آموزش عالی ایران

آموزش عالی ایران

آموزش عالی ایران سال 16 بهار 1403 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

فرصت ها و موانع پیشرفت علمی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
پیشرفت و جهش علمی هر دانشگاهی بهعنوان یک سیستم پیچیده نیازمند فهم تنوع موجود در آن، برای ایجاد فضایی مساعد به زایش خلاقیتهای فردی و گروهی است. هرچند این تنوع، بستری ضروری برای توسعهی علمی-فرهنگی دانشگاه میباشد ولی درعینحال سبب پیچیدگی فزاینده سیستم دانشگاهی میشود. چه موانعی سر راه فهم این تنوع و پیچیدگی ناشی از آن میشود؟ باوجود اینکه فهم تنوع موجود در سیستمهای دانشگاهی این امکان را فراهم میسازد که زمینه برای پیشرفت و جهش علمی در دانشگاهها مساعد شود؛ ولی «کنترل» پیچیدگی از طریق رویکردهای مدیریتی کاهنده به دور از تأمل در کلیت سیستمهای دانشگاهی مانع بزرگی برای چنین فضایی میشود و سبب بیتوجهی به فرصتهایی میشود که برای تعالی عملکرد آنها مهم هستند. این فرصتها کدماند؟ در این مقاله که به شیوهی تأمل پذیرانه با سنتز از پژوهشها و نظرات در خصوص وضعیت آموزش عالی کشور همراه با بهرهگیری از تجارب و مطالعات نویسنده در بیش از سه ده آموزش، پژوهش و مشاهده در دانشگاههای دولتی ایران و برخی از کشورهای جهان نگارش شده است، با بررسی موانع پیشرفت و توسعه علمی و فرهنگی آموزش عالی کشور بر ضرورت توجه و فهم اهمیت تخیلات و تصورات دانشجویان، بهعنوان یک فرصت مهم و میدان دادن به «بازی» آنها در تعاملات دانشجویان و دیگر کنشگران دانشگاهها در موقعیتهای پیچیده آموزشی و پژوهشی تأکید شده است؛ این فهم و توضیح برخاسته از آن، یکی از مسیرهای تعالی سیستمهای دانشگاهی میباشد همانطور که پارادایمی که مانع چنین فهمی میشود سدی در برابر پیشرفتهای و انگیزههای علمی بهویژه دانشجویان میگردد.
۲.

شاخصهای سنجش عدالت در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
هدف: عدالت در کنار آزادی، از مهمترین ارزشهای بشری است. حکومتها، جوامع، سازمانها و نهادهای اجتماعی، مشروعیت خود را از عدالت کسب میکنند. در حوزه آموزش، جامعه جهانی در راستای تحقق عدالت به سمت اجرای پارادایم «آموزش عالی برای همه» پیش میرود. این رویکرد، آموزش عالی را بهمثابه یک حق برای افراد قلمداد میکند. ازآنجاکه یکی از مهمترین گامها برای ارتقای عدالت، تشخیص و تعیین شاخصهای آن است تا سیاستگذاری، برنامهریزی و ارزیابی در جهت بهبود وضعیت عدالت در جامعه در حوزه آموزش عالی بر اساس آن شاخصها انجام گیرد، لذا هدف این مطالعه، معرفی و دستهبندی شاخصها و نشانگرهای عدالت در آموزش عالی است تا مسئولان با انسجام فکری بیشتری در باب عدالت در آموزش عالی بیندیشند. روششناسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی[1] است. گردآوری دادههای پژوهش با استقاده از دو روش تحقیق اسنادی و گروه کانونی انجام شد. در این پژوهش، هفت نفر از مسئولان و مدیران آموزش عالی و نیز صاحبنظرانی با تخصصهای آموزش عالی، اقتصاد و فلسفه آموزشی بهعنوان اعضای گروه کانونی شرکت داشتند که طی دو جلسه، نظرات آنها جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استقاده از روش تحلیل محتوا تا دستیابی به مرحله اشباع انجام گرفت و در نهایت، شاخصهای عدالت به چهار دسته و 50 نشانگر، تقسیمبندی شدند. یافتهها: شاخصهای عدالت در چهار گروه: الف- شاخص فردی (دانشجو) با 16 نشانگر، ب- شاخص سازمانی (دانشگاه و مؤسسات آموزش عالی) با 7 نشانگر، پ- شاخص مالی و اقتصادی (سطح خُرد و کلان) با 10 نشانگر و ت- شاخص تطبیقی (مقایسه بینالمللی) با 17 نشانگر تقسیمبندی شد. نتیجهگیری: یک نظام آموزش عالی عادلانه میتواند دو رویکرد اصلی داشته باشد: الف- تلاش برای کاهش تفاوت بین افراد، گروهها و سازمانها و ب- حداکثر نمودن حداقلها. درعینحال تا وقتی یک جامعه مبتنی بر ساختارهای نابرابر در به دست آوردن فرصتهای ممتاز سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است، نمیتوان از عدالت در آموزش عالی سخن گفت. اصلاحات عادلانه با بهکارگیری شاخصهای چهارگانه برشمرده شده در این مقاله، زمانی نتایج کاملی به بار خواهند آورد که همزمان سایر حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیز اصلاح شده باشند.
۳.

