
مقالات
حوزههای تخصصی:
زمینه های تحقق جهاد اقتصادی در قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه، هویت ملی و امنیت ملی؛ با تأکید بر جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبردها و راهکارهای رسانه زمینه ساز در مواجهه با جنگ نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی مطلوب خانواده با تأکید بر خانواده در دوران دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت عاشورایی بسیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل مطلوب با پیام از منظر قرآن کریم و ارائه الگوی راهبردی مطلوب در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ثمربخشی ارتباطات و تعاملات انسانی در توجه به اصول حاکم بر نحوه ارتباط می باشد که بخش مهمی از آن مربوط به تعامل مناسب با پیام و محتوای آن است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی مهم ترین ملاحظات و دستورهای قرآنی در تعامل بهینه با پیام است. بررسی سطح تأثیر پیام های دیداری- شنیداری در یادگیری مخاطبان و نحوه تعامل با این پیام ها از منظر آیات قرآن. روش پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی و شیوه تجزیه وتحلیل مطالب به روش کلایزی انجام شده است. برای این منظور خوانشی مروری بر آیات قرآن کریم انجام شد و تمامی آیاتی که به نحوی با موضوع پیام مرتبط بوده استخراج گردید. سپس داده های استخراج شده در مراحل تجزیه وتحلیل کلایزی دسته بندی و اعتبارسنجی شده و در نهایت، استنباط مرتبط از دسته های موجود، استخراج گردید. نتایج پژوهش در دو بخش کلی تعامل مطلوب با محتوای پیام و بهره مندی مطلوب از اصول حاکم بر پیام رسانی، استخراج شده است. بخش اول، خود دارای دو زیرمجموعه استقبال از محتوای پیام مطلوب در سه بخش (حیات بخش و هشداردهنده، حق نما و باطل گریز، با پشتوانه تدبیر و عقلانیت) و پرهیز از محتوای پیام نامطلوب در هشت بخش (مشکوک، بیهوده، بدون دلیل و سند، ظنی، بی پایه اجتماعی، تخریب گر، وسوسه برانگیز، غنا و موسیقی) می باشد. در بخش دوم، یازده اصل کلی حاکم بر پیام رسانی از متن آیات قرآن کریم استخراج گردیده است.
واکاوی تجارب زیسته ارتباطات رسانه ای والدین-معلم مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1402-1403 : پژوهش پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به واکاوی تجارب زیسته ارتباطات رسانه ای والدین-معلم مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1402-1403 به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی پرداخته شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 15 معلم و 10 نفر از والدین از دبستا ن های شهر بیرجند بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند و در مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرکت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش تحلیل کلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته معلمان و والدین در ارتباطات رسانه ای در5 مضمون اصلی اهداف و دلایل ارتباط رسانه ای(انتقال و اشتراک گذاری اطلاعات، پاسخ دهی، شفاف سازی، اطلاع رسانی و ثبت رویدادها)، روش های ارتباطی(هم زمان، ناهم زمان)، ابزارهای ارتباطی (سیستم های پیام رسان، ویدئوکنفرانسی و آنلاین، مواد چاپی الکترونیک، نظرسنجی و فرم الکترونیکی، وب سایت، شبکه آموزشی دانش آموز( شاد))، چالش ها و محدودیت ها(اشتغال والدین، سطح سواد و تحصیلات، نبود منابع مادی و اینترنتی، نوع نگرش و طرز تفکر به فناوری، شرایط سنی، نوع سکونت)، مزایا و فرصت ها (آسان و راحت، انعطاف پذیری در زمان و مکان، افزایش سرعت و رصد لحظه به لحظه، ثبت وقایع و آرشیو کردن) طبقه بندی شد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که با ورود بسترهای رسانه ای به حوزه ارتباطات، ارتباط معلم-والدین هم تحت تأثیر قرارگرفته است و بسترهای رسانه ای به عنوان تسهیلگر در حوزه برقراری ارتباط عمل می نمایند.
