مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری های نوین همواره در حال تغییر ساختار حقوقی صنایع مختلف هستند. در صنعت حمل ونقل و به طور خاص در شرکت های ارائه دهنده خدمات هوشمند حمل ونقل نیز وضعیت حقوقی رانندگان تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته است. شرکت ها مدعی می باشند که صرفاً واسطه میان رانندگان و کاربران مسافر هستند و بیش از این نقشی در حمل ونقل ندارند اما در مقابل برخی حمل ونقل را بین شرکت و کاربر مسافر دانسته و شرکت و راننده را مشمول رابطه استخدامی دانسته اند. هدف این مقاله تعیین وضعیت حقوقی راننده در شرکت های مذکور بوده و ازاین رو در ابتدا به چگونگی کیفیت رابطه راننده با شرکت پرداخته شده است و سپس به این موضوع پرداخته ایم که چه قواعد حقوقی می تواند بر این رابطه حاکم باشد. نوشتار حاضر به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده است. نتایج بیانگر این امر هستند علی رغم آنکه مدل کسب وکار شرکت های مذکور دارای منافع و مزایای زیادی می باشد اما با بعضی از قواعد حقوقی سنتی در برخی از بخش ها مطابقت نداشته و سبب اختلال در آن ها شده اند. رانندگان در این مدل کسب وکار در وضعیت مبهم و نامتناسبی قرار گرفته اند و از هرگونه حمایت های قانونی محروم شده و همچنین فاقد هرگونه رابطه استخدامی با شرکت می باشند. نظام حقوقی فرانسه در راستای ساماندهی این وضعیت، عملکرد رانندگان در این شرکت ها را نوعی تبعیت حقوقی تلقی کرده و رانندگان را کارگر مورد شناسایی قرار داده است. در نظام حقوقی ایران عملکرد رانندگان را نمی توان تبعیت حقوقی تلقی کرد ازاین رو رانندگان به عنوان خویش فرما مورد شناسایی قرار گرفته اند.
تحلیلی بر نقش گرایش ها و اقدامات مدیریت استعداد بر عملکرد کسب و کارهای فناورانه در پارک علم و فناوری کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، سازمان ها برای ماندگاری در رقابت با سایر رقبا، باید عملکرد خود را ارتقا بخشیده و در تلاش ایجاد فرصت هایی برای جذب استعدادهای برتر باشند. هدف از انجام این پژوهش نیز مشخص کردن نقش گرایش ها و اقدامات مدیریت استعداد بر عملکرد کسب و کارهای فناورانه شرکت های فعال در پارک علم و فناوری استان کردستان می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی و بصورت پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت ها و سازمان های مستقر در پارک علم و فناوری استان کردستان است که تعداد شرکت های مورد مطالعه ۸۱ شرکت بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی آسان و از طریق فرمول کوکران تعداد ۶۸ شرکت بدست آمد. ابزار اصلی گردآوری داده پرسشنامه محقق ساخته می باشدکه روایی محتوایی آن به تأیید ۷ نفر از اساتید صاحب نظر مدیریت رسانده شد و پایایی ترکیبی و کل بدست آمده نیز بالای ۷/۰ بدست آمد. جهت تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده شده است. نتایج نشان دادند که اقدامات و گرایش های مدیریت استعداد بر عملکرد کسب و کارهای فناورانه تأثیر مثبت و معناداری دارد. اقدامات مدیریت استعداد با ضریب ۶۱۱/۰ بیش ترین تأثیرگذاری را بر عملکرد کسب و کارهای فناورانه دارد و سیستم های کارمحور با ضریب ۳۴۴/۰ کم ترین تأثیر را بر عملکرد کسب و کارهای فناورانه داشت. نتایج نشان داد که اقدامات مدیریت استعداد برای شرکت های دانش بنیان اولویت بالاتری نسبت به گرایش های استراتژیک مدیریت استعداد دارد. بدین معنا که برای کسب و کارهای فناورانه نتایج کوتاه مدت به دلیل لذت آنی دارای اهمیت بالاتری نسبت به نتایج بلند مدت می باشد.
