۱.
کلیدواژهها:
الگوی مشارکتی رسمی الگوی مشارکتی غیر رسمی پیشرفت تحصیلی یادداری جیگساو
هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر گروه های مشارکتی رسمی و غیر رسمی تدریس در پیشرفت تحصیلی و یادداری دانش آموزان بود. به این منظور از بین 680 دانش آموز پسر پایه نهم ناحیه 4 شهر کرج به روش نمونه گیری خوشه ای، نمونه ای به حجم 60 نفر انتخاب شده و در سه گروه قرار گرفتند. گروه اول به روش سنتی، گروه دوم با الگوی مشارکتی رسمی و گروه سوم با الگوی مشارکتی غیر رسمی در درس مطالعات اجتماعی مورد آموزش قرار گرفتند. داده های حاصل از اجرای سه راهبرد مذکور، با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی و میزان یادداری دانش آموزانی که با الگوی مشارکتی رسمی و غیر رسمی آموزش دریافت کرده اند، بیشتر از دانش آموزانی است که به روش سخنرانی مورد آموزش قرار گرفته اند؛ اما در یادداری دانش آموزان بین الگوی مشارکتی رسمی و غیر رسمی تفاوت معناداری مشاهده نشد. با توجه به یافته های این پژوهش، الگوهای مشارکتی رسمی و غیر رسمی می تواند در پیشرفت تحصیلی و میزان یادداری دانش آموزان موثر واقع شود.
۲.
کلیدواژهها:
برنامه درسی نظریه انسان گرایی معلمان دوره ابتدایی شهرستان بابل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان کاربست مولفه های نظریه انسان گرایی توسط معلمان ابتدایی شهرستان بابل است.این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی و با جامعه ای شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان بابل اعم از زن و مرد، به تعداد 1100 نفر صورت گرفت. نمونه گیری به روش خوشه ای متناسب با حجم انجام شد و تعداد 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته، شامل 19 سوال، براساس طیف لیکرت پنج درجه ای بوده است. روایی پرسشنامه، با استفاده از روایی محتوا مشخص گردید و پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ 96/0برآورد گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که معلمان در کلاس درس به دانش آموزان بازخوردی ارائه می دهند که صادقانه و یاری رساننده باشد و همچنین فضایی دلسوزانه و سرشار از اعتماد را در کلاس فراهم می کنند. نتایج بخش استنباطی این حیطه نشان داد که آماره دوجمله ای در سطح 05/≥p معنی دار بوده است. بنابراین می توان ادعا کرد که میزان استفاده معلمان ابتدایی از مولفه های انسان گرا بیش از سطح متوسط است. همچنین در مورد مقایسه میزان به کارگیری مولفه های نظریه انسان گرا، آماره فریدمن در سطح 05/≥p معنی دار بوده، بنابراین بین میزان استفاده مولفه های نظریه انسان گرایی تفاوت وجود دارد.
۳.
کلیدواژهها:
فعالیت محوری هوشهای چندگانه کتاب کار و فناوری پایه ششم ابتدایی
روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش، کتاب کار و فناوری پایه ششم ابتدایی سال ۱۳۹4 بود، واحد مطالعه، درس های مندرج در کتاب ذکرشده است. واحد تجزیه و تحلیل، متن، فعالیتها و تصویر است که برمبنای هوش های چندگانه و مقوله های فعال کتاب مشخص شده است. نتایج به دست آمده در ابعاد هوش چندگانه نشان می دهد که محتوای کتاب کارو فناوری ششم ابتدایی بیشتر به هوش دیداری با (36/40) درصد و کمتر به هوش موسیقیایی می پردازد. در بخش تحلیل، برمبنای فعال و غیرفعال بودن کتاب، ضریب درگیری متن 036/0 است که نشان میدهد متن کتاب کار و فناوری پایه ششم ابتدایی به شیوه فعالی نوشته نشده است. ضریب درگیری تصاویر نیز 22/0 تعیین شد که نشان داد تصاویر کتاب، دانش آموز را درگیر در یادگیری نمیکند. همچنین در بخش تحلیل شاخص فعالیت محور بودن کتاب، ضریب درگیری 9/0 تعیین شد که نشان میدهد کتاب، فعالیت محور است.
۴.