مؤلفه های سواد رسانه ای از منظر کارشناسان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراگیری رسانه و افزایش روزافزون استفاده از فضای مجازی در زندگی امروز علاوه بر فرصت ها و نقاط مثبت تهدیدها و اثرت نامطلوبی نیز بر زندگی بشر گذاشته است، از سویی دیگر گریزناپذیری در استفاده از ابزارهای ارتباطی نوین چاره ای جز آموزش و یادگیری سواد رسانه ای باقی نگذاشته است، تا بتوان علاوه بر استفاده مفید و هدفمند از فضای مجازی، اثرات نامطلوب این فضا بر جامعه ایرانی را به حداقل رساند. با توجه به امتزاج فرهنگ ایرانی با آموزه های اسلامی، ضرورت ایرانی - اسلامی کردن سواد رسانه ای بیش از پیش به چشم می آید. هدف اصلی این پژوهش کشف و دستیابی به مؤلفه های سواد رسانه ای از منظر کارشناسان مسلمان است. در این پژوهش ۱۲ نفر از صاحب نظران و کارشناسان حوزه رسانه و دین که نمایانگر سطح قابل توجه از سابقه و مشارکت علمی و تجربی در حوزه ی موضوع تحقیق بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این پژوهش از نوع کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته و برای تحلیل داده ها از نرم افزار Maxqda استفاده شد که منتج به استخراج ۷۵۰ کد اولیه گردید. در ادامه فرایند کدگذاری توصیفی تفسیری و ترکیب و ادغام سه سطح از مضامین شامل ۶۹ مضمون پایه و۱۶ مضمون سازمان دهنده باور توحیدی، قانون محوری، زیبایی شناسی، محتوای ایرانی اسلامی، هویت مندی دینی، مالکیت و کنترل حوزه های تولید و نشر و در نهایت ۵ مضمون فراگیر مؤلفه های سواد رسانه ای از منظر کارشناسان مسلمان در حوزه های هدف، هویت، مخاطب، محتوا و قالب احصاء شد.
بازنمایی و ارائه الگوی «قهرمان» در سینمای دفاع مقدس «سینمای ابراهیم حاتمی کیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر وسایل ارتباط جمعی منجر به تحولات بسیاری در جوامع شده اند و سینما به عنوان یک ابزار رسانه ایِ دارایِ عنصر روایت، سهم قابل توجهی در ایجاد این تحولات داشته است که از جمله آن ها، می توان به مقوله ی قهرمان سازی و قهرمان پروری توسط سینماگران در جوامع گوناگون محلی، ملی، منطقه ای و بین المللی اشاره کرد. در پژوهش حاضر، تلاش شده مسیر قهرمان سازی در سینما با بهره مندی از نظریه قهرمان ووگلر ودیدگاه های بازنمایی استورات هال و سایر اندیشمندان معرفی شده و سپس با بررسی آثار سینمایی حاتمی کیا، قهرمان و قهرمان سازی، در سینمای دفاع مقدس بازنمایی شود. برای دستیابی به این هدف، پس از تعیین جامعه آماری و نمونه معرف، با استفاده از روش تحلیل محتوا (دستورالعمل کدگذاری) و تعیین مقولات و زیرمقولات، اطلاعات مورد نیاز ثبت و در نهایت توصیف و تحلیل اطلاعات جمع آوری صورت گرفته است. نتایج پژوهش حاضر، حاکی از آن است که حاتمی کیا در آثارش، عمده مولفه های قهرمان سازی را لحاظ کرده است، اگر چه از برخی مراحل کلیدی نظیر «رد دعوت» اجتناب کرده است و در برخی مراحل نظیر «ملاقات با استاد» - که منجر به حضور کهن الگوی استاد در مسیر حرکت قهرمان می شود - و «آزمون ها، متحدان و دشمنان» پرداخت ضعیف تری داشته است. حذف و پرداخت حداقلی در این مراحل منجر به کاهش قدرت و اثرگذاری درشخصیت هایی شده است که استعداد خلق قهرمان زمینی و دست یافتنی را برای جامعه داشته اند.