بررسی نقش ابعاد فرهنگ سازمانی در توسعه و بهبود تکنولوژی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ابعاد فرهنگ سازمانی بر توسعه و بهبود تکنولوژی سازمانی انجام گرفته است. روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و از لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری را تعداد کل شرکت های دانش بنیان نوپا در کشور ایران تشکیل داده است که در زمان جمع آوری داده های تحقیق تعداد آنها بالغ بر 2221 شرکت بوده است و از بین آنها با توجه به جدول مورگان تعداد 327 شرکت به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا از روش های آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف استاندارد و غیره استفاده شد. سپس در مرحله بعد به منظور پیش بینی توسعه تکنولوژی سازمانی از طریق ابعاد فرهنگ سازمانی در جامعه مورد مطالعه از آزمون رگرسیون خطی گام به گام استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تمامی متغیرها و ابعاد فرهنگ سازمانی همبستگی مثبت، مستقیم و نسبتا بالایی با تکنولوژی سازمانی داشته و تجزیه وتحلیل آزمون رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که تکنولوژی سازمانی شرکت های دانش بنیان نوپا از طریق ترکیب هر چهار بعد فرهنگ سازمانی قابل پیش بینی است. بنابراین توصیه می شود که شرکت های مورد مطالعه، قبل از به کارگیری نوع خاصی از تکنولوژی، به شناسایی و تحلیل فرهنگ سازمانی خود پرداخته و متناسب با سطح فرهنگ خود، تکنولوژی مناسب را به کار گیرند.
شناسایی عوامل مؤثر بر خرید آنلاین در شرکت های مبتنی بر فناوری (مورد مطالعه : شرکت دیجی کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر خرید از فروشگاه های مبتنی بر فناوری که بصورت آنلاین فعالیت دارند در میان خریداران فراگیر شده است و به دلیل سهولت در انتخاب فروشنده ، برای شرکت های آنلاین دارای ریسک از دست دادن سریع مشتریان است. لذا برای بهینه سازی ارائه خدمات به مشتریان لازم است تا مهم ترین عوامل اثرگذار بر این خریدها از دید مشتریان شناسایی شده و مشکلاتی که باعث نارضایتی آنان می گردد رفع شوند.در این پژوهش با استفاده از روش شبکه نگاری به بررسی این عوامل در خریداران شرکت دیجی کالا به عنوان نمونه مورد بررسی پرداخته شده. در روند انجام با بررسی نظرات مشتریان این شرکت در شبکه اجتماعی اینستاگرام در بازه زمانی 8ماهه ، 353 نظر مرتبط با موضوع انتخاب شده، و پس از انجام مراحل کدگذاری، مدلی شامل 10مقوله هسته (و 38 بعد تشکیل دهنده) تأثیرگذار بر تجربه خرید مشتریان شرکت مبتنی بر فناوری دیجیکالا را شناسایی و ارائه نماید. نتایج به دست آمده مدلی جامع از عوامل اثرگذار بر تجربه خرید آنلاین کالا از فروشگاه مبتنی بر فناوری دیجیکالا، شامل 10 مقوله مدیریت زنجیره تأمین، دیدگاه شخصی مشتریان، امکان مرجوعی کالای خریداری شده، تجربه قبلی خریدار، نحوه قیمت گذاری محصولات، تنوع محصولات، طرز برخورد نیروی انسانی، وب سایت و اپلیکیشن نحوه بسته بندی و کیفیت محصول را معرفی نمود.
