جامعه شناسی تاریخی و سیاست خارجی ایران: یک چارچوب نظری (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
سیاست خارجی ایران یکی از حوزه هایی است که توجه تحلیل گران متعددی را به خود جلب کرده و ادبیات گسترده ای به خصوص دریکی دو دهه اخیر در این زمینه تولید شده است. مقاله پیش رو با تقسیم ادبیات مذکور به سه دسته تاریخی، کاربست نظریه و نظریه پردازی به بررسی آثار موجود پرداخته و به این نتیجه می رسد که به رغم اهمیت تحلیل سیاست خارجی ایران تلاش های صورت گرفته در این زمینه از حیث کاربست نظریه ها و نظریه پردازی توسعه نیافته است. در راستای بهبود وضعیت موجود، مقاله معتقد است نظریه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل با داشتن شاخص هایی ازجمله تأکید بر نقش تاریخ در کنار نظریه، تنوع موضوعی و روشی، عدم جدایی نیروهای داخلی و خارجی، روش مقایسه ای و ترسیم دولت به عنوان نهاد برآمده از دل نیروهای اجتماعی، ظرفیت و چارچوب مناسبی برای توصیف، تحلیل، تبیین و نظریه پردازی سیاست خارجی ایران فراهم می سازد. بنابراین، بابیان قابلیت، تناسب و سودمندی نظریه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل در تحلیل سیاست خارجی ایران، نهایتاً سعی شده است چارچوب نظری برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی این کشور ارائه شود که ضمن توجه به مؤلفه های داخلی و خارجی در شکل دهی به سیاست خارجی قابلیت تغییر و تحولات آن در طول زمان نیز داشته باشد.Historical Sociology and Iranian Foreign Policy: A Theoretical Framework
Iran's foreign policy is one area that has attracted the attention of numerous analysts resulting in an extensive literature especially in last two decades. Classifying the literature into three; historical, application of theory and theorizing, this article argues that the literature on Iran's foreign policy analysis is underdeveloped in theory developing and application. In order to improve the situation, we believe that historical sociology of international relations has major features including emphasis on the role of history along with theory, diversity of subjects and methods, interweaving internal and external forces which shape foreign policy, comparative method, and state as an institution, which provide proper capacity and framework to analyze, explain and theorize Iran's foreign policy. Thus, after we have shown the appropriateness and usefulness of the approach, we will propound a theoretical framework for Iran's foreign policy analysis. This framework not only considers internal and external components but also can analyze changes in foreign policy over time