کلیدواژهها:
بی انضباطی راهبردهای انضباطی معلمان مدیریت کلاس
این پژوهش با هدف طراحی و اعتبار بخشی به مقیاس راهبردهای انضباطی معلمان انجام شد. براى انجام پژوهش از روش جمع آوری نظرات معلمان و تحلیل مضمون برای ساخت مقیاس و روش توصیفی- پیمایشی برای اعتباربخشی به مقیاس طراحی شده استفاده شد. این پژوهش شامل دو نمونه آمارى بود که براى هدف اول 43 نفر معلم به روش نمونه گیری هدفمند و براى هدف دوم 354 نفر معلم به روش خوشه ای چندمرحله ای طبقه ای به عنوان آزمودنى انتخاب شدند. براى جمع آوری داده ها از دو ابزار محقق ساخته استفاده شد. اولین پرسش نامه داراى یک سؤال باز بود که در آن از معلمان نمونه اول خواسته شد تا راهبردهای انضباطی خود را در کلاس فهرست نمایند. دومین پرسش نامه یک مقیاس 35 سؤالى بود که آیتم هاى آن به طریق تحلیل مضمون و براساس نظرات معلمان از بین راهبردهای انضباطی آن ها انتخاب شده بود. برای تعیین مولفه های این پرسشنامه از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه مؤلفه های اصلی و چرخش متعامد واریماکس استفاده شد. نتایج تحلیل عاملى اکتشافى نشان داد که راهبردهای انضباطی معلمان را در هفت نوع راهبرد دسته بندی کرد که عبارتند از: قیمی(مستقیم)، پیش گیری مبتنی بر قانون گذاری، انسانی( غیرمستقیم)، واکنش سریع، مبتنی بر رابطه و شناخت، غیرکلامی و نمونه و مدل سازی.
۵.
کلیدواژهها:
طبیعت گرایی اسلام هدفها برنامه درسی
بی شک یکی از راههای دستیابی به شناخت بهتر از اوضاع کنونی بخصوص در حوزه آموزش و پرورش بررسی تطبیقی نظامهای آموزشی و بررسی وجوه اشتراک و افتراق بین آن نظام ها است. یک نظام آموزشی برای اینکه بتواند نقاط قوت و ضعف خود را بهتر شناسایی کند، باید اجراء و زیر سیستم های خود را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد تا بتواند ضمن دست یابی به نقاط قوت و مثبت خود وارج نهادن به آنها، نقاط ضعف خود را شناسایی و سعی دررفع آنها کند. لذا در این نوشتار، پس از معرفی اجمالی مکتب طبیعت گرایی ، به بیان انسان شناسی و ویژگی های آن در طبیعت گرایی و اسلام پرداخته ایم، سپس هریک از وجوه آموزشی و پرورشی شامل هدف ها، معلم ودانش آموز، برنامه درسی و روش آموزش را در این دو مکتب مورد بررسی قرار داده ایم. روش انجام پژوهش تحلیل اسنادی و به شیوه تطبیقی بوده ودر آن از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه اسناد، مدارک و منابع مرتبط با موضوع مورد بررسی می باشد و از فرم های فیش برداری جهت گرد آوری داده ها استفاده شده و داده ها به صورت کیفی مورد تحلیل قرار گرفته اند.
۶.
کلیدواژهها:
پدیدار شناسی تفکر خلاق آموزش و پرورش ابتدایی
پژوهش حاضر با هدف تبیین پدیدار شناسی معلمان ابتدایی از چگونگی پرورش تفکر خلاق انجام گرفت. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان درپژوهش معلمان مقطع ابتدایی شهرستان آباده بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع « مورد مطلوب »انتخاب شدند. حجم نمونه بعداز انجام مصاحبه و عدم دستیابی به اطلاعات جدیددر نهایت به9نفر رسید.اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری و با به کارگیری روش7مرحله ای کلایزی مورد تفسیر قرار گرفت.از مجموع یافته های این پژوهش بعد ازحذف کدهای مشترک، شامل 220 کدمفهومی که بیانگر تجارب شرکت کنندگان درپژوهش بود استخراج گردیدکه در سه «تم اصلی» به شرح زیر دسته بندی شدند. 1.« تفاوت در ویژگی ها »2.« استراتژی های دانش آموز محور »3.« موانع آموزشی رشد تفکر خلاق ».یافته ها بیانگر آن است که معلمان، مدارس و جو عاطفی خانواده می تواندتفکر خلاق را شناسایی و باعث رشدو شکوفایی آن دردانش آموزان شود،که به زعم آموزگاران، این مهم نیازمندبهبودروش های تدریس وپیوندبیشتر اولیاء با آموزشگاه می باشد.آگاهی از این یافته ها راه را برای تصمیم گیری برنامه ریزان درسی هنگام تدوین برنامه یا محتوا وچگونگی آن روشن تر و به تبع آن فرآیند یاددهی خلاقانه را برای معلمان سهل تر می سازد.