تحلیل اثر متقابل بازیگران خودروی بدون راننده با روش آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور بنیادی، جابجایی توسط سه جزء سیستم از قبیل: خودرو، راننده و زیرساخت حمل و نقل تضمین می شود. با گذشت زمان، خودروها و زیرساخت از طریق بهبود فناورانه، پیشرفت چشمگیری داشته اند. اما تنها جزء ثابت این سیستم که به علت محدویت های انسانی در رانندگی هنوز پرخطر است، انسان می باشد. راه حل پیشنهادی دانشمندان برای حل این جزء نیز استفاده از خودروهای خودران یا بدون راننده است. لذا هدف از این تحقیق، تجزیه و تحلیل اثرات متقابل بازیگران بر عوامل موثر خودروی خودران می باشد تا با تمرکز بر آنها بتوان مقدمات مناسب این فناوی فراهم گردد. با توجه به پارادایم مسئله، متدولوژی از نوع کیفی، و روش انجام آن آینده نگاری، و جامعه پژوهش، متخصصین صنایع مرتبط، نمونه نیز بصورت خبرگان قضاوتی غیر تصادفی، ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و مستندات پیشین ادبیات بود. از نرم افزار مکتور برای تجزیه و تحلیل استفاده گردید. نتایج تحقیق این بود که بازیگرانی مانند وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، و وزارت راه و شهرسازی با توجه به موقعیت اشان در نمودار، جزء متغیرهای بازتاب و کلیدی می باشند. این متغیرها دارای اثر گذاری بالا بر روی سیستم و اثر پذیری بالا از سیستم می باشند. با توجه به نتایج، از آنجاییکه خودروی خودران یک فناوری است که اثرات اجتماعی، فرهنگی و فناورانه بر آینده خواهد داشت، با خوشه بندی ایجاد شده می توان سیاستگذاری مناسب در اجرایی نمودن این فناوری داشت.
ارائه مدلی برای فاکتورهای کلیدی موفقیت در فرایندهای طراحی و توسعه محصولات جدید صنعت خودرو با رویکرد DFX(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر ارائه مدلی برای عوامل کلیدی موفقیت در فرایندهای طراحی و توسعه محصولات جدید صنعت خودرو با رویکرد DFX می باشد. با توجه به هدف و ماهیت، این پژوهش از نظر روش، یک پژوهش کیفی است. جامعه آماری مطالعه شامل اساتید دانشگاهی و مدیران ارشد مرکز تحقیقات و مهندسی شرکت ساپکو و معاونت مهندسی شرکت ایران خودرو بوده است. حجم نمونه تا اشباع داده ها تعیین شده است و در انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. نتایج نشان می دهد که مقوله های بهره گیری از فناوری های روز، مولفه های DFX، سرمایه انسانی، امکانات و زیرساخت ها، همکاری و تعامل، سیاست گذاری ها و قوانین و عوامل سازمانی مهم ترین مقوله های موفقیت در فرایندهای طراحی و توسعه محصولات جدید صنعت خودرو با در نظر گرفتن رویکرد DFX است. این طور نتیجه گیری می شود که موفقیت در فرایندهای طراحی و توسعه محصولات جدید صنعت خودرو مستلزم برآورده کردن مجموعه ای از فاکتورها می باشد که نقص در هر کدام می تواند بر روی دیگری هم تأثیرگذار باشد. هدف مطالعه حاضر ارائه مدلی برای عوامل کلیدی موفقیت در فرایندهای طراحی و توسعه محصولات جدید صنعت خودرو با رویکرد DFX می باشد. با توجه به هدف و ماهیت، این پژوهش از نظر روش، یک پژوهش کیفی است. جامعه آماری مطالعه شامل اساتید دانشگاهی و مدیران ارشد مرکز تحقیقات و مهندسی شرکت ساپکو و معاونت مهندسی شرکت ایران خودرو بوده است. حجم نمونه تا اشباع داده ها تعیین شده است و در انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. نتایج نشان می دهد که مقوله های بهره گیری از فناوری های روز، مولفه های DFX، سرمایه انسانی، امکانات و زیرساخت ها، همکاری و تعامل، سیاست گذاری ها و قوانین و عوامل سازمانی مهم ترین مقوله های موفقیت در فرایندهای طراحی و توسعه محصولات جدید صنعت خودرو با در نظر گرفتن رویکرد DFX است. این طور نتیجه گیری می شود که موفقیت در فرایندهای طراحی و توسعه محصولات جدید صنعت خودرو مستلزم برآورده کردن مجموعه ای از فاکتورها می باشد که نقص در هر کدام می تواند بر روی دیگری هم تأثیرگذار باشد.