مطالعه ای اکتشافی درباره روایت کاربران نوجوان ایرانی از چگونگی و دلایل نشر محتوای خلاف واقع و جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکندگی گسترده اطلاعات غلط و محتوای خلاف واقع در شبکه های اجتماعی، علاوه بر ایجاد آشوب های اجتماعی، به تفرقه افکنی، قطبی شدن افکار عمومی و تضعیف اعتماد به نهادهای رسمی دامن زده است. این پدیده، ریشه در عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی همچون نیاز به تأیید اجتماعی، تأثیرات گروه های همتا، سوگیری های شناختی و شیوه های نادرست ارزیابی اطلاعات دارد. شناخت دقیق زمینه های فرهنگی و ارتباطاتی و طراحی استراتژی های موثر برای مواجهه با آن، امری ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل زمینه های مؤثر بر انتشار محتوای خلاف واقع در میان نوجوانان ایرانی انجام شده است. با استفاده از روش کیفی و تحلیل سه مرحله ای(باز، محوری، گزینشی) داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، شش محور اصلی( خانواده، دوستان، سکوها، ارزش های فرهنگی، رهبران عقیده ساز، دولت) شناسایی شدند. یافته ها حاکی از آن است که عوامل متعدد و پیچیده ای در تعامل با یکدیگر بر انتشار و پذیرش اطلاعات نادرست تأثیرگذارند. این پژوهش با تاکید بر خلاء های موجود در حوزه های فرهنگی و ارتباطی، به این نتیجه می رسد که غفلت از این کمبودها و همچنین بروز عملکردهای نادرست و ترک فعل ها، می تواند منجر به تشدید بحران در رویدادهای آتی و تعمیق شکاف های اجتماعی شود. به عبارت دیگر، در چنین شرایطی، ارزش هایی مانند "زن، زندگی، آزادی" به عنوان نمادی از مقاومت در برابر این وضعیت، بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرند.
بررسی نهادمندی نظارت بر مطبوعات از سال 1300 الی 1335 شمسی با تأکید بر نقش راهبردی شورای عالی معارف و مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از مشروطه و تصویب قانون مطبوعات در 1286ش نظارت بر مطبوعات مانند دوره ناصری مورد توجه قرار گرفت و در بیستم اسفند 1300ش اجازه صدور مجوز و نظارت بر چاپ و نشر و فعالیت مطبوعاتی به شورای عالی معارف سپرده شد. این پژوهش با هدف بررسی قانون مطبوعات و تحول آن و تعیین شورای عالی معارف جهت نظارت بر مطبوعات و فعالیتهای مطبوعاتی در سالهای 1300 تا 1335 در تلاش است تا با روش تحقیق تاریخی و متکی بر اسناد آرشیوی و مدارک کتابخانه ای به این پرسش پاسخ دهد که شورای عالی معارف در ایفای نقش نظارتی خود بر مطبوعات چگونه عمل کرد و چه تأثیری در نهادمندی نظارت بر مطبوعات در سالهای 1300 تا 1335 داشته است؟ کاربرد واژه مطبوعات آزاد و آزادی بیان و قلم در قانون مطبوعات 1286ش، مانع از نهادمند شدن نظارت بر مطبوعات نشد. شورای عالی معارف در راستای وظیفه نظارتی خود بر مطبوعات تلاش می کرد تا بر اساس منویات سیاسی و فرهنگی حکومت الزاماتی را برای جلوگیری از هر عمل غیر قانونی به افراد و صاحبان مطبوعات تحمیل کند و جامعه را به سوی نظامی هدایت شده و مورد اعتماد حکومت سوق دهد. این شورا تمامی روزنامه ها و مجلات را مکلف به اخذ امتیازنامه قبل از انتشار کرد. اسم و رسم ، محل انتشار، روزانه یا هفتگی بودن، مرام و مسلک روزنامه و مجله ها را ثبت نمود. دبیران، استادان و مستخدمین دولت را از داشتن روزنامه یا مجله و نوشتن مطالب در آن منع کرد. مرتکبین خلاف از قانون مطبوعات و مقررات را به حکم قانون تحت تعقیب و تنبیه و مؤاخذه قرار داد.