۲.
در چارچوب اقتصاد اسلامی که بعد از انقلاب در ایران شکل گرفت، دو دسته از نهادهای مالی در خارج از نظام بانکی ایجاد شدند: نخست شرکت های مضاربه ای و دیگری صندوق های قرض الحسنه. هر دوی این نهادهای جدید التأسیس رشد زیادی داشته اند و به قطب های مالی در اقتصاد کشور بدل شده اند و در نتیجه در معرض حمله کسانی هم بوده اند که از رشد و تقویت این نهادها ابراز نگرانی می کنند، زیرا از نقشی که می توانند در قلمر سیاست داشته باشند، واهمه دارند. مقاله استدلال می کند که این مقابله به انحلال شرکت های مضاربه ای منجر شده است، حال آنکه قرض الحسنه ها به دلیل برخورداری از پایگاه اجتماعی بیشتر، قربانی رویارویی سیاسی رقبا نشدند.
۴.
در آغاز نوشته کویل توضیح میدهد که موضوع سرمایه گذاری خارجی در دو دهه گذشته تغییر اساسی کرده است: از نظر کمی حجم آن افزایش زیادی یافته است و از نظر کیفی، دیگر عواملی چون کارگر ارزان قیمت یا هزینه پایین تولید تعیین کننده به شمار نمیآیند. آنچه مهم است تلاش برای بدست گرفتن بازارهای محلی و منطقه ای است. کویل نتیجه میگیرد که علیرغم اینکه ایران از نظر معیار فوق الذکر در شرایط بسیار خوبی برای جلب سرمایه گذاری خارجی برخوردار است، اما به دلیل نداشتن استراتژی بلندمدت در جلب این سرمایه ها ناکام بوده است.