوزه های مختلف از جمله اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی-فرهنگی منطقه خواهد داشت. شاید در نگاه ابتدایی انتخاب از میان طیف مصالح چندان پیچیده به نظر نرسد، ولی با نگاه به نتایجی که انتخاب ضعیف در حوزه های مختلف بر کیفیت معماری ایجاد شده می گذارد، متوجه ابعاد فراوان و پیچیده تأثیرگذار و تأثیرپذیر در حوزه ی انتخاب مصالح خواهید شد. پژوهش پیش رو در راستای مشخص نمودن عوامل درگیر در روند انتخاب مصالح و تبیین روابط میان آنها است تا بتوان با استفاده از آن انتخاب درستی را انجام داد. با تببین نظام مند این روابط می توان الگویی برای انتخاب مناسب مصالح جداره خارجی کاربری مسکونی در اقلیم گرم و خشک ایران ایجاد نمود که مورد استفاده طراحان و کاربران نیز قرار بگیرد. در این پژوهش با استفاده از ابزارهای تحلیلی در حوزه ی تصمیم گیری چند شاخصه تک هدفه و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی با رویکرد فازی (FAHP[i]) با استفاده از پرسشنامه خبره به گردآوری نظرات خبرگان برای معیارهای مشخص شده تأثیرگذار در این روند اقدام گشته است. پس از مشخص شدن میزان اهمیت معیارها در نظر خبرگان با استفاده از ابزارهای تحلیل اطلاعات روش سلسله مراتبی فازی میزان وزن نهایی معیارهای تعیین شده به دست آمد و در انتها نیز درخت سلسله مراتب معیارها و زیرمعیارها برای انتخاب مصالح جداره بیرونی ساختمان مسکونی ارائه و توضیح داده شده است. [i] Fuzzy Analytical Hierarchy Process