واکاوی و شناسایی موانع و راهبردهای تعامل دانشگاه شهید چمران اهواز با محیط بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی و شناسایی راهبردها و موانع تأثیرگذار بر تعامل دانشگاه شهید چمران اهواز با محیط پیرامونی خود انجامشده است. روش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روششناسی، کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز است که از بین آنها هشت نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند برای مصاحبههای عمیق انتخاب شدند. دادههای گردآوریشده از طریق این مصاحبهها با استفاده از چرخه تجزیهوتحلیل اطلاعات کرسول تحلیل شدند. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که وضعیت کنونی دانشگاه شهید چمران اهواز در ارتباط با تعامل با محیط پیرامونی خود در دو مضمون اصلی «اعضای هیئتعلمی و دانشجویان» و «موفق نبودن دانشگاه در حوزه پژوهش» قابلبررسی است. همچنین، عوامل آسیبزا در زمینه تعامل دانشگاه با محیط پیرامونی در شش مضمون شامل «نگاه تبعیضگونه مرکزنشینان به استان خوزستان»، «جابهجایی جمعیتی بعد از جنگ»، «ناامیدی مردم نسبت به بهبود امور استان»، «عزل و نصبهای نادرست در نظام مدیریتی دانشگاه»، «سیاستگذاری سازمان سنجش در جذب منطقهای و بومی دانشجویان» و «عدم وجود ترکیبی داخلی و خارجی در جذب هیئتعلمی» شناسایی شدند. در مقابل، عوامل فرصت ساز در دو مضمون «وضعیت استراتژیک استان خوزستان» و «برند دانشگاه جندیشاپور» استخراج شد. در نتیجهگیری حاصل از یافتهها، راهبردهای مؤثر در زمینه تعامل دانشگاه شهید چمران اهواز با محیط پیرامون خود در چهار دسته راهبرد عمومی، منطقهای، علمی و بینالمللی و درون دانشگاهی طبقهبندی شد. نتیجهگیری: دانشگاه شهید چمران اهواز با پتانسیلهای موجود، میتواند نقش مؤثرتری در توسعه منطقه ایفا کند. برای تحقق این هدف، پیشنهاد میشود شورای دانشگاه کمیتهای تخصصی تشکیل دهد تا راهکارهای پیشنهادی را پیگیری و ارزیابی کند. این کمیته با مشارکت نمایندگان هیئتعلمی، دانشجویان، کارکنان اداری و نمایندگانی از صنایع و سازمانهای دولتی استان، میتواند بهعنوان یکنهاد هماهنگکننده عمل کند.
۴.

تأملی بر تنوع وظیفه و هویت دانشگاهی اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
هدف: اعضای هیئتعلمی دانشگاه بهواسطه کار علمی و زیستن در محیط دانشگاه، دارای هویت دانشگاهی میشوند. درگیر شدن استادان در وظایف متنوع، میتواند آنها را دچار سردرگمی و تنش هویت دانشگاهی نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تنوع وظیفه بر تنش هویت دانشگاهی استادان دانشگاههای دولتی ایران انجام شد. روش: رویکرد پژوهش کمی و کیفی و از نوع چند روشی بود. جامعه آماری شامل کلیهی اعضای هیئت علمی دانشگاههای دولتی ایران بود و مشارکت کنندگان در پژوهش در بخش کمی 373 نفر از اعضای هیئت علمی از 45 دانشگاه بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقهای چند مرحلهای انتخاب شدند. در بخش کیفی نیز با 12 نفر از اعضای هیئت علمی و مدیران دانشگاهها که با روش نمونه گیری هدفمند شناسایی شده بودند، مصاحبه عمیق انجام شد. یافتهها: یافتههای پژوهش بیانگر آن است که اعضای هیئتعلمی اعتقاد دارند برای انجام بهتر رسالت استادی خود ضرورت دارد وظایف متنوعی را انجام دهند و بهطور کلی تنش هویت دانشگاهی استادان دانشگاههای دولتی ایران بیشتر ازحد متوسط است که بر پایه نتایج بدست آمده از آزمون رگرسیون نیز مؤلفه پژوهشگری حرفهای با قدرت بیشتری تنش هویت دانشگاهی را پیشبینی میکند و مؤلفههای کنشگری اجتماعی و منشأ درآمد اختصاصی در جایگاه بعدی قرار دارند. همچنین اثر یادگیرندگی مادامالعمر و تعالی در تدریس بر تنش هویتی معنادار نبود. نتایج پژوهش نشان میدهد که اعضای هیئتعلمی شغل خود را حفظ میکنند و تمایلی به ترک دانشگاه ندارند که علل این تمایل به ماندگاری در دانشگاه را میتوان در دو دسته عوامل امیدآفرین و نگرانکننده دستهبندی نمود. نتیجهگیری: هویت علمی یکی از اجزای کلیدی نظام دانشگاهی است؛ بنابراین باید زمینه شکوفایی آن را فراهم کرد و اجازه نداد که تنوع وظایف، دخالت افراد غیردانشگاهی یا هر دلیل دیگری منجر به تنش هویتی شود.
۵.

نقش فناوری های تحول آفرین بر کارآفرینی نظام آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
هدف: نظام آموزش عالی در هر جامعهای از اهمیت ویژهای برخوردار است. امروزه دیگر دانشگاه، کارآفرینی، صنعت و کسبوکار از هم جدا نیستند. پس با توجه به اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع و بهعنوان یک سرمایه اجتماعی مهم، تعامل فعال و مؤثر دانشگاه و کارآفرینی میتواند در توسعه ملی سهم بسزایی داشته باشد. در حال حاضر فناوریهای تحولآفرین نقش جدید و مهمی را در دانشگاه کارآفرین و کارآفرینی دانشگاه ایفا میکنند. هدف پژوهش حاضر این است که به این سؤال پاسخ داده شود که فناوریهای تحولآفرین چگونه بر کارآفرینی دانشگاه تأثیرگذار است؟ روش: تعداد سیزده مقاله و کتاب داخلی و سه مقاله خارجی مرتبط با نقش فناوریهای تحولآفرین بر کارآفرینی نظام آموزش عالی کشور شناسایی و به روش کیفی تحلیل محتوا موردمطالعه، بررسی و تجزیهوتحلیل قرار گرفته شد. یافتهها: طبق یافتههای این پژوهش، فناوریهای تحولآفرین و استفاده مؤثر از آنها در کلاسهای درس و محیط دانشگاه، زمینهساز توسعه کارآفرینی و دانشگاه کارآفرین به معنای واقعی میشود و همچنین محققان چالشها و الزامات بهکارگیری فناوریهای تحولآفرین، عوامل مؤثر بر رابطه فناوریهای تحولآفرین و کارآفرینی نظام آموزش عالی کشور و همچنین اثرات مثبت و منفی و چگونگی تأثیر فناوریهای تحولآفرین بر کارآفرینی را موردمطالعه و بررسی قرار دادند. نتیجهگیری: امروزه ضرورت پرداختن به فناوریهای تحولآفرین و مدیریت مناسب آن، در جهت ایجاد ابزارها و شیوههای مؤثر و نوین در بهبود کیفیت عملکرد دانشگاههای کشور و همچنین ارائه راهحلهای جدید و نوآور در ابعاد مختلف بهویژه بعد کارآفرینی، بیش از بیش احساس میشود. کارآفرینی و فناوریهای تحولآفرین هر دو منشأ نوآوری و ایجاد تمایل به نوآوری در جامعه هستند که ارتباط مؤثر آنها میتواند نویدبخش روزهای بهتر در دانشگاه، جامعه و کسبوکار باشد.
۶.

محدودیت آزمون سراسری در ارزیابی توانایی های درون فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
هدف: آزمون سراسری ورود به دانشگاه (کنکور) مهمترین آزمون و ارزیابی صورت گرفته در تاریخ 60 ساله خود (از سال 1347 هجری شمسی تا به امروز) در ایران بوده است. به همین دلیل، درک اینکه این آزمون چه چیزی را مورد سنجش قرار میدهد ضروری است. در این مقاله، هدف ما بررسی مفروضه ارگودیستی از طریق بررسی شرط همگنی پدیده مورد نظر در جامعه است. این امر بدان جهت از اهمیت برخوردار است که اگر مفروضه ارگودیسیتی در ساختار عاملی کنکور وجود نداشته باشد، نمیتوان این عوامل را به صورت علّتهای درونفردی تفسیر کرد. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات بینمقطعی و به منظور بررسی تغییرناپذیری اندازهگیری در ساختار عاملی کنکور است. جامعه پژوهش کلیه داوطلبین آزمون سراسری در کنکور ریاضی سال 1400 است که از این بین 12699 نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند. شاخصهای (متغیرهای) بکار رفته در این مقاله را نمرات (بر حسب درصد) داوطلبین دروس آزمون سراسری گروه علوم ریاضی و فنی شامل ادبیات فارسی، عربی، معارف اسلامی، زبان انگلیسی، ریاضیات، فیزیک و شیمی تشکیل داده بود. یافتهها: نتایج تحلیل عاملی یک ساختار سه عاملی برای کنکور پیشنهاد داد. همچنین، با استفاده از تحلیل خوشه سلسله مراتبی، داوطلبین آزمون ریاضی و فنی به 6 گروه تقسیم شدند. اما میان این 6 خوشه مختلف آزمودنیها در ساختار عاملی بدست آمده در مرحله اول، تغییرناپذیری اندازهگیری در هیچ سطحی (حتی سطح پیکربندی) برقرار نبود. نتیجهگیری: با توجه به اینکه تغییرناپذیری اندازهگیری ساختار عاملی ما تایید نشد، بنابراین ساختار عاملی در کنکور سراسری از ویژگی همگنی جامعه برخوردار نیست. از آنجا که مفروضه ارگودیستی وابسته به شرط همگنی جامعه است، بنابراین، کنکور از مفروضه ارگودیستی برخوردار نیست. این بدان معنا است که نمیتوان عاملهای حاصله از مدلهای متغیر مکنون در خصوص کنکور را به صورت علّتهای درونفردی تفسیر کرد. ابن نتیجه نشان از عدم روایی و توجیهپذیری بسیاری از تفسیرات انجام گرفته بر اساس عاملهای حاصل از آزمون سراسری ورود به دانشگاه دارد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